کانون

سلاااام دختراااا

همه پیاما رو میخونم ولی ببخشید اگه تک تک نظر نمیدم 

عارفه جان به نظرم برای همه پیش میاد این موارد، یکی دو روز بگذره دعواهه کمرنگ میشه و البته درمورد درک نشدن هم مادرتو نمیتونی تغییر بدی و مطمئنم این مدت خودت بهتر از بقیه یادگرفتی و میدونی که چطور باید برخورد کنی که کمتر اذیت بشی

وااای سارا کتابخانه نیمه شب به نظر منم عااالی بود 

فاطمه سادات چقدررر واست شد خوشحالم. چه خبر خوووبی بود اینکه گفتی بعد از چند سال به این عدد پاکی رسیدی، بابت اشتراک حال خوبت ممنووون. درمورد ساعت خواب اکثرا چیزی که هممون میبینیم و میشنویم فواید سحرخیزیه که انصافا درمورد خیلی از افراد درسته امااا دوستای روانشناس میگن ظاهرا آدم ها از این جهت متفاوتند و بضی از آدما تایم طلاییشون شب هست و اون موقه خوش انرژی ترن. البته اینجا همه طرفدار سحرخیزی هستن


سنا بانو من وقدر دوس دارم سوالاتو جواب بدم ولی فعلا شرایطم یه شکلیه که فقط یکی دو تا کار خاص رو باید تموم کنم تا بعد بتونم به تابستون فک کنم

نقل قول: همیشه برام عجیب بوده چرا این قدر شب رو دوست دارم ،(مخصوصا سکوت شب) 
اصلا از بچگیم ،شب که می شد ،این قدر خوش اخلاق می شدم (مثلا پامی شدم اشبز خونه جمع می کردم!)، 
طبق تجربم هم اون تایم (حدود ۱۲ تا ۲ و۳)یادگیریم خیلی بهتره
معمولا زمانه  امتحان ها ، اون ساعت درس می خوندم

نمی دونم خوبه یا بده  
اما دوست دارم شب بیدار باشم (حداقل ساعت ۱تا۳ رو)
حالا لطفا نظرتون رو بگین ،اینکه اشکال داره این تایم بیدارباشم ،خیلی وقته بهش عادت دارم ،
اگر اشکال داره ، چه طوری تغییرش بدم ؟

سلام عزیزم

همونطور که رزا جون گفت ، مدل آدما باهم فرق داره
بعضی ها صبح انرژی بیشتری دارن مثل خودم
بعضی ها شب انرژی بیشتری دارن مثل خودت
هیچ اشکالی نداره 
همونطور که تو دین ما  درباره سحرخیزی و بیدار موندن بین الطلوعین فواید زیادی گفتن ،  برای شب زنده داری هم  اهمیت زیادی قائل شدن .  پس به نظرم از این زمان استفاده های مفیدتری کن و  هر وقت احساس خستگی کردی برو بخواب 

نقل قول: سنا بانو من وقدر دوس دارم سوالاتو جواب بدم ولی فعلا شرایطم یه شکلیه که فقط یکی دو تا کار خاص رو باید تموم کنم تا بعد بتونم به تابستون فک کنم 

 رزا جون هر وقت آمادگیشو داشتی جواب بده عزیزم

نقل قول: پیامی که گذاشتین خیلی ناراحتم کرد....
از خدا می خوام کمک تون کنه 
و رابطه تون با مادر تون رو خودش درست کنه

ممنون فاطمه خواهری.
رزا جونم آره عوض نمیشن. 

برید کنار شکستی نشید.
شکست خورده ی قرن اومد.

ویلو/ 10 تیر/ 0 روز خوب.


دلیل شکست وسوسه ذهنی طولانی مدت

یه دوسه تا حمله رو رد کردما....
ولی دیگه. بد شد...


برید کنار شکستی نشید


تیرخیدا بیاید دوباره به من یاد بدید چطوری وسوسه رو مدیریت کنم.. تاپیکش کجاست؟ چیزی به کارم نمیاد انگار
انگار عزم و همتم.. اونقدی که باید نیست..
به درد نمیخوره

همین الان تازه فهمیدم اعتبارایی که بهم میدین گزارش داره و حرفاتونو توش خوندم
و میرم گریه کنم 
خیلی خوب بودن...

و حس اینکه با اینهمه باز لغزیدمو بدتر میکنه

---

ازونجایی که من رابطه م با خدا خوب نیست شما بیاید بگید که جطوری باید ازش کمک‌ بخوام..
بلد نیستم دیگه
این طورایی که من ازش میخام گویا جواب نمیده

میدونید چیه. همین دیروز بود که داشتم خدارو شکر میکردم که از اون وضعیت بدجورِ اعتیادم خلاص شدم
اون وضعیتی که نمیشد یه حمام برم به راحتی.. و خیلی داغون بود..
انگار اصلا خوشحالی به ما نیومده
تا ی ذره میام از بابت اینکه دارم خوب پیش میرم خوشحال بشم. یه گندی بالا میارم .

چشم سنا بانو

عارفه جان امیدوارم زودتر حال دلت خوب بشه


ویلو‌ جان من دقیق متوجه منظورت نشدم ولی اگه مثل منی ینی یه سری افکار به ذهنت هجوم میارن، برای خودم اینکه اون افکارو ادامه ندم تعمدی و بهشون پر و بال ندم نسبتا خوب جواب میده. دیگه اینکه تو اینجور مواقع زیاد سعی نکن کار مفید بکنی، پاشو بزن از خونه بیرون. برو تو جمع و شروع کن صحبت کردن و خلاصه سعی کن حال و هواتو عوض کنی و اینکه اجازه نده وسوسه تو ذهنت خیلی بزرگ بشه، جوری که ذهنت قبول کنه از پسش برنمیای، اتفاقا برعکس تکرار کن که وسپسه ی قدرتمندی که الان هست لزوما تا فردا ادامه نداره.

(1401 تير 8، 19:07)silent scream نوشته است: [ -> ]

راجبش فکر کردین؟

بارها  به امید تابستون اردیبهشت و خرداد رو گذروندم. و کلی براش برنامه نوشتم.  

چه برنامه ای براش دارید؟ 

شرکت توی کلاس‌های تابستونی مدرسه و کلاس زبان و درس خوندن.

اونایی که امتحاناتشون تموم شد چطور؟

میخواستم یک هفته بعد از امتحانات رو خوش بگذرونم و خستگی در کنم، که شد دو هفته و خیلی هم خوش نگذشت..

چه عادتی رو  دوست دارین  تو  تابستون ایجاد کنید؟

سحرخیزی. که به لطف ۴ تا کلاس مدرسه که همشون صبحن ۴ روز باید زود بیدار بشم و ۳ روز دیگه عادت می‌کنم و بیدار میشم

چه هنری دوست دارین یاد بگیرین؟

خیلی هنر‌ها بودن توی لیست تابستونم ولی الان می‌بینم که واقعا وقت نیست و باید اولویت‌بندی کنم.   شاید قلاب‌بافی رو یاد گرفتم. مدت‌هاست میخوام یاد بگیرم.

چه ورزشی دوست دارین انجام بدین تو تابستون؟

پیاده روی رو سعی می‌کنم هر روز یا نهایتا یک روز درمیون، و دوست دارم برم کلاس دفاع‌شخصی. کلاسش ساعت ۷ و نیم صبحححح شروع میشه  من موندم کی کله سحر پا میشه میره باشگاه ورزش کنه

چه مهارتی هست که نیاز داشته باشین به یادگیریش؟ 
برقراری ارتباط بهتر و موثرتر و تایپ‌ده‌انگشتی.

و از همه مهمتر  چه تفریحی برای فصل تابستون در نظر دارین؟
کتاب و فیلم و گردش

---

دخترا بیاین برنامه‌هاتون رو بنویسین از همدیگه ایده بگیریم.

به به چه تابستون پر باری  شادی جان  

پس
درسی : کلاس های تابستونی

ایجاد عادت : سحر خیزی  ( باشگاه ساعت 7.30 اگه با کلاس هات تداخل نداشته باشه خیلی خوبه چون به سحرخیزیت هم کمک میکنه )

ورزش: پیاده روی و دفاع شخصی
هنر : قلاب بافی ( کلاس یا دوره مجازی شرکت میکنی؟ )
مهارت:  برقراری ارتباط ،تایپ ده انگشتی ، کلاس زبان

ماشاء الله شادی جان
تو دفترت برای هر کدوم مشخص کن که به چه روش میخوای انجامشون بدی ؟ مثلا کلاس حضوری بری ، مجازی بری ، چقدر وقت بزاری ، چه ماهی انجامشون بدی

تابستونی مفید و  عالی داشته باشی

(1401 تير 8، 19:55)ایرانا نوشته است: [ -> ]

(1401 تير 8، 6:00)سنــا نوشته است: [ -> ]

سلام

سلام به روی ماهت ❤

صبح تابستونی تون بخیر

بچه ها بیاین یکم راجب تابستون صحبت کنیم

راجبش فکر کردین؟

کمی تا حدی 

چه برنامه ای براش دارید؟

برنامه زیاده ، باید عملگراییمو بسنجم

اونایی که امتحاناتشون تموم شد  چطور؟

هنوز تموم نشده 
ولی الان ک اینجام ، یه چند روزی مرخصی برا درس خوندن دارم

چه عادتی رو  دوست دارین  تو  تابستون ایجاد کنید؟

مجددا باید مواظب باشم عادتای خوبمو از دست ندم
این برام مهمتره تا ایجاد عادت جدید
مخصوصا ک محرم هم نزدیکه و باید برنامه ام رو جوری بچینم ک خواب شبم مختل نشه در کنارش ، به کارهامم برسم

چه هنری دوست دارین یاد بگیرین؟

سنا جااانممم
منم خطاطی دوسسست ، اتفاقا ثبت نام هم کردم
یه دوره کوتاه هم ثبت نام کردم برای روخوانی قران 

چه ورزشی دوست دارین انجام بدین تو تابستون؟

احتمالا بازم حفظ عادت
پیاده روی رو حفظ میکنم ان شاءالله 

چه مهارتی هست که نیاز داشته باشین به یادگیریش؟ 

۱) یه دوره چند هفته ای مربوط به رشته ام هست.. 
۲) در کنارش درس خوندن رو هم جدی بتونم ک نگه دارم... و ...

چند مورد دیگه هم هست... ک باید براشون اقدام کنم

و از همه مهمتر  چه تفریحی برای فصل تابستون در نظر دارین؟

رو این خیلی مانور ندادم 
چون زمانبندیم جوریه ک کلا وقتم به مناسبات میخوره و همونا یه جور عامل انگیزشی هم برام حساب میشه :‌)
همونا رو به عنوان تایمِ حالِ خوبم ، در نظر میگیرم
فکر کنم اینکه اخر هفته ها برای خودم ، کم تکلفتر باشم و یه روز در هفته هرر کاری ک دوست دارم انجام بدم خوب باشه  

✌...#59

ممنون ایرانا جان

پس حفظ عادت: زود خوابیدن
ورزش: پیاده روی
هنر: خطاطی
مهارت: روخوانی قرآن
تفریح : هم آخر هفته ها کارهایی که دوست داری رو انجام بدی ( چه کارهایی مثلا؟ )


خیلی عالیه
تابستون عالی ای داشته باشی عزیزم

(1401 تير 8، 22:12)Hanifa نوشته است: [ -> ]راجبش فکر کردین؟ نه راستش  الان تازه دارم فکر میکنم مثلا


کنکوری ها  بعد کنکور میخواین چه کارایی انجام بدین؟
دلم میخواد کلی کتاب فسلفی و منطقی بخونم
رانندگی یاد بگیرم  و خطاطی که از بچگی دوس داشتم یکمم بتونم بودن تو فضای مجازی رو کمتر کنم  و مشغول خودسازی بشم
اونایی که امتحاناتشون تموم شد  چطور؟ بهتره بریم سوال بعدی

چه عادتی رو  دوست دارین  تو  تابستون ایجاد کنید؟
همون کمتر بودن تو فضای مجازی


چه هنری دوست دارین یاد بگیرین؟  خطاطی حس میکننم روحمو جلا میده

چه ورزشی دوست دارین انجام بدین تو تابستون؟ سوال بعدی


چه مهارتی هست که نیاز داشته باشین به یادگیریش؟ 
برنامه ریزی

و از همه مهمتر  چه تفریحی برای فصل تابستون در نظر دارین؟ تفریحی که روحمو ترمیم میکنه فقط حرم امام رضا علیه السلامه که امیدوارم قسمت هممون بشه

55 روز خوب

این روزا یاد ما کنکوریا باشین برامون دعا کنین

ممنون حنیفا جون


مهارت: رانندگی
هنر :خطاطی ( مجازی؟ حضوری؟)
ایجاد عادت : تعادل در فضای مجازی ( مشخص کن روزی چه مقدار میخوای تو این فضا باشی)
تفریح :  کتاب های فلسفی و منطقی  ( حتما برو دنبالش و مشخص کن چه کتاب هایی)   ، مسافرت  به مشهد که ان شاء الله قسمتت بشه عزیزم

تابستون پربار و لذت بخشی داشته باشی  

(1401 تير 9، 1:43)ویلو نوشته است: [ -> ]راجبش فکر کردین؟
 نه اصلا 

چه برنامه ای براش دارید؟
هیچ برنامه ی خاصی ندارم فعلا دنبال اینم که یه راه جدید پیدا کنم برای گذروندن روزام
چه عادتی رو  دوست دارین  تو  تابستون ایجاد کنید؟
دوست دارم بیشتر از خودم حرف بزنم و با بقیه دعوا کنم

چه هنری دوست دارین یاد بگیرین؟

مجسمه سازی :((

چه ورزشی دوست دارین انجام بدین تو تابستون؟

بوکس و پیاده روی رو دوست دارم تا حدودی اما..


چه مهارتی هست که نیاز داشته باشین به یادگیریش؟ 
اعتماد به نفس داشتن . نوشتن.

و از همه مهمتر  چه تفریحی برای فصل تابستون در نظر دارین؟

کتاب و سریال و بازی کامپیوتری 

ممنون ویلو جان

پس
هنر :مجسمه سازی ( حضوری میری با مجازی؟ )

ورزش: بوکس و پیاده روی   ( چرا نوشتی اما؟ )

تفریح : کتاب خوندن ( چه کتاب هایی چه موضاعاتی ؟ مشخص کن)، سریال خوب دیدن، بازی کامپیوتری
مهارت: اعتماد به نفس ( حتما سرچ کن و یه کلاس یا دوره مجازی خوب پیدا کن)

پس نگو برنامه ای ندارم ویلو جان
این همه برنامه مفید

ان شاء الله تابستونت پر از لحظات مفید و شادی بخش



ممنون از مشارکتتون بچه ها


بقیه چطور؟؟؟

منم به زودی مینویسم

راسته سوالای کنکور تجربی لو رفته

ویلو جانم 
اول بهت خدا قوت میگم بابت وسوسه هایی که مقابلش مقاومت کردی.  
به اندازه ناراحت باش. به اندازه هم به خودت آفرین بگو.

---

درباره حرف زدن با خدا... حرف زیاده فقط می تونم بگم ما خیلی در فهم خدا سوتفاهم داریم. پیشنهاد می کنم قصه موسی و خضر رو بخونی تا زود قضاوت نکنی.‌ تو این قصه انگار موسی استعاره از ما آدم هاست و خضر استعاره از خدا که علمش بی پایانه.

حرف زدن با خدا هر جوری باشه خوبه اما انتظار از خدا نه. خدا بر اساس خواسته ما پیش نمیره بر اساس چیزی که برامون در طولانی مدت خوبه پیش می‌ره ‌.

این که میگی جواب نداده هم حالت های مختلفی می‌تونه داشته باشه؛
به زودی قراره جواب بده ولی هنوز وقتش نشده.
جواب داده ولی ندیدیم و دقت کافی نکردیم.
شرایط رفیق و نزدیک شدن با خدا رو رعایت نکردیم. مثلا می دونستیم یه کاری بده یادمون هم بوده ولی خودمون رو زدیم به اون راه و انجامش دادیم. نه تنها مقاومت نکردیم بلکه رفتیم سمت اون کار بد. این رعایت نکردن برای هر کس و در هر موقعیت فرق می کنه ولی هر کس بشینه فکر کنه متوجه میشه.

و دلایل دیگه‌...


اما قطعاً و حتماً خدا ما رو دوست داره. بیشتر از خودمون، دوست داره رشد کنیم ولی زوری هم نه، می‌ذاره به اختیار خودمون. اما اگه راه رشد رو انتخاب کردیم دیگه نباید سر هر سختی هی غر بزنیم. 


در نهایت خواهری، خدا انیس و مونس دل شکستن س. اگه تا ته قلبت هیچ راهی پیدا نکردی،
به خدا بگو، خدایا به قلب من بیا.
 و نتیجه رو رها کن.‌ 
به صدای قلبت گوش کن و سعی کن در راه خدا قدم برداری. چطوری؟ کارهای خوب بکن. هر کار خوبی. با خدا قرار بذار خدایا من این کار رو می کنم برای این که به تو نزدیک بشم، به قلب من بیا. یا کار بدی رو ترک کن. می‌تونه کوچیک هم باشه. البته توقع نتیجه عینی نداشته باش. البته همه اینا که گفتم شاید برات سخت باشه. رسیدن به خدا قدم به قدم و مرحله به مرحله ست. تلاش های ما، ذره ذره ش مطمئنا اثر داره. اما کی و کجا اثرش رو ببینیم؟ باید صبور بود. و از خدا طلب صبر کرد. همه کارهای خدا حکمت داره. خداست که ده سال بعد ما رو می بینه. شاید خواسته های الان ما به ضرر آینده مون باشه، به نظرت خدای مهربونم راضی میشه چیزی بهمون بده که ضرر ما توشه؟

ایشالا خدا به قلبت نور بتابه عزیزم.
برای خودت سر نمازهات دعا کن.

نقل قول: هنر : قلاب بافی ( کلاس یا دوره مجازی شرکت میکنی؟ ) کلیپ اموزشی + از کسایی ک بلدن کمک می‌گیرم
مهارت:  برقراری ارتباط ،تایپ ده انگشتی ، کلاس زبان
تایپ ده انگشتی کسی اینجا بلد نیست؟ یادمه آقای آرمین بلد بودن. حیف که نیستن ازشون راهنمایی بخوام.
ماشاء الله شادی جان
تو دفترت برای هر کدوم مشخص کن که به چه روش میخوای انجامشون بدی ؟ مثلا کلاس حضوری بری ، مجازی بری ، چقدر وقت بزاری ، چه ماهی انجامشون بدی
تقریبا مشخص کردم و برنامه کلی ریختم..  توی هفته آینده میرم مشاورتحصیلیمو می‌بینم و برای درسا هم یه برنامه کامل می‌ریزم ک خیالم راحت باشه..
تابستونی مفید و  عالی داشته باشی 
ممنونن همچنین، امیدوارم هممون از تابستونمون به خوبی بهره ببریم

سلااام دخترااا

امروز بعدازظهر کلا تنها بودم و باید بگم وسوسه اومد سراغم. سعی کردم معایب خ.ا رو تو ذهنم مرور کنم البته که مزایاش هم آنچنان به دور از واقعیت تو ذهنم بزرگنمایی میشد که خنده دار بود... به هر حال خدا خواست و اتفاقی افتاد که علی الظاهر خیلی وقت و انرژی ازم گرفت و شاید اگه یه روز بدون وسوسه بود میگفتم اه روزمو خراب کرد این اتفاق...ولی فک میکنم وسط وسوسه های امروزم این اتفاق ناخوشایند باعث شد حواسم پرت بشه، البته که قبل از این اتفاق سعیمو کردم و مقاومت کردم ...خدا رو شکرررر


رزا/ ۱۳ خرداد/ ۲۸ روز خوب به لطف خدای مهربون

مسابقه: رزا/ ۲۲ خرداد/ پاکی و کنترل نت +۲۰  یکی از مواردی که موقع وسوسه تو ذهنم اومد مسابقه بود

---

کنکوریا کجااایید؟ خدا قوت. تعطیلات خوبی واستون آرزو میکنم

(1401 تير 10، 8:35)Roza_r نوشته است: [ -> ]چشم سنا بانو

عارفه جان امیدوارم زودتر حال دلت خوب بشه


ویلو‌ جان من دقیق متوجه منظورت نشدم ولی اگه مثل منی ینی یه سری افکار به ذهنت هجوم میارن، برای خودم اینکه اون افکارو ادامه ندم تعمدی و بهشون پر و بال ندم نسبتا خوب جواب میده. دیگه اینکه تو اینجور مواقع زیاد سعی نکن کار مفید بکنی، پاشو بزن از خونه بیرون. برو تو جمع و شروع کن صحبت کردن و خلاصه سعی کن حال و هواتو عوض کنی و اینکه اجازه نده وسوسه تو ذهنت خیلی بزرگ بشه، جوری که ذهنت قبول کنه از پسش برنمیای، اتفاقا برعکس تکرار کن که وسپسه ی قدرتمندی که الان هست لزوما تا فردا ادامه نداره.

اره دقیقا همین.
بعد انقد نرم جلو میان که سخت میشه یهو راهشونو سد کرد..
بعد این وسوسه هارو همیشه چندتای اولشو خوب رد میکنم با همین ت‌نیکای پرت کردن حواس یا رفتن توی جمع و اینا ولی انگار هی سخت تر میشه دیگه تو آخریا میمونم 

---

نقل قول: پس
هنر :مجسمه سازی ( حضوری میری با مجازی؟ )

ورزش: بوکس و پیاده روی   ( چرا نوشتی اما؟ )

تفریح : کتاب خوندن ( چه کتاب هایی چه موضاعاتی ؟ مشخص کن)، سریال خوب دیدن، بازی کامپیوتری
مهارت: اعتماد به نفس ( حتما سرچ کن و یه کلاس یا دوره مجازی خوب پیدا کن)

پس نگو برنامه ای ندارم ویلو جان
این همه برنامه مفید

ان شاء الله تابستونت پر از لحظات مفید و شادی بخش 

راستش بهش فک نکرده بودم که برای تابستون میخام چیکار کنم
فقط اینا کارایی بود ک میخواستم‌ انجامشون بدم

-شایدم‌ خودم یکم تمرین کنم. یکم‌حضور میدا کردن تو اجتماع ها برام سخته. نمیدونم مجازیش هست یا نه

- فک‌ نکنم‌ برم دنبالش.

-من رمان زیاد میخونم و برای تقویت اعتماد به نفس و مهارت نوشتنم هم کتاب باید بخونم

اوممم 
عارفه جان مرسی از اینکه زحمت کشیدی و اینهمه برام نوشتی..
تازگیا سعی کردم باز باهاش حرف بزنم...
ولی خب هنوز حسابی از دستش عصبانی م و هیچ جوره دلم باهاش صاف نیست..
ولی خب.. ببینم چی میشه...
دست و دلم به دعا کردن نمیره..
کاش شما و بچه های کانون برام دعا بکنید..

مرسی از همه تون که انقد دلگرم‌کننده ست حرفاتون 

نقل قول: بعد این وسوسه هارو همیشه چندتای اولشو خوب رد میکنم با همین ت‌نیکای پرت کردن حواس یا رفتن توی جمع و اینا ولی انگار هی سخت تر میشه دیگه تو آخریا میمونم  

فقط میتونم بگم میفهمم چی میگی  منم خیلی بهتر از تو نیستم. ولی فک کنم یه جایی رعنا تو تجربیات ترکش نوشته بود که تنها راهش تحمل کردنه تا کم‌کم طاقتمون بیشتر بشه