کانون

نقل قول: تو این مدت می تونی یه جایگزین براش انتخاب کنی و موقع اذون اون جایگزین رو انجام بدی

من این کار رو می کنم و به خودم ستاره سبز رو می دم

جزء هدفگذاریمم آوردمش گلبرگ جان، یک صفحه قرآن با معنی موقع اذان جایگزینش کردم، تو چیکار میکنی؟

نقل قول: اینجا ظاهرا همه همدیگه رو میشناسن و صمیمی هستن . این مسئله کمی باعث تعجب من شد  

دوست دارم منم فعالیت کنم و بقیه رو بشناسم و مثل شماها قشنگ احوال پرسی کنم ولی حسم شبیه اون بچه ای هست که گم شده و سردرگمه از کجا شروع کنه ؟ چیکار کنه ؟ جز اعلام وضعیت ها فقط میخونم  

من همین مدتی که اینجا بودی کلییی حس خوب دارم از حضورت، مثل بقیه دخترا واسم عزیزی و نوشته هاتم خیلی دوس دارم  تو تاپیکایی که میتونن بهت کمک کنن شرکت کن عزیزم

---

آبی جانم، روزامون نزدیک همه بیا دیگه تا عید پاک بمونیم، من واقعا خسته شدم از اینهمه لغزش 
رزا/ ۱۳ آبان/ ۷ روز خوب به لطف خدای مهربون

---

سلام دخترا، چه طورین؟

هم دلتنگتون بودم
هم گرفتار نفس
ولی الان خوشحالم ک اینجام

دیدن اسمایی ک خیلی وقت بود انلاین نشده بودن خوشحالم کرد  

الکس جان ، مشکات جان
جاتون بسی خالی بود
مشکات، دختر نمیگی جات خالیه ، دلمون تنگت میشه  
عددت خیلی خوشگلتر شده هااااا برا خودت اسپند دود کن  

رژان جان ، هر ستاره به ازای ۳۰ روز خوب داده میشه اینجا کاملترشو توضیح داده  


آسمان جان
درکت میکنم 
به نظرم بدترین مدل احساس تنهایی اینجوریه ک ادم، کسی رو هم فکر خودش نداشته باشه...
قران خوندن این جور موقعها حال منو بهتر میکنه :‌)


رزا جان ، ممنون موارد اضطراب زات رو نوشتی
مرحله بعد اینکه ، برا هر کدوم از موارد یه راهکاری ک به نظرمون میتونه حلش کنه رو بنویسیم ، بخش بخش و ریزش کنیم
مثلا :

انجام مقاله های ناتموم ---> فرضا اولین مقالم، ۱ ماه زمان میبره؛ این هفته چکیده و مقدمه اولین مقاله رو مینویسم ، اگر شد ، جدول داده های آماریشو تنظیم میکنم ، یا از فلان فعالیت کم میکنم بیشتر رو پژوهشم کار میکنم و... ک خودت بهتر بلدی :‌)

چالش های هر روز سرکار رفتن --> موردی ذکرشون کن ببین چه طور میشه به حداقل رسوند  :‌)
جلسات روان درمانی --> این خودش راه حله  یه قدم مثبت در جهت رفع حال بد
هدفگزاری برای آینده ---> ببین اینو از مشاورت خیلی میتونی کمک بگیری
پیشنهادم اینکه، درباره مهاجرتت هم صحبت کنی
چون هم خیلی بابش کردن، درموردش خیلی صحبت میشه
ولی خودش به تنهایی پکیج درشته اضطرابه

خواهش میکنم .. 
از هر کسی ک قصد مهاجرت داره ، قبل اینکه تصمیمشو قطعی کنه ، پیش یه مشاور یا روانشناس بره..

چون اکثرا برای فرار از محدودیت ها چه شغلی چه فرهنگی دوست دارن برن ، یه کشور دیگه
ولی بار روانی ک ایجاد میشه ، خیلی شدید تر از این حرفاست.. و حال خوب کن نیست :‌)
اگر خواستین بعدا میتونم کامل تر بنویسم براتون..


ضحی جان، همه ادما اضطراب رو دارن و اتفاقا اگر مقدارش حد طبیعی باشه مفید هم هست
اما بیش از حدش کارو خراب میکنه و جلو پیشرفتمونو سد میکنه  
ما اون بخشو کار داریم..
البته این روزا فک نکنم کسی از دستش تونسته باشه فرار کنه  
اکثریت مبتلاییم  

راستی منم برا تعیین هدف ، محدود کردن گوشی رو اولویت گذاشتم
ولی قبل اینکه بیارمش
یه هدف جدید وضع کردم، یعنی اول میگم اگه گوشی نبود قراره چیکار کنم؟
کارهایِ جایگزینِ گوشی میشه هدفم
بعدش، کم استفاده کردن گوشی رو برا عادت ثبت میکنم 


ساناز منم سعی میکنم، مثل تو فکر نکنم
این برام خیلی کار ساز بوده
ولی خب اگه موردی پیش بیاد ، به هم میریزه سیستمم :/
فک کنم خیلی بی جنبه ام :/
یه وقتایی به خاطر احساس فانتزی اینجور میشم
یه وقتایی به خاطر استرس کشیدن ک الان اگه بخوام ازدواج کنم اینده درسی و کاریم چی میشه
ترس از محدودیت و ...
ته هر جفتشم میشه خ‌.ا ... متاسفانه..
ولی خب نمیدونم با این بخش داستان چیکار کنم مخصوصا اینکه تو نمیدونی طرف مقابلت چه قدر داره بهت راست میگه، اصلا شرایط زندگی چه طور پیش میره و تو میتونی به اهداف جانبیت برسی یا نه
..

نقل قول: برای مسابقه ، با توجه به چیزایی که توی ارزیابی اول پاییز نوشته بودم بررسی کردم و راستش دیگه چیز جدیدی ننوشتم ولی پررنگ ترین موردی که وجود داشت زمان زیاد استفاده از گوشی بود که حضورش توی همه زمینه‌های معنوی ، درسی ، خانواده و حتی سلامت دیده میشه و به نظرم مهمترین چیزیه که میتونم باهاش توی مسابقه شرکت کنم اما نمیدونم هدفی که براش تعیین می‌کنم باید چجوری باشه؟ 

سلام عزیزم

خیلی خوبه ، عادتی که  رو همه جنبه های زندگیت اثر میذاره

ببین بیشترین زمان استفاده از گوشی کی هست
مثلا اگه صبح بیدار میشی اول میری سراغ گوشی و کلی وقت میگذرونی   میتونی عادت رو بزاری  مثلا ۱ ساعت اول بعد بیدار شدن نری سراغ گوشی

یا اگه پراکندست طی روز ،  مثلا قبل استفاده از گوشی باید یه کار مفید انجام بدی مثلا ۲ دقیقه کتاب بخونی یا هرچی

یا همون کار جایگزین گوشی که ایرانا جان گفتن هم عالیه

یا موقع کار انجام دادن گوشی رو بزاری بالای کمد و تا کارت تموم نشده نری سراغش

فکر کن و یکم خلاقیت به خرج بده ببین چطور میتونی کمک کنی به ترک این عادت

سلام سنا جان  


ایرانا پس از چندی تلاااش، کوووشش ، بلاخره اومد ثبت نام مسابقه رو انجام داد...
واقعا ممنون از مسابقه  امیدوارم این بار برگ برندمو نبازم

پارادوکس جان ، قدم اولش اینکه اولویت زندگیت رو شناسایی کنی
و یه راهکار برای خودت تعریف کنی، در جهت رسیدن به اون اولویته

سخترین بخش مسابقه همین بود
اعلام وضعیتو اینا رو راه میافتی ، تا وقت هست بیا ثبت نام
هر جا گیر کردی کمکت میکنیم

نقل قول:

حسم شبیه اون بچه ای هست که گم شده و سردرگمه از کجا شروع کنه ؟ چیکار کنه ؟ جز اعلام وضعیت ها فقط میخونم 

 اولش همینه
کانون یکم سیستمش گیج کنندس، به مرور درست میشه
حالا شماها خوبین
من اولین بار ک اومدم ثبت نام کنم، اشتباهی رفته بودم تو گروه آقایون 
هر چی میخواستم سروته تاپیک ها رو پیدا کنم، متوجه نمیشدم، اخر سرم اشتباهی رفته بودم گروه استوا ک آقای شازده کوچولو به سمت خانوم ها هدایتم کردن

جاشون خالی

یارا جان
واقعا ناراحتم بابت لغزشت ..
خودم هم دیشب دچارش شدم
در حدی ک داشتم ، با خودم فکر میکردم وقتی تویی ک قراره به دخترای دیگه انرژی بدی ، یا حداقل کمکشون کنی ک خ.ا رو ترک کنن خودت انقدر گرفتاری، برای چی میخوای ادامه بدی؟..

اینا رو گفتم ک بدونی حالتو میفهمم..
ولی واقعا کاری از دستم بر نمیاد...

دیشب به خودم میگفتم ک چه جوری خودت گرفتاری و میخوای بقیه رو همچین چیزی نجات بدی...
اما جوابی برا حرفام نداشتم..

فقط امروز یه چیز رو پیدا کردم...
و همونه ک مجبورم میکنه تلاش کنم...



و همینه ک شاید نمیزاره خیلی از مدیرها برن...
خیلیا دست از تلاش بردارن..

کلمه عشق :‌)

ویلو جانم ، مسیریه ک امیدوارررم به نتیجه برسه..‌
اره خیلی سخته... منم قبول دارم... ولی ببین اونایی ک پاک موندن چی دارن :‌)
خدایی غبطه خوردنو داره دیگه‌‌..
ان شاءالله  ماهم میرسیم...
به نظرم این ادما تونستن تعادل رو تو زندگی داشته باشن‌‌
و همین اگه درک بشه ، یه انگیزه خوبه :‌)
تو هم اگر میتونی بیا مسابقه رو ثبت نام کن ، به نظرم میتونه کمکت کنه
اراده ات ثابت شدس

راستش خیلی تلاش کردم ، برا جدا کردن زندگیم از کانون...
یا پیشرفت تو زندگی، بدون مهم بودن یا نبودن خ.ا...
ولی اخر سر نتیجه گرفتم .. همه اینا در متن همدیگس‌‌‌..
نمیتونی یه بعد رو فقط پرورش بدی ، ابعاد دیگه رو رها کنی‌‌‌...
کج دار و مریز باید سعی کنی تعادلو حفظ کنی و پیش بری‌‌‌..
نمیتونی فقط پاک باشی و درس نخونی برا فرار از خ.ا
یا فقط درس بخونی از خانواده و روابط اجتماعیت بزنی

کلافه کنندس این وضع ،ولی چاره ای جز اولویت بندی نداره...
میدونی 
همین منگنه هاس ک ادما رو قوی میکنه...
من ک خودم میدونم خیلی دورم ... خیلی دور .. 
قرار نبود انقدر دور باشم ولی خودم خرابش کردم‌..

با این حال نمیشه دست برداشت :‌)
ما مدیونیم نسبت به عمرمون، نسبت به اطرافیانمون ، نسبت به این اب و خاک و غذایی ک خوردیم، تا به این سن برسیم... 
سخته...
اما خب اگه بتونیم ، دیگه چیزی بر ما مسلط نمیشه...
چون سختترین تسلط، روی نفسه
اگه از خودت بتونی رد شی، چیزی نمیتونه جلوتو بگیره :‌)
بگرد دنبال جواب سوالات :‌) و ازشون نگذر... یه راه برا کنترل خشم پیدا کن

نقل قول: جزء هدفگذاریمم آوردمش گلبرگ جان، یک صفحه قرآن با معنی موقع اذان جایگزینش کردم، تو چیکار میکنی؟

 موقع اذون دعای فرج رو می خونم + یک صفحه کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم

نقل قول:

نقل قول: نوشته است:چون مشکل از نقطه ای مشخص هست و هربار تکرار میشه  

خب اون نقطه مشخص چیه؟ چه کارا کردی برای رفعش؟

گیر کردن در چرخه ی معیوب خودارضایی ، ب این صورت : 
1.عدم کنترل نگاه و ذهن                                   2. مشغول شدن ذهن و مقاومت چند روزه  
3. خودارضایی                                                 4.حس بد و وسواسی که شامل حالم میشه 
5. تصمیم برای ترک و شروع چندهزارمین دفعه       6. گذشت یک مدت نه چندان طولانی و تکرار ...

من تو تداوم فعالیت هام به مشکل میخورم ، مثلا بعد از مدتی از ورزش خسته میشم و متوقفش میکنم . 
مشکل دوم هم شکست در زمان مشخصی هست ، به طور معمول بین 30 تا 40 روز میلغزم . (طبق تلاش های یکی دو سال اخیر که یادداشت میکنم )
چون این لغزش ها در زمان مشخصی اتفاق میوفته به عبارتی ذهن من این رو قبول کرده و یک جورهایی عادت کردم انگار که هر 30 یا 40 روز میلغزم و این لغزش و حال بد تا یک هفته باعث توقف من میشه و بعد باز شروع به ترک میکنم . 
انگار یک نقطه ی مشخصی هست وقتی بهش میرسم متوقف میشم و نمیتونم رد بشم ، یک سد ذهنی قوی ساختم برای خودم که نمیتونم بشکنمش و به موفقیت پشت این سد برسم . 

---

نقل قول: عزیزم  کم کم آشنا میشی 

حتما مشارکت تو بحث ها و اگه نظری داری بگو
اینجا باید هممون فعال باشیم نه صرفا اعلام وضعیت
از خودت از موانعت ، اهدافت و تلاش هایی که میکنی بگو 

کمی عجول هستم   دوست دارم زودتر عادت کنم ولی یکم باید فرصت بدم به خودم . 
از این نظر گفتم حسم شبیه بچه ی گمشده هست چون فقط یک تاپیک مختص تازه واردها هست که اونم چندان فعال نیست انگار   
 بخش های آموزش و شروع رو خوندم ولی کمی طول میکشه . 

---

 

نقل قول: ببخش من خودمو معرفی نکردم
اسم واقعیم سانازه. ولی تو کانون رعنا هم صدام میزنن
  من کلی اسم داشتم اینجا. ولی یا میگن ساناز یا رعنا
۲۶ سالمه. فعلا بیکار 

ساناز اسم قشنگی هست   اشکالی نداره بپرسم که چرا فعلا بیکار ؟ 
من مشغول به کار هستم ولی تصمیم دارم تا ماه آینده متوقفش کنم و مشغول درس باشم . کار و درس و کارهای خونه رو نمیتونم هماهنگ کنم و نمیتونم همزمان مشغول چندین کار باشم . 

---

 

نقل قول:   قسمت اهرم رنج ولذت را خواندی؟
اینجا را یه نگاه کن. هم هدف از ترک. هم اهرم رنج ولذت.
من دائم برای خودم به روزش میکنم و دائم مرورش میکنم.
این ایده یکی از قدیمی های کانون بود. آقا آرمین
که البته الان نیستن. ولی این ایده مرور کردنش به من خیلی کمک کرد

 
بی نهایت متشکرم ساناز جان   
اهرم رنج و لذت رو نخوندم    حتما میخونمشون . 

---

نقل قول: ساناز اسم قشنگی هست   اشکالی نداره بپرسم که چرا فعلا بیکار ؟ 

من مشغول به کار هستم ولی تصمیم دارم تا ماه آینده متوقفش کنم و مشغول درس باشم . کار و درس و کارهای خونه رو نمیتونم هماهنگ کنم و نمیتونم همزمان مشغول چندین کار باشم . 

  چون کسی مونو نمیخواد 
چندین جا رفتم مصاحبه قبول نشدم
بازم دارم تلاش میکنم ولی بازم نمیدونم چی میشه

نقل قول: بی نهایت متشکرم ساناز جان   

اهرم رنج و لذت رو نخوندم    حتما میخونمشون . 

  قبلنا آقا آرمین تو گروه طوفان بود فکر کنم خیلی رو این مورد حساس بودن
بنظرم دیدم رو بقیه ها هم جواب داده
برای من که جواب داد

---

نقل قول: سلااااام


ساناز جان خیلی خوبه که خودت رو میشناسی
پس حتما همون کاری که فکر میکنی درسته انجامش بده
الانم فقط تمرکز کن رو  رشد دادن خودت  .. که البته میبینم در تلاشی 

مرسی سنا جان

نقل قول: ساناز منم سعی میکنم، مثل تو فکر نکنم
این برام خیلی کار ساز بوده
ولی خب اگه موردی پیش بیاد ، به هم میریزه سیستمم :/
فک کنم خیلی بی جنبه ام :/
یه وقتایی به خاطر احساس فانتزی اینجور میشم
یه وقتایی به خاطر استرس کشیدن ک الان اگه بخوام ازدواج کنم اینده درسی و کاریم چی میشه
ترس از محدودیت و ...
ته هر جفتشم میشه خ‌.ا ... متاسفانه..
ولی خب نمیدونم با این بخش داستان چیکار کنم مخصوصا اینکه تو نمیدونی طرف مقابلت چه قدر داره بهت راست میگه، اصلا شرایط زندگی چه طور پیش میره و تو میتونی به اهداف جانبیت برسی یا نه
..

عه من اصلا به این مورد که اگه کسی پیدا بشه فکر نکرده بودم   تو این شرایط قرار نگرفتم
من جدی جدی با فکر.کردن به ازدواج و اینا یه روز هم دووم نمیارم 
  
خدایا خودت به هممون کمک ویژه کن

نقل قول:   چون کسی مونو نمیخواد  
چندین جا رفتم مصاحبه قبول نشدم 
بازم دارم تلاش میکنم ولی بازم نمیدونم چی میشه 

این روزها استخدامی ها هم زیاد شدن . منظورم استخدامی های های با آزمون هست . اون هارم در نظر داشته باشی به نظرم میتونی موفق بشی . 
خیلی ها هستند که دنبال کار میگردن و این روزها پیدا کردن کار سخت شده کمی . 
انشاءلله به زودی مشغول به کار میشی . مطمئن هستم که کار پیدا میکنی ، تو دختر قوی ای هستی

---

سلام دخترا صبحتون بخیر   خوبین؟


راستی اگه دوس داشتین ختم جز 29 به نیت ظهور و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی الشریف رو شرکت کنید هر قسمتشم حدود یه صفحه میشه 

و اینکه کلی التماس دعا 

حنیفا / 13 شهریور / 70 روز خوب به لطف امام حسن مجتبی علیه السلام 

نماز بی رونق موجب عذاب وجدان آدم های با ایمان
است . و انسان مدام احساس می کند بدهی خود را به خدا پرداخت نکرده است.
تازه بعد از هر نماز کسالت بار، انسان بدهکارتر هم می شود. با نماز توام با کسالت ، نمی شود کسالت روح را برطرف کرد.
پس نیاز به یک نماز خوب داریم .
چگونه یک نماز خوب بخوانیم | علیرضا پناهیان

نقل قول: من تو تداوم فعالیت هام به مشکل میخورم ، مثلا بعد از مدتی از ورزش خسته میشم و متوقفش میکنم . 
مشکل دوم هم شکست در زمان مشخصی هست ، به طور معمول بین 30 تا 40 روز میلغزم . (طبق تلاش های یکی دو سال اخیر که یادداشت میکنم )
چون این لغزش ها در زمان مشخصی اتفاق میوفته به عبارتی ذهن من این رو قبول کرده و یک جورهایی عادت کردم انگار که هر 30 یا 40 روز میلغزم و این لغزش و حال بد تا یک هفته باعث توقف من میشه و بعد باز شروع به ترک میکنم . 
انگار یک نقطه ی مشخصی هست وقتی بهش میرسم متوقف میشم و نمیتونم رد بشم ، یک سد ذهنی قوی ساختم برای خودم که نمیتونم بشکنمش و به موفقیت پشت این سد برسم . 

از عادت سازی استفاده کن برای تداوم داشتن فعالیت هات 
نکاتی که تو مسابقه میگیم رو برای عادت های دیگت هم اجرا کن

رو ذهنیتت هم باید کار کنی ، ذهنت قبول کرده  بعد 30 -40 روز میشکنه
تو این زمینه ببین چه کتاب هایی میتونی بخونی که کمکت کنه

منم تو دوران ترکم مثل خودت بودم تقریبا ، مهم ادامه دادنه  .. خداروشکر 30 - 40 روز خوب این وسط داری که میتونی کلی ازشون استفاده کنی

راستی کنجکاو شدم دمینگ نویسی چیه؟ چه کاربردی داره؟

نقل قول: عه من اصلا به این مورد که اگه کسی پیدا بشه فکر نکرده بودم   تو این شرایط قرار نگرفتم 
من جدی جدی با فکر.کردن به ازدواج و اینا یه روز هم دووم نمیارم 
  
خدایا خودت به هممون کمک ویژه کن 

ساناز جانم خودتو نترسون
به بخشهای منطقی قضیه فکر کن.. برا هر کسی ملاکا فرق میکنه، ممکنه چیزی ک برا من خیلی مهمه و دغدغه اس ، برا تو مشکلی ایجاد نکنه و اهمیتی نداشته باشه

میتونی از یه مشاور هم کمک بگیری.. ک داستان اذیت کننده نشه...
ان شاءالله خیرترین ها نصیبت ♥️


حنیفا جان چه خوبه این مدل ختم قران 
ممنون دلبر جان
تو مسیرت ثابت قدم باشی

سلام
روژان / ۱۹ مهر/۳۲ روز خوب
۱۰ صلوات فرستاده شد.خدایا شکر

سلام دخترا
چه طوریایین؟

اولین روز پاکی ایرانا

امروز خداروشکر تا این لحظه با طهارت نگاه و ذهن سپری شده 

اولین قدم ایرانا، در روزا های ابتدایی :

✅ نوشتن موارد استرس زا
✅ پیدا کردن موانع پاکی
✅ لیست دلایلم برا پاکی
✅ کنترل موارد محرک ، مثل سایت ها و ..
✅ درد و دل با خدای مهربون، و تجدید عهد کردن...
✅ چک برنامه ریزیم

و شروع خوندن حدیث کساء ☘

.پارادوکس./ ۱۹ آبان / ۲ روز خوب 

---

 
درسته سنا جان ،سعی میکنم عملکرد بهتری داشته باشم 
دمینگ نویسی چیز خاصی نیست ،همان برنامه نویسی و گزارش دهی جزئی تر هست    

---

 
امروز نزدیک ۵ ساعت گوشی استفاده کردم و ۱۲ ساعت بیرون از خونه و سرکار بودم ، خیلی خسته و پریشان فکر هستم . امیدوارم فردا بتونم خیلی زودتر از روزهای گذشته بیدار بشم و عملکرد بهتری داشته باشم . 
دیروز داشتم برای شنبه برنامه میریختم و الان تاریخ گوشیم به چشمم خورد دیدم شنبه هست و شوکه شدم . 

---

 
حنیفا جان من از جز ۳۰چندین سوره برای خوندن انتخاب کرده بودم که هنوز نرسیدم کاملش کنم . اون سوره هارو بخونم انشالله در روزهای آینده دیگر سوره هارو میخونم . 
ممنون از دعوت و زحماتت دختر گل