شادن جون سلام منم دقیقا تو خیال پردازی و اهنگایی که گفتی دقیقا مثل شمام ولی خیالاتم و کنترل کردم .
فکر کنم این کتاب به همتون کمک کنه قانون ۵ثانیه .
۵ ثانیه یه فکری که میدونی برات سمه رو کنترل کن و ادامه نده .
لیست چله ی زیارت عاشورا
۱. رعنا
۲.turbo
۳. Bright Star
۴. عطر رهایی
۵. Silent scream
۶. ایرانا
۷. سنا
۸. رزا
۹. خانوم لبخند
۱۰. ^فاطمه^
زمان ( از شنبه ۱ آبان ) ؟
مکان ( تاپیک چله های گروهی) ؟
نقل قول: زمان ( از شنبه ۱ آبان ) ؟
نمیخوام آقا من خوندم
حالا اشکال نداره من دو روز قبل از شما شروع کردم ؟
ممنونم از
عطر رهایی عزیز
بنظر منم بگذاریم از شنبه اعلام کنیم.
من خودم هر روز میخوانم. حالا دو روز بیشتر که طوری نمیشه
توربو و ستاره موافقید ؟
ایرانا و عطر رهایی فکر کنم گفتین به یاد شهدای دیگه.
هر کی هر چی دوست داره. من شهید نوید صفری را گفتم بخاطر اینکه رهایی گفت فقط
لبخند جان منم چند تا چی میخوام
.ولی منم بار اولمه نمیدونم نتیجه بده یا نه
شادن جان حقیقتش من خیلی نمیتونم دقیق لیست بنویسم و به این چیزا فکر کنم. بیشتر وسوسه میشم
فقط میدونم اینستا و تلگرام و هر نوع سرچ ساده که آدما با لباس مناسب نباشن ممنوع
حتی تو خیابون هم دیدن آدما برام سخته
ولی نوشتن لیست برام سخته. ببخش قشنگم . بسی خوشحال شدم تو انقدر خوب خودت را شناختی که تونستی لیست به این خوبی بنویسی .ذوق مرگ شدم اصلا
بچه ها من زمان شروع اصلا واسم فرقی نمیکنه،
اگر هم زودتر شروع کنم، با بقیه روز شمار میزنم،
نهایت یکی دو روز بیشتر میشه
یه مزیت شنبه اینه که با تاریخ شمسی یکی میشه و راحت میشه شمرد، مثلا ۳۰ ابان میشه سی امین روز
و اینکه من یه فکری کردم، من احتمالا هر روز رو به نیت یک شهید بخونم، میشه چله به نیت چهل شهید
اگه با شنبه موافقید، جمعه پست بزنیم تاپیک چله های گروهی تا اگر کسی دیگه ای هم مایله اضافه بشه
اگر هم دوست دارید همینجا اعلام داشته باشیم، باز هر جور که نظر بقیه باشه
سلام
منم با رهایی خیلی موافقم
بچه ها اگر مایلید تو تاپیک چله های گروهی اعلام وضعیت کنیم بهتره که یه پست بذاریم تا اگر آقایون و احیانا دخترایی که به اینجا سر نمیزنن هم ثبت نام کنن؟!
هوم؟
نظرتون چیه؟!
لیست حساسیت های من:
1. بی حوصلگی و بی انگیزگی و در پی اون زیاد شدن تایم های بی برنامه و در پی اون گشتن زیاد تو اینستا و زیاد آهنگ گوش دادن و همراه و متعاقبش خیالپردازی
(هرچی فکر کردم دیدم نمیتونم دقیقا بیام تک تک بنویسم که مثلا زیاد گشتن تو اینستا به خودی خود باعث سوق دادن به سمت اینکاره، مثل دومینو میمونه)
اما میتونم عامل اصلی رو بالا پایین شدن خلق بدونم:
خلق پایین
2. اضطراب و ناامیدی نسبت به شرایط حال و آیندم که باز باعث درجا زدنم تو عمل و غرق شدنم تو افکارم میشه
3. تغییرات هورمونی
راهکارم برای این مورد آخر اینه که چون حدودا زمانش مشخصه سعی کنم اگه برنامه هام سنگینه تو این چند روز سبکترش کنم، اما جوری نباشه که بیکاریم زیاد بشه، مثلا برنامه هایی مث بیرون رفتن و تفریح رو بیشتر کنم.
اما در مورد دو مورد اول ینی اضطراب و افسردگی واقعا یه وقتایی نمیدونم باید چیکار کنم. میتونم با یه سری کارا حال خودمو لحظه ای تغییر بدم اما خب دنبال راه ریشه ای تر و اصولیترم.
فعلا تا جایی که عقلم قدر میده اینه که شکر گزاری اول صبح و آخر شب رو دوباره از سر بگیرم چون حالمو خوب میکنه.
وقتی مضطرب میشم موضوعو یادداشت کنم از خودم بپرسم باید چیکار کنم؟ دیگران باید چیکار کنن؟ سعی کنم چیزی که ازش اصطراب داشتم رو به مجموعه ای از گام ها تقسیم کنم. سعی کنم با دوستایی که منفی هستن کمتر ارتباط بگیرم هرچند این اخری واسم خیلی سخته
پس فعلا اینجا درمورد برنامه ریزی، شکرگزاری، یادداشت کردن موقع اصطراب سعی میکنم گزارش بدم.
سلام راستش نمیدونم قوانین صفر کردن روزها چطور شده
ولی الان دقیقاً نیمدونم که باید صفر کنم یا نه
یا یک روز
یا نوزدهم روز
من به طور کامل نشکستم .. اما خب به هر حال پاک ِِپاک هم نیستم..
چه کنم بچها؟؟
سلام سلام
لیست چیزهایی که باعث میشن من به سمت اینکار برم
۱بی برنامگی و بی نظمی و بیکار بودن (تو روزهای خلوت خیلی بیشتر به سمت اینکار کشیده میشم )
۲-تنهایی
۳-استرس و اضطراب
۴- کلافگی
۵- بی اعصابی و کلافگی ذهن
۶- کم اوردن تو مسیر رسیدن به هدفم
۷- نیاز ، احساس نیاز به ****
بعضی موقع ها احساس میکنم مثل یه روباه حیله گرم و همه چیزو ابزار کردم تا برسم به اهدافم حتی ادما و از این بابت خیلی ناراحتم امروز همین جمله های مسخره که تو ذهنم بارها تکرار شد کلافم کرد و باز از نو شروع کردم
فک میکنم بیشتر اوقات ایراد گذاشتن رو خودم باعث اینکار میشه و این تقصیر من نیس چون هر روز هر ثانیه دارم توسط اطرافیانم قضاوت میشم و حتی خودمم گم کردم و خود واقعیمم گم کردم نمیدونم چی میخوام واقعا دیگ نمیدونم همین عادت بد باعث شده از ازدواج بدم بیاد و همش به خون مجردیو و.... فک کنم و ..
سلام
هیچ=) /25مهر/4روز خوب
حیف خودم چله دارم وگرنه دوس داشتم تو این چله شرکت کنم
دوستانی ک چله میگیرین التماس دعای فراوان
یارا جانم به نظرم این یه بار رو به خودت آسون بگیر و به دلت اطمینان بده به بخشش خدا
من اینجور مواقع به خودم یه آوانس میدم
اما قرار میذارم اگر دفعه بعد که خدای نکرده لغزیدم بهای لغزشم رو بپردازم
حالا این بها میتونه مادی باشه یا میتونه معنوی باشه
مثل صدقه دادن یا قرآن خوندن و هدیه کردن به یکی از ائمه
فک میکنم قضاوت شدن از طرف دیگران بیشتر باعث اینکار شده که من به سمت خ ا رجوع کنم
به نظرتون با قضاوت شدن از طرف دیگران چطور برخورد کنیم؟
وقتی صفیتیو بهت نسبت میدن که اصلا اونجوری نیستی مثلا حالت خیلی بد بوده و همش تو خودت بودی و نتونستی یه روز خوب و عادی باشی و یه نفر یه ادم جدید که ترو از دور میبینه میره پشت سرت میگ فلانی به خاطر .....خیلی مغروره خودشو میگیره هیشکیو ادم حساب نمیکنه قیافه میاد با اینکه تو اصلا اینشکلی نیستی وقتی میشنوی قطعا حالت گرفته میشه یا اصلا یه ادم بیخیال وقتی میشنوی نزدیک ترین کست این حرفو زده
خیلی بهم میریزی بعد میری هعی باخودت کلنجار میری که ایا من ادم مغروریم ایا من اینشکلیم؟ با اینکه خودتم میدونستی تو خسته بودی و .... ولی اون ادم قضاوتت کرده ولی بازم بهم میریزی چون اون ادم یه ودم نزدیکی بهت بوده و انتظار نداشتی
و اخرشم شاید حتی خودتو ببازی و بخوای از شر این افکار خلاص بشی و فک کنی خ ا راه خلاصته
حانیه جان درکت می کنم. حس سختیه نحملش.
من مامانم ...
ببین قضاوت اونا رو نمیشه کاری کرد. فوقش دو بار بگی فلانی تو چه میدونی؟! یا بگی تو از زندگی من خبر نداری زود قضاوت نکن عزیز...
اما
با تزدیک ها من یکاری کردم جواب داد.
البته وظیفه ما نیست می دونم اما خب به آرامش خودمون کمک می کنه.
بشین با طرف صحبت کن. بدون کدورت و دلخوری و نیش و کنایه بگو میشه بهم بگی چرا اینجور یه نظرت میام؟
بعد میگه بخاطر اون کارت یخاطر اون حرفت...
یعد تو تکمیل می کنی. میگی اون روز من با ددستم دعوام شده یود، اون روز معلممون کنفم کرده یود، اون روز سردرد داشتم،
یا مثلا برا غرور اگه واقعا مغرورانه بودی میگی خب فلانی اون حرفو زد من ناراحت شدم بعدش که دیگه عذرخواهی نکرد باهاش سرسنگین شدم. یا مثلا میگی نه اتفاقا من فلانی رو دوست دارم به نظرت اومده...
بعد هم که متوجه خطاش شد میگی مثلاً
ولی دیگه زود قضاوت نکن. دلم می گیره یهو بهم اینارو میگی.
برای نزدیکان، خانواده درجه یک یا دوستی که برات ارزشمنده این کار هم به رفع قضاوت گمک می کنه هم به صمیمیت بیشتر.
یعنی تو با آروم توضیح خواستن عملی نشونش دادی برات مهمه.
(1400 مهر 29، 22:38)خانوم لبخند نوشته است: [ -> ]یارا جانم به نظرم این یه بار رو به خودت آسون بگیر و به دلت اطمینان بده به بخشش خدا
من اینجور مواقع به خودم یه آوانس میدم
اما قرار میذارم اگر دفعه بعد که خدای نکرده لغزیدم بهای لغزشم رو بپردازم
حالا این بها میتونه مادی باشه یا میتونه معنوی باشه
مثل صدقه دادن یا قرآن خوندن و هدیه کردن به یکی از ائمه
لبخند جانم..
راستش نگرانم ازینکه اگر صفر کنم روزهامو دوبار ه سریالی شم.. و چند ماه دوباره طول بکشه ک از ده روز بیشتر شم....
اشکالی ندارِ یعنی صفر نکنم؟؟
آخه کاملِ کامل هم نشکستم