کانون

العبدالمرحوم/ ۱۵ مهر / ۰ روز خوب

نقل قول: چه جالب  ،  پس  این حس خوبه  
ولی نباید اجازه  بدم ذهنم ازش سو استفاده کنه  

عزیزم نگفته بود حس خوبیه من بد توضیح دادم فک کنم  گفته بود برای خیلیا پیش میاد باهاش کشتی نگیر زیاد.

---

ضحی جان دوباره با قدرت شروع کن عزیزم

(1400 مهر 16، 7:49)بنت الهدا نوشته است: [ -> ]اون اثلا  از این حس من خبر نداره  نذاشتم  که بفهمه  نمیخوام فک کنه  من یه ادم  بدردنخورم خیلی جلوش خودمو محترم نشون میدم  ولی بخدا نمیدونم چیکار کنم  شیطان با یه ادمی تو ذهنم داره بازی میکنه که هم نقطه عطف زندگیمه  هم  میتونم بگم مربیمه که داره تربیتم میکنه   
اما  بخدا  موندم  چیکار کنم میدونید من نمیتونم دوری کنم  انگار تو یه موقعیتی قرار گرفتم که هم باید ببینم هم باید کنترل کنم  شایدم خدا داره امتحانم میکنه 

بچه ها بهتون بگم این پروژه  خیلی برا من مهمه  خیلی خیلی  حاصل ۱۲ سال  درس خوندن  و تلاش  کردنه  منه  و اگ الان که موقع مهم  تحصیلی هست ولش  کنم تا یه همکار جدید پیدا کنم اون بیاد منو بشناسه  ببینه من چجور ادمیم  و .... خیلی طول میکشه و عقب میفتم   حسابی   همه  چی بد میشه 

موندم تو دوراهی  تمام  موقعیت های  خوبمو  دارم از دست میدم و دارم میجنگم  که نذارم همچیم اتفاقی  بیفته .

عزیزم منم سر همچنین تجربه ای خ.ا رو شروع کردم.

ببین من تو چنین شرایطی یکجایی که تنها باشم سر خودم دادم می زنم،
میگم
بسه! بسه دیگه! ای شهوت تو غلط می‌کنی! من نمی‌ذارم! تو کور خوندی! ای شیطون، من عمرا زندگیمو بدم دست تو! عمرا جوونیمو به باد بدم! پس فردا که پسره عکس نامزدشو دوست دخترشو زنشو یهو گذاشت، قراره کاخ آرزوهای من خراب شه؟!! نه من این خیال خام رو نمی‌خوام، این کاخ پوشالی رو نمی خوام! نمی‌خوام!

برای یادآوری هم خودمو یه نیشگون سفت می گیرم یا یک تنبیه سفت حس کردنی. بدون تخفیف دادن.

ببین حانیه جان،
نفست میگه این کارارو بکن، تا جایی که بدی هاشو ضررهاشو باور نکردی پیش میری. اینقدر میری تا روزی که می فهمی چه اشتباهی بود.
این تصمیم رو خودت باید بهش برسی.
خودت باید خوب فکر کنی، نذاری خودت خودتو گول بزنی،
فکر کنی به هم می رسید الکی،
با هم خوش می کذرونید و اینا...
این اتفاقا نمیفته. چون این که تو ذهن ماست خیاله.

یه راه میون بر هم دارم.
من سیگاری بودن اون مرد خیلی روی تصورم ازش تاثیر می‌ذاره.
تصور می کردم اون فرد سیگاریه.
دیگه ازش می بریدم.

 می‌دونی که، قاعده اینه که کسی عوض نمیشه. هیچ کس. این ها قصه ست که پسره بخاطر دختره خودشو عوض کرد، پا رو دلش گذاشت....

من خودم خاله م تازه طلاق گرفته (یعنی داره می گیره) میگه روز آشنایی میدونستم این ویژگی رو داره اما گفتم عوضش می کنم. عوض که نشد هیچ. عمه منم همه چی تمام بود، با همه بدی های این مرد ساخت الان بعد سیزده سال با دو تا بچه داره طلاق می گیره. چون دیر باور کرد که کسی عوض نمیشه.

راستی حانیه جان ترک قدم به قدم رو خوندی؟
آستانه رنج و لذت رو که بنویسی این مسئله برات راحت تر حل میشه و راه حل پیدا می کنی.

حتما برو.

یه پیشنهاد دیگه هم دارم.

توی جمع های دیکه، کلاس زبان، باشگاه، پارک برا ورزش صبحگاهی مثلا برو، آدم های جدید ببین، اگر مذهبی هستی تو هیئت نزدیک اگر دارید یا مسجد فعال شو.

به تفریحات مورد علاقه ت بیشتر بپرداز.
کارتون دیدن تفریح مورد علاقه من بود مدت ها ولی هیچ وقت نمی رسیدم. برای این مشکل خودمو مجاب کردم که باید تفریحات و لذت های واقعی جانبی ایجاد کنم. چون نفس جایگزین لذتی می خواد. جایگزین حال خوب کن می خواد. بهش بگی ول کن سختشه اما بگی اینو بگیر اونو بده بهتر باهات راه میاد.
 حضور آدم های جدید در اطرافت کمکت می کنه.

سلام  عزیزم 
عارفه جان خیلی ممنون که منو به خودم اوردی راست میگی فردا این فرد عکس دوست دختر و یا نامزدشو بزاره چی حق باتوعه من نباید اجازه بدم تخیلاتم برا خودشون ببرنو ببافن   

حق باتو عه 
خودمم تصمیم گرفتم هر وقت ذهنم  شروع کرد به این تخیلات بیجا بافتن  به خودم هشدار بدم  سرش داد بکشم که دیگ بسته 

تفریحاتم  عالیه باید حتما یه وقت برا تفریح بزارم لابه لای درس خوندنا 

نقل قول:

خلاصه تجربیات خوب ما با موضوع گفتگو با نفس :

کاملشو می تونیم اینجا ببینیم.

می نویسم گاهی لازمه
باهاش تعارف نداشته باشم
محکم باهاش برخورد کنم
بهش بگم راه من سقوط و نابودی خودم نیس این راه یعنی عقب رفتن پس کشیدن

یادش بیارم حس بدی که داشتم از آخرین خ.ا و حسرت و پشیمونی بعدشو ، حقارت و خواری بعدشو
یادش بیارم لذت پاکی رو
یادش بیارم وقتی پاکم چه حسی دارم
خوردن یه بستنی وقتی پاکم،

خوردن یه لیوان آب وقتی پاکم
تو آینه خودمو نیگاه کردن وقتی که پاکم
دیدن یه منظره
یه خواب راحت

روزای بعد از پاکی و پیروزی
درس خوندن
گردش با دوستام
نیگاه به آسمون کردن
...
تکرار کنمو تکرار کنم براش
بگم برای نفسم ، همممشو یادش بیارم
ارزشمو جای خودمو حق خودمو قدرت خودمو بزرگی خدایی که میبینه منو

_______________________________________________________________________

گاهی با یه بستنی  آروم می شه

گاهی با  بی محلی

گاهی لازمه  دعواش کنی یه برخورد قاطع یه نه محکم

گاهی دوستانه باهاش حرف بزنی

گاهی وعده ی سرخرمن و به بعد موکول کردن (مثل این آجیل)  و (این آجیل)  و (این آجیل)

مهم اینه

رو خودم کار کنم 

قبل ازاینکه  بهونه گیریش شروع شه (این آجیل)

مراقب باشم

مراقب روحم، دلم ، ذهنم ...خواب نره یه وقت ، بیدار نگهش دارم ، با تلنگرای کوچیک

شروع کنیم به تربیتش به رام کردنش کم کم این بچه تربیت بشه
قلدر بازی درمیاره لج می کنه بهت دستور میده کم کم ضعیفش می کنیم (این تجربه ) و ( این آجیل )

________________________________________________________

شروع از کارای کوچیک مثل :

یهو دلت میگه چقده دلم میخواد الان چیبس بخورم

تو از عمد نخور

مثلا می خوای در رو ببندی یا مثلا تشنته آب می خوای  به یکی دیگه دستور نده خودت پاشو انجامش بده

یا تو اوج خواب تنبلیت میاد مسواک بزنی ولی یه نه محکم به نفست بگو و برو مسواک بزن

تو کانونی وقتت داره میگذره اما دلت می خواد هنوز بگردی ،یه نه محکم بگو و کانون رو ببند و برو به کارت برس

و ...

هزار کار خیلی کوچیک دیگه که تو رو به مقصد میرسونه اینجوری خیلی قوی میشین

با ریاضت کشیدن فرق می کنه

میتونید ببینید اگر تو نیتتون رضای خدا نبود اونوقت بهش عمل نکنید
کم کم اون اقتدار در برابر نفست رو که دنبالشی بدست میاری
با همین کارای کوچیک
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حضرت علی( ع ) : اگر بین دوچیز مردد بودی که کدام رو انتخاب کنی ،
 چیزی رو انتخاب کن که بر خلاف نفست هست.

ایرانا کجاست ینی؟  امیدوارم به آبی آسمانی نپیونده. دلم واسه آبی تنگ شده

سلام دخترا
چطورین؟ 
پاکیتون چطور پیش میره؟ 

نقل قول: العبدالمرحوم/ ۱۵ مهر / ۰ روز خوب

ضحا جان، بدترین چیزی که الان میتونی لمس کنی ناامیدیه.
همه شکست خوردیم و دوباره پاشدیم 
همونطور ک عارفه گفت اهرم های رنج و لذتتو مشخص کن، 
و تمام احساس منفی الانت رو روی کاغذ بیار تا دفعه بعد بدونی چه حالی خواهی داشت، به خاطر خودت هم شده سمتش نری 

برای مواقع اضطراری اورژانس جای خیلی خوبیه. . . حتما موقع وسوسه سر بزن 

همه ما داریم با وسوسه و خ.ا دست و پنجه نرم می کنیم... درکت می کنیم  


حتما بیا و برامون از دلیلی که باعث شد سراغش بری بگو 
منتظرتیم  

(1400 مهر 16، 17:56)Roza_r نوشته است: [ -> ]

نقل قول: ولی حالا که فهمیدم علتش چیه

نمیدونم بگم راه حلم پیدا میشه یا نه؟

بگو شاید پیدا شد  برم عارفه رو بیارم؟

ای جانم رزا عالیییییی بود : )))  

اخرین تلاش های ما "برم عارفه رو بیارم؟"   
خیلی قابل لمسه 

سلام دخترا امیدوارم حالتون خوب باشه
مثل اینکه این چند وقته کلا بیخیال سحر خیزی شدم 
ولی خب ، برنامه های دیگم رو پیش میبرم 
بدانید و آگاه باشین ، تا جزو سحرخیزان نباشم ، بیخیال نخواهم شد


امروز نسبتا رو خوبی بود ، حرف گوش کن تر بودم
به ترسم غلبه کردن
و ناهار رو صفر تا صد خودم درست کردم   از اونجایی ک وسط کار خیلی مشورت میگیرم ، این برام یه موفقیت به حساب میاد

جای همتون خالی  ❤

چند روز پیش به رعنا گفتم ،سوره نور روی شهوت و پاکی تاثیر داره ،  پستش رو هم پیدا کردم، [url=خواص سوره نور / ارامش بخش ترین کلیپ https://m.aparat.com/v/1Sh7v]اینجا[/url] میزارم شاید به درد بقیه هم بخوره

دیگه اینکه ، این ترم ۲ تا درس خفن برداشتم ، ک خیلی دوسشون دارم 
این دوتا برخلاف درسای دیگه ک عموما خشک هستن ، بیشتر بحث و گفت و گو داره 

امیدوارم این دوتا رو حداقل ، بخونم





ایرانا ،،،،،،، ۹ مهر ،،،،،،،،، ۷ روز خوبب

دلم میخواست تو بحثتون شرکت کنم، ولی فک کنم دیر رسیدم


همه رو خوندم ، دم همتون گرم   

به به
یک هفته پاکیت مبادک ایراناجان
امیدوارم در اینده ای نزدیک 70 روزگیتو جشن بگیریم

سلام دخترای بارانی امیدوام حال همتون عالییی باشه 

نقل قول: مثل اینکه این چند وقته کلا بیخیال سحر خیزی شدم  
ولی خب ، برنامه های دیگم رو پیش میبرم  
بدانید و آگاه باشین ، تا جزو سحرخیزان نباشم ، بیخیال نخواهم شد 

ا چرا   
خداروشکر 
ایول به اراده پولادین تو 

نقل قول: امروز نسبتا رو خوبی بود ، حرف گوش کن تر بودم
به ترسم غلبه کردن 
و ناهار رو صفر تا صد خودم درست کردم   از اونجایی ک وسط کار خیلی مشورت میگیرم ، این برام یه موفقیت به حساب میاد  

جای همتون خالی  ❤

ایول آفرین من که برا آشپزی کلا یکی باید ور دستم باشه همه شو یادم میره   
موفق باشی گلی 



دخترا امروز داشتم سوره یوسف رو میخوندم به یه چیز جالب برخوردم 
توی پی نوشت نوشته بود که کسایی که خوشون رو برای خدا خالص میکنن و خدا هم اونا رو برا خودش خالص میکنه وسوسه ها نه تنها توی دلشون اثر نمیکنه بلکه اونا رو بیشتر یاد خدا می اندازه 
توی آیه ۲۴ نوشته اگه حضرت یوسف هم چشم دلش بینا نشده بود می رفت تا تسلیم خواسته اش بشه 
اما چون بنده ناب خدا بوده نذاشته حتی میل زنا به سراغش بیاد 
توی آیه ۵۳ هم گفته که نفس انسان سرکشه و ما رو به خیلی از بدی ها فرمان میده مگر اینکه خدا رحم کنه 
بچه ها مطلبی که گلبرگ جان  گذاشته عالیههه هرچی ما خودمون رو قوی تر کنیم راحت تر میتونیم از پس خواسته های نفسمون بر بیایم و صد البته با کمک خدا   
این شعر هم پی نوشتش بود 
دام سخت است مگر یار شود لطف خدا 
ورنه آدم نبرد صرفه شیطان رجیم 


امروزم ساعت چهار و نیم بیدار شدم روتینا انجام شد 
الان باید برم یکم درس بخونم 
دخترا برا رفع استرس چیو پیشنهاد میدین ؟ 
راستش این چند وقته همش درگیر استرسم 

سلاااااام


صبحتون بخیر

ستاره جون صبحت بخیر
راستی اسمت حلماست؟

من همچنان به سحرخیزی پایبندم  خداروشکر 

دیگه کی بیداره ؟؟

نقل قول: بچه ها مطلبی که سنا جان گذاشته عالیههه هرچی ما خودمون رو قوی تر کنیم راحت تر میتونیم از پس خواسته های نفسمون بر بیایم و صد البته با کمک خدا

الان منظورت گلبرگیه؟
گرچه من و گلبرگ نداریم  که 
مقداری از پست من هم تو  تجربیاتش بود