کانون

نقل قول: عارفه عزیزم

حقیقتش شاید حرفت درسته من نمیدونم چی درسته و چی غلط فقط فکر میکنم میدونم
ولی حتی ب اون چیزایی ک فک میکنمم عمل نمیکنم


دیشب حالم خیلی بد بود
ولی حالم بهتر شد ک باهاتون حرف زدم
الان خیلی بهترم امیدوارم ک بتونم راه درستو پیش بگیرم 

نجوا جونم من دیشب حس کردم حال خوبی نداری سعی کردم فقط بهت آرامش بدم.
اگر خواستی میتونیم درباره سوالاتت بیشتر صحبت کنیم.
کتابی هم که چیکا گفت عالیه البته من فکر می کنم یکم برات سنگین باشه.
ولی کلا برای سوال،
تنها چیزی که هست اینه که مشکلت رو شرح بدی.
سوالات رو ریز کنی. چون سوالات کلی جواب های کلی هم می گیرم که شاید برات راضی کننده نباشه.
البته اگه درباره جزییات مربوط به خ.ا باشه بهتره شرح ندی 

راستی چند سالته؟

گزارش روتین های عارفه
روز دوم

سحرخیزی✓
شربت عسل ×
رازیانه✓
ورزش گردن ✓
زیارت عاشورا✓

سلام 
من امروز نتونستم برنامه بنویسم
نتونستم کارامو بکنم
کار مفیدی هم در جهت هدفم نکردم . از سر صبح تا الان دووم آوردم... و زیاده رویییییی در خوردن! 
 سعی میکنم به خودم سخت نگیرم... اگر امروز رژیمم بهم خورد ، در عوض پاک موندم.
مثل اینکه شیطون تیر زده باشه تو بازوی راست و چپم... با اینحال هنوز میتونم راه برم، فکر کنم.
اینایی که گفتم قصد ندارم بابتش از شما راهکار بخوام

همینطوری میگم، چون گویا رسمه تو کانون هرکسی یه چیزی بگه از روزی که گذرونده.  

ان شاءالله فردا بتونم بهتر زندگی کنم. شب به خیر

_رعنا_ / 15 تیر / 117 روز خوب. خدایا شکرت

سلام
ببخشید میخواستم چندتا کلیپ پناهیان بگذارم نشد . اگر تو نت سرچ کنین حرف زدن پناهیان چندتا میاره که من هنوز وقت نکردم گوش بدم.
هفته سختی گذشت. پر از استرس در انتظار یه خبر خوب که نشد بشه. حالا هم این هفته در غم هفته گذشته میگذره
حال روحیم درب و داغونه ترجیح میدم کانون آن نشم. بیام فقط غر میزنم و نق میزنم. بی فایده است. ولی کانون را در روز چندبار چک میکنم پست هاتون را میخوانم. دعا میکنم خبرای خوب خوب برامون بیارین انشالله. 
یاد قدیما افتاد. چند سال قبل. یه روش داشتم به اسم قانون. چندتا قانون میذارم برای خودم  هر شب قبل خواب با خودم تکرارش میکنم. فکر کنم اوایل تو 30 روزه هم نوشتم. خیلی کمکم میکنه. الان 4 تا قانون دارم
ب خدا میبخشه
ن نا امیدی نداریم
ت تشویق و تنبیه آدما مهم نیست فقط تشویق وتنبیه خدا مهمه
آ آدما از حرفشون منظوری ندارن. شاید تو داری با حرف اونا امتحان میشی فقط صبر کن

فعلا این 4 تا کمکم کردن
بسی آرامش میدن

اگر دوست داشتین شما هم برای خودتون قانون بگذارین. تکرارش خیلی کمک میکنه
دوستون دارم  شب بخیر

سلام بچه ها
امیدوارم سلامت باشید و قوی

اعلام وضعیت 
میثره/ 6 ابان/ 4 روز خوب

وفتی به انرژی مقاومت هممون فکر میکنم و اینکه تنها نیستم انگیزه میگیرم و قوی تر میشم. 

سلام دخترای قشنگ
من چند روز نبودم و انقدر این روزا شلوغم که حد نداره

ایرانا جانم هر بار پستت رو خوندم که نوشته بودی تو حرم امام رضا یادمون کردی، چشمام قلب قلبی شد
ممنون از مهربونیت عزیزم

خانوم لبخند/ 27 مهر / 12 روز خوب
الحمدلله

(1400 آبان 9، 0:45)عارفه نوشته است: [ -> ]

(1400 آبان 9، 0:36)نجوا نوشته است: [ -> ]ممنونم عارفه عزیزم


میدونی سردرگمی چیه
اینکه رفتارت با ارزش هات فرق کنه
عاشق چیزایی بشی ک قبلا میگفتی اینا نباید باشه تو زندگیم
خستم خیلی
روحم خستس
نمیونه چی درسته چی غلط

می فهمم.‌
اینکه حاضر بشی بری سراغشون...
خیلی سخته.
گاها برای هر کسی اتفاق می افته...
اینارو ادبی برات می نویسم...
یعنی حرف دلمه ولی استعاری طور
کاش پیشم بودی می گفتم بیا بشین یه کم خستگی در کن. یکم استراحت کن. یه چای بخور یکم دستای یخ کرده ت گرم بشه.

(1400 آبان 9، 16:36)عارفه نوشته است: [ -> ]

نقل قول: عارفه عزیزم

حقیقتش شاید حرفت درسته من نمیدونم چی درسته و چی غلط فقط فکر میکنم میدونم
ولی حتی ب اون چیزایی ک فک میکنمم عمل نمیکنم


دیشب حالم خیلی بد بود
ولی حالم بهتر شد ک باهاتون حرف زدم
الان خیلی بهترم امیدوارم ک بتونم راه درستو پیش بگیرم 

نجوا جونم من دیشب حس کردم حال خوبی نداری سعی کردم فقط بهت آرامش بدم.
اگر خواستی میتونیم درباره سوالاتت بیشتر صحبت کنیم.
کتابی هم که چیکا گفت عالیه البته من فکر می کنم یکم برات سنگین باشه.
ولی کلا برای سوال،
تنها چیزی که هست اینه که مشکلت رو شرح بدی.
سوالات رو ریز کنی. چون سوالات کلی جواب های کلی هم می گیرم که شاید برات راضی کننده نباشه.
البته اگه درباره جزییات مربوط به خ.ا باشه بهتره شرح ندی 

راستی چند سالته؟

عاره یکم داغون بودم ممنون ازت

خییییلی زاحت میشم اگه بگم از مشکلاتم فقط حس میکنم زیادی بچه گونس
خجالت میکشم
نه حقیقتا درمورد خ ا نیست

من 19 سالمه
منو میشناسی عارفه جانم
نمیخواستم بگم
ولی دلم محبت همیشگیتونو میخواست
ب ایمیل و اکانت قبلیم نتوستم دسترسی پیدا کنم


کاش از کانون نمیرفتم فقط همین
میخوام از نو شروع کنم برا همه چیز

امیدوارم این شروع دوباره برات پر برکت باشه عزیزم.
به فال نیک بگیر، تو قوی هستی فقط اون نجوای قوی رو بیدار کن  

نه بچگانه چرا؟ 
فکر می کنی بقیه آدما همه سوالاتشون مشکلاتشون بزرگونه س؟


میثره جانم سلام و درود بر تو
دفعه اوله باهات چاق سلامتی می‌کنم
خوبی خانومی؟ معنی اسمت چیه راستی؟

(1400 آبان 10، 4:10)عارفه نوشته است: [ -> ]امیدوارم این شروع دوباره برات پر برکت باشه عزیزم.
به فال نیک بگیر، تو قوی هستی فقط اون نجوای قوی رو بیدار کن  

نه بچگانه چرا؟ 
فکر می کنی بقیه آدما همه سوالاتشون مشکلاتشون بزرگونه س؟


میثره جانم سلام و درود بر تو
دفعه اوله باهات چاق سلامتی می‌کنم
خوبی خانومی؟ معنی اسمت چیه راستی؟

مرسی ازت قشنگ ترین  

پس بزارین ریز تر سوال بپرسم شاید تو گفت و گو با هم ب نتیجه های خوبی برسیم

ب نظرتون ارتباط با جنس مخالف تا چ حدی میتونه اسیب زا نباشه بچه ها
ب نظرتون میشه جنبه رو بالاتر برد
ولی در کنارش روابط راحت تری داشت؟

یادمه اواسط تیر بود....
و من هنوز از کانون دل نکنده بودم....
جشن برا کنکوریا....
و خوشحالی برای تموم شدن این دوران سخت....
چقدر همه اینجا بهم تبریک گفتن
و چقدر هممون از سخت بودن ریاضی کنکور غر زدیم

نتایج اومد...
باب دلم نبود...
ولی بد هم نبود
میشه گفت اندازه تلاش و دعا هام بود




رفتم سراغ دفترچه سیاهم
میدونین برا چی بود دفترچه؟
همه اون چیزایی ک برا کنکور ازشون تو اون دوران دل کنده بودمو توش نوشته بودم
تا بعد کنکور حسااابی دل از عزا در بیارم

الان جلو روم بود دفترچه
با کلی کارای جذاب
با وقتای خالی

ولی همش صرف یه چیز شد
بازی توی تلگرام
همه اون دو ماه تو این خلاصه شد
و منی ک از کانون رفته بودم
و غرق شدم توی دنیای پوچ خودم
انگار فقط برا کنکور نماز میخوندم
فقط برا کنکور با خدا حرف میزدم
و چقدر راحت برگشتم
و پست شدم....

دیگ الان منم و دلبستگی های دنیوی
ب ادما
ب فیلما
ب اهداف پوچ


و باز منم ک یهو دلم تنگ شد برای دورانی ک دررررد میکشیدم تا خوب بشم
تا پاک بشم


حالا سوال اینه
ک برمیگردم؟

سلام   به همگی


صبحتون بخییییر
ان شاء الله یه روز عالی و مفید در پیش رو داشته باشید 

نقل قول: آ آدما از حرفشون منظوری ندارن. شاید تو داری با حرف اونا امتحان میشی فقط صبر کن

چه فکر خوبی چه قانون های خوبی گذاشتی رعنا جون

در رابطه با این موضوع یه پستی تو اینستا دیدم  خیلی جالب بود برام
این لینکش

برای کسایی که مثل من تنبلی میکنن لینک رو باز کنن مینویسم 


تکنیک عذر تراشی برای دیگران

این تکنیک میگه وقتی  وقایع بدی اتفاق افتاد   یا  از رفتار یا  حرف کسی ناراحت شدی   عذر تراشی کن

پیامبر (ص) میفرمایند:

برای گفتار و کرداری که از برادرت سر میزد ، عذر بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش.


مثلا به دوستمون پیام میدیم تو واتس آپ دو تا تیک آبی هم میخوره ولی جواب نمیده
با خودمون فکر میکنیم بهم بی احترامی کرده ، بهم اهمیت نمیده و ...
حالا اگه با حسن ظن بهش نگاه کنیم : شاید گوشی دستش بوده پیامم رو خونده یهو کار پیش اومده نتوسته جواب بده و بعدم یادش رفته!


نسبت به وقایع  حسن ظن داشتن :مثلا من میخوام برم بیرون یهو ماشین خراب میشه 
حسن ظن داشته باشم نسبت به این اتفاق
بگم شاید قرار بوده تو خیابون تصادف کنم خدا ماشینو خراب کرده که این اتفاق نیوفته




اون چیزی که مارو ناراحت میکنه،  اتفاق ناراحت کننده  نیست
بلکه تفسیر ما از وقایعه  .

پس اگه انتخاب های بهتری از تفسیر وقایع  داشته باشیم هم حال خودمون و هم اطرافیانمون بهتر بشه.

سلام سلااااام
من بالاخره اومدمممم 
خوش اومدممم
خداروشکر که دوباره این سعادتو دارم در کنارتون باشم
این مدت به این فکر کردم که مثلا اگه هیچ وقت دیگه نتونم برگردم چی میشه و الان سعادت بزرگیه که دوباره اینجام تا به خودم کمک کنم
با تاخیر زیاد خوش آمد میگم به اعضای جدید گروه و قدیمیای تازه برگشته
خیلی وقته تو گروه اعلام وضعیت نداشتم و دلیلش کمال گرایی بوده که اجازه نمی‌داد به قدم های کوچیک پاکی راضی باشم و منتظر یه جهش یهویی بودم 
ولی خب الان برگشتم که ان‌شاءالله یه شروع قوی تر داشته باشم با قدم های مفید اما هرچند کوچیک ان‌شاءالله خدا کمکم کنه و این بار یه نقطه عطف تو روند پاکیم باشه
العبدالمرحوم/ ۵ آبان / ۵‌امین روز پاک (الحمدلله)
نصف پیامای گروهو هنوز فرصت نکردم بخونم ولی ظاهرا بحث های مفیدی بوده و ان‌شاءالله منم باشم از این به بعد 
راستی منم چالش 
میخوام توی چالش برنامه ریزی شرکت کنم اما انقدر کار عقب افتاده دارم که نمیدونم اولویت با کدومشونه از دوره فتوشاپ عقب افتاده دارم تا مرتب کردم دفتر پاکیم و تکالیف مدرسه و روتین و..‌.
و بالاخره اهداف و اهرم ها رو نوشتم و به توصیه رزا ی عزیز که خیلی تا الان مفید بوده آخرین تجربه بدم رو هم نوشتم و برای خودم تحلیل کردم
خلاصه که پاکیمون ابدییییییی

---

آرامشانہ

[ وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوٓا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُسَمًّى
تو معذرت خواهے ڪن و برگرد پیش خودم،من قبول مے ڪنم!
بعدش زندگیتو پر از خیر مے ڪنم... ]

سورہ هود | آیہ ۳

خیلی کانون خلوت شده
اونروزا تا میومدم کلی حس خوب ازین جا میگرفتم
کجاااایین بچه هااااا

عارفه روانشناسمون
کویین مهربون با فکرمون
عطر رهایی ک همیشه با سپاس هاش حمایت میکنه

واااای ستارهههههههه تاریکموننن کجاااایییییی(عه روشن شده دیگ  )

 نورالزهراااا دلم برات ی ذره شده حقیقتا بهت مدیونم

شادیمون سرپرست شده میبینم

گلبرگ هم ک مثه همیشه افتخار نمیده بیاد اینجا فقط تو تجربیاته

سنا بانو هم ک مثه همیشه سخت در حال تلاش برا برنامه ریزی..از تحربیاتش تا حالا استفاده نکردم الان میخوام اوار شم رو سرش

ابی اسمانیو بگو...غیبته انگار...کاش زودی برگرده مهربون

خانوم لبخند و چیکا جونم مثکه تازگیا اومدن چقدر قشنگه ک هستن از قدیمیا بیاید برامون حرف بزنین

رعناااااااا خیلی خوشحالم برات دختررر اخرین بازی ک با هم حرف زدیم از شکستت دلخور و تاامید بودی الان ک روز پاکیتو دیدم کلییی انرژی گرفتمممم

اهو رو بگو حس میکنم خیلی عاقل و بالغ شده نمیدونم چرا 

رزا کتابخونمون ک هستش هنچنان

کلییی رفیقای جدییییید بیاید با هم اشنا شیمممم

میثره جون
توربو گوگولی
عبدالمرحوم عزیزم
بنت الهدی قشنگول
بیاید با هم بحرفیم
از دغدغه هامون بگیم
از تعداد روزای پاکیمون
دلم براتون ی ذره شده
امضا
بهاران قبلی
نجوای جدید
کاش دلتون مثه من برام تنگ شده باشه و بیاید جواب بدین