کانون

دخترا یه چیزی 
می دونید مشکل من ازنه که میخوام خودم باشم و بخندم و برام مهم نباشه ...
ولی رفتار تند مامان و بابا رو هم نبینم ...
یلنی تو اینجور مواقع باید چه جوری رفتار کنم ؟ ابن که خووم نباشم آزارم میده ....


رزا جون من شوخی رو شرو کردم ماما عصبی شد دیگه 
ایرانای عزیزم حرفات رو بسی دوست دارم .
نه از اون خونواده ها نیستن عزیز ...
آره بابا ۵ کیلو که چیزی نیست 
کم میکنم 
ایرانا جون من مشکلم با خونواده امه وگرنه اون پسری که بخواد منو نپسنده بی لیاقتی خودشو ثابت کرده 

نقل قول: ممنونم از همه انرژی هایی که برام فرستادین، آروم بودم و بی قراری نکردم. نهایت توانم رو گذاشتم. قربونت آبی 

همچنین دیشب نهایت تلاشمو کردم خواب خوبی داشته باشم اما طبق معمول چندین بار بیدار شدم و به سختی به خواب رفتم. سر جلسه خیلی خسته بودم. زبانم خوب بود اما از بس گیراییم پایین بود نمی‌تونستم روی متن ها و درک مطلب ها تمرکز کنم.

خیره ایشالا، دیگه این افسردگی با منه، روی خ‌وابم، خوراکم، خلق و خوی تاثیر گذاشته. تلاش می کنم براش ولی می پذیرم که هست.

خداروشکر عارفه جانی
ان شاءالله  نتیجه دلخواهت هم میگیری
تو همه تلاشتو کردی ، ان شاءالله ک خیر پیش میاد 

---

حالا ک اینو گفتی بزار اینم بگم

من از برنامه واتس اپ خیلی بدم میاد ، ینی ۱۵۰ تا گروه دانشگاهی دارم اونجا ولی اصلا سر نمیزنم 
فقط زمانای امتحان و اینا، اونم برای تبادلات
حالا ک ترم تابستون شروع شده، یکی از گروه ها رو داشتم چک میکردم ک دیدم ک برای کنکور ارشد ۱۴۰۱ گروه زدن

اخه دقیقا ۲ هفته بعد از اینکه ثبت نام کردم برای دانشگاه، کرونا اومد و بعدش همه چیز مجازی شد

فک میکردم کنکور ارشد خیلی راحتتر از سراسری باشه 
و خیلی هم چیزی نخواد

الان متوجه شدم ک خیلی صفرم

یعنی هیچی از درسا نمیدونم ، مسلما هم سال اخر نمیتونم جمع بندی کنم و خودمو برسونم به کنکور

هر چند ۲ سال مونده ، ولی با این اوضاع فک نکنم ک حضوری بشن دانشگاها
سر کلاسای مجازی هم ک نمیشه از استادا اینا رو پرسید، خلاصه رفتم یکم چرخیدم توی نت 
و یه چیزایی دستم اومد..


دخترا یه خواهشی ازتون دارم ، لطفا دعا کنین منم راهمو پیدا کنم و توش بمونم
همین الانم میدونم ک هر چی ک دارم از خودشون گرفتم، ولی میترسم با این اهمال کاری ها از دستشون بدم


حس میکنم اصلا کاری انجام ندادم توی این مدت
خلاصه خیلی به دعاتون محتاجم...

نقل قول: دخترا یه چیزی 
می دونید مشکل من ازنه که میخوام خودم باشم و بخندم و برام مهم نباشه ...
ولی رفتار تند مامان و بابا رو هم نبینم ...
یلنی تو اینجور مواقع باید چه جوری رفتار کنم ؟ ابن که خووم نباشم آزارم میده ....

آسمان ، اونا ۴۰ ۵۰ سال با این روش و طرز فکر زندگی کردن ، شاید نتونن خودشونو عوض کنن


روش تو بهتره، همین ک مسئله رو جدی نمیکنی، احترامشونو داری خیلی خوبه...

شاید یکم فاصلتو حفظ کنی ، اروم تر باشی


فک کنم پذیرفتن بهترین راهه... ، اونا رو همینجوری بپذیر ولی توی چرخه جدی گرفتن حرفاشون نیوفت

نقل قول: ایرانا جون من مشکلم با خونواده امه وگرنه اون پسری که بخواد منو نپسنده بی لیاقتی خودشو ثابت کرده  

آ مااشالللهههه

دمت حساااابی گرمهه

(1400 مرداد 8، 23:45)آبی آسمانی نوشته است: [ -> ]دخترا یه چیزی 
می دونید مشکل من ازنه که میخوام خودم باشم و بخندم و برام مهم نباشه ...
ولی رفتار تند مامان و بابا رو هم نبینم ...
یلنی تو اینجور مواقع باید چه جوری رفتار کنم ؟ ابن که خووم نباشم آزارم میده ....


رزا جون من شوخی رو شرو کردم ماما عصبی شد دیگه 
ایرانای عزیزم حرفات رو بسی دوست دارم .
نه از اون خونواده ها نیستن عزیز ...
آره بابا ۵ کیلو که چیزی نیست 
کم میکنم 
ایرانا جون من مشکلم با خونواده امه وگرنه اون پسری که بخواد منو نپسنده بی لیاقتی خودشو ثابت کرده 

آره بابا 5 کیلو که چیزی نیست...
من 16 کیلو کم کردم
تو همون رو خانواده ات زووم کن

من مامانم بهم میگه شبیه عروس مردگانی.. :read. داری میمیری از لاغری
در عوض بابام میگه شبیه عروسک باربی هستی شبیه مدل ها شدی

مامانم میگه قدت کوتاهه شبیه دست کلیدی
بابام میگه بقلی هستی

مامانم میگه موهات شبیه موهای گوسفند فره
بابام میگه در عوض فرفری موی غزل ساز منی... آدم تو موهات تاب میخوره. .

مامانم میگه رنگ پوستت تیره است..
بابام خیلی جدی میگه خدایی رنگی به قشنگی پوستت ندیدم تاحالا . .
یه برنز خاصیه . . . نه سبزه ای نه سفیدی. .  .
یه رنگ باحالیه (( دوستامم همیشه حسرت میخورن)) ولی مامانم میگه ته دیگی

ببین جنبه های خوبشو ببین... اونجایی که ازت تعریف میکنن رو بولد کن برای خودت

سلام بچه ها چطور میتونم تو برنامه ریزی روزانه شرکت کنم ؟میشه نام نویسی کرد؟

نقل قول: سلام بچه ها چطور میتونم تو برنامه ریزی روزانه شرکت کنم ؟میشه نام نویسی کرد؟

سلام عزیزم تو تاپیک برنامه ریزی روزانه اعلام وضعیت کن. کارهایی که تو هر روز باید انجام بدی یادداشت کن و برای انجام هرکدوم یه امتیازی در نظر بگیر طوریکه مجموع امتیازات کارهای هر روزت به ده برسه بعد شب بسته به اینکه چقدر انجامشون دادی امتیازتو اعلام کن. باز سنا جون که مدیر تالاره بهتر میتونه راهنماییت کنه

سلام علیکم. زود باید برم. ولی یه چیزی تو گلوم گیر کرده بود.
خواستم بگم
اگر مامان بابا گیر دادن و عیب و ایراد گرفتن و اینا. و اگر ایرادها را میتونستین به ژنتیک ربط بدین، بدین
مثلا همون عیب را مامانتون هم داره. بهش بگید چیکار کنم علم ژنتیک دیگه. با مثلا عمه اتون داره بگین ژنتیک دیگه به من چه. عمم این مدلیه. تقصیر من چیه. 
اوج نامردی میدونین چیه
اینکه مامانتون بگه عین بابات بد اخلاقی مثلا
شما هم بگید چیکار کنم علم ژنتیک دیگه. باید تو انتخاب همسر دقت میکردین  اینو وقتی گفتین زود محیط. را ترک کنین  که اوضاع خطرناکه

 ولی سر همین کارها مخصوصا کارهای مامانا دوست ندارم مامان بشم.   همه مامانا این ایراد را دارن. فکر نکنم کسی بتونه از این خصلت در بره
نمیدونم چرا میگن بهشت زیر پاهاشونه  
نمیدونم چرا خدا انقدر منزلت به مامان باباها میده
اینا همونایی هستن که برای راضی شدن دل خودشون و خوشحال شدن خودشون بچه دار میشن
اینا همونایی ان که اگر بچه دار نمیشدن بخاطر نداشتنش خون گریه میکردن
اونا فقط بخاطر دل خودشون ما را به دنیا آوردن. چرا بهشت را انقدر راحت بهشون میدن؟ 
این از اون چیزاست که من جوابش را پیدا نکردم  
خدا نگهدار 
برم میز را تمیز کنم
خدایا کی تموم میشه



ولی یه جواب دارم برای سوالایی که پرسیدم
فکر کنم خدا فقط دوست داره نسل انسان ادامه داشته باشه. فقط میخواد به هر نحوی انسان را تشویق کنه که بچه دار بشه
این حس درونی نیاز به بچه را خودش گذاشته
از طرف دیگه هم این همه امتیاز مثبت به مامان باباها میده

نمیدونم چرا خدا انقدر به ادامه نسل آدم ها علاقه داره

دخترا:/
جدیدا دوست دارم همش حرف بزنم 

ولی نمیدونم چی باید بگم، تا حالا براتون پیش اومده همچین چیزی ؟

وقتی دل تنگ میشین چی کار میکنین

لعنت به کرونا ،هیچ جا هم نمیشه رفت یکم سبک شد

سلام همگی

آبی جان قطعا مامانت خیر و صلاحت و میخواد و حالا ب ی طریقی این گفت و شنود صورت گرفته ک صورت خوشی نداشته و ب نظرم اصلا چیزی نیست ک ذهنت و درگیر کنی
من ی بار تو ی انجمنی ی مشکلاتی میخوندم کلا خیلی وحشتناک بودند 

قطعا ک همه دوستان انقدر خوب نوشتند ک دیگه حرفی نمیمونه 
در ضمن اضافه وزن اصلا چیز بدی نیست ،اتفاقا ی دختر پر خیلی هم خوشگل دیده میشه
خودت و سر این مسائل ناراحت نکن زیاد ،بیخیالی طی کن و بگذر

---

 
ب نظر من بهشت باید زیر پای مادران باشه   مامان ها خیلی عجیب و غریب هستن .

چند روز پیش تو ی جمعی نشسته بودم ، مقابلم ی خانمی نشسته بود ک من قبلا دیده بودمش و بعدش هم فهمیدم ک هم سنیم . این خانم دوتا بچه داشت و من ب قدری مجذوب این شخصیت شدم ک چند روزی تصویرش جلو چشمم بود .
جلوم نشسته بود خودش غذا نخورد قاشق قاشق ب بچه هاش غذا میداد و اصلا حواسش ب جمع نبود ، هر ی ربع بهشون میگفت دلشون چ میخواد و باهاشون فارغ از جو جمع بازی میکرد و قربون صدقه شون میرفت .
فقط تونستم احترام بیشتری برای این مادر قائل باشم 

چرا نباید بهشت و بهشون بدن ؟ ۹ماه تو شکم نگه میداره ، موقع ب دنیا اومدن درد میکشه ، تا جون گرفتن بچه نمیخوابه و زندگیش از اون ب بعد صرف بچه میشه ...
ب نظرم مشکلات انقدر زیاد شده و متاسفانه مادرها انقدر از خودشون گذشتن و دختر خانواده ،همسر ،خانه دار ، مادر ،خواهر ،خاله ،عمه شدند و برای دیگران وقت گذاشتند ک ی کم دچار فرسودگی شدند و کم حوصلگی ها ب خاطر همینه   
همه دوست دارند بچه هاشون بهترین باشه 
و فکر میکنم ی روزی خودمون مادر بشیم قطعا بهتر درک میکنیم زندگی با حضور کسانی ک از خودمون هستند و اسمشون بچه هست

رعنا جان ، من از این دید نگاه میکنم . اینکه با وجود اینهمه کثیفی دنیا و بدذاتی آدم ها بازم بچه ها ب دنیا میان نشون میده خدا هنوزم امید داره ب ادامه زندگی و مخلوقاتش ‌.

رعنا جان فردا پس فردا انشالله مامان شدی توهم از این امتیازات بهره مند میشی   گرچه ب نظر من وحشتناکه چون همش نگرانی هست برای فرزند و امتیاز محسوب نمیشه  

---

ایرانا جان ، من تو این یک ماه فقط چندبار بیرون رفتم ، بیشتر کتاب خوندم و با خانوادم بودم ، ی سریال دنبال میکنم و بیشتر کار خونه انجام میدم و ب مامان کمک میکنم. ی کار ثابتم هم اهنگ هست .
من وقتی میخ.ام حرف بزنم کسی نیست یا گریم میگیره ، یا مینویسم .

وووووو ی کار جدید هم ک یاد گرفتم بیشتر میخوابم تو این مواقع دلگیر

همه برنامه هام و پاس دادم ب هفته بعد ک با ی ذهن باز شروع کنم .

سلام به دخترای قشنگ

خوبید همگی؟!

آیا من رو میبخشید که فرصت نکردم این دو سه روزه بهتون سر بزنم؟!  
اگر ببخشید خیلی گلید
اگر نبخشید حق دارید  



بحث ماماناعه؟!
یه نکته کنکوری بگم...اگر خواهر دارید که هچ، اما اگر تک دخترید...دخترا با مامانتون رفیق باشید

آقاااااا من از مامان خودم سختگیرتر و بکن نکن تر ندیدم و نیست
انقدر که باهاش چالش داشتم... انقدر که پا رو دلم گذاشتم برای کارایی که دوست نداشت انجام بدم و خودم خیلی دوست داشتم

شکایت کردم که تو این رفتار رو داری، اما خب هیچوقت باهاش لجبازی نکردم
بعد مینشستم باهاش درد و دل میکردم، میگفتیم، میخندیدیم، شوخی میکردیم، هنوزم همینه ها

فقط این رو بدونید که تو آدمای دنیای امروزتون هیچکسی رفیق تر از مامان براتون نیست
حالا باز میام باهاتون صحبت میکنم درموردش

  چرا من انقدر دیدم با همتون فرق داره . 
یعنی سر بحث قبلی همتون گفتین نه و کار بدیه و باید از طرف مقابل دوری کنی
من حرف دلم را نزدم. حرفم کاملا مخالف همتون بود. ولی نگم بهتره
الانم سر قصه مامانا بازم بسی مخالفم باهاتون
واقعا چرا؟


فقط یه چی میگم و سکوت پیشه میکنم
من از این طرف بهش نگاه میکنم
از طرف مادری که خودش برای خوشی دل خودش میخواد بچه دار بشه. 
هیچ بچه ای تو دنیا از قبل نیومده به مامانش بگه مامان توروخدا منو به این دنیا بیار
ولی بیشتر مامانا دعا کردن به خدا که بچه اشون را به این دنیا بیاره  
دیدین مامانا واسه خاطر دل خودشون بچه دار میشن

۹ ماه تحمل میکنه. درد زایمان را تحمل میکنه. سختی های بزرگ کردن بچه را تحمل میکنهو.... هزار تا سختی دیگه را تحمل میکنه تا این نیاز داشتن بچه که در درونش هست راضی بشه
میتونست مثل ما که نیاز جنسی امون را سرکوب میکنیم اونم این نیازش را سرکوب کنه. ولی هیچکس با سرکوب نیازش آروم نمیشه. پس برای آروم شدن خودش نیاز بچه دار شدنش را رفع میکنه. 
بنظر من فقط یه حس نیاز که خدا درون ما قرار داده که دلمون میخواد بچه داشته باشیم.
من به چشم خودم دیدم آدم هایی که بچه دار نمیشن و برای بچه خون گریه میکنن. حتی نمیدونن چرا بچه میخوان. فقط میدونن اگر داشته باشنش خوشحالن

قصه فقط نیاز
هر چی هم نیاز. خدا خودش گذاشته واسمون
خوشش هم میاد این نیازها را با راه درست برطرف کنیم تا به آرامش برسیم
میگه نیاز جنسی ات را با ازدواج حل کن. از اون طرف پیامبرش میگه هر کی به ازدواج رغبت نکنه از من نیست
میگه دوست دارم نسل آدمی باشه پس نیاز بچه را بهت میده. از اون طرف پیامبرش کلی درمور وظیفه بچه داری خانم ها میگه
کلا همش تقصیر خداست
وگرنه ما همه بازیچه ایم.
همش قصه نیاز
نیازهایی که هر کدوم اگر رفع نشه تو آروم نمیشی
و اگر درست رفع بشه به بهترین نحو آروم میگیری


 همش را انداختم گردن خدا  
وقتی میگه فرمانروای آسمان ها و زمین و هر چه بین آن ها است.
راست میگه
چه بخواهیم چه نخواهیم قدرت دست خودشه.
این بهشت را هم خودش دلش میخواد جایزه بده به مامانا
وگرنه مامانا واسه دل خودشون بچه دار میشن.
مامانا همچینم قدیس و پاک نیستن  کلی زورگو و دل بسوزون هستن. استثنا هم ندارن
تامام.
 ببخشید خیلی حرف زدم
سر موضوع قبلی نظرمو نگفتم سر این یکی دیگه نتونستم
ولی دیگه سکوت
همه قشنگی اش به همین تنوع نظراته

---

نقل قول: رعنا جان ، من از این دید نگاه میکنم . اینکه با وجود اینهمه کثیفی دنیا و بدذاتی آدم ها بازم بچه ها ب دنیا میان نشون میده خدا هنوزم امید داره ب ادامه زندگی و مخلوقاتش ‌. 

بسی قشنگ گفتی
خدا هنوزم بهمون امید داره 

نقل قول: رعنا جان فردا پس فردا انشالله مامان شدی توهم از این امتیازات بهره مند میشی   گرچه ب نظر من وحشتناکه چون همش نگرانی هست برای فرزند و امتیاز محسوب نمیشه 

 هر چی بلا سر مامانم آوردم سرم میاره

سلاااااااااام
خوبید دختراااااای گل 
آجیل می خونید ؟ 
خوش آمد میگم به خانم هیچ ، صغرا بانو خوش اومدید

آجیل اینجاست

رعنا جانم
به نظرم بدون توجه به چرخه زندگی این حرف ها رو زدی و به این موضوع اشاره نکردی...

ضمن اینکه خدا تو قرآن تو سوره ها و آیه های مختلف از فرزندآوری حرف زده
نه تو قرآن، تو همه ادیان و کتب دینی مذهب های دیگه این توصیه هست

اینکه ما بگیم پدر و مادر برای دل خودشون، برای لذت خودشون بچه میخوان یه ذره این حرفا بوی نویی میده حرفای جدید

همه زندگی تو و من و ما صفر تا صدش تلخی بوده؟!
دنیا هیچ چیز دلخوش کننده ای برای ما نداره یعنی؟!


اگر تصمیم بگیریم بچه دار نشیم، بدبختی و گرفتاریای دنیا تموم میشه؟!
دیگه کسی حس ناکامی نداره؟!
دنیا مدینه فاضله میشه برای آدمایی که توش وجود دارن؟!

پس امید و شوق زندگی رو جچوری میشه تامین کرد؟!

نمیگم بچه همه چیزه و همه این حسا از طریق داشتن بچه به وجود میاد، اما نبودش دنیا رو خیلی قشنگتر از اینی که نمیکنه

بچه ها سلام میگما من کنجکاو شدم سن و شهر همهتونو بدونم .خواهشا همه بگین خیلی کنجکاوم  

همتون خیلی ماهینننننن آخه