کانون

نسخه‌ی کامل: گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام و درود

سارا جان موقعیت سختی داری خیلی فکر کردم ولی فکرم به جایی قد نداد. برات دعا می کنم خدا بهت یه راه گشایشی نشون بده. 53

مبینا جان شما هم تو شرایط سختی هستی. خیلی دلم می خواست بگم حالا که علاقه تو پیدا کردی ول نکن، چون من خیلی سال تلاش کردم تا علاقه مو پیدا کنم و درس های بیهوده زیادی خوندم الکی یعالم ریاضیات خوندم، درس های غیرکاربردی و ... ولی واقعاً شکستن حرمت پدر و مادر هم درست نیست. 
کاش بتونی کسی رو پیدا کنی که باهاشون صحبت کنه. مثلا اگه بتونی اون شخص واسط رو توجیه کنی که رشته ت چطور می‌تونه آینده دار باشه و موفقیت توش چه شکلیه و اون بره با پدرت حرف بزنه خیلی کمک می کنه. می‌تونه مادرت مادربزرگت یا دوست پدرت باشه. امیدوارم موفق باشی خواهری. برات دعا می کنم.❤️
(1402 آبان 11، 0:11)Mobinaaa نوشته است: [ -> ]
(1402 آبان 10، 22:02)عارفه نوشته است: [ -> ]سلام و درود

سارا جان موقعیت سختی داری خیلی فکر کردم ولی فکرم به جایی قد نداد. برات دعا می کنم خدا بهت یه راه گشایشی نشون بده. 53

مبینا جان شما هم تو شرایط سختی هستی. خیلی دلم می خواست بگم حالا که علاقه تو پیدا کردی ول نکن، چون من خیلی سال تلاش کردم تا علاقه مو پیدا کنم و درس های بیهوده زیادی خوندم الکی یعالم ریاضیات خوندم، درس های غیرکاربردی و ... ولی واقعاً شکستن حرمت پدر و مادر هم درست نیست. 
کاش بتونی کسی رو پیدا کنی که باهاشون صحبت کنه. مثلا اگه بتونی اون شخص واسط رو توجیه کنی که رشته ت چطور می‌تونه آینده دار باشه و موفقیت توش چه شکلیه و اون بره با پدرت حرف بزنه خیلی کمک می کنه. می‌تونه مادرت مادربزرگت یا دوست پدرت باشه. امیدوارم موفق باشی خواهری. برات دعا می کنم.❤️

سلام عارفه جان بله درسته منم حرمت پدرم رو نگه داشتم ولی متاسفانه عموم باعث شد بابام کلا حرفای منو نشنوه و باعث مخالفت صددرصدی بابام شد من صنایع غذایی تهران قبول شده‌ بودم که آینده کاری خیلی خوبی داره ولی الآن دیگه فرصت ثبت نام هم‌ تموم شد ولی این وسط به من خیلی بهم بی احترامی شد و من هیچی نگفتم.

مبینا شما صنایع غذایی قبول شدی و نرفتی؟؟؟ اونم تهران؟؟؟

اولین باره چنین چیزی می شنوم.

حداقلش این بود که جدا از اینکه تو کشور خودمون کلی موقعیت داره می تونستی کشورهای اطراف یا کانادا و استرالیا بری خیلی راحت.

من خیلی از دوستانم با همین صنایع غذایی تازه از پیام نور و علمی کاربردی رفتن.

اصلا در تعجبم!!!!

به جز اون، یه دوست دیگه م الان با صنایع غذایی داره تو پخش یه شرکت گوشت کار می کنه حدودا به گفته خودش ماهی 50 تومن درآمد داره.


مگه مشاور نداشتی؟ یا برای انتخاب رشته پیش کسی نرفتی؟

تازه خود دانشگاه ها هم برای بچه هایی که تازه قبول شدن تور برای اون رشته می ذارن.

من اصلا موندم چی بگم....


حال خودم خیلی بده ولی چی بگم....
سلام به همگی

شبتون بخیر Khansariha (2) 

آسمان جان ، کنترل ذهن شبیه یه فراینده و نیاز به تمرین و تکرار داره یعنی توی بازه زمانی تاثیرگزار هست.
تکنیک های ذهن‌آگاهی خیلی میتونند کمکت کنند ، ولی یه سری سلسله مراتب داره که بدونی از کجا باید شروع کنی ، به کجا باید ختمش کنی :‌)

ساده ترینش تمرین تنفس دیافراگمی همراه موزیک ملایم ( شبیه به متیشن ) و توجه به اندام های بدنت هست  :‌)
بدونی الان کدوم عضله گرفتگی داره، بدنم رو سفت کردم 
یا دردی تو وجودم هست

از تن آرامی به ذهن آگاهی و بالعکس میرسیم Khansariha (2)



مبینا جان عزیزم، میفهمم حق داری انقدر ناراحت باشی :‌)
با وجود همه این سختیا، آفرین که ادامه میدی :‌)
کاش از یک مشاور تحصیلی کمک میگرفتی،  بسنجین اصلا رشته ای که پدرت اصرار داره قبول شی به روحیاتت میخوره؟! ...
چه مسیر هایی جز راهی که اکثر ادما میرن میتونه فرصت ساز باشه؟! Khansariha (2)

امیدوارم خداوند کمکت کنه، در مسیری که براش به این دنیا اومدی قدم بگذاری :‌) 53

سارا جون شما یه مرحله از همه ما جلوتری  Khansariha (2)
تونستی به نفس سرکشت غلبه کنی، دیگه اسیر و وابسته اش نیستی ، چیزی که شاید خیلیامون در حسرتش باشیم.
لغزش کردن خیلی آسونه... 
عین یه گلوله برفی کوچیک که از نوک قله قل میخوره به سمت پایین و هر چی قله دور میشه ...
سرعتش بیشتر ،تخریبش بالاتر و مقاومت دربرابرش بی اثر میشه :‌)

خیلی مراقب خودت باش بانو...

اگر الان وضعیت زندگی رو به راه نیست با خ.ا فقط بدتر میشه :‌)


در طول روز چه کارایی میکنی که حالت بهتر شه ، از انجامشون لذت ببری؟
(1402 آبان 11، 1:41)ایرانا نوشته است: [ -> ]سلام به همگی

شبتون بخیر Khansariha (2) 

آسمان جان ، کنترل ذهن شبیه یه فراینده و نیاز به تمرین و تکرار داره یعنی توی بازه زمانی تاثیرگزار هست.
تکنیک های ذهن‌آگاهی خیلی میتونند کمکت کنند ، ولی یه سری سلسله مراتب داره که بدونی از کجا باید شروع کنی ، به کجا باید ختمش کنی :‌)

ساده ترینش تمرین تنفس دیافراگمی همراه موزیک ملایم ( شبیه به متیشن ) و توجه به اندام های بدنت هست  :‌)
بدونی الان کدوم عضله گرفتگی داره، بدنم رو سفت کردم 
یا دردی تو وجودم هست

از تن آرامی به ذهن آگاهی و بالعکس میرسیم Khansariha (2)



مبینا جان عزیزم، میفهمم حق داری انقدر ناراحت باشی :‌)
با وجود همه این سختیا، آفرین که ادامه میدی :‌)
کاش از یک مشاور تحصیلی کمک میگرفتی،  بسنجین اصلا رشته ای که پدرت اصرار داره قبول شی به روحیاتت میخوره؟! ...
چه مسیر هایی جز راهی که اکثر ادما میرن میتونه فرصت ساز باشه؟! Khansariha (2)

امیدوارم خداوند کمکت کنه، در مسیری که براش به این دنیا اومدی قدم بگذاری :‌) 53

سارا جون شما یه مرحله از همه ما جلوتری  Khansariha (2)
تونستی به نفس سرکشت غلبه کنی، دیگه اسیر و وابسته اش نیستی ، چیزی که شاید خیلیامون در حسرتش باشیم.
لغزش کردن خیلی آسونه... 
عین یه گلوله برفی کوچیک که از نوک قله قل میخوره به سمت پایین و هر چی قله دور میشه ...
سرعتش بیشتر ،تخریبش بالاتر و مقاومت دربرابرش بی اثر میشه :‌)

خیلی مراقب خودت باش بانو...

اگر الان وضعیت زندگی رو به راه نیست با خ.ا فقط بدتر میشه :‌)


در طول روز چه کارایی میکنی که حالت بهتر شه ، از انجامشون لذت ببری؟

سلام ایرانا جان ممنونم

دیشب که اصلا نخوابیدم و ذهنم همه ش درگیر بود.

الان که خونه خاله م هستم واقعا هیچ کاری حالم رو بهتر نمی کنه.

احساس می کنم خیلی داره بهم فشار میاد، یعنی یه بار روحی و روانی سنگین

انگار شدیدا گرسنه باشی ولی دکتر گفته باشه نباید چیزی بخوری

حتی دستام می لرزه. البته خونه خاله م چون خیلی بزرگه سرد هست ولی نه اونقدر. بخاری و ... هم هست ولی نمی دونم از نظر روحی شاید باشه.

حالم واقعا خوب نیست.

مثل اینکه خاله هم مهمون دعوت کرده نمی دونم دوستان دوره کاری و دبیرستان و ... اصلا حوصله شونو ندارم.

گفتم بیرون هم نمی تونم برم.

خلاصه اینطوریه....

به نظرتون از خونه برم بیرون؟

البته یه زیرزمین هم خونه شون داره که خیلی آرومه. دوره نوجوونی به هوای درس خوندن که میومدم خونه شون می تونستم برم زیرزمین که خودش دو تا اتاق هم داره و اونجا گناه می کردم. اصلا حوصله مهموناشو ندارم.

ناهار هم درست کردم براشون. دلم برای خاله سوخت آخه.

نمی دونم چیکار کنم. کلافه هستم. حس می کنم کلا خون به مغزم سخت می رسه. یه دستگاه فشارخون برای خاله م روی میز هال هست یه فشار بگیرم شاید فشارم بالا باشه.
نقل قول: یه سری از هوش مصنوعی خواستم یه بیت شعر حافظ بهم بگه
تنها چیزی که بهش نمیخورد شعر بود [تصویر:  khansariha (56).gif] 

البته اینکه تشخیصش خیلی راحته، تو مسائل دیگه مشکل تره.

علاوه بر اون هر علمی ، فواید و معایبی داره
که اگر نسبت بهش شناخت نداشته باشیم ، خیلی بد ازش ضربه میخوریم...
مثلا یکی از خطرات جدی این جور پیشرفتها ، خطر پخش اخبار جعلی و سخت شدن اعتماد به رخداد های پیرامونمون میشه.

درسته بخاطر همین میگم اطلاعاتش نیاز به راستی آزمایی داره
البته نوع پرامپت نویسی هم خیلی مهمه تو گرفتن اطلاعات درست که باید تو دوره ها یاد بگیری


سارا جان تو فعالیت های گروهی کانون شرکت کردی؟
کتاب از شنبه ؟ پادکست جا فکری ؟ مسابقه عکاسی؟
برنامه ریزی داری برای زندگیت سارا؟ اهدافت رو نوشتی؟ براشون تلاش میکنی؟





میبینا جان واقعا ناراحت شدم برات
خیلی بده نذارن راهی که دوست داری رو بری
ان شاء الله خیر باشه و  به مسیری هدایت بشی که برات بهترینه




راستی بچه ها انقدر راحت از گناه های گذشتمون  نگیم .هم اعتراف به گناهه  هم ممکنه رو بقیه اثر خوبی نداشته باشه. ممنون
(1402 آبان 11، 16:04)سنــا نوشته است: [ -> ]
نقل قول: یه سری از هوش مصنوعی خواستم یه بیت شعر حافظ بهم بگه
تنها چیزی که بهش نمیخورد شعر بود [تصویر:  khansariha (56).gif] 

البته اینکه تشخیصش خیلی راحته، تو مسائل دیگه مشکل تره.

علاوه بر اون هر علمی ، فواید و معایبی داره
که اگر نسبت بهش شناخت نداشته باشیم ، خیلی بد ازش ضربه میخوریم...
مثلا یکی از خطرات جدی این جور پیشرفتها ، خطر پخش اخبار جعلی و سخت شدن اعتماد به رخداد های پیرامونمون میشه.

درسته بخاطر همین میگم اطلاعاتش نیاز به راستی آزمایی داره
البته نوع پرامپت نویسی هم خیلی مهمه تو گرفتن اطلاعات درست که باید تو دوره ها یاد بگیری


سارا جان تو فعالیت های گروهی کانون شرکت کردی؟
کتاب از شنبه ؟ پادکست جا فکری ؟ مسابقه عکاسی؟
برنامه ریزی داری برای زندگیت سارا؟ اهدافت رو نوشتی؟ براشون تلاش میکنی؟





میبینا جان واقعا ناراحت شدم برات
خیلی بده نذارن راهی که دوست داری رو بری
ان شاء الله خیر باشه و  به مسیری هدایت بشی که برات بهترینه




راستی بچه ها انقدر راحت از گناه های گذشتمون  نگیم .هم اعتراف به گناهه  هم ممکنه رو بقیه اثر خوبی نداشته باشه. ممنون

سلام سنا جان

خیلی متشکرم.

فعالیت های کانون رو حقیقتش شرکت نکردم و دنبال نمی کنم چون خیلی کار با انجمن برام سخته.

یه مقدار کار با انحمن های این شکلی که مثلا 10 سال 12 سال پیش بهترین بودن با موبایل و ویندوز های جدید سخت شده و منم اصلا الان در شرایطی که بخوام با حوصله و عشق یه مطلبی رو با سختی طی کنم نیستم.

سنا جان ایمیلم درست بود و نام خودمم هست فقط یه مشکلی دارم این ایمیل رو هرکاری کردم باز نشد. می شه یه ایمیل دیگه بسازم مستقیم تو پروفایلت قرار بدم؟ یا باید همین رو بازیابی کنم.

من کلا همین یه دونه ایمیل رو تا حالا داشتم و نمی دونم چرا باز نمی شه. خریدی چیزی می کنم همین ایمیل رو می زنم و توگوشیم پیامش میاد ولی نمی تونم باز کنم می گه باید بازیابی کنی که بلد نیستم.

باشه یکی جدید می سازم بهت می دم. واقعا اگر می تونی لطفا در زمینه یادگیری هوش مصنوعی کمکم کن هر بسته آموزشی با هر قیمتی باشه اگر جواب داده می خوام بخرم.


و سنا جان در مورد اعتراف به گناه هم براتون تو اعتبار دهی نوشتم. ای کاش مستقیم به خودم تذکر می دادید تا توی گروه بگید البته اصلا مساله ای نیست من شما رو خیلی دوست دارم و واقعا مثل خواهرم هستید و باید خیلی خیلی خیلی بهم کمک کنید تا بتونم راهم رو پیدا کنم و بله منم اشتباه کردم ولی ای کاش یه جور دیگه مثلا تو پروفایلم می گفتید.

اصلا ازت ناراحت نیستم ولی حس بدی پیدا کردم.


می دونی سنا جان وقتی کسی مثل من میاد اینجا، یعنی هیچ راه بهتری برای رهایی و پاک بودن پیدا نکرده و اینجا همه مون این مشکل رو داشتیم. اگر مسائل قبلیم رو می گم و یا اعتراف به گناه و ... برای این هست که اگر کسی اینجا همین مورد براش پیش اومده بهم بگه چیکار کنم.

و می دونی مثلا روانشناس که می ری برای 45 دقیقه 300 تومن می گیره و در نهایت هم می گه این گناه برات خوبه انجام بده و ادامه دار هم باشه و منظم. اصلا متوجه نمی شه که من می خوام پاک باشم و پاک بمونم.

و من اگر گفتم هدفم کمک گرفتن بود نه چیز دیگه.

ممنونم سنا جان امیدوارم ناراحت ازم نشی. فقط دلم شکست اینطوری اینجا گفتی. چون قاعدتا کسی جز من اعتراف نکرده بود.

همین ...
سلام به همگی
حال احوالتون چه طوره؟ Khansariha (2) 

صدای منو میشنوین از متروی خالی 4chsmu1
بارون، شب ، خیابون ، و خستگی بعد کلاس
و کلی ذوق و شوووق 4chsmu1


[تصویر:  y9688__.jpg]

~~~

[تصویر:  u366911__.jpg]

بارون امشب یکی از حال خوب کن ترین اتفاقا بود، هوای آزاد و درختای اینجا انرژیش مثبته  317 

خلاصه جاتون خالی  4chsmu1  53
سلام چطورین  Khansariha (2)
من کتاب از شنبه را که مطالعه گروهی بود انجام دادم 
ولی پادکست را خوشم نیومد ازش Hanghead
انشالله پادکست دور بعدی
Khansariha (56) بخش قرآن هم بود یادم رفت برم بخوان


امروز بعد مدت هااااااا تونستم استراحت کنم. اونم بخاطر اینکه رئیسم مریض شد. دیگه منم امروز نرفتم. 
چون خودش نباشه کار جلو نمیره 

Hanghead همه خیلی ازم توقع دارن. امیدوارم خراب نکنم. تو همه موارد Hanghead

میگم گروهی تو خود باران هم فعالیت خاصی داریم یا نه؟

ایرانا مترو تنهایی چه حسی داشت 4chsmu1
آدم یاد فیلم ها میفته  Khansariha (56)
(1402 آبان 11، 16:04)سنــا نوشته است: [ -> ]میبینا جان واقعا ناراحت شدم برات
خیلی بده نذارن راهی که دوست داری رو بری
ان شاء الله خیر باشه و  به مسیری هدایت بشی که برات بهترینه

خیلی ممنونم سنا جان و خيلی ممنون از  همه دوستان 53 واقعا حرف زدن باهاتون خیلی حالمو بهتر کرد شما همتون بهترین دوستای منین  302 53 53 53
سلام 
امیدوارم جمعه قشنگی رو بگذرونید Khansariha (84)

نقل قول: درسته بخاطر همین میگم اطلاعاتش نیاز به راستی آزمایی داره

البته نوع پرامپت نویسی هم خیلی مهمه تو گرفتن اطلاعات درست که باید تو دوره ها یاد بگیری
daghighan



سارا جون ، به نظرم حتی اگر نخواستی بازخورد بدی و کار کردن با انجمن سخت بود ، برای خودت یکی از فعالیت ها رو انتخاب و دنبال کن Khansariha (2) 
یه مدتی یادتون باشه با سنا تمرین سحرخیزی میکردیم
به ظاهر فعالیت های کوچکی هستن، ولی بعد از ۲ ۳ ماه که انجامشون بدی ، حست نسبت به زندگیت مثبت میشه، بیشتر تمایل داری تا تنوع بدی به زندگیت و براش تلاش کنی Khansariha (69) 

تنهایی میشه این کارها رو انجام داد ولی وقتی الان گروهی میشه این فعالیت ها رو پیگیری کرد ، حیفه از دست بره.

اگر از موضوعات انتخابی هم خوشت نمیاد ، میتونی اون کاری که علاقمندی رو همینجا اعلام کنی Khansariha (69) 


نقل قول: میگم گروهی تو خود باران هم فعالیت خاصی داریم یا نه؟

ایرانا مترو تنهایی چه حسی داشت [تصویر:  4chsmu1.gif]
آدم یاد فیلم ها میفته  [تصویر:  khansariha%20(56).gif]

سلام ساناز جان
هر روز تو گروه ، مخصوص یه فعالیته 
این پستو ببین 49-2

حس خووب، ایستگاه های بعدی فضا خالی نبود 4chsmu1 
مسیر رفت شلوغه، فضا برا ایستادن هم نیست برا همین بسی خوشحال و شاد و خندان بودم 317
#ارزیابی_هفتگی

این هفته نسبت به هفته های دیگه پرکارتر بود ،ان شاءالله ادامه دار خواهد بود Khansariha (69)

۲تا تجربه جدید کسب کردم ، امیدوارم بتونم عملکرد خوبی داشته باشم :‌)
روتینم در کل هفته اجرا شد.
ورزش کل هفته انجام شد.
درس خوندن به اشکال مختلف انجام شد 65 4chsmu1  (۵ روز از هفته)
انقدری که پراکنده مطالعه میکنم فکر کنم کسی درس نخونده 65 
ز، خوانده شد ، اما هنوز روش مطالعه اش دستم نیومده 49-2 


بهترین اتفاق هفته : یکی از تجاربی که کسب کردم + پنجشنبه که به زیر بارون با شهدای گمنام _دانشگاه_ تجدید میثاق کردم و اون حس و حال عالی :‌‌)

یک فیلم و یه انیمیشن سینمایی هم به خودم جایزه دادم خوب بود Khansariha (69)
(1402 آبان 10، 11:42)سارا-1 نوشته است: [ -> ]سلام دخترا

می خواستم راجع به یه موضوع مهم باهاتون صحبت کنم و اگر می شه نظر بدید.

گفتم الان یکسال و خورده ای هست که پاکم.

یه ماهی هست همه ش فکرم درگیر گناه کردنه خیلی هم شدید. یعنی تمام راه های پیشگیری و کنترل ذهن و ورزش و هرچی بگید رو امتحان کردم... ولی وسوسه شدید دارم. یعنی حتی خواب هام هم همینطور شده.

خیلی سعی دارم پاک بمونم ولی حس می کنم نتونم خودم رو بیشتر کنترل کنم.

یه جورایی هم به خاطر شرایط زندگی و اون آقایی که گفتم بهمون ظلم می کنه استرسم خیلی بالاست و این باعث می شه بیشتر به گناه فکر کنم. یعنی گناه بهم آرامش می ده. یا حداقل اینطور حس می کنم.

الانم اومدم خونه خاله م و نوجوون که بودم چون خاله م تنها زندگی می کنه و شوهرش اکثر اوقات مسافرت کاری هست و بیشتر دبی هست. خونه شون هم خیلی بزرگه. خاله هم خیلی کاری به من نداره. از همون نجوونی خونه خاله م خیلی گناه می کردم. مثلا اون زمان هنوز گوشی هوشمند و ... که نبود ولی پای کامپیوترشون فیلم های گناه و ... زیاد نگاه می کردم. دوره ای که تازه دی وی دی و ... اومده بود.
الانم همه ش اون دوران برام مرور می شه.

می خوام از خونه هم برم بیرون محله شون خیلی جو جالبی نداره. یعنی برم پارکی که نزدیک ش هست مزاحمم می شن یا مواد فروش و معتاد و کارتن خواب زیاد داره.

تو خود محل پیاده روی کنم چون جو خیلی محلی و قدیمی داره مدام همسایه ها می خوان فضولی کنن و چون شرایط من رو هم می دونن مثلا برادر پیری یا پدری که زن ش فوت شده ای کسی رو می خوان معرفی کنن و اصلا حوصله این چیزا رو ندارم.

جلوی خونه تو حیاط هم یه استخر کوچیک هست دوست دارم تعمیرش کنم و آب بندازم برم توش ولی اطراف خونه رو ساختن یعنی مثلا تو فاصله 100 متری حدودا ساختمان های 4 طبقه هست می ترسم کسی ببینه. قبلا نوجوون بودم اصلا دید نداشت راحت بودیم. اینام دیگه دیدن ساخته شده اطراف شون دیگه استخر رو به امون خدا ول کردن.

به نظرتون چیکار کنم؟

همه ش فکرم درگیره. خوابم درگیره. محیط خوبی نیست. مثلا خونه چه شکلیه براتون بگم که یه حال و آشپزخونه خیلی بزرگ داره که خاله م اونجاست و داره کار می کنه و تی وی می بینه و بعد یه راهرو دارن که به 4 تا اتاق می رسه و من اتاق آخری هستم. ته راهرو. از نوجوونی اونجا بودم چون اتاق مهمان هست.


سلام ساراجان 
سعی کن ذهنتو از این حالت که هی بهش یاداوری کنی نباید خ ا انجام بده در بیاری 
مشغول کارهایی شو که دوست داری 
بذار فراموشت بشه نه اینکه مقاومت کنی 
مقاومت کنی اعصابت بهم میریزه 
ببین علاقه ات چیه 
مثلا اشپزی گلدوزی و ...
ازبین اینا هرکدوم رو دوست داشتی تو برنامه روزانه ات بذار 
یا فیلم مورد علاقه ات رو ببین 
خلاصه که خودتو مشغول کن 
فکر و خیال الکی هم نکن
سلام به همگی 49-2

اول هفتتون بخیر

اینجا امروز رعد و برق شدید و بارونه


سارای عزیزم کلی گفتم اون نکته رو  و فقط منظورم به شما نبود گلم
خودت که بهتر می‌دونی و تو پست های قبلی هم خودت توضیح دادی که یادآوری خاطرات گذشته چقدر می‌تونه اول از همه آسیب بزنه به خودت  
روشی  که خودت بلدی ؛ تفکر لایه ای ؛همون روش جواب نداده تو این مورد؟ 

و ببین اینکه میگی کار با انجمن سخته .. یکم زمان بذاری تاپیک هارو بگردی میبینی زیاد سختم نیست ..
کانون هم نسخه موبایل داره هم نسخه ویندوز و اکثر ماها با موبایل میایم 
الان کتاب از شنبه رو از فیدیبو میتونی رایگان بگیری و بخونی و تو تاپیکش مشارکت کنی
پادکست هم اعلانش اون بالای سایت هست

تو همین باران  خودمون هم کلی فعالیت میتونی کنی
فعالیت های گروهی داریم از هر روز هفته
مثلا شنبه روز تجربه پاکیه ..هر کس بیاد یه تجربه از خودش بگه که کمکش کرده ..نبود بره از تالار تجربیات یه تجربه کپی کنه بیاره
 میتونی از اهدافت بگی 
چه اهدافی برا زندگیش داره سارا؟
این ماه این هفته سارا میخواد رو چه کاری تمرکز کنه؟

خلاصه سعی کن فعالیت هارو دنبال کنی هر کدوم که بهش علاقه مندی
اینطوری از کانون اومدنت بیشتر سود میبری Khansariha (18)
سلام


دخترا کجایین پس؟

3 روزه هیچکی پست نذاشته 13 


آقا هدف کانون یادتون نره ..هدف اول پر رونق شدن گروه های ترکه ..  اخبار رو با دقت بیشتری بخونید

البته اول باید به خودم یادآوری کنم این نکته رو که منظم تر باشم

خب برای اینکه منظم تر بشم میخوام اینجا یه تعهدی بدم
امیدوارم بهتونم به تعهدم پایند باشم ( قول دادن به دیگران یکی از روش هایی بود که از کتاب  ، از شنبه یاد گرفتم 4chsmu1   )

"من قول میدم هر روز ساعت حدود 5 صبح آنلاین بشم و  فعالیت اون روز گروه باران رو انجام داده و یک پست بذارم."


یادش بخیر 5 صبحی ها 4chsmu1 

من میخوام از باران استفاده کنم برای رشد خودم . برای رسیدن به اهدافم.  شما چطور؟
#ارزیابی هفتگی

هفته گذشته 

برای درسم فک کنم حدود ۱ ساعت وقت گذاشتم که خیلی کمه!
یه مدت مریض بودم و سحرخیزیم بهم خورد ، صبح ها باید حتما تایم برای درسم بزارم. هدف رو می‌زارم روزی ۵ دقیقه فعلا همین که شروع کنم ادامش میدم.

تو حوزه کسب و کارم:

تولید محتوا رو انجام دادم و راضی بودم از این قسمت
دوره ف رو هم براش وقت گذاشتم . 

تو حوزه رشد فردی:

قرار بود دوره اعتماد به نفس رو مرور کنم که یک فایل ۳۰ دقیقه ای ازش گوش دادم .

دوره هوش م هم براش وقت گذاشتم. 


این هفته می‌خوام :

ادامه درسم و تمام کردن سطح ۶ و قسمتی از ۷

تولید محتوا از مطالبی که آماده کردم.

مرور دوره اعتماد به نفس: فایل جدید و انجام تمرینش

وقت گذاشتن برای دو تا دوره+ دوره پرخاشگری کودک تو زمان های مرده

ارسال ت
کتاب از شنبه فصل دو
کتاب تربیت بدون فریاد ادامش
پادکست جدید کانون
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 338 339 340 341 342 343 344 345 346 347 348 349 350 351 352 353 354 355 356 357 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 369 370 371 372 373 374 375 376 377 378 379 380 381 382 383 384 385 386 387 388 389 390 391 392 393 394 395 396 397 398 399 400 401 402 403 404 405 406 407 408 409 410 411 412 413 414 415 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 427 428 429 430 431 432 433 434 435 436 437 438 439 440 441 442 443 444 445 446 447 448 449 450 451 452 453 454 455 456 457 458 459 460 461 462 463 464 465 466 467 468 469 470 471 472 473 474 475 476 477 478 479 480 481 482 483 484 485 486 487 488 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 504 505 506 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 518 519 520 521 522 523 524 525 526 527 528 529 530 531 532 533 534 535 536 537 538 539 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 573 574 575 576 577 578 579 580 581 582 583 584 585 586 587 588 589 590 591 592 593 594 595 596 597 598 599 600 601 602 603 604 605 606 607 608 609 610 611 612 613 614 615 616 617 618 619 620 621 622 623 624 625 626 627 628 629 630 631 632 633 634 635 636 637 638 639 640 641 642 643 644 645 646 647 648 649 650 651 652 653 654 655 656 657 658 659 660 661 662 663 664 665 666 667 668 669 670 671 672 673 674 675 676 677 678 679 680 681 682 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 694 695 696 697 698 699 700 701 702 703 704 705 706 707 708 709 710 711 712 713 714 715 716 717 718 719 720 721 722 723 724 725 726 727 728 729 730 731 732 733 734 735 736 737 738 739 740 741 742 743 744 745 746 747 748 749 750 751 752 753 754 755 756 757 758 759 760 761 762 763 764 765 766 767 768 769 770 771 772 773 774 775 776 777 778 779 780