(1391 دي 1، 1:51)ترلان نوشته است: [ -> ]بچه ها الان حدود 2ساعت ا س که از 21 دسامبر داره میگذرهو ما وارد روز محشر شدیم سمت ما که فعلا جز صدایی خُرخُر خبری نیست ... سمتِ شما چطور؟ )))))))))
هههه
الان یعنی دنیا تموم شده؟
پس احتمالا مایی که نشستیم تایپ میکنیم مردیم روح شدیم! داغیم نمیفهمیم!
ولی کاش این خورشید می گرفت شاااااااااااید شنبه یکشنبه تعطیل میشد!
خیلی خوب بودا!
از این دو روز اول هفته انقدددددددددددد بدم میاد.
هرچی کلاس مضغرفه افتاده تو این دو روز!:smiley-yell:
ماسا مامان بزرگ منم اینطوری شده
کلا الان دوست داشتنی تره
بچه ها
اینجا رو ببینید
(1391 دي 1، 1:58)abolfazl.tgh نوشته است: [ -> ]بچه ها راستی دیگه پاییز تموم شد...
این یعنی دیگه من نمیتونم شعر غروب پاییز رو بخونم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن:
غروب پاییـــــز نیــــــــــــــــــــــــــــست... دلــــــــــم غم انگیز نیــــــــــــــــــست... :22:
آی گفتیا داداش!
خدارو شکر پاییز تموم شد.
البته فصل قشنگیه ها
ولی برا من که پاییز امسال پراز غصه بود.
البته بدم نشدا...آخر این غصه ها به یه رهایییی رسید...
مثل درختی که از شر برگاش راحت میشه!
چه تشابه جالبی شدا..
تاحالا اینطوری به مسئله ریختن برگ درختا نگا نکرده بودم...
یه جور رهایی داره براشون نه؟
وای خدا من چقدر امشب حرف می زنم...نصف شبی
فکر کنم برم بخوابم بهتره تا بیشتر چرت و پرت نگفتم!
(1391 دي 1، 2:01)abolfazl.tgh نوشته است: [ -> ]آبجی می سا میتونم یه تقاضایی بکنم...؟به مامان بزرگتون بگین سه بار بگه...
پسته سر بسته... پسته سر بسته... پسته سر بسته...
بعد صداشونو واسه ما آپلود کنین...
ههههههههههههههههه داداش ابولفضل
زشته بابا!
بعدشم مامان بزرگ من فارسی نمیتونه خوب حرف بزنه!
خیلی وقت بود تا این موقع شب بیدار نبودم
یادش بخیر یه زمانی به شب زنده دار کانون معروف بودیم
شب همگی خوووووش
سسسسسسسسسسلام
صبح بخیر
میبینم که هوا داره گرگ و میش میشه و نسترا داموس و ناسا خر و ناسا گاو ضایع شدن
سلااااااااااام
صبح بخیر
بابابزرگ من به امید صبحانه ی شما سحرخیز شدما
سفره رو بندازین
اونا که بدجوررر ضایع شدن
الان دارن آتیش میگیرن
قیافشون دیدنیه
سلام
صبح شما دوباره بخیر
اینجا هوا سرد شده دچار خشم نسترا شدیم؟
نوه سنا خانوم اینم صبحانه
باران خانوم رکسانا خانوم و مریم خانوم که الان انلاینید بقرمایید صبحونه