(1400 آذر 4، 18:08)AtrisA نوشته است: [ -> ]من اون سری یادم نیست گفتم یا نه ! ولی میخواستم بنویسم ک از شمال غرب رب نخرید آخه اینجا ک رب نداره . خیلی هم تعجب کرده بودم . از این طرف فقط عسل و سیب و شیرینی های مخصوص و نقل ک مخصوص ارومیه هست میشه اعتماد تام کرد و خرید
کباب بناب و آش دوغ هم یادم نره
بله اون سری هم فکر کنم گفتید. ولی نمیدونم چطور شده بود پرفروشترین رب انار باسلام.
این شد که دیگه من هم خریدم.
البته کیفیتش خوب بود ها ولی خب اون ترشی که میخواستیم رو نداشت.
مواردی که نام بردید هم قشنگ یه سفر حضوری میطلبه. کباب و آش دوغ رو باید حضوری درک کرد. اون نقلها هم که فوقالعاده است.
نقل قول: میشه حتما . من تو کانون ب خیلی چیزها باور دارم . ب اینکه خیلی چیزها عالی میشه و اینکه ی روز خوب میاد .
به امید خدا برای همه.
نقل قول: امروز ی میانترم داشتم . هیچی خونده بودم . فقط صرفا یادداشت و اسکرین بود . رفتم دیدم تعداد زیاد . چت باکس و باز کردم دیدم سوالات سخته دیگه بیخیال همه چ . نفر اول هرچی تایپ میکرد دوم من تایپ میکردم
بعد میخواستم پی وی بنویسم هرچی مینویسم آخر میشم و گله گی کرده بودم و چندتا کلمه ی دیگه . متاسفانه پابلیک ارسال شد حالا استاد انقدر اسمم و تکرار کرد و خوند منم دیگه سکوت امیدوارم از یادش برم .
ی دونه هم آزمون بات داشتم ک اگر قبول بشم دسترسی باز میشه برام . متاسفانه اونم با 5 سوال رد شدم و مجدد کلی خوندم و فیلم و ویس نگاه کردم منتظرم 24 ساعتم تکمیل شه باز برم آزمون بدم
از این بخش هیچ نفهمیدم.
آزمون بات؟
مدیونید فکر کنید من واسه عهد قجرم.
فقط اینکه آرزوی موفقیت در امتحاناتتون رو دارم.
(1400 آذر 4، 18:35)SILENT scream نوشته است: [ -> ]نقل قول: من فکر میکنم تنها کسی نیستم ک از نوشته ها اسکرین میگیرم نگه میدارم . مثلا چندین عکس دارم ک از زمان نسیم و رهروان موندن و گهگاهی میخونم . البت ی دفترم دارم مینویسمشون
منم ی پوشه دارم از اسکرین های کانون... مخصوصا پیامای عارفه:)
چه جالب.
خانم عارفه صحبتهاشون واقعا عالیه.
(1400 آذر 4، 20:17)فرید نوشته است: [ -> ]بعد از مدت ها با کامپیوتر اومدم کانون چقدر دنیاش متفاوته
آیا میشه اینطور برداشت کرد که لپتاپ خریدی؟
پس شیرینیش کو؟
#دریافت-شیرینی-زورزورکی
(1400 آذر 4، 22:53)بهاران نوشته است: [ -> ]وای چ خاطرات جالب انگیزناکی برام زنده شد
منم یادمه هر چی ک برام جال بود اون روزا رو اسکرین میگرفتم
دقیقا هم بیشترش پیامای عارفه بود
و نورالزهرا البته
چقدر دلم براش تنگ شده یادش ب خیر
پس شما هم از اسکرینگیرندگان بودید.
فکر کنم آخرش مشخص میشه تنها کسی که اسکرین نمیگیره منم.
خدا خیر بده به خانم عارفه که همیشه کلی صحبت خوب دارن برامون.
و
جای خانم نورالزهرا حقیقتا خالیه. انشاءالله سلامت باشن و موفق.
سلام به همه
آقا چه چه انجمن شبانه چه فعالیت های رو شروع کرده و انشاالله همیشه همیشه شلوغ باشه ...
آقا آرمین عجب نهاری دمت گرم داداش ...
حالا شب من یک شامی بدم حال کنید ...
موفق باشید
یا علی مدد
نقل قول: (دیروز، 20:17)فرید نوشته است:
بعد از مدت ها با کامپیوتر اومدم کانون چقدر دنیاش متفاوته 4chsmu1 Smiley-face-cool-2پیامتون رو دیدم رفتم با کامپیوتر اومدم Khansariha (56)الحق ک خیلی خفنه Khansariha (13)
اول که سلام
من همیشه با کامپیوتر میام
اصلا دنیای عجیبیه با کامپیوتر بیای کانون
گاه و بیگاه هم با گوشی
(1400 آذر 5، 15:22)ArA نوشته است: [ -> ]جوابت داداش آرمین:
هر ســاله چهارمین پنجشــنبه ماه نوامبر در آمریکا موســوم به روز شکرگزاری و تعطیل رسمی اســت. علت نامگذاری این روز در اصل جشن و شــکرگزاری پایان دروی محصولات کشاورزی بوده اســت و به نوعی یک جشن و آئین مذهبی به شمار میرود و از این رو در آمریکا بسیار روز مهمی است. آمریکاییها جمعهای را که اولین روز پس از جشن شــکرگزاری اســت روز جمعه ســیاه نامگذاری کردهاند. این روز شلوغترین روز مغازهها، مراکز خرید و فروشــگاههای زنجیرهای در آمریکاست. البته فروشــگاههای آنلاین نیز در این روز پرترافیکترین تراکنشهای مالی خود را تجربه میکنند.
به اعتقاد آمریکاییها تا پیش از روز شکرگزاری دخل و خرج کسب و کارها در وضعیت متزلزل و قرمز قــرار دارد و از اولین روز پس از روز شــکرگزاری و به یمن لطف و نظر پرودگار، رونق و برکت به دخل و خرج کســبوکارها بازمیگردد و آنها را از وضعیت متزلــزل قرمز به وضعیت ثبات سیاه میرســاند. از این رو برای حضور حداکثری و کشــاندن مردم پای صندوق فروشــگاهها که به معنای رونق و برکت حقیقی کسبوکارهاست در این روز تمامی فروشــگاههای حقیقی یا مجازی، تخفیفهای ویژهای به خریداران محصولات خود اعطا میکننــد.
ممنون ازت آرا جان.
حالا فهمیدم داستان چیه.
من سالهای گذشته اصلا یادم نمیاد تو ایران بلک فرایدی داشته باشیم. شاید هم بوده و من مشغول بودم متوجه نشدم.
حالا این رسم که کلا واسه آمریکاست چرا اومده تو ایران خودش جای بحث داره. بوی تهاجم فرهنگی به مشام میخوره.
(1400 آذر 5، 15:29)Silent Voice نوشته است: [ -> ]اول که سلام
من همیشه با کامپیوتر میام
اصلا دنیای عجیبیه با کامپیوتر بیای کانون
گاه و بیگاه هم با گوشی
پس چرا من فکر میکردم همیشه با گوشی میای؟
منابع اطلاعاتیم رو باید عوض کنم.
عاقااااا من نمیتونم با کامپیوتر بیام یعنی اینقد خوبه ؟
دلم آب شد
(1400 آذر 5، 18:38)فرید نوشته است: [ -> ]زورزورکی چرا؟ شما جون بخواه ما تو سینی تقدیم میکنیم :
البته جدیدا لپ تاپ نخریدما شایعه ایجاد نشه
مرسی داداش. لطف داری.
من ناپلئونی میخورم. البته یه سینی زیاده. مگه اینکه به بقیه اعضای کانون هم بخوای بدی.
نمیدونم بودجه چقدر در نظر گرفتی.
راضی به زحمت هم نبودیم.
(1400 آذر 5، 19:02)Bright Star نوشته است: [ -> ]عاقااااا من نمیتونم با کامپیوتر بیام یعنی اینقد خوبه ؟ دلم آب شد
بله.
قالب کانون در اصل برای کامپیوتر طراحی شده. بعد ما برای موبایل و تبلت بهینهاش کردیم.
مثلاً تو گوشی چون فضا کمه، ما ناچاریم یه سری چیزها رو حذف کنیم و بقیه چیزها رو هم زیر هم دیگه بندازیم.
اما خب تو کامپیوتر عرض زیادی در اختیار داریم و چینش بهتری میتونیم داشته باشیم.
نقل قول: عاقااااا من نمیتونم با کامپیوتر بیام یعنی اینقد خوبه ؟ دلم آب شد
اگه بخواین از توی گوشی حالت دسکتاپ رو میتونید انتخاب کنید
فقط مشکل اینه خیلی ریزه همه چی
ولی فرمش مثل لپ تاپ میشه
سلام
نمیدونم می خونی اینو یا نه.
خیلی جات خالی میمونه...
بودنت برای کانون کخوب بود.. قطعا برای خودت هم میتونست خوب باشه..
خیلی دوستت دارم واقعا..
و برات بهترین ها رو آرزو میکنم.
منم بهت توصیه میکنم حالا کانتخابت این بود ک کانون نباشی جوری زندگی کن .. جوری بندگی کن ک ب خودت افتخار کنی... رشد کنی و عالی و پاک باشی...
خیلی مراقب خوبی هات باش.
یاعلی.
رفتن خانم یاقوت برای کانونی ها هضمش خیلی سنگینه.
خدا پشت و پناهشون
ان شاءالله ما آدما یاد بگیریم که تا کسی هست قدرش رو بدونیم نه وقتی که رفت.