وقتی میرم خیابون به ادمها ک نگاه میکنم و میزان تلاششو برای زندگی
به این فکر میکنم ک هرکدوم چ ارزوهایی دارن چقدر به این ارزوها رسیدن
هرکدوم ب کجاها ک میخان برن و برسن
بچه هایی ک معصوم و دور از هیاهوی دنیان
و پیرهایی ک پر از تجربن
و کسایی مثل من ک هنوز نمیدونن این مسیری ک پیش رو دارن ب کجا ختم میشه و درگیر چ مسائلی میشن
و به اندازه تمام ادمها راه هست برای رسیدن ب خدا
و خدایی ک توی دل تک تک این ادمها هست
چقدر تفاوت هست بین همممشون
و چقددددر های دیگه ای ک زیادن
و .....
(1396 مرداد 29، 18:13)حوا هستم نوشته است: [ -> ]منم متاسفانه نظر شما رو پیدا کردم چه کاریه ازدواج کنی که چی بشه اونم با کسی که نمیدونی حرفا و ظاهر و باطنش یکی هس یا نه
آخه من خودمم ظاهر و باطنم یکی نیس
همه فکر میکنن تو فامیل به به من چه دختر خوب و پاکیم ولی خودم که میدونم چه گندایی زدم
طرف مقابلمم خیلی مذهبی بود وگرنه معلوم نبود تا کجاها که پیش نمیرفتم!
حالا بیام به یه پسر اعتماد کنم ؟چیزی که به خودمم اعتماد ندارم
وقتی میتونم تنهایی هم شاد باشم و خوش بگذرونم چرا خودم درگیر مشکلات زندگی یه نفر دیگه هم بکنم
البته ببخشیدا اینا نظر من بود
مشکلی نداره که هرکسی نظرشو بگه یه چیزی یاد میگیریم....
من بیشتر از نظر تفاهم میترسم باهاش به مشکل بر بخورم...
چیزایی که من میبینم رو اون نبینه و برعکس...
احساسایی که داریم برای زندگی متفاوت باشه خیلی بد میشه...
من و خانومم نقطه ی مقابل هم بودیم...
این متفاوت بودن فقط از نظر بقیه جالبه...فکر میکنن الان این دوتا مکمل هم میشن و باهم پیشرفت میکنن!!!
ولی زن و شوهر پیچ و مهره نیستن که باهم اگه متفاوت باشن بهم بخورن!
باید مثل هم فکر کنن تا قدرتشون با وجود همدگیه چند برابر بشه....
نه اینکه بشن مایه زجر و عذاب همدیگه...
وا ... این چه حرفیه !!!
ازدواج خیلی هم خوبه ... بخشی از سیر حرکت انسان رو به جلو هستش و شما بدون ازدواج ، ناقص خواهید بود.
برای اینکه به مشکلاتی از قبیل عدم تفاهم هم برنخورید راه هایی وجود داره ... هیچ مشکلی بدون راه حل نیست ... این همه ازدواج در طول تاریخ رخ داده و خیلیاشون هم راضی بودند و موفق ... لطفا بهونه گیری نکنید.
درخشنده جان در باب ماهیت زن و مرد هم باید تفاوت های این دو جنس رو مدنظر داشه باشید ، مسلما مرد ، زن نیست و برعکس. مرد ویژگی هایی خاص خودش رو داره و زن نیز . برای همین گفته میشه که با ازدواج شما به مکمل خودتون می رسید. پس وجود برخی تفاوت های ساختاری ضروری هستند. اما اون اشتراکاتی هم که باید با همدیگه داشته باشند سرجای خودش باید وجود داشته باشه وگرنه مشکل آفرین میشه ...
حوا خانم همه ی ما ظاهرمون با باطن مون تفاوت هایی داره ، مهم اینه که سعی کنیم این تفاوت رو به حداقل برسونیم ... ، از کجا مطمئنید ؟ شاید وجود برخی مشکلات فعلی تک تک ما مجرد ها چه مرد و چه زن به سبب تنهایی مون باشه و چرا این جوری به قضیه نگاه نمی کنید که بعد از ازدواج شما میتونید دو نفری برای حل مشکلات تون اقدام کنید و این خیلی مؤثره !
نمی دونم ، من که اصلا نمیتونم این تنهایی رو تحمل کنم ، به خصوص از جهت عاطفی
(1396 مرداد 30، 0:36)nobody31 نوشته است: [ -> ]وا ... این چه حرفیه !!!
ازدواج خیلی هم خوبه ... بخشی از سیر حرکت انسان رو به جلو هستش و شما بدون ازدواج ، ناقص خواهید بود.
برای اینکه به مشکلاتی از قبیل عدم تفاهم هم برنخورید راه هایی وجود داره ... هیچ مشکلی بدون راه حل نیست ... این همه ازدواج در طول تاریخ رخ داده و خیلیاشون هم راضی بودند و موفق ... لطفا بهونه گیری نکنید.
درخشنده جان در باب ماهیت زن و مرد هم باید تفاوت های این دو جنس رو مدنظر داشه باشید ، مسلما مرد ، زن نیست و برعکس. مرد ویژگی هایی خاص خودش رو داره و زن نیز . برای همین گفته میشه که با ازدواج شما به مکمل خودتون می رسید. پس وجود برخی تفاوت های ساختاری ضروری هستند. اما اون اشتراکاتی هم که باید با همدیگه داشته باشند سرجای خودش باید وجود داشته باشه وگرنه مشکل آفرین میشه ...
حوا خانم همه ی ما ظاهرمون با باطن مون تفاوت هایی داره ، مهم اینه که سعی کنیم این تفاوت رو به حداقل برسونیم ... ، از کجا مطمئنید ؟ شاید وجود برخی مشکلات فعلی تک تک ما مجرد ها چه مرد و چه زن به سبب تنهایی مون باشه و چرا این جوری به قضیه نگاه نمی کنید که بعد از ازدواج شما میتونید دو نفری برای حل مشکلات تون اقدام کنید و این خیلی مؤثره !
نمی دونم ، من که اصلا نمیتونم این تنهایی رو تحمل کنم ، به خصوص از جهت عاطفی
متوجه هستم ...ازدواج خیلی جاهاش خوبه منم خیلی دوس دارم....
منظورم از متفاوت بودن یه چیز دیگه بود...منظورم این نبود که دو نفر کپیه هم باشن...
مرد و زن تفاوتای خودشونو دارن ولی اینکه دو نفر هدفاشون و دیدشون نسبت به زندگی و هدف از خلقت و عملکردشون و کلی چیز دیگه متفاوت باشه خیلی بد میشه
چون هرکاری که مرد بخواد بکنه مایه ی عذاب زن میشه و برعکس...
من الان به عنوان با تجربه ی کانون اومدم بچه هارو میترسونم
جمله ی اخرت رو کاملا حس میکنم...
ولی نذار این وضعیت باعث بشه به هر شرایطی جواب مثبت بدی و خودتو بندازی توی چاه!
چاله ایی که توشیم خیلی امکاناتش بیشتر ازون چاهیه که من ازش درومدم
(1396 مرداد 30، 8:05)درخشنده نوشته است: [ -> ] (1396 مرداد 30، 0:36)nobody31 نوشته است: [ -> ]وا ... این چه حرفیه !!!
ازدواج خیلی هم خوبه ... بخشی از سیر حرکت انسان رو به جلو هستش و شما بدون ازدواج ، ناقص خواهید بود.
برای اینکه به مشکلاتی از قبیل عدم تفاهم هم برنخورید راه هایی وجود داره ... هیچ مشکلی بدون راه حل نیست ... این همه ازدواج در طول تاریخ رخ داده و خیلیاشون هم راضی بودند و موفق ... لطفا بهونه گیری نکنید.
درخشنده جان در باب ماهیت زن و مرد هم باید تفاوت های این دو جنس رو مدنظر داشه باشید ، مسلما مرد ، زن نیست و برعکس. مرد ویژگی هایی خاص خودش رو داره و زن نیز . برای همین گفته میشه که با ازدواج شما به مکمل خودتون می رسید. پس وجود برخی تفاوت های ساختاری ضروری هستند. اما اون اشتراکاتی هم که باید با همدیگه داشته باشند سرجای خودش باید وجود داشته باشه وگرنه مشکل آفرین میشه ...
حوا خانم همه ی ما ظاهرمون با باطن مون تفاوت هایی داره ، مهم اینه که سعی کنیم این تفاوت رو به حداقل برسونیم ... ، از کجا مطمئنید ؟ شاید وجود برخی مشکلات فعلی تک تک ما مجرد ها چه مرد و چه زن به سبب تنهایی مون باشه و چرا این جوری به قضیه نگاه نمی کنید که بعد از ازدواج شما میتونید دو نفری برای حل مشکلات تون اقدام کنید و این خیلی مؤثره !
نمی دونم ، من که اصلا نمیتونم این تنهایی رو تحمل کنم ، به خصوص از جهت عاطفی
متوجه هستم ...ازدواج خیلی جاهاش خوبه منم خیلی دوس دارم....
منظورم از متفاوت بودن یه چیز دیگه بود...منظورم این نبود که دو نفر کپیه هم باشن...
مرد و زن تفاوتای خودشونو دارن ولی اینکه دو نفر هدفاشون و دیدشون نسبت به زندگی و هدف از خلقت و عملکردشون و کلی چیز دیگه متفاوت باشه خیلی بد میشه
چون هرکاری که مرد بخواد بکنه مایه ی عذاب زن میشه و برعکس...
من الان به عنوان با تجربه ی کانون اومدم بچه هارو میترسونم
جمله ی اخرت رو کاملا حس میکنم...
ولی نذار این وضعیت باعث بشه به هر شرایطی جواب مثبت بدی و خودتو بندازی توی چاه!
چاله ایی که توشیم خیلی امکاناتش بیشتر ازون چاهیه که من ازش درومدم
سلام داداشی
این جمله هات منو یاد حرفم مامانم میندازه . هر وقت خاستگار داشتم مامانم میگفت همه ی جوونا خوبن اما باید دید این خوبا مکمل هم هستن یا نه .
تفاوت نه فقط به خاطر جنسیت به خاطر نوع تربیت و آداب و فرهنگ هم وجود داره . حتی تو یه خانواده خواهر و برادر با هم متفاوت میشن . نمونه عینیش منو برادرم هستیم که زمین تا آسمون با هم فرق داریم از نظر تفکر .
اینکه مشاورا میگن حتما چند ماه با طرف مقابلتون ارتباط داشته باشید به خاطر شناخت همین تفاوتاس . متاستفانه خیلی از دخترا و پسرامون تو دوران شناخت حتی تو خاستگاری خودشون رو درگیر طرف مقابل میکنن ، هر چند که دنیای تفاوت باشن و این درگیر کردن بهشون ضربه میزنه
به عنوان دختر با تجربه کانون که تا همین امروز نزدیک چهل تا خاستگارو دیده و باهاشون هم کلام شده میگم اولا کاملا با عقل جلو برید نه احساس ، خودتون رو درگیر نکنید ؛ دوما حتما حتما برای شناخت و آشنایی زمان بذارید ؛ افکار و عقاید طرفتون رو کامل شخم بزنید . میزان خود شناسی طرف رو بسنجید . و در آخر توکل و توسل فراموشتون نشه
اینو میدونم خدا جفت هر کسی رو آفریده فقط باید بگردید و پیداش کنید البته با چشمای باز .
بله اینایی ک گفتی رو موافقم درخشنده جان
،
واقعا برای اینکه توی اون چاهی که فرمودی افتادی ماهم نیفتیم ... دقت هایی که خورشید خانم فرمودند درست هستش
تاجایی که امکانش هست باید با شناخت عمیق از فهم و بینش و نگاه طرف مقابل به زندگی آشنا شد و بعد در صورت تفاهم مشترک جلو رفت.
البته درستش
خواستگار هستش !!
( دیگه حوصله ندارم برم بذارم تو بخش سوتی ها و احتمال میدم تعمدا خواستید سریع بنویسید اینجوری نوشتید)
سلام دوستان خوبین؟
امشب شب شهادت امام جواد (ع) هستش
به دادن حاجت مخصوصا ازدواج و حاجت های دنیوی خیلی معروف هستن
پیشنهادم توسل خاص به ایشون هستش
نماز مخصوصشون رو توی تاپیک بشتابید گذاشتم
دعا یادتون نرههههه
التماس دعاااا
یا جواد الائمة
همه دخترا و پسرای کانون رو پاک و شاد و خوشبخت باخدا کنید.
کریم کاری به جزی جود و کرم نداره...
من وقتی می خوام خودمو گول بزنم با خودم میگم که: مگه میشه یکهو و یکباره تغییر کرد؟
ولی بعد که یکم فکر می کنم و با خودم مرور می کنم که: اگه نمیشد، چرا آفریدگار دانای من، اول ماه رمضان از بنده اش می خواد که
یکهو تغییر کنه؟
علی میرصادقی
چقدر این جمله خوبه
خدا چقدر قبولت داره وازت انتظار داره، و این تو رو به خودت میاره که آره من می تونم
این جمله ای بود که همیشه به خودم میگفتم مگه میشه یکهو خود.ا رو کنار بزارم ،این همه مدت انجامش دادم پس به راحتی نمی تونم رهاش کنم. اما دقیقا یکباره کنار گذاشتمش
خود.ا هم میشه یکهو و یکباره کنار گذاشت
(1396 مرداد 30، 21:55)Queen نوشته است: [ -> ]من وقتی می خوام خودمو گول بزنم با خودم میگم که: مگه میشه یکهو و یکباره تغییر کرد؟
ولی بعد که یکم فکر می کنم و با خودم مرور می کنم که: اگه نمیشد، چرا آفریدگار دانای من، اول ماه رمضان از بنده اش می خواد که یکهو تغییر کنه؟
علی میرصادقی
چقدر این جمله خوبه
خدا چقدر قبولت داره وازت انتظار داره، و این تو رو به خودت میاره که آره من می تونم
این جمله ای بود که همیشه به خودم میگفتم مگه میشه یکهو خود.ا رو کنار بزارم ،این همه مدت انجامش دادم پس به راحتی نمی تونم رهاش کنم. اما دقیقا یکباره کنار گذاشتمش
خود.ا هم میشه یکهو و یکباره کنار گذاشت
بله درسته, من دفعه اولی که فهمیدم گناهه, یهو و یکباره ترک کردم....یکسال و خورده ای هم پاک بودم
بعدش هم داستان مفصلی داره که شکستم.....
سلام
چرا بعضی از دخترها نگاهشون به دل آدم میشینه
منظورم دخترهای صاف و ساده هستش حالا چه چادری چه مانتویی
بنظرم بخاطر صداقت
با نام و یاد خدا
این دعوت نامه رسمی هست برای جشنی مفصل در جمعه آینده حدود ساعت هشت شب
عناوین جشن:
1. تفالی به حافظ
2. پخش شربت و شیرنی
3. برگزاری مسابقات شا و مفرح
لطفا دوستان صاحب سبک و خوش سلیقه برای برگزاری جشن به پروفایل اینجانب مراجعه فرمایند
شبی که گذشت،
شبکه ی "شما" مستندی گذاشت درباره ی یوز ایرانی در پارک ملی کویر / سمنان.
گروهی از فعالان حیات وحش به کمک تعدادی محیط بان تعداد 32 عدد دوربین تله را در نقاط پراکنده ای از پارک ملی کویر نصب کردند.
این برا سال های 89-88 بود. بعد از چندین ماه کار و بازیابی تصاویر و فیلم های ضبط شده، بیست تصویر از یوز ایرانی ثبت شده بود.
گروه خوشحال شد.
برا این که بدوند چند قلاده یوز توی این عکس ها بودند، از تعدادی متخصص کمک گرفتند تا با استفاده از الگوی خال های روی پوست یوز،
بفهمند عکس ها برا چند تا یوز مختلف بوده اند.
در کمال ناباوری نتیجه این بود: تمامی اون عکس های ثبت شده، همگی مربوط به یک یوز نر بوده است؛ یک یوز و تنها یک یوز.
گروه غمگین شد.
در سال های بعد و در نقاط دیگر پارک ملی کویر، تصاویر ثبت شده توسط دوربین های تله، هم چنان همان یوز ِ تنهای ما رو نشون می دادند.
یک درخت تنهای گز، محل مورد علاقه ی این یوز بود؛ بارها به اون جا رفت و آمد کرده بود.
در سال های 93 و 94 هیچ تصویر تله ای از این "یوز ِ تنها" ثبت نشده است ...
کسی - نمیدانم از محیط بانان بود یا فعالان حیات وحش - برای او گریه کرد.
ای یوز ِ تنها کجا رفته ای؟!
کاش پس از این همه تنهایی،
یار خود یافته باشی،
و به جای های دیگر هجرت کرده باشید.
تنهایی عظیم ت در آن بیابان سخت چه ستودنی بود.
گروه نام این یوز دوست داشتنی رو "تنهاوش" گذاشتند. اسم مستند هم همین هست.