(1391 تير 24، 20:33)سـُـها نوشته است: [ -> ]راستی امیرحسین..گل پسر احوالات چطوره؟؟؟
ارادت خاص!
(خواستم بگم ما هستیم ک حال بپرسیم.. ی کم احتیاط میکنیم ک خدایی نکرده تعبیر دیگه نشه! (حالا هر کی فهمید من چی گفتم!))
در پناه خدا..
یاعلی.
سلام سها خانم
مرحبا علی ناصرتنا
بالاخره یکی از احوال ما پرسید
ارادت عام و خاص
عرضم به حضور انورتان ، پروژه هام الحمدلله نسبتا خوب پیش میرن. خداوند رو شاکرم که اقلّا این تابستونم رو مقداریش رو حفظ کردم و ضایع نکردم.
وقتی بچّه های دیگه یا دوستام رو میبینم که تو تابستون وقتشونو با بازی فیفا
و تماشای فصل فصل سریال و فیلم بی ارزش تلف میکنن ، خدا رو شکر میکنم
هر کسی 5 روز نوبت اوست
الآنم که ایّام شبابه و بهترین ایّام عمر آدمی . حیف ایّام که یکسر به بطالت برود ، فتدبّر!
گرچه همین الآن هم باز اتلاف وقت زیاد دارم و هنوز خیلی جا داره .
الحمدلله به عنوان یک مهندس دارم به شکل خوبی توانایی هامو رشد میدم ، که البته همش از لطف ذات اقدس اله است (به تعبیر علّامه جوادی آملی)
ولی خوب چیزی که الآن پتانسیل زیادی درش در خودم میبینم ، یک رشد خوب و فزاینده ی روحی و معنویست.
دلم یک چلّه ی کلیمی میخواد ( وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ) منتهی علّامه حسن زاده آملی یه حرف خییییییییییییلی قشنگی میزد
می گفت: موسی کلیم اوّل فرعون رو در رود نیل غرق کرد ، بعد خداوند 40 شب بهش وعده کرد . تو هم اگر میخوای یک چلّه ی کلیمی داشته باشی ، اوّل فرعون نفستو بکش. فتامّل!
منم موندم تو فرعون نفس و همچنان باهاش درگیر . البته فرعون که چه عرض کنم ، فعلا همون نوچه موچه هاشم کار ما رو میسازن!
خیلی بالا و پایین داشتم ، و بیشتر پایین
همین الآن هم خیلی بالا نیستم
دعا کنین که ان شاالله بتونم خودمو بالا بکشم که اگر غیر این باشه ایّام شباب و قوّت جوانی میگذره و من میمانم ، خسر الدّنیا و الآخره
و این که وظایف من بسیار است و من بسیار غافل
علاوه بر این رشد مهندسی و رشد معنوی فردی که بهش نیازمندم ، نیازمند یک رشد اقتصادی قوی هم هستم تا بتونم در اطرافم یک رشد اجتماعی پدید بیارم
و اینکه
صد هزاران دام و دانست ای خدا
ما چو مرغان حریصی بی نوا
راستی یه سری کتاب هایی هستن که کتاب های واقعا توپّی هستن
کلّا از کتاب غافل نشین ، از کتاب های بزرگان علی الخصوص
راقم این سطور ! یعنی شخص شخیص خودم رمان خوانی حرفه ای است که خواندن رمان های کت و کلفتی چون جنگ و صلح تولستوی را در کارنامه ی کتابخوانی خود دارد!
امّا توصیه ی من به شما جوانان
اینه که وقتتونو با خوندن کتاب های بی ارزش تلف نکنین. از من که کلّی رمان خوندم به شما نصیحت ، جای این چیزا برین سراغ کتاب های ارزشمند! برین نهج البلاغه بخونین(چقدر من در حق این کتاب و کتاب های بعدی ای که مینویسم کوتاهی کردم!) ، برین سراغ قرآن ، برین سراغ تفسیر ، برین این دعاهایی که تو مفاتیح هست متنشونو بخونین ببینین چی میگن ، برین مناجات خمس عشره رو بخونین ، برین سراغ کتاب هایی که بزرگان نوشتند و چراغ راه هدایتند! وقت رشد معنوی شما 30 سال دیگه نیست ، همین الآنه! فافهم!
و دیگه این که ، در درجه اوّل خودم را توصیه میکنم و پس از آن اوصیکم بالتّقوا
خطبه ی بنده هم تمام شد
خوب شد حالمو پرسیدین وگرنه همه ی این حرفا میموند
شما چطورین سها خانم ؟ خوبین ان شاالله ؟
احسان جان این نشد 2 تا دیگه
بارونی خانم تبریک عرض میکنم
شمام که غیبت زدین و مثل ما به جمع ستارگان سهیل پیوستین
خاصّیت انجمن ادبیه فکر کنم
سها خانم صندلی داغ شما صندلی داغ ماراتون بود