سلام
این که بعد چند وقتی بیای کانون و ببینی 4 تا پیام داری لذت بخشه...
این که ببینی هنوز زیر پست ها اسم هایی تشکر زدن که می شناسیشون لذت بخشه...
این که ببینی یه سری هایی که خیلی وقته نبودن پست دادن و دوباره می تونی ببینی شون لذت بخشه...
به اندازه نیم ساعت فرصت لذت بردن داشتم...
جای شما خالی یه سفر یک روزه رفتم اصفهان...
چه جایی بود...
حال آدم هاش چه خوب بود...
این از قد و قامت و رنگ و رخسارشون هم مشخص بود...
صحبت کردن باهاشون فقط باعث میشد مطمئن بشی که اشتباه نمی کردی...
ماشین نداشتیم و باعث شد کلی این طرف و اون طرف پیاده بریم...
از خیابون های شلوغش تا کوچه پس کوچه های خلوتش...
تجربه ی لذت بخشی که یه آدم سواره کمتر تجربه می کنه...
بافت قدیمی بعضی مناطقش واقعا برام جالب بود...
چقدر خارجکی بود... تو شهر ما از این چیزا که نداره...
یه دسته بودن هر جا ما رفتیم اون ها هم بودن...
سی و سه پل بودیم بودن... تو رستوران بودن... کاخ هشت بهشت بودن... میدون امام بودن...
در نهایت به این نتیجه رسیدم یا اونا دنبال مان یا ما دنبال اوناییم و خبر نداریم...
سفر خیلی خوبه...
آدم با چالش های جدید مواجه میشه...
جایگاه واقعی یه سری چیزها رو آدم تو سفر می فهمه که کجاست...
چقدر می کمک کنه به خودشناسی...
گاهی خوشحال میشدم از بعضی عملکردهام.... و گاهی به شدت دپرس...
بعد به خودم گفتم بسیار سفر باید تا پخته شود خامی...
غصه نخور فقط دغدغه ای که ایجاد شد رو یادت بمونه که از دستش ندی...
24 ساعت هم اصفهان نبودیم...
ولی اون قدری این طرف اون طرف رفتیم که موقع برگشت حس می کردیم یه هفته ای اون جا بودیم...
کاخ هشت بهشت واقعا بهشت بود... فضای سبزی که پل خواجو رو به سی و سه پل میرسوند واقعا قدم زدن داشت... میدون نقش جهان هر چقدر هم می موندی خسته نمیشدی...
با این که اصلا برای تفریح نرفته بودم و موضوع چیز دیگه ای بود، ولی اون قدری خوش گذشت که مادرم همش می گفت سفر بعدی بریم کجا؟
برای خوش بودن حتما نیاز به اتفاقات خاص نیست...
نیاز به وقت های زیاد نیست...
نیاز به پول زیاد نیست...
کسی که بلد باشه خوش بگذرونه، راهش رو هم پیدا می کنه...
راستش
روزگاری دنبال خوشی های بزرگ و ماندگار بودم...
بی اطلاع از اینکه کسی که خوشی های کوچیک روزمره رو تجربه نمی کنه، طعم لحظات شیرین ماندگار رو هم نخواهد چشید...
در نهایت یه آدم افسرده ی درون تهی میشی با کلی عقده ناشی از زندگی زیست نشده...
خلاصه که سفر بعدی ان شالله دست جمعی و به صورت یک روزه به یکی از همین شهرهای دور و بر...
هر کی میاد بسم الله...
وقت هایی که نیستم دلم برای کانون خیلی تنگ میشه...
برای من دعا کنید...
یا علی...