نقل قول: نمیدونم شاید ، ولی ب نظر من خلاقیت داشته این شاعر ک این و نوشته . چون با عشق و احترام منتظر عشق بودن اونم با وصل کردن ظاهر خودش خیلی جالبه .
و اینکه چون کلمات فرق دارن این تو ترکی آسونه ولی تو فارسی نمیشه و خنده دار درمیاد
آره میدونم میفهمم منم سعی داشتم همین تفاوت رو بگم حالا شما گفتید خلاقانس یعنی احتمالا تو ترکی هم این جوری توصیف نمیشه ولی مطمئنا معنی که شما ازش میفهمید رو من عمرا بفهمم حتی اگه برام ترجمه بشه..
آهنگ های خارجی همشون اینجورین مثلا شما این تیکه رو دقت کنید
نقل قول: my heart is gold and my hands are cold
ترجمش میشه قلبم از طلاست ولی دستام سرده
ببینید ترجمه عادیش رو من اصلا نمیتونم باهاش ارتباط بگیرم احتمالا شما هم نمیتونید چون از یه فرهنگ و زبان دیگه اومده ولی حالا اگه براتون توضیح بدم معنیشو :
قلبم از طلاست یعنی مهربونم
و دست هام سرده یعنی تنهام
میبینید یه کم بهتر شد ولی باز هم ارتباطی که من باهاش برقرار میکنم اصلا به قوت و زیبایی ارتباطی که یه انگلیسی زبان برقرار میکنه نیست
من باید کلی بشینم و فکر کنم مثلا دست هام سرده یعنی تنهام... خب ربطش چیه.... شاید منظور اینه که گرمای عشق رو ندارم خب احتمالا اون ها اصلا این ترکیب گرمای عشق رو نداشته باشن
یا باز باید فکر کنم خب شاید یعنی کسی نیست که دست هام رو تو دست هاش بگیره و دستم رو گرم کنه
این مثلا جور در میاد ولی باز ارتباط خیلی قوی من نمیتونم بین این بخش و بخش قبلیش که میگفت قلبم از طلاست بر قرار کنم ولی یه انگلیسی زبان اصلا به این ها فکر نمیکنه درجا میفهمه منظورش چیه
یا حتی خودتون درس های آخر فارسی رو که یادتون اکثرا شعر های شاعرای بقیه کشور ها بودن و برای ما غریب میزد شعر هاشون شاید منظور رو میفهمیدیم ولی حسش رو نه
یا خب مثلا یه خارجی شعر ایرانی بخونه از کجا میفهمه مثلا ما کلی نماد داریم
اون وقتی میخونه پروانه فقط متوجه پروانه میشه ولی ذهن ما میره سمت عاشق واقعی یا مثلا شمع اون فقط میگه شمع ولی ذهن ما میره سمت معشوق یا خیلی جیز های دیگه گل و بلبل یا ماه و پلنگ و.....
سعی داشتم اینا رو بگم نمیشد
نقل قول: مثلا آهنگ بهنام بانی و اهنگ ماکان بند هربار این درو و یا آهنگ ایوان بند عالیجناب عشق تو ترکی هم هست و از ملودیش استفاده شده و خیلی مسخرست
اینا تو همین فارسی هم که هستن مسخرن
آخه چیه بهنام بانی میخونه
عاشق و دربه درم
تویی قرص قمرم
زده امشب به سرم
که دلت رو ببرم
خب این برا منم معنی خاصی نداره
قشنگ مصداق این شعره که میگه
قافیه که تنگ آید
شاعر به جفنگ آید
خواستم یه نمونه از شعرای بوکوفسکی رو هم براتون بیارم که مثلا شعر غمگین و افسرده میگه ولی من خندم گرفته بود
که دیدم پست خیلی طولانی شد