بابا بزرگ که می ری نزدیکش می زنه ادمو
شما بری چقلی کنی خودتو می زنه
خود دانی
عصاشم که سنگیییییییییییین
اینو گفتین یاد بچگیام افتادم
زمستونای سرد زیر کرسی چوبی خونه مامان بزرگ یادش بخیر
پاهامو میزاشتم زیر لاحاف کرسی برقی گرم میشد
خونشم چوبی بووود آجری و چوبی راه میرفتی زیر پات میلرزید
چقدر خوب بود
اون موقع موبایل و نت و این چیزا نبود
تلفنش از این انگشتیا بود
شماره همه رو هم حفظ بود اینجوری 3، 5 ،4 ،6، 2 ...
الانم من نمیتونم اینظوری حفظ کنم شماره تلفنارو
خونهش رو به خیابون بود تابستونام ماشینارو میشماردیم از بالکن
خیلی دلم براش تنگ شده خیلی ناز بود
میخوام یه موضوع رو بگم که همیشه برام مساله بوده
به نظر شما کسی که به قسمت و سرنوشت اعتقاد داره چطور میتونه سرنوشت خودشو بسازه؟
یعنی اگه میدونیم که خدا تقدیر و مقدر فرموده
پس نقش ما کجاست
چون من اعتقادی به سرنوشت و تقدیر ندارم
یا خیلی کم نمیدونم دارم کار درستی می کنم یا نه
ممنون میشم راهنماییم کنین
سلام شبتون بخیر باشه
به به نوه رند میبنم فنون کشتی کج رو خوب یاد گرفتی
یادش بخیر مرد مجاهد جان انگار همین دیروز بود اومدی فکر کنم هما رها خانوم معرفیت کرده بودن
یاد ایشون هم بخیر باشه و هرجا هستن حالشون خوب باشه
رند جان من هر وقت میدیدم اسمتو یاد پیر خرابات میوفتادم نمیدونم چرا
(1394 دي 24، 21:38)پارادایس نوشته است: [ -> ]میخوام یه موضوع رو بگم که همیشه برام مساله بوده
به نظر شما کسی که به قسمت و سرنوشت اعتقاد داره چطور میتونه سرنوشت خودشو بسازه؟
یعنی اگه میدونیم که خدا تقدیر و مقدر فرموده
پس نقش ما کجاست
چون من اعتقادی به سرنوشت و تقدیر ندارم
یا خیلی کم نمیدونم دارم کار درستی می کنم یا نه
ممنون میشم راهنماییم کنین
فکر کنم و اگه اشتباه نکنم دکتر فرهنگ گفته بودن این سوال رو حضرت علی اینجوری جواب داده بودن
قسمت و سرنوشت از قبل تعیین شده اس اما به صورت راه تعریف شده
مثل راهی میمونه که به مقصد خاصی منتهی میشه
یعنی مسیر این راه مشخصه اگه ازین راه بری اخرش به اینجا منتهی میشه
ما با اختیار و عقلی که داریم راه های پیش رومونو انتخاب میکنیم و سرنوشتمونو میسازیم
سلام بابا بزرگ خوبمون
چطورید؟
کاش براتون گوسفند زمین می زدیم
خب اقا یه چی دیگه
ممنون می شم هر کدوم تونستید واسه ارامش دل سها خانم و برای ارامش دل بابا بزرگم یه دونه
فقط یه دونه صلوات از ته دل بفرستید
تا 3 میشمارم
همراهان همراه شوید با ما در
اینجا
یا علی
سلام نوه خانوم روز سختی بود سرکار ولی در کل الان خوبیم حس خوبیه تو کانونیم
مرام معرفت شما ستودنیس نوه خانوم
(1394 دي 24، 22:52)Alireza 68 نوشته است: [ -> ] (1394 دي 24، 21:38)پارادایس نوشته است: [ -> ]میخوام یه موضوع رو بگم که همیشه برام مساله بوده
به نظر شما کسی که به قسمت و سرنوشت اعتقاد داره چطور میتونه سرنوشت خودشو بسازه؟
یعنی اگه میدونیم که خدا تقدیر و مقدر فرموده
پس نقش ما کجاست
چون من اعتقادی به سرنوشت و تقدیر ندارم
یا خیلی کم نمیدونم دارم کار درستی می کنم یا نه
ممنون میشم راهنماییم کنین
فکر کنم و اگه اشتباه نکنم دکتر فرهنگ گفته بودن این سوال رو حضرت علی اینجوری جواب داده بودن
قسمت و سرنوشت از قبل تعیین شده اس اما به صورت راه تعریف شده
مثل راهی میمونه که به مقصد خاصی منتهی میشه
یعنی مسیر این راه مشخصه اگه ازین راه بری اخرش به اینجا منتهی میشه
ما با اختیار و عقلی که داریم راه های پیش رومونو انتخاب میکنیم و سرنوشتمونو میسازیم
مرسی از بابا بزرگه مهربون
کسی نیست دیگه راهنمایی کنه
ممنون میشم نظرات شمارم بدونم
اینو شنیدید؟
- چرا دعا کنم وقتی خدا سرنوشتمو قبلا تعیین کرده؟
+ چون شاید سرنوشتت این باشه که هر چی دعا کنی به دست بیاری
از طرف خودم نگفتم چون یه مقدار تو این فازا نیستم
حداقل الان
میتوانم خانم
شاید این بیت بهتر بیانگرش باشه نه؟
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد ***** یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار ***** صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل ***** شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز ***** نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند ***** در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود ***** کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
آن نیست که حافظ را
رندی بشد از خاطر ***** کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد