وااااااای
خدااااا
دوباره نه دیگه دوباره نه !!!!!!!
༎ຶ‿༎ຶ
باز من دیر رسیدم یاقوت بانو همه غذا های خوب رو به بقیه داد
نه میخوام بدونم من آدم نیستم
چرا برای من نگه نداشتین.
( ꈨຶ ˙̫̮ ꈨຶ )
داداش کارما از شما دیگه توقع نداشتم
خوب یک جمله رو خیلی باهاش حال میکنم
((انگار دیگه کسی منو دوست نداره )). (╥﹏╥)
یعنی کار ندارما ولی هر وقت حوصلم سر میره همین جمله رو میرم به مادرم میگم
الآنم به شما میگم جناب کارما بله به خود خود شما
من رو غذام حساسم شدم پاندای خانواده...
غذای من کجاااااااست
من غذامو میخوام
منم خیلی از گذاشتن عکس خوراکی خوشم نمیاد
اعتراف میکنم یکی از دلیل هایی که از سرپرستی جشن اومدم بیرون همینه. چون شبا آخر وقت جشن میگرفتم گشنم بود. اعصابم.خرد میشد دنبال عکس خوراکی باشم
نمیدونم ولی به شخصه کادو دادن را دوست دارم. نمیدونم شایدم نظر شما درسته و کار مسخره ایه.
آدم ها با هم فرق میکنن. هر کی یه مدلیه
مثلا من هیچ وقت ندیدم آقای فرید برای کسی عکس کادو بذارن یا عکس خوراکی بذارن. من که یادم نیست. حتی واسه عروسیشون هم هیچ عکس خوراکی ای نذاشتن
ولی مثلا آقا آرمین همیشه عکس خوراکی داشتن.
یه موقع هایی تو طوفان هر روز تبلیغ دنت بود.
کلا هر کی یه جوری بهش خوش میگذره
نمیدونم چرا احساس میکنم منم بازی دیگه باید یه مسابقه ای بذارن.
آقای شهریار پس چی شد اون همه وعده وعید ؟
نقل قول: منم خیلی از گذاشتن عکس خوراکی خوشم نمیاد
اعتراف میکنم یکی از دلیل هایی که از سرپرستی جشن اومدم بیرون همینه. چون شبا آخر وقت جشن میگرفتم گشنم بود. اعصابم.خرد میشد دنبال عکس خوراکی باشم
نمیدونم ولی به شخصه کادو دادن را دوست دارم. نمیدونم شایدم نظر شما درسته و کار مسخره ایه.
آدم ها با هم فرق میکنن. هر کی یه مدلیه
مثلا من هیچ وقت ندیدم آقای فرید برای کسی عکس کادو بذارن یا عکس خوراکی بذارن. من که یادم نیست. حتی واسه عروسیشون هم هیچ عکس خوراکی ای نذاشتن
ولی مثلا آقا آرمین همیشه عکس خوراکی داشتن. یه موقع هایی تو طوفان هر روز تبلیغ دنت بود.
کلا هر کی یه جوری بهش خوش میگذره
سلام
حرف خانم رعنا درسته به هرکی یه جوری خوش میگذره ...
ولی یک نظر کلی هم هست که همین کادو دادن های الکی و غذا دادن های الکی باعث فرق کانون با ۱۰۰ ها جای دیگه که اونا هم برای ترک تلاش میکنن، رو مشخص میکند ...
همه جا همین نوشتن هستا ولی چیزی که جای دیگه نیست این استیکر ها و عکس هاست میدونین چرا چون مثلا اون بوگاتی هدیه من به خانم سنا برای تولدشون که واقعا به دستشون نرسید ولی این نشون میده که اعضای کانون همشون به هم احترام میذارن و رفتارشان باهم مثل یک خانواده خیلی خوبه
برای یک دیگه دعا میکنن
دلسوز یک دیگه هستن و صد ها نکته مثبت دیگه ..
و به بنظرم کانون برای همینه که اینقدر اعضای خوب و مهربون و با مرام داره که واقعا یک دیگه رو دوست دارن ...
مثل یک خانواده واقعی
یادمه اون اوایل که با داداش یا باب الحوائج رفیق شدم اون هی میرفت غیبت یک غیبتش که طولانی شد روزی نبود که براش ۴ تا یادداشت ارسال نکرده باشم ...
یا لطف های آقا آرمین به کل کانونی ها ...
یا این همه زحمت مدیران .
اینجا هیچ وقت یک سایت معمولی نبوده
اینجا محل دیدار یک خانواده است ...
خانواده ای که لغزش من واقعا دوستان من رو هم ناراحت میکنه ....
یا مثلاً مشکل فلانی میشه مشکل تو و خیلی خیلی کمکش میکنی یا تا حل شدن مشکل دوستت خود شما هم نگرانی ...
چون با هم مثل یک خانواده هستیم ...
خانواده ای بزرگ مهربان و دلسوز
انشاالله که همیشه موفق و موید باشید ..
یا علی مدد
پ.ن: عبارت ((تو )) مخاطب خاص ندارد !!!!!
قصد بی احترامی به کسی نیست
عبارت (تو ) یعنی کل اعضای کانون
سلام به همگی
دیدم شبانه روزی جز ارسالهای اخیره و بازار گفتوگو اینجا داغه ، اومدم یه سوال بپرسم بلکه اینجا دیده بشه
چرا انقد شرکت کنندههای مسابقه کتابخوانی کمه عایا؟ با ذکر دلیل
مثلا خیلی از دوستانی که قبلا خودشون پیشنهاد داده بودن الان شرکت نکردن، این درسته؟
نههههه واقعا این درسته؟
با این همههههه جایزه متنوع:
نقل قول: به نفر اول مسابقه علاوه بر اینکه تور سفر دور دنیا اهدا
نقل قول: و به نفر دوم علاوه بر اینکه هزینه خرید یک خانه لوکس با تجهیزات کامل داده
نقل قول: و نفر سوم هم به رسم دو نفر اول علاوه بر اینکه صاحب یک ماشین لوکس
شما لول جوایز رو نگاه کنید
واقعا مسابقه با این همه آپشن کجا دیدین
خلاصه که منتظر حضور گرم شما هستیم
اگر فرصت و شرایطش رو داشتین تشریف بیارین
سلام به همگی
حرف خانم عبدالمرحوم حرف خیلی درستیه.
خیلی مواقع پیش میاد، چند نفر با یه برنامه ریزی دقیق و یه حرکت جمعی میخوان مسابقه، مراسم، دورهمی و... برگزار کنن اما با عدم استقبال مواجه میشن.
این درست نیست.
این سرپرستان بعد از یه مدت که میبینن کسی از برنامه هاشون استقبال نمیکنه دلسرد میشن و اینجوری میشه که کم کم چراغ تک تک تاپیک ها خاموش میشه.
حالا خودمون میمونیم و سؤال یا بهتره بگم گله از اینکه چرا کانون فعالیتش کمه و اصطلاحاً سوت و کور و ساکته؟!
خب دیگه، کانونی های گل این گوی و این میدان
بفرمایید با کمک هم کانون رو شلوغ کنیم.
من هم کتاب های خودمو چک میکنم اگه کتابی در مورد حماسه عاشورا یا محرم یا اربعین پیدا کنم، سعی میکنم شرکت کنم
ممنون از سرپرستان زحمت کش مکتبخونه که کنج دنجی برای مطالعه کانونی ها فراهم کردن
برترین ارسال کنندگان بنفشیسم
:
اون لکه ی سیاه اشتباهی دستم خورد
نقل قول: بسی ممنونم آقای یا باب الحوائج
تو تعریف شما میشه تنهایی همدلی را شروع کرد. شما محبت را پیش نیاز همدلی میدونین.
من همیشه برام سواله. آیا دوست داشتن طرف مقابل ، پیش نیاز محبت کردن بهش هست؟
میشه کسی را دوست نداشت ولی بهش محبت کرد؟
یا اول باید دوست داشت بعد محبت کرد؟
این جز سوالای بی جواب منه
سلام
خواهش میکنم سپاس از شما که میپرسید البته به حرف های بنده توجه نکنید
بنده با عقل کوچیک خودم عرض میکنم
گاهی واقعا ادم ها همدیگر را دوس دارند ولی محبت به هم نمیکنن
این جوری به نظرم فاصله ها بیشتر میشه
ولی محبت کردن خودش باغث ایجاد علاقه میشود
همه ما بچه های کوچک را دوس داریم ولی تا زمانی که به اون بچه محبت نکنیم اون متوجه نمیشه که ما دوسش داریم
نقل قول: به نظرتون ادب چیه؟ اینکه میگن طرف خیلی مودبه یعنی چی؟
یعنی فحش نمیده؟ یعنی آهسته حرف میزنه؟ یعنی چی
فرد مقابلتون چه ویژگی هایی داشته باشه بهش میگین چقدر مودب
تو کتاب ماه به روایت آه بارها گفته شد حضرت ابوالفضل خیلی مودب و با حجب و حیا بودن.
نمیتونم درک کنم این یعنی چی. برای این پرسیدم
به نظر من همه این گزینه ها میتونه جزو ادب باشه
اهسته صحبت کردن
با احترام صحبت کردن
از نظر من نشانه ادبه
سپاس گزارم برای بیان این صحبت های با ارزش
ــــــــــــــــــــــــ
امیر علی دادا پرچم بنفشیسم همیشه بالاست
نقل قول: نقل قول:همدلی چیست و چگونه بدست می آید؟
اگه اشکالی نداره ، من الان نظرم رو بگم
(یه چند روز وقت نمی شد )
به نظرم همدلی یعنی انصاف
معنی انصاف رو می دونین ؟
انصاف یعنی نصف شدن ، دونیم شدن
یعنی دوتا بشیم ، یکی خودمون و همه شرایط و نیاز هایی که داریم، یکی هم بشیم طرف مقابل و همه نیازها و شرایط و... که داره ،
بعد از درک این دونیم، واکنش درست رو انجام بدیم
مثال می زنم : در برابر یک بچه ، وقتی مداد رنگی های جدیدش رو شکسته و داره گریه می کنه ، باید دو نیم بشیم ، یکی خودمون رو درک کنیم و بدونیم که الان به خاطر عدم مراقب، از دستش عصبانی هستیم ،
و یکی اون رو درک کنیم ، که مثلا حواسش نبوده ، و الان خودش هم ناراحته و داره گریه می کنه (یا برعکس ، از عمد این کار رو کرده)، با در نظر گرفتن این ها تصمیم درست رو بگیریم و واکنش مون رو بر این اساس تنظیم کنیم
همدلی ، یعنی دل و حال و هوای اون طرف رو درک کنیم ، در کنار این که به حال خودمون هم اشراف داریم ، و بر اساس این دو ، واکنش مون رو تنظیم کنیم.
به نظرم همدلی ، همیشه با ترحم و محبت و لطف نیست ، گاهی(خیلی کم و به ندرت) با دریغ کردنه ، تلنگرِ ،
چون ما می خوایم علاوه بر درک اون فرد ، بهش کمک کنیم ، شاید این کمک باید با ابزاری مثل تلنگر یا جدیت ایجاد بشه
دعا می کنم هم خودمون آدم های همدل و با انصافی باشیم
و هم در کنار آدم های همدل و با انصاف زندگی کنیم ....
سلام
ممنون از شما آقای مهدوی
پس ما انشاءالله منتظر حضورتون هستیم
این مسابقه برای من واقعا زحمتی نداشته جز یه اطلاعیه اگر هم زحمتی بوده آقا فرید و باقی دوستان بر عهده داشتن
ولی خب واقعا من گاهی که پستهای قدیمیهای اینجا یا افراد موفق در ترک رو که میخونم کاملا میشه روند پیشرفت و تغییر روحیه و پخته شدن آدما رو اینجا توی سیر زمانی حس کرد که همین منو امیدوار میکنه
ما اگر اینجاییم که خ.ا رو ترک کنیم باید سبک زندگی و تفکر غلطی که باعثش شده رو اصلاح کنیم
و چه جایی بهتر از فعالیتهای جمعی این مدلی
من خیلی وقت بود که دوست داشتم یه چندتا کتاب خوب با این مضامين بخونم ، خدا خیر بده اولین کسی که پیشنهاد این مسابقه رو داد ، که الان فرصتش به صورت جمعی پیش اومد و مثلا الان میبینم به غیر از من چندین نفر دیگه هم این کتاب رو مطالعه کردن یا در حال مطالعه هستن و کلی به من انگیزه میده واسه خوندنش
_________
نقل قول: فرد مقابلتون چه ویژگی هایی داشته باشه بهش میگین چقدر مودب
الان که اینو دیدم رفتم فرهنگ لغت چک کردم ببینم به جز اونی که ما از ادب میشناسیم معنی دقیق و تاریخچهاش چجوریه
یه فرهنگ لغتی واسهاش گفته بود شناخت حد احترام ، به نظرم ما به نسبت شناختی که به شان آدما داریم اونا رو مقدم بر خودمون میدونیم که این میشه ادب
و راجب حضرت عباس هم به نقل از یک سخنران اخلاق :
نقل قول: حضرت عباس علیه السلام به اندازهای نسبت به امام حسین علیه السلام مؤدب بوده که نقل شده هیچ زمانی آن حضرت را با عنوان برادر خطاب نکرد، مگر در زمان شهادت و در میدان کربلا که صدا زد: ای برادر! برادرت را دریاب.
با تعبیرهایی مثل ای آقای من، مولای من، امام من، ای پسر رسول خدا و مانند اینها امام حسن و امام حسین علیه السلام را صدا میزدند. حتی طبق مطالب تاریخی، حضرت عباس علیه السلام هیچ زمانی بدون اجازه در کنار امام حسین علیه السلام ننشست و اگر بعد از اجازه هم مینشست مانند انسانی فروتن دو زانو در برابر امام خود مینشست.این نوع برخورد را آن حضرت از دوران کودکی داشته و امام حسین علیه السلام را در همه شرایط بر خود مقدم میدانسته و ترجیح میداد. به همین دلیل بود که در روز عاشورا با اینکه میتوانست آب بنوشد، اما این کار را نکرد و در نهایت با وجود داشتن مشک آب، تشنه به شهادت رسید.