نقل قول: اما به پسرهایی که صد در صد به فکر ازدواج هستن...
کسی منو صدا کرد؟!
یه کتاب هم هست در همین راستا، حتما توصیه میشه،
احتمالا شنیدین،
اسمش هست:
«تمامی آنچه که مردان در باب زنان میدانند»
(اینجا)
...............................................
نقل قول: راستش من هم خیلی رنج می برم از نبودن توی مسابقه بهترین امضا و آواتار.
اگر زیاد اصرار کنید بهم، شاید اومدم.
حتما زیاد اصرار میکنیم،
این مسابقه از نسخههای بوعلی هست. هر کی برده راضی بوده.
سلام
روز بخیر
این یکی:
(1399 خرداد 29، 13:34)آرمین نوشته است: [ -> ]دلم فعالیت کانونی میخواهد.
و
این یکی:
(1399 خرداد 29، 23:38)آرمین نوشته است: [ -> ]خیر سرم رفتم زود بخوابم.
صدای گوبس گوبس آهنگ دیوارها رو هم تکون میداد. گوشهای من که هیچی.
تلاش یک ساعت و نیمه من برای خواب جواب نداد.
موجب شد که من دیشب فعالیتم رو آغاز کنم.
این قدر پیش رفتم که حتی تو تاپیک مشاعره کانون هم شرکت کردم.
همه چیز خوب بود و احساس خوبی داشتم.
اما وقتی آخر شب دو تا از کانونیها رو دیدم که تو مسیر پاکیشون دچار مشکل شدن، به یک باره همه اون احساسهای خوب از بین رفت.
امروز صبح که اومدم کانون و دیدم هر دو نفرشون امیدوارن به تغییر و روحیه ادامه دادن رو از دست ندادن واقعا خوشحال شدم.
تو دعای یکم صحیفه سجادیه اومده:
نقل قول: ثُمَّ أَمَرَنَا لِیخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیبْتَلِی شُکرَنَا،
آنگاه به ما دستور داد تا فرمانبرداریمان را بسنجد، و از انجام محرمات نهی فرمود تا شکر ما را بیازماید،
(خدا دستورات و فرمانهایی به ما داده تا اطاعتپذیری ما رو بسنجه. از طرفی ما رو از گناهان و حرامها نهی کرده تا شکرگزاری ما رو بسنجه. گناه باعث آسیب به جسم و روح و روانمون میشه. شکر جسم و روح و روانمون به استفادهی درست از اونها هست. وقتی ما از چیزی که داریم درست استفاده نمیکنیم یعنی شکر اون رو بهجا نمیاریم. اون نعمت خدا رو نادیده گرفتیم. از اون نعمت بهجای استفاده، سوءاستفاده کردیم. چون بهجای اینکه منفعتی به ما برسونه، آسیب بهمون وارد کرده. این عین ناشکری خداست. حالا هر چقدر هم در لفظ و کلام «الحمدالله» از صبح تا شب جاری بر زبانمون باشه.)
فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَکبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ،
بعد از این همه لطف از فرمانش سر پیچیدیم، و بر مرکب محرماتش سوار شدیم،
(ما فرمانهای خدا رو نادیده گرفتیم و راه خودمون رو کج کردیم. سوار بر محرمات و گناهان شدیم. هم تو مسیر اشتباه افتادیم و هم از مرکب اشتباه استفاده کردیم. مسیر و مرکبی که مدام به ما آسیب میزنه و ما رو انسان بیارزشتر و پستتری میکنه.)
فَلَمْ یبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ یعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ،
با این همه به عقوبت ما شتاب ننمود، و بر انتقام ما عجله نکرد،
(اینکه یه بزرگی اینطور از سر خیرخواهی مسیر درست رو بهمون نشون بده و مرکب درست رو هم پیش رومون بذاره اما ما نافرمانی کنیم و برعکس اونها عمل کنیم، واقعا قدرنشناسی هست. اما با وجود این نافرمانی و این قدرنشناسی، خدا تو عذاب ما عجله نمیکنه.)
بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَکرُّماً، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً.
بلکه از سرِ رحمت و از باب کرم با ما مدارا فرمود و از سرِ مهربانی و از باب حلم بازگشت ما را از راه خطا انتظار کشید.
(بلکه خدا از در لطف و رحمت وارد میشه. چون اهل رحم و کرم هست. اهل مدارا و بخشش هست. به ما فرصت میده. فرصت میده و باز هم فرصت میده. و انتظار میکشه تا بندهاش به انتخاب مسیر درست و مرکب درست برگرده. با خطا کردن یا خطا نکردن ما چیزی به خدا اضافه و کم نمیشه. ما خودمون باید به فکر خودمون باشیم تا به خودمون آسیب نزنیم. تا زندگی سعادتمندی داشته باشیم. ماییم که باید مشتاق پیمودن راه درست باشیم. اما ما بیتفاوتیم. این خداست که مدام مشتاقه و مدام انتظار میکشه تا ما خودمون رو اصلاح کنیم.)
وقتی خدایی به این خوبی داریم چطور میشه نسبت بهش ناامید بود؟
چطور میشه نسبت به مهر و محبتش شک کرد؟
شک داریم؟
راهی که گفته رو علیرغم سختیها طی کنیم تا به چشم ببینیم مهر و محبتش رو.
پ.ن: واقعا دعاهای صحیفه سجادیه زیباست. بابت هر یک جملهاش میشه کلی فکر کرد و کلی چیز یاد گرفت.
سلام به همه خواهرها و برادرهایی که خیلی پیش خدا ارزش دارن
تو این بیشتر از ۸ سالی که در کانون بودم کمابیش و گاهی فعالیتم کم و گاهی زیاد شده،
این روزا که به کانون سر میزنم، احساس میکنم (بدون اینکه دلایل و شواهد جزءی بتونم الان براش ارایه بدم) کانون در بهترین (یا یکی از بهترین) وضعیتهاشه
کانون روزای خیلی پر رونقی دیده .. شاید بیشتر از امروز؛ شاید با تعداد پستها و مشارکتها و ... بیشتر از امروز
اما نمیدونم .. یه چیزی این روزا در کانون هست .. یه حس خوشی .. یه روح تازه و یه عطری که انگار تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشه
فکر نمیکنم فقط به دلیل دلتنگی باشه .. نمیدونم .. شایدم همینه ..
اما بار اول و دومم نیست که فعالیتم در کانون کم شده و بعد سر میزنم ..
اما این دفعه که چرخ میزنم در کانون حس میکنم شکر خدا همه چیز مهیاست برای مجاهدت ما در مبارزه و رسیدن به پاکی .. اونم نه فقط پاکی از یه گناه .. بلکه لایه لایه در پاکی و رشد بالا رفتن
شاید بعد از این همه سال، عوض کردن ساختار کانون و ادامه ندادن مسابقات، این تصور رو ایجاد میکرد که کانون، دیگه کانون نشه ..یا مثلا شاید گفته میشد اصلا مگه میشه کانون بدون تاپیکای مسابقه اش؟! .. اما تغییرات اجرا شد و امروز فکر میکنم کانون از همیشه کانونتره .. هر چند همیشه مسیر اصلاح و تکامل بازه و شکر خدا مدیرها و بچه ها با ذهن پویا و خلاق و عزم تازه به تازه شون این مسیر رو ادامه میدن و کانون رو از این هم کانونتر میکنن
کانون .. همیشه با کانونیهاش کانون بوده و الانم همینه .. و البته میخوام تشکر ویژه هم از برادر آرمین عزیز بکنم .. و همینطور از همه تیم مدیریت
همینطور از قدیمیایی که هستن یا برگشتن .. که فکر کنم آخریشون پوریا باشه .. همین که اسم پوریا رو میبینم خوشحال میشم
ارادتمند همگی
یه چی بگم
آقای مرد مجاهد از جدیدی ها هم یه تشکر میکردین بد نبودا
الان دقیقا از همه تشکر کردین غیر از ما
احساس کم دیده شدن بهمون دست میده خب
الان تیم مدیریت و خلاقیت عین دولتمردان و سیاست مداران میمونن
البته از نوع خوبش
قدیمی ها هم میشن از همین جنس آدم ها از نوع با تجربه اش
امثال بنده و جدیدی ها میشیم مردم
فراموش نکنید که مردم با حضورشون ایده های دولت مردان را اجرا کردن
خلاصه این مثال ها را زدم تا یه ذره جدیدی ها هم دیده بشن همین
سلام و عرض ادب
معذرت میخوام قصد جسارت نداشتم و فکر کردم در پستم این نکته ای که فرمودین گنجونده شده اما انگار خوب بروز نداشت
ممنون از تذکر خوبتون
(1399 خرداد 30، 16:35)مرد مجاهد نوشته است: [ -> ]سلام و عرض ادب
معذرت میخوام قصد جسارت نداشتم و فکر کردم در پستم این نکته ای که فرمودین گنجونده شده اما انگار خوب بروز نداشت
ممنون از تذکر خوبتون
خواهش میکنم
من فقط شوخی کردم
امیدوارم ناراحت نشده باشین
امیدوارم موفق باشید
اختیار دارین و خیلی ممنونم از بزرگواری شما و همه بچه های خوب کانون
(1399 خرداد 30، 14:17)*دختر پاک* نوشته است: [ -> ]
یه چی بگم
آقای مرد مجاهد از جدیدی ها هم یه تشکر میکردین بد نبودا
.
.
.
خلاصه این مثال ها را زدم تا یه ذره جدیدی ها هم دیده بشن همین
خانم دختر پاک این تیکه رو بخونید:
(1399 خرداد 30، 12:47)مرد مجاهد نوشته است: [ -> ]یه چیزی این روزا در کانون هست .. یه حس خوشی .. یه روح تازه و یه عطری که انگار تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشه
این روح تازه و این عطری که مرد مجاهد میگه، چیزی نیست که دولتمردان بتونن رقم بزنن.
وجود آدمهای داخل کانونه که این روح رو در کانون میدمه و این چنین فضا رو عطرآگین میکنه.
وجود شما و همه بچههای دیگهی کانون.
برترین ارسالکنندههای ماه رو ببینید. تو این ماهها همیشه کمتر مدیری بوده که تو این لیست بوده و همین
جدیدیها بودن که چنین فضایی رو بهوجود آوردن.
تشکر مردمجاهد تو پیامش مستتر بود.
(1399 خرداد 30، 12:47)مرد مجاهد نوشته است: [ -> ]کانون .. همیشه با کانونیهاش کانون بوده و الانم همینه ..
مرد مجاهد عزیز
از پیام پر از انرژیت واقعا ممنونم.
کلی حس و حال خوب برای من بهوجود آوردی.
راستش
من هم فکر میکنم این جمع، یکی از بهترین جمعهایی هست که کانون به خودش دیده.
این نوع ارتباط. این نوع همدلی. این نوع بهفکر بودن و همبستگی.
این چند روزه خیلی در این فکر بودم که خدا چه لطف بزرگی به من کرده. اینکه این قدر ساده میتونم کنار آدمهایی باشم که هر کدومشون رو از صمیم قلب دوست دارم و بهشون افتخار میکنم.
نه میدونم کجا زندگی میکنن و نه تا به حال دیدمشون.
اما من هر موقع که بخوام میتونم لپتاپم رو باز کنم و در عرض چند ثانیه کنار اونها بودن رو تجربه کنم. گوشیم رو دست بگیرم و چند ثانیه بعد کنارشون باشم.
نه یک بار و دوبار. هر روز و هر روز.
تو این دنیای پرتلاطم که هر کس به فکر خودش هست و برادر به برادر نمیتونه اطمینان کنه، اینجا آدمها بهخاطر هم چه کارها نمیکنن.
آدم وقتی مدتی بیرون از اینجا باشه و بعد دوباره برمیگرده میفهمه که عجب جاییه. چه فضاییه. چه آدمهایی.
کاش هر کدوم از آدمهای اینجا میدونستن که چقدر انسان فوقالعادهایان. چقدر با آدمهای بیرون از اینجا از خیلی جهات فرق دارن. چه قلب پاکی دارن که اگه هیچ چیز تو دنیا نداشته باشن همین یک چیز به همهی نداشتهها میارزه. باید به خاطرش مدام خدا رو شکر کنن و از شکر بازنایستن.
مجاهد جان
این مدتی که نیستی رو جزء دوران محرومیت کانون از وجودت بهحساب میاریم.
امیدوارم هر چه زودتر شاهد فعالیتهای بیشتری ازت باشیم.
نقل قول: اختیار دارین و خیلی ممنونم از بزرگواری شما و همه بچه های خوب کانون
نقل قول: ین روح تازه و این عطری که مرد مجاهد میگه، چیزی نیست که دولتمردان بتونن رقم بزنن.
وجود آدمهای داخل کانونه که این روح رو در کانون میدمه و این چنین فضا رو عطرآگین میکنه.
وجود شما و همه بچههای دیگهی کانون.
برترین ارسالکنندههای ماه رو ببینید. تو این ماهها همیشه کمتر مدیری بوده که تو این لیست بوده و همین جدیدیها بودن که چنین فضایی رو بهوجود آوردن.
تشکر مردمجاهد تو پیامش مستتر بود.
بله مستتر بود
ولی انگشت اشاره به سمت دولت مردان بود
جدای از شوخی
من بازم کلی تشکرات ویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژه دارم که کانون را این مدلی به دست ما رسوندین
و البته تغییرات اخیر هم خیلی خیلی خوب بوده
مسابقه بهترین آواتارم عالیه که هست
ممنونیم که به در خواست های ما اهمیت میدین
بی نهایت سپاسگزاریم
میگم جای خانم آتریسا خالیه که بیاد اخبار بگه
آقای حامد حامد رنگی شدن
خانم زینبی هم به بخش مذهبی منتقل شدن
تبریک به هر دو نفر
انشاءالله که فعالیت های این دو بزرگوار برای همه ی کانونی ها مفید باشه و در ترکمون موثر
اجرتون با خدا
(1399 خرداد 30، 20:59)لئا نوشته است: [ -> ]میگم جای خانم آتریسا خالیه که بیاد اخبار بگه
واقعا.
کی میتونه مسئولیتشون رو متقبل بشه؟
(1399 خرداد 30، 20:59)لئا نوشته است: [ -> ]آقای حامد حامد رنگی شدن
خانم زینبی هم به بخش مذهبی منتقل شدن
تبریک به هر دو بزرگوار.
وجودشون برای کانون خیر و رحمت و برکت بوده.
انشاءالله در سمت جدید هم حضور درخشانشون رو شاهد خواهیم بود.
بفرمایید کیک:
حس کنجکاوی من گل کرده
بعضی از قدیمی ها رو اسمشون که نگاه میکنم اصلا حضورشون یادم نمیاد
حالا یا اسمشون عوض کردن یا سال های بعد از خداحافظی من فعالیتشون شروع کردن یا من حافظم خوب کار نمیکنه
مثل : mhbgrafa ، chika , درخشنده و...