(1399 شهريور 30، 16:33)AtrisA نوشته است: [ -> ]اضافه نوشت :از صبح میخونم همه در حال راه حل و دلداری و این چیزهان یا تجربه هایی میگن.دوستان بعد از خودمون ی مشکلی هست ب اسم خانواده ،ی مشکلی ب اسم جامعه ،ی مشکلی ب اسم سنجش ک هر سال ی رولی بازی میکنه .من الان موندم ک قدیم با برگزار میشه یا ن و بلاتکلیفم .
گاهی وقت ها جبر هست ک باعث میشه جلو بریم و از دست ما خارجه ،درسته کنکور همه ی زندگی نیست اما اگر دقت کنید این تنها راه ما تو مملکتمونه برای رسیدن ب یک زندگی حتی معمولی ک آرامش داره .
خیلی خوبه ک شماهارو دارم، از پست ها و پیگیری های آقا آرمین ،آقای مجاهد،آقای افرا،دختر پاک ،آهو ،آقای همساده و همگی تشکر میکنم .
همینکه هستین ی دنیاست .
ب اشتراک گذاشتن و حس هایی ک آدم داره هم میتونه حال آدم و خوب کنه
واقعا پشت کنکور بودن خیلی سخته.
خود خواهر من که نظام قدیم بود و ۵ ساله پشت کنکور مونده و امسال هم کنکورشونداد،نداد چون می گفت که کم خونده و از این حرفا.
واقعا فشاری که یه پشت کنکوری می کشه خیلی سخته.
این فشار خیلی بیشتر از طرف اطرافیانه.
خدا به همه پشت کنکوریا کمک کنه.
نقل قول: از یه 18 ساله که نباید انتظار یه 30ساله که شصت بار کنکور داده و بالا پایین دانشگاه ها رو چرخیده رو داشت. طفلکی دنیاش رو تو کتابا و آزمونش خلاصه کرده که البته بخش اعظم این تک بعدی شدن فشار خانواده و اجتماع در یه کشور توسعه نیافته س ولی خب این یه واقعیته.
موافقم.
اصلا شما بگو کنکور بی ارزش.
ولی وقتی کسی برای رسیدن به همین چیز بی ارزش تلاش می کنه و بهش نمیرسه ناراحتی داره.
وقتی آدم ناراحته باید ناراحتی کنه.
توی صراط هم نوشته بودم قبلا.
ما یاد نگرفتیم حس هامون رو درست نشون بدیم.
و اطرافیان یاد نگرفتن که به حس های ما واکنش درست نشون بدن.
برای همین دچار مشکلات روحی و روانی می شیم.
وقتی کسی توی این شرایطه، چاره اش چند قطره اشکه و آغوش مادر یا خواهر یا پدر.
اما وقتی می ریزی توی خودت، از جای دیگه می زنه بیرون.
به صورت خشم، افسردگی و ...
می خواستم بگم بچه های کنکوری
شما عزیز دل و ستاره های درخشان آسمان کانونید.
شما برای ما همه چیز هستین.
و ما در هر صورت پشتیبان شما هستیم.
اگر هم غصه ای دارید تاپیک درد و دل هست، گروه هاتون هست. پروفایل ها هست.
فقط این روز ها مراقب پاکیتون باشید که خ.ا فقط شرایط رو براتون سخت تر می کنه.
خ.ا فقط بر غصه هاتون می افزایه. نکنه که شیطون فریب بده. فریب اون لذت و آرامش آنی رو نخورید. نیم ساعت بعدش که اثر هرمون ها بره،
یک ساعت بعدش، خشم و غم و ناراحتی چند برابر قبل میشه.
برای کنکور باید ضربتی عمل کنید من دو بار کنکور دادم هر جفتش هم برنامم این بود که از 4 ساعت در روز شروع کردم و 3 ماه به کنکور 12 ساعت رسوندم بعد تو خونه هیچ وقت درس نخونید اگر یک ساعت هم میخواهید بخونید تو کتابخونه بخونید که بازدهی مغز چندین برابر میشه و تمرکز بالا میره
اگر میخواهید نتیجه بگیرید برنامه ریزی داشته باشید اگر نه وقت و عمر خودتون رو هدر ندید که اینهمه استرس رو الکی به دوش بکشید
یا علی
نقل قول: از یه 18 ساله که نباید انتظار یه 30ساله که شصت بار کنکور داده و بالا پایین دانشگاه ها رو چرخیده رو داشت. طفلکی دنیاش رو تو کتابا و آزمونش خلاصه کرده که البته بخش اعظم این تک بعدی شدن فشار خانواده و اجتماع در یه کشور توسعه نیافته س ولی خب این یه واقعیته.
مرسی همساده حرفی بود که اگه نمیگفتی خودم میگفتم
راستی همساده میشه دایی منم بشی
چیزی که امروز کمکم کرد بدون خ. ا آروم باشم رو بهتون معرفی میکنم
پ. ن:گوشم داره میترکه
پ. ن اصلا مهم نبود چی میگه فقط برام مهم بود که داد بکشه تا نتونم به چیز دیگه ای فک کنم
پ. ن: شما تا حالا شده صدای جیغ دانلود کنید و گوش بدید یا فقط من روانیم؟
بحث خونواده شد
داماد عمم که حتی بعید میدونم اسم من رو هم بدونه
زنگ زده خونمون میگه رتبت چی شد
آتریسا خانوم قبلا گفتن رتبه ها که بیاد یه کسایی زنگت میزنن که حتی موقع بیماریت هم پیداشون نیست یاد اون حرف افتادم
اینم مکالمه من و خاله کوچیکم که مثلا با هم خیلی جوریم
اآخرم مجبور شدم با شوخی دست به سرش کنم
فقط اونجاش که گفت به مامانت نگو
اینم ته دلداری و همدردیش و جواب من
قبل کنکور به مامانم میگفتم مامان نتیجه ها که بیاد اگه بد باشه و کسی حرفی بزنه...
کاری میکنم که دیگه نتونه حرف بزنه
ببینم باید فک چند نفر رو بیارم پایین
پ. ن
چند وقته که دارم فکر میکنم من چرا تو کانون موندم و کانون رو ول نکردم ولی امروز وقتی این همه همراهی و هم دلی و همدردی دوستان کانونی رو دیدم کسایی که تا حالا من رو ندیدن و منم ندیدمشون خیلی بیشتر از خونواده ای که گفتم و دوستای واقعیم پشتم بودن دمتون گرم حالا میفهمم چرا کانون رو ول نکردم
من سه بار کنکور دادم دوسال پشت کنکور بودم هربار نتیجهام میومد ی آدمایی از ی جاهایی سروکلهشون پیدا میشد و پیجور رتبهام میشدن که در طول عمرم ب ندرت رویتشون کرده بودم
فکر میکنم این نوعی سندرمه ، که ملی هم هس فرقی نمیکنه کجا باشید هر کنکوریای اینو تجربه کرده
گفتنیها رو دوستان گفتن منم اضافه کنم طی این چندسالی که عمدتا با بچههای ترم یکی دمخورم بوضوح دیدم هدف معینی ندارن فقط اومدن ک عقب نمونده باشن از بقیه
بچهها شما تااازه اول اوله راهید بله سخته منم طعمشو چشیدم اما سخت تر از اون اینه برید دانشگاه و سرخورده بشید ندونید چرا ابنجایید و قراره چیکار کنید اصن این رشته میخوره به روحیات شما یا نه..شما کی هستی و چه استعدادی داری و چه کاریه که میتونی با آغوش باز سختیاشو بپذیری و همزمان لذتم ببری ازش..
هر ترم تعداد زیادی از بچه های فنی و علوم پایه تغییررشته داده رو میبینم ک به امید ی هوای تازهتر تغییر رشته دادن و اومدن رشته مدیریت ولی بازم سردرگمن باز نمیدونن چرا اینکارو میکنن تو جو کارآفرینی ان یا واقعا دوسش دارن و چشم بهم میزنن ۴سال میگذره بعدم همشون داوطلب ارشد میشن و غیره.. تا وقتی ندونی خوده خوده خووودت از زندگی چی میخوای این تغییرات حالتو خوب نمیکنه میری پزشکی میری فلان مهندسی میخونی ولی وقتی آخرشب سرتو رو بالش میذاری ی حسراتیی اون ته مههای وجودت ناخونک میزنه بهت همون حسرتایی ک میشن زندگی نزیسته تو و تا اخرعمرت دست از سرت بر نمیدارن...
من اگر توان برگشت به ۱۸ سالگیمو داشتم و روزهایی ک نتیجه کنکورم میومد و حال بده بده وحشتناکم دوباره تکرار میشد خودمو بغل میکردم میگفت هنوزززز خیلیییی جاها مونده ک تو کشفش کنی خییلی راهها هس ک بری درسته امروزه هر آدمی برای اینکه بتونه مشارکت فعال تو جامعه داشته باشه ی حداقل شایستگیهایی باید داشته باشه مثه تحصیلات کارشناسی مثلا(که اینم الزامی نداره) ولی همممه زندگس نیس ...
باور کنید هیچوقت برا درس خوندن دیر نیست هیچ فررقی نمیکنه ۱۸سالگی بیای یا ۳۰ سالگی مهم اینه بدونی چرا اینجایی اینه ک تفاوت ایجاد میکنه
عزیزای دلم شما تلاش کردید و بدونید کنکور ی میدون مبارزه عادلانه نیس و رتبه شما هم تعیین کننده شایستگی و عدم شایستگی شما نیس ..کاری ندارم دیگران چی فکر میکنن خودتون این باور رو داشته باشید کافیه...منم حرفای اقامهدیار و آقای افرا رو تایید میکنم چندین و چندبار بخونیدش بعدم فردا صبح انگار ن انگار ..زندگیتونو بکنید والاااا
متاسفم که یکم دیر پست میزارم...
امیدوارم تمام دوستان کنکوری، به نتیجهی تلاششون رسیده باشن
همونطور هم که عاشق گفت ( البته نه فقط کنکور بلکه برای هر چیزی که تلاش میکنی... )
حتی اگر برای یک چیز بی ارزش هم تمام تلاشت رو کنی و باز هم به نتیجهای نرسی یا اون نتیجه، نتیجهی دلخواهت نباشه، غم و اندوه شدیدی به همراه داره...
هنوز هم حسرت اون یکی دو هفتهی باقی مونده به امتحانهای عملی همراهم مونده... و اینکه چرا بیشتر تمرین نکردم...
در تکمیل صحبتهای دوستان عزیز،
کنکوریهای آینده
این مطلب رو بخونن بد نیست... روایت خیلی زیبا و متفاوتی رو بیان کرده...
خیلی مراقب خودتون باشید
این عقب و جلو رفتن ساعت چه خوبه امروز تونستم یه ساعت بیشتر از اینترنت شبانه رایگان شاتل استفاده کنم
اینو برا اقای کارما نوشته بودم فکر میکنم بدرد همه بخوره خصوصا کنکوریا
نقل قول: پس اوصیکم به انجام تست "هشت" شما خیلی نیاز داری به این تسته ..این تست ی شناخت کلی از خودت بهت میده و در نهایت هم ی لیست میده بهت از شغلهایی ک بهت میخوره همچنین بهت میگه برا هرکدوم از این شغلها چه مهارتی رو باید قوی کنی و خلاصه ک خیلی خفنه
همچنین یه لیست از مشاغلی که اصلاا بدرد تو نمیخوره هم ارائه میده
هشت مخفف هدایت شغلی تحصیلی هست برو حالشو ببر
اونایی ک تهرونید مشاوره حضوری هم میدن شهرستان رو بی اطلاعم من این موسسه رو ۴،۵ سالیه میشناسم ناگفته نماند خودمم این تست رو انجام دادم
ی تست علمیه ک فکر میکنم از سرگردونی آدم کم میکنه