کسایی که مذهب حالیشونه کسایی که اهمیت هایی به مذهب میدن مثلا به نماز
بعد تا میخوان این عادتو ترک کنن هنگامی ک شکست میخورن خیلی حس بدی دست میده بهشون ... ربط پیدا میکنه به سستی ارادشون ربطش میدن به اینکه خدا رو ناراحت کردیم ... بعد از این ذهن خراب میشه ادم اذیت میشه تو کارای دیگش اثیر میزاره
شاید یه ادم عادی تر اینجوری نباشه یا حداقل تاثیرش کمتر باشه
من سال اول دبیرستانم هم خ.ا میکردم ولی چند تا تفاوت داشت با وضعیت بعدم :
1- اعتیاد نداشتم و مثلا دو هفته یه بار بود
2-اهمیتم نسبت به خدا ، نماز ، پاکی و گناه کمتر بود
3-اون موقع عشق امام حسین تو دلم نبود زیاد مثلا توی روضه ها و محالس خیلی کم گرییه میکردم ... درک و شناخت نداشتم و عادی بودم کلا
اما سال اولم من درسم رو بازم مثل قبل خوندم هر چند بازم نسبت به قبل افت کردم که الان که خیلی ریشه ای بررسی میکنم میبینم بله خ.ا تاثیر روم داشته اما در کل خوب تر از بقیه دوران گناه کاریم بود
ولی بعد اون سه مورد بالا همش عوض شد .... معتاد شدم ... درک و شناخت پیدا کردم ... عشق پیدا کردم پس نتیجش این شد که نکبت و ارزش خ.ا هم در زندگیم بره بالاتر .. هر چی تونستم بیشتر از نماز لذت ببرم بیشتر هم از خ.ا ضربه خوردم
اینا همش نسبیه و نمیشه نظر کلی و قطعی داد
این خلاصه ای از وضعیت من بود
باید خودمون بسنجیم
ببخشید بچه ها شرمنده پر حرفی شد
من اگر این کار رو نمیکردم سر کنکور حالم خوب می بود
و کنکورم رو خراب نمی کردم
درواقع من درسامو عالی بلد بودم
روحیه م خوب بود قبول بودم
اینم بگم که با بد بختی درسامو خوندم و اگر حالم خوب بود بهتر میخوندم
اما
اگر از لحاظ روحی خوب بودم اصلا خ.ا رو انجام میدادم؟
(1393 بهمن 22، 20:51)باد صبا نوشته است: [ -> ]من وقتی یه سری پیامای تو اورژانس یا درد دل رو خوندم یه نکته ای توجهمو خیلی جلب کرد.
نمیدونم ما چرا هرچی تو زندگیمون اتفاق افتاده یا هرمشکلی داریم رو به این عادت بد خ.ا ربط میدیم؟؟؟
بنظرتون این یه جور شونه خالی کردن از زیر اشتباهات نیست؟مثلا یکی میگه من خیلی تو درسم تاثیر داشته یا خیلی لاغر شدم یا نمیدونم هر ضعف و مشکلی تو زندگی داریم به این ربط میدیم...
بنظر من واقعا اینجوری نیست,نمیخوام بگم که خ.ا عوارض نداره ها ولی اینکه همه عوارض رو در همه ایجاد میکنه یا اینکه تمام ضعفای زندگیمون از اونه
من میخوام بگم که بیایم با مشکلات زندگیمون روبه رو بشیم.همه رو نندازیم تقصیر این عادت بد .
واقعا فکر می کنید اگر این عادت بد رو نداشتید الان قله های موفقیت رو طی کرده بودین یا خیلی از اشتباهات رو نداشتید؟
بیایم هدف پاک شدنمون رو با ارزش تر قرار بدیم و اینقدر از فرصتای ازدست رفتمون ناله نکنیم
شاید اگر حتی خ.ا نبود هم ما این مشکلات رو داشتیم
بیاید طبیعی زندگی کنیم.به قول باران خانوم ترک این عادت همه زندگیمون نیست جزئی از اونه
ببخشید زیاد حرف زدم ولی لازم دیدم که این حرفا گفته بشه
من خودم از 11 سالگی که یه بچه بودم دست به این کارا زدم که بعد از 2 سال باعث یه بیماری در من شد(یه بیماریه جسمی) که اون بیماری با تاثیری که در زنگیم داشت زندگیم رو کلآ چرخوند.
پس ببین این خ.ا لعنتی چه تاثیری داره.
(1393 بهمن 22، 22:01)باد صبا نوشته است: [ -> ]من نمیگم تاثیر نداشته تو زندگیمون ولی این هم غلطه که تمام ضعفامون رو از این عادت ببینیم و دنبال مشکل اصلی و رفعش نباشیم
این یه جور شونه خالی کردن از مشکلاته
مثلا کی گفته وقتی نتونستی کنکور قبول بشی تقصیر این عادت بد بوده؟شاید به اندازه کافی تلاش نکردی؟
یا مثلا کی گفته که لاغری فرد از خ.ا اونه؟شاید اگر تغذیه اش رو اصلاح کنه وضعیت خیلی بهتر بشه؟؟
من میگم نشینیم و نگیم تقصیر خ.ا و خیال خودمونو راحت کنیم.
منم سالای زیادی درگیر بودم ولی نمیدونم چرا هیچ وقت اینطور فکر نکردم درمورد مشکلاتم و همین باعث شد روحیمو از دست ندم و برای هدف بالاتری ترک کنم.
منظور شمارو متوجه شدم...من گفتم تاثیرش برای من خیلی خیلی بیشتر بوده...
متاسفانه خیلی خیلی دیر فهمیدم که دارم کار بدی میکنم....یه چیزی که یه مقدار اذیتم میکنه اینه که وقتی فهمیدم اینکار گناهه
مشکلاتم چند برابر شد....
وقتی دوم یا سوم راهنمایی بودم فهمیدم! ماشالاه بچه های الان مسایل زناشویی رو زودتر از حرف زدن یاد میگیرن!
قبل ازینکه بفهمم کارم گناهه معدلم همیشه 20 بود...توی المپیاد دوبار اول شدم و نفر اول دوچرخه سواری بودم و چنتا چیز دیگه که همش ریا میشه!
ولی وقتی فهمیدم گناهه دیگه معتاد بودم و داغون شدم از نظر روانی .....نمره ی زیر 17 نداشتم بعد یهو توی یه درسی شدم 5 !!!!
همینطور سقوط کردم تا الان که دوباره دارم نفس میکشم میرم جلو دوباره بشم همون آرش کوچولوی زرنگ!
در مورد اکثر مشکلاتم که فکر میکردم میرسیدم به خود ار.....
تاثیرش برای من بالای 70 درصد بوده....
سلام
به نظر من...
خ.ا یه مشکله... مث خیلی مشکلات دیگه...
حل شدنش یکی از مشکلات زندگی رو برطرف می کنه...
اما بقیه ی مشکلات رو نه...
هرچند بهت اعتماد به نفس میده... عزت نفس میده... تا بقیه مشکلاتت رو راحت تر حل کنی...
یه نقطه شروع خوبه واسه تغییر کردن...
پایان خط نیست!
دقیقا منظور من رو آقا آرمین گفتن
بنظر من شاید این حس اعتماد بنفس و عزت نفسه بوده که ما موفق تر میشدیم
ولی فکر نکنیم اگر این حل شد تمام مشکلاتمون حل میشه
مثلا منم خودم همیشه شاگرد اول بودم ولی وقتی اومدم دبیرستان افت تحصیلی شدید داشتم ولی هیچ وقت به این فکر نکردم که دلیلش خ.ا بوده و گفتم منم مثل خیلیای دیگه با عوض کردن مقطع تحصیلی دچار افت شدم.ببینید خیلی ها اینطور هستن,یعنی همشون خ.ا داشتن؟؟؟
هممون داشتیم یه چیز رو میگفتیما
اون عزت نفس و خیلی چیزای دیگه باعث میشه توی مسایل دیگه شکست بخوریم پس ربط داره دیگه.....
قبول کنید من راست میگم!
موفق باشید...
سلام
آره ترلان خانم درس میگن
من خودم دیشب یه خورده رفته بودم تو گذشته و پکر شده بودم
گفتم اینطوری نمیشه
رفتم تو حیاط خونمون و زیر بارون شروع کردم به دویدن. و گفتم حتی اگه مریض بشم.
من به خودم غلبه کردم و دیگه اون افکار فرار کردن و شکر خدا صبح عالیو شروع کردم.
فقط برای امروز.
کسی میدونه چرا پستم تو رهروان نشون داده نشد؟
(1393 بهمن 23، 15:20)sword.u.a.c نوشته است: [ -> ]کسی میدونه چرا پستم تو رهروان نشون داده نشد؟
داداش خداییش چند ساله رهروان پست نمیزنی ؟
از وقتی من یادمه پست اول رهروان گیر میکنه . باید یه نفر بعد تو بیاد پست بزنه تا پستت نشون داده بشه
ولی راهی هم برای دیدن پستت هست ؛ تو ادیتور یه چیز تایپ کن و پیش نمایش رو بزن اونوقت میتونی پست مفقوده رو مشاهده کنی
ولی اگه بخوایی من حاضرم پول چایی بگیرم و ننگ یه اسپم رو به جون بخرم و پستت رو آزاد کنم
سلام
ترلان خانم
صبحونه ی شما واسه شام دست ما رسید...
این رسمه مهمون داریه آخه؟
(1393 بهمن 23، 15:20)sword.u.a.c نوشته است: [ -> ]کسی میدونه چرا پستم تو رهروان نشون داده نشد؟
اسورد جان پستت رؤیت شد...
یه وقتا دیتابیس دو زاریش دیر می افته... ولی می افته...
و
از صبح تا حالا همسایه مون یه آهنگ حمید عسکری گذاشته...
ول کن هم نیست... همین جوری در حال ریپیت...
کم کم دارم روانی میشم...
یا علی...
نقل قول: اسورد جان پستت رؤیت شد...
یه وقتا دیتابیس دو زاریش دیر می افته... ولی می افته...
اووووووووووه من چقدر عقبم ؛ ظهر تا حالا بعد سورد دو نفر دیگه پست زدن و پست آزاد شده من تازه اومدم میگم پول چایی بده پستتو آزاد کنم ؛ خداییش چند ساله نرفتم رهروان ؟
نقل قول: از صبح تا حالا همسایه مون یه آهنگ حمید عسکری گذاشته...
ول کن هم نیست... همین جوری در حال ریپیت...
کم کم دارم روانی میشم...
احتمالا این همسایه ای که داری میگی من نیستم ؟
یعنی بجز من کس دیگه ای هم تو این شهر پیدا میشه که از صبح تا شب یه آهنگ رو بذاره رو ریپیت هی تکرار بشه ؟
... اشکه شوقه
خداوندا از اینکه در این کره ی خاکی مرا در این زمینه به تنهایی اوسگول نیافریده ای از تو سپاسگذارم ...
امیدوارم کردی آرمین ؛ ان شاءالله هر وقت ناامیدی مطلق اومد سراغت ؛ خدا با یه خبر خوش امیدوارت کنه
البته همه اینا به شرطیه که اون همسایه ای که داری بهش اشاره میکنی من نباشم
یعنی واقعا بجز من کسی دیگه ای هم پیدا میشه از صبح تا شب یه آهنگ رو بذاره رو ریپیت و هی گوش بده ؟
چند بار مورد داشتیم صبح وقتی میرم سر کار یه اهنگ پخش میکنم ؛ از 8 صبح تا 5 بعد از ظهر که دارم کار میکنم کلا همین تک آهنگو گوش میدم ؛ البته با هنذفری گوش میدما آزارم به بقیه نمیرسه
بعد دیگه اصلا تنوع هم نداره که مثلا بعد یکی دو روز آهنگش عوض شه ؛ الان چند ساله یه آهنگ تو گوشیمه هر وقت میخوام آهنگ گوش کنم همینو پخش میکنم . آهنگ جدید وقتی میاد 3-4 بار گوش میدم بعد اون دیگه دیگه برام جذابیت نداره باز برمیگردم سراغ همین آهنگ .
وای خدا اقا رامین نکن اینکارو
اقا ارمین گفته از صبح تا حالا که میشه 12 ساعت! حالا اهنگه 5 دیقه هم باشه میشه ساعتی 12 بار! توی 12 ساعت میشه 144 مرتبه
چه استقامتی!!!
چه صبری!!!
خدا بیشترش کنه
---------------------
یه لحظه با خودم گفتم این صدقه هایی که میدیم کجا میره پولش؟! یه سرچ زدم تو نت یهو دیدم یاخدا!
یه جا نوشته بود این صندوقارو کرایه میکنن!
اینم متنش:
این صندوق ها پیمانكاری دارند ! یعنی برای آنها مناقصه برگزار میشود و برنده میبایست ماهیانه مبلغی بابت كرایه به نهاد مذكور بدهد كه من حتی آمار 900.000.000 ( نهصد میلیون ) تومان در ماه را نیز برای استانتهران سراغ دارم و فقط عده محدودی بخت شركت در این مناقصه را دارند!
اگه راست باشه یعنی خیلی چیزه دیگه!!! حالا بقیه حساب کتاباش هم نوشته بود نمیدونم بزارم یا نه...ولی مبلغش خیلی زیاد بود!
طوری که باید بعد از 10 سال هیچ فقیری توی ایران نمیموند!!!
دیگه من اعتماد ندارم به هیچی....
به گدا که نمیتونیم اعتماد کنیم! یارو میره گدایی بعد شبش میره زانتیا سوار میشه!!! ما که پول نداریم تنه ی دوچرخمونو عوض کنیم!
(1393 بهمن 23، 19:30)رامین. نوشته است: [ -> ]اووووووووووه من چقدر عقبم ؛ ظهر تا حالا بعد سورد دو نفر دیگه پست زدن و پست آزاد شده من تازه اومدم میگم پول چایی بده پستتو آزاد کنم ؛ خداییش چند ساله نرفتم رهروان ؟
(1393 بهمن 23، 19:30)رامین. نوشته است: [ -> ]احتمالا این همسایه ای که داری میگی من نیستم ؟
آدرس خونه تو بده داداش... بعدم بگو شام چی دارین...
تا حضوراً خدمت برسم ببینم خودت بودی یا نه...
نمی خوام تو زحمت بیافتی ها...
یه پرس کباب و جوجه کباب بسمه... شبا شام سبک می خورم...
راستی...
تو پست قبلی می خواستم چند تا فحش هم بدم به طرف...
خدا رو شکر نگفتم... نمی دونستم این بیماری واگیرداره...
خلاصه ببخشید...
(1393 بهمن 23، 19:45)درخشنده نوشته است: [ -> ]چه استقامتی!!!
چه صبری!!!
خدا بیشترش کنه
مرسی از همدردی داداش...
الان تو گوشم این اشعار سخیف جریان داره:
این روزا با کی می خندی؟ وقتی تو گریه می سوزم؟
حتا با وجود این که... من به فکرتم هنوزم...
چشمای بسته و بی خواب... خبر از حال دلم داشت...
تنها عکست تو اتاقم... که منو تنها نمیذاشت...
بنده خدا فکر کنم خیلی تنهاست...
یعنی این طور به نظر می رسه...