ما تو شمال رسم خاصی نداشتیم و نداریم.
یادم میاد قبلا ها پدربزرگم زنده بود می رفتیم خونشون.
بعد اینقدر می خوردیم که همه بترکیم، بعد با همون حال معده های باد کرده، لپ های گل انداخته می رفتیم خونه
ما تو بوشهر رسم خاصی نداریم تو شب چله
همون دورهمی و بگو بخند و جمعای خونوادگی با کمترین تشریفات
نخودآب و آش و لبو و هندونه و این چیزا میخورن بهمراه قلیون برازجونی که جزو ثابت زندگی بوشهریاس و بزرگترا بی قلیون صفا نمیکنن
(1399 آذر 30، 21:01)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]بچه ها جا باز کنید حاج آقا بینگ هم بتونن بیان داخل.
مراسم بین المللی به این میگن.
بچهها از خارج هم بازدید داریم. بینگ فارسیش خوب نیست اما در حد اینکه بفهمه شب یلدا چیه و چه خبره تو مراسم حضور داره.
جناب مدیرکل زیر لفظی میخوان تا صحبت کنن
خب باید بگم ما هم مراسممون خیلی خاص و ویژه نیست.
در همین که حد دور هم جمع شیم. با یکی از فامیلهای نزدیک.
هندونه و شیرینی و از این چیزا.
شاید هم فال حافظ.
خیلی سالها هم کار خاصی نمیکنیم.
همه تون فقط جمع میشین ؟؟؟؟؟؟خب این آیا رسم نیست؟؟؟؟رسمه دیگه
خیلی هم عالیه
فکر کنم رسم و فقط ما داشتیم
الان رفتم ی فال هندونه ای گرفتن برگشتم
خب بچه ها منم هستم
هر وقت بگین فاال رو بگیریم
عاشقهای گرامی .. اصلا استرس نداشته باشید
برای شما میتونیم از دیوان مخصوصی استفاده کنیم
در این دیوان در صفحات چپ نوشته شده رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند و در صفحات راست نوشته روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
شما فقط باید بین چپ و راست انتخاب کنید .. میدونم سخته .. اما ممکنه .. شما از پسش بر میاین
(1399 آذر 30، 21:07)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]ما تو شمال رسم خاصی نداشتیم و نداریم.
یادم میاد قبلا ها پدربزرگم زنده بود می رفتیم خونشون.
بعد اینقدر می خوردیم که همه بترکیم، بعد با همون حال معده های باد کرده، لپ های گل انداخته می رفتیم خونه
در ادامه بگم چیزهایی که می خوردیم.
یه کاسه تخمه و نخودچی
یه کاسه آجیل
یه قاچ هندونه
یه ظرف بستنی
شیرینی
پرتقال و نارنگی
و ....
همه ی این ها بعد از یک شام مفصل خورده می شد.
ممکنه بود چند تا تلفات بدیم، اما رسم شب یلدا رو هرگز ترک نمی کردیم.
سلام
خونواده ما که کلا بی تفاوت یا مخالف این مراسما هستن،نمیدونم از تنلیشونه از چی چیه ، کلا بچه بودم گفتم بهشون میگن چیزی نیس فقط یه دقه درازتره
(1399 آذر 30، 21:12)مرد مجاهد نوشته است: [ -> ]خب بچه ها منم هستم
هر وقت بگین فاال رو بگیریم
عاشقهای گرامی .. اصلا استرس نداشته باشید
برای شما میتونیم از دیوان مخصوصی استفاده کنیم
در این دیوان در صفحات چپ نوشته شده رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند و در صفحات راست نوشته روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
شما فقط باید بین چپ و راست انتخاب کنید .. میدونم سخته .. اما ممکنه .. شما از پسش بر میاین
من چپ رو انتخاب می کنم.
با این که خیلی سخت بود برام.
عاغا آقا آرمین رفتن کلی تحقیق و تفحص کردن ک چرا یلدا چرا قنبر نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اعتبار مفتی از دست دادین
آقا آرمین خدایی من خودمم نمیدونم هااا، چرا یلدا ؟؟؟؟؟؟؟؟چرا شهلا نه؟؟؟؟
(1399 آذر 30، 21:14)Alireza98 نوشته است: [ -> ]سلام
خونواده ما که کلا بی تفاوت یا مخالف این مراسما هستن،نمیدونم از تنلیشونه از چی چیه ، کلا بچه بودم گفتم بهشون میگن چیزی نیس فقط یه دفه درازتره
به به آقا علیرضا
خیلی خوش اومدی. قدم گذاشتی دو تخم چشمان بنده.
شب یلدا هم یه بهونه هست برای دور هم جمع شدن.
چه بدی داره که بچه ها کانون جمع شدن و غم از دل بیرون کردن؟
(1399 آذر 30، 21:12)مرد مجاهد نوشته است: [ -> ]عاشقهای گرامی .. اصلا استرس نداشته باشید
برای شما میتونیم از دیوان مخصوصی استفاده کنیم
در این دیوان در صفحات چپ نوشته شده رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند و در صفحات راست نوشته روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
شما فقط باید بین چپ و راست انتخاب کنید .. میدونم سخته .. اما ممکنه .. شما از پسش بر میاین
این آب خنکی بود بر آتش ها.
آخییییییییش.
(1399 آذر 30، 21:12)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]همه ی این ها بعد از یک شام مفصل خورده می شد.
ممکنه بود چند تا تلفات بدیم، اما رسم شب یلدا رو هرگز ترک نمی کردیم.
شما یه وفادار واقعی شب یلدا بودید.
شب یلدا تا پای جان.