سلام
تو این شب بزرگ و نورانی
به یاد همتون بودم و دعا کردم براتون
خصوصا اسامی بعضی ها چون پیام داده بودند اومد تو ذهنم : اسما خانوم و خانوم لبخند براتون دعا کردم
خدا همه جوونارو عاقبت به خیر کنه ان شاالله
امشب ی جیرجیرک باعث شد ساعت 3:30 از خواب بیدار بشم
چندتا صلوات بفرستم
تا اذان صبح بیدار باشم و نماز صبحم قضا نشه
آخر سر هم آمد خودشو تسلیم کرد
منو بی خواب کرد بود اما دلم نیامد بکشمش
انداختمش بیرون
همه دوستان رو دعا کردیم اگر مقبول بیفتد انشالله...
از سها بانو
آقا آرمین
و....
تااااااا
می توانم عزیز
گلبرگ جانِ دل
جناب تواب
آقا مهدی آر
و همه دیگه...همه
انشالله هممون عاقبت بخیر بشیم و خوشبخت و موفق در همه مراحل زندگی
چه حرف عجیبی
تاااااا می توانم؟
(1394 تير 14، 20:42)می توانم نوشته است: [ -> ]من ضعف شدید کردم
با افطارم درست نشده
شاید بخاطر درست افطار نکردن باشه
شما باید اول یک چایی کمرنگ یا اب جوش با شکر یا نبات میل کنید بعد حدود 20 دقیقه هیچی نخورید ، بعد از این 20 دقیقه میتونید غذا بخورید
فست فود و غذای سنگین نخورید ، غذای سبک بخورید
------------------------------------
دیشب احیا بودم
همون 20 دقیقه اخرش که شروع میکنن نوحه خوندن منو داغون میکنه
نمیدونم شاید من اینجوریم ، اصلا خوشم نمیاد در ضمن نه احساساتی میشم نه تظاهر به این کار.
روزگاری تو حسینیه ارشاد دکتر شریعتی چه منابری در مورد شخصیت حضرت علی میرفتن ... الان به کجا رسیدیم که بلدن با یاداوری لحظات اخر فقط اشک مردمو دربیارن......
دستمون کوتاست از شریعتی .......کوتاه
دیشب احیام تو کانون بود ... درست مثل قدیما
هر کی تا شب نیاد به تاپیک زیباترین جمله سر بزنه
با من طرفه
افتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد
آقا این داداش وجدان ما کجاست
خبری ازش نیست
قرار بود با هم بریم آنتالیا
فکر کنم در زندان گوانتانموی کانون به هلاکت رسیده
دیشب مسجد همیشگیمون رو که هر سال میرفتم عوض کردم رفتم یه مسجد دیگه
یک مارمولک هم اومده بود جاتون خالی
بعد از رویت و برپا زدن همه ی خانم ها :smily man:
حاج آقا اعلام کرد که اگه لازمه آقایون وارد عمل بشن
و اما
یک شیرزن با پلاستیک تو دستاش گرفتش به حیاط بردش تا ادامه احیا رو در حیاط مسجد بگذراند.
این بود خاطره ی دیشب
و از این داستان نتیجه گرفتم که فردا شب به مسجد خودم بروم.
یا علی
دیشب فکر کنم جک وجنور زیاد بودها
جیرجیرک و مارمولک
رفته بودم یه سری دارو بگیرم.جلو داروخونه یه خانومی بهم گفت برادر کمک میکنی؟ پولام ده تومنی بود رفتم تو که بر میگردم خورد بشه
بعد که داشتم بر میگشتم میخواستم بهش یه چیزی بدم بعد یه نفر اون طرف گفت : اینم که یه پول مفتی گیر میاره و..........
من از مسخره شدن میترسم..... ترسیدم اون و دوستاش مسخرم کنن اگه کمکش کنم!
از یه طرف دیگه یه فامیل همینطوری داریم که میره تو خیابون بهش کمک کنن و اصلا هم نیازی نداره به پولا!!!!
سه دور یه مسیر سه کیلومتری رو رفتم و برگشتم چون نمیدونستم کمک کنم یا نه!!!! الانم ناراحتم چون نرفتم پیشش...
درسته این کمکا پیش کمکای خدا هیچی نیست ولی برای من یه لحظه مهم شده بود...
خدایا منو ببخش.......
منو ببخش که میترسم کمک کنم....اون ازون صندوقای صدقه که به گند کشیده شده....اینم ازین.....
ای کاش این نیازمندای الکی توی خیابون نبودن! ای کاش من ترسو نبودم....ای کاش کمک به همنوع مسخره نمیشد!!!
تقصیر منه....اگه اون دنیا عذاب بکشم به خاطر همین کوتاهی هام اعتراضی ندارم...چون خودم ترسو بودم!
-----------------------
سها خانوم شما تازه ثبت نام کردید؟!
جدیدترین کاربران رو نگاه کنید!
سلام
سر چهاراه نزدیک خونه ما یه خانومه هست گدایی میکنه
اون یکی خیابون یه خانومه هست لیف می فروشه لیفای رنگی رنگی و جوراب و اینا با خودش کتابم میاره وقتی مشتری نداره میخونه
من نمیگم کار خوبیه
نمیگم سخت نیست این چیزا رو ببافن و بفروشن ولی میدونی از گدایی خیلی بهتره
و خیلی جالبه که کسی به اون خانم گدا چندان کمک نمیکنه اما از اون خانم خیلیا خرید میکنن به ندرت می بینی مشتری نداشته باشه
تشخیص اینکه طرف واقعا ناتوانه یا نه یکم سخته...چون همیشه موردای خاص هست....
ولی مسخره کردن کسی که کمک میکنه گناهه خیلی واضحیه! گدایی کردن کسی که نیازی نداره ازون بدتر.....
سلام
میتوانم جان پیام پروفایل نداری عزیزم؟؟
من الحمدلله.. بد نیستم.. تو چطوری؟
و
آره من عضو تازه ام.. منو راهنمایی کنین..:d
ی اشکال فنی داریم.. میخواستم امتحان کنم..
و
خیلی ارادتمندم..
یاعلی.