راستش من یه چی نوشتم ، عکس هم گرفتم ، آپلود هم کردم.
بعد یه نگاه به نوشته آرمین کردم ، یه نگاه به نوشته خودم ، یه نگاه به نوشته آرمین ، یه نگاه به نوشته خودم و توی دروازه.
خلاصه عکس رو پاک کردم ، کاغذ نوشته رو هم سوزوندم
(1394 مرداد 11، 1:18)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]راستش من یه چی نوشتم ، عکس هم گرفتم ، آپلود هم کردم.
بعد یه نگاه به نوشته آرمین کردم ، یه نگاه به نوشته خودم ، یه نگاه به نوشته آرمین ، یه نگاه به نوشته خودم و توی دروازه.
خلاصه عکس رو پاک کردم ، کاغذ نوشته رو هم سوزوندم
نه، نهـــــــ محمد
آخه چرا نگذاشتی ش؟
هر دست خط ی زیبایی خودش رو داره.
پاشو یه کاغذ دیگه بردار، بنویس و بفرست.
باشه؟
اصلن برا آرمین شاید نرم افزاره!؟
عاشق برو بنویس بذارش شاید خوب بود...ماها کلا از عکس خودمونم خوشمون نمیاد! میگیم بد افتادیم!
اینم انگار مث همونه....
اگه مسابقه بود امتیاز ارمینو بیشتر نمیدادم! سلیقست دیگه
(الان خودش میاد لهم میکنه
)
ولی اگه مسابقه نقاشی بذارید یه دونه ازینا میکشیم : (فکر میکنم خراب کردم ولی بقیه میگن خوب شده)
مال چند سال پیشه کوشولو بودم زیاد بلد نبودم! الان با اینکه اصلا نکشیدم پیشرفت کردم
------------------
دیروز باید ازینا میخریدم:
هیچی دیگه اشتباه خریدم! دارم گیج بازیه خودمو اندازه میزنم
سلام
تشکر از دوستانی که سامر عزیز رو راهنمایی کردن...
و تشکر از می توانم خانم که گوشزد کردن کجا بحث بشه بهتره... نا نظم تاپیک هامون به هم نخوره...
با اجازه، پست هایی که دوستان زده بودن رو به تاپیک همگانی منتقل می کنم...
هرچند نظر حقیر اینه که این جور بحث ها رو تو خود گروه های ترک پسرونه و دخترونه انجام بدیم...
اون جا پسرا می تونن پسرونه تر حرف بزنن! و دخترا هم دخترونه تر! بدون اینکه مشکلی پیش بیاد...
آقا آرمین اگر اون جوری صلاحه خب همون کار رو بکنین و بحث رو ببرید گروه پسرا جدا و گروه دخترا جدا
من با فکر خودم اون حرف رو زدم
مسلما چند تا فکر بهتر از یه فکر کار می کنه
واقعا ممنونم از مدیرا که بی چشم داشت وقت می ذارن واسه کانون
این روزا آدما واسه خودشونم وقت نمی ذارن
به نظر من ببرش میزگرد که دیگه بحث در نطفه خفه بشه
همساده دادا
صبر کن ببینیم این موضوع کجا گذاشته میشه
آنوقت براتون توضیح میده
سلام
همون تاپیک همگانی خیلی جای خوبیه مرسی از داداشم آرمین. شاید باعث رونق اونجا هم شد
قصد بنده اصلا بحث و به چالش کشیدن و میز گرد نبود داداش مهدی خواستم یه چیزی یاد بگیرم.
در مسائل بهبودی بحث کار خوبی نیست بلکه مشارکت و انتقال تجربیات خوبه.
وقتی بحث میشه هر کی میخواد حرف خودشو به کرسی بشونه و این واقعا خیلی مضر و آسیب رسانه. و تجربه ثابت کرده کم پیش میاد کسی با بحث نظرش برگرده اما مشارکت واقعا معجزه میکنه چون حرفا از درون باورها و عقاید خود آدم بیرون میاد و هدف تنها و تنها کمک به همدیگه ست و چیزی جز صداقت وجود نداره.(نکته فلسفی من باب تفاوت مباحثه و مشارکت بود
)
راستی یه حس بزرگ درون البنده الحقیر سراپا التقصیر العبد المطیع الخاشع الهمساده میگه که دخترا در جامعه ایرانی ، خیلی مظلومن. از آسیبهایی که جامعه و مخصوصا جنس مذکر بهشون وارد میکنه که بگذریم. گاهی وقتها میخوایم ازشون محافظت کنیم که آسیب نبینن در عوض بدتر بهشون صدمه میزنیم. انگار خودشون اصلا نمیدونن چی براشون خوبه چی بده ما باید تشخیص بدیم و بدتر اینکه تشخیص خودمونم تحمیل کنیم.( نظری همینجوری بیخود و بی جهت
)
فرزاد برو اونور....
نقل قول: قصد بنده اصلا بحث و به چالش کشیدن و میز گرد نبود داداش مهدی خواستم یه چیزی یاد بگیرم
شما همیشه بهمون یه چیزی یاد میدید...
منم نظرات بقیه رو خوندم تقریبا همه درست میگن....دیگه نیازی به حرف من نیست...
(1394 مرداد 11، 13:10)فرزاد 7 نوشته است: [ -> ]عرض ادب
الان میخوام نطق کنم کجا برم؟
همینجا خوبه یا باید برم همگانی؟
تکلیف ما چیه؟
طول ادب
واسه نطق باید بری مجلس تشخیص مصلحت
همه جا خوبه
تکلیفت اینه که سه بار بری دو رنگ بنویسی: من گربه و تو ماهی ای برکه کاشی
(1394 مرداد 11، 13:17)درخشنده نوشته است: [ -> ]فرزاد برو اونور....
نقل قول: قصد بنده اصلا بحث و به چالش کشیدن و میز گرد نبود داداش مهدی خواستم یه چیزی یاد بگیرم
شما همیشه بهمون یه چیزی یاد میدید...
منم نظرات بقیه رو خوندم تقریبا همه درست میگن....دیگه نیازی به حرف من نیست...
نفرما نفرما آخرش مشهد رو نزدی بیای پیش عمو حالا خدا کنه اشتباهی زابل رو نزده باشی انتخاب اول
داداش درخشنده تو خودت باوری برای من.
خیلی از افرادی که موفق ترن و هوشیارتر کمتر حرف میزنن و بیشتر عمل میکنن.
نه مثل من که هی بیخودی سر و صدا میکنم و تز و نظریه میدم. آخرش موقع عمل مثه بهایم( به معنی چهار پایان) تو گل میمونم.
ماشالا به این پاکی بالات من که همیشه به تو نگاه میکنم و سعی دارم مثه تو به ابزار عمل کنم
فرزاد دقیقا اسمت کدوم گوشه بود؟؟؟ یا خوابتو تعریف نکن یا قشنگ بگو تا تعبیرش کنم برات
اگه سمت چپ بودی یعنی بچه ت راست دست میشه
اگه سمت راست بود یعنی برادر دختر عموت میره ترکیه
اگه بالا بودی یعنی زیاد عمر نمیکنی
اگه پایین بودی یعنی ثروتمند میشی
وسط هم که معلومه بچه ها از قدیم میگفتن وسطی یعنی زن اسدی اما در این مورد بالخصوص اسم پدر زنت اسد میشه.
مگه چیه خیلی وقته داره تبلیغ میکنه قلم چی رو مگه ما چمونه؟کانون فرهنگی آموزشی نیستیم که هستیم.
اعضایی که تو کانون بودن کلی هم تجربه موفق دارن در کنکور.
فکرشو کن با ما باشید تا رتبه برتر بیاورید.
چی؟ کانون کجا؟ کانون چطور؟ کانون
هر تعبیر خوابی دوستان داشتن بگن تعارف نکنن
سلام
کمد کتابام خیلی شلوغ شده بود. جزوات و کتاب ها و فتوکپی ها یه سری تو کمد ، یه سری رو میز ، یه سری هم زیر میز.
بچه که بودم هر هفته کمد رو مرتب می کردم. بعدش شد چند ماه یه بار ، بعدش هر بار اول تابستون. این آخری هم یادم نمی آد شاید واسه دو سال پیش باشه.
آخرین بار قشنگ همه جزوه ها رو مرتب کردم و اسم استاد و تاریخ رو روی یه برگه سفید نوشتم گذاشتم اولین برگه. خیلی شیک و مجلسی.
ااما الان همه چیز به هم ریخته. معلوم نیست چی به چیه. حالا همه رو ریختم وسط اتاق. از میان کاغذ ها صدای ما را می شنوید.
تقریبا نصف راه رو رفتم . نصف دیگه اش جمع کردنشه.
یه بار دیگه همچین تجربه ای داشتم. وسط ماه رمضون گفتم ذهنم رو گرد گیری کنم ، وقتی همه چیز رو ریختم بیرون به عمق فاجعه پی بردم.
حالا خدا هست؟ اصلا من چرا درس می خونم؟ چرا دانشگاه؟ چرا پدرم رو قبول دارم؟ چرا... و چرا... و چرا ....
واقعا چرا؟