اين بندگان خدا مدتهاس که درگیر یه سری مشکلاتن، تنها که .....
منم راز دارم وگرنه می گفتم ولی خوب نمیشه دیگه
-------
ان شالله که خوب میشن
بریم عیادت پس
ا، من ارسال مونا خانوم رو الان دیدم
بله، می گفتم یه غروب سرد زمستون بود که داشت برف می اومد شدید و اقای سلام داشت تو اتوبان همت می رفت که ...
سلام
آقا هادي.. اين چ آواتاريه!؟؟!؟!؟؟!؟
b-(:-w
و
نبودبن ك .. همون غروب سرد زمستون بود که داشت برف می اومد شدید و اقای سلام داشت تو اتوبان همت می رفت که ناگهان يادشون اومد ك ي كار نيمه تمام دارن.....
در پناه خدا..
ياعلي.
غروب سرد زمستون بود که داشت برف می اومد شدید و اقای سلام داشت تو اتوبان همت می رفت که ناگهان يادشون اومد ك ي كار نيمه تمام دارن، زنگ ب مامان سها و گفت...
سلام
وا؟؟ حميد خان!؟؟
اسپم چيه؟
دارم راز گشايي ميكنم!!
اصلا اگه من پست زدم و چيزي گفتم ديگه...~X(
بيا!
اينم يعني مديرم من..هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي!:11: (هر دفعه طولش زياد ميشه!)
ياعلي.
(1391 مهر 20، 22:05)happpygirl نوشته است: [ -> ]سلا
تق تق تق
كسي هست ؟
من يكم دلم گرفته ..
تا ميرم از كانون كلي پست زده ميشه
تصميم گرفتم ديگه نرم
مريم .. هم كه ديگه باهام حرف نميزنه ..
ميتوانمم كه نيست
تازه بااين پست اعتزراضي ك ب من زدن منم ديگه نيست ميشم الانا!!
(خدا نكنه هپي من دلش بگيره.. چي شدي؟ ببخش..نميتونم مسجر بيام ك باهات حرف بزنم.. تو بگو..)
ياعلي.
سلام
یکی بیاد احوال پرسی کنیم بیشتر با هم اشنا بشیم
10 دقیقه انتظار
سلام
بچه ها از آواتار هادی راضی هستین ؟
هادی جون چقدر این آواتارت بهت میاد عزیزم
-------
راستی حسین چهار دو دو خان خیلی خوشحالیم که برگشتی
-------
حمید خان اون قانون چت دونفره برای غیر مدیراست
نه شوخی میکنم ، هرکی اعتراض داره به من بگه تا برای تنبیه مدیران آواتارشون رو عوض کنم
( البته خواهشا سها خانوم دست به آواتار من نزنید ، از روز اولی که عضو بودم همین آواتار بوده
)
یا حق
اینجا قریبه تحویل نمی گیرین
ما رفتیم همون محل خودمون چت رومای قدیم
(1391 مهر 20، 22:01)حمید خان نوشته است: [ -> ]تالار بنویسیم داره خاک میخوره ها
کی گفته؟!!
هاح؟!!!
خیلیم فعاله.....میگین نه....به امضا مراجعه شود.....
وسط دعوا از تالار ادبی مایه نذارین لطفا.....احصاب محصاب نرما
واه!!!خدا ب دور
آقای سلحشور...... حداقل شما به امضای من مراجعه کنین.....هر کی تازه وارد میشه....اول به امضای من مراجعه میکنه...خوشحال میشه...بعد بچه ها تحویلش میگیرن.....
یعنی در حقیقت تالار ادبی یه جور فیلتر برای شما محسوب میشه.....باید ازش رد شین تا باهاتون دوست شن....
پ.ن:کلا شوخی بود.....من یه کم عقده ی توجه دارم از جانب تالارم
.....
خیلی خوش اومدین
عه!!!ارسالای من از 1000 گذشت....عجــــــــــــــب!!!!
سلهشور همه جا همین طوره
هرچند همین الان اومدم وگرنه پست قبلیت رو جواب میدادم
یکم خودت رو معرفی کن ...
ممنون بارونی خانوم این مدلیشو ندیده بودم ولی چشم با خودم قرار گذاشتم یه هفته به ساز انجمن برقصم ببینم فایده داره یا نه
ولی باز ممنون که جواب دادی کم کم داشت گریم می گرفت چون منم یکم عقده توجه دارم
(1391 مهر 20، 22:55)مـَرد نوشته است: [ -> ]سلهشور همه جا همین طوره
هرچند همین الان اومدم وگرنه پست قبلیت رو جواب میدادم
یکم خودت رو معرفی کن ...
اقایی مرد