(1399 شهريور 29، 14:28)ع لیرضا نوشته است: [ -> ]خواهران و برادران کنکوری توجه توجه
همگی دست به دست هم دهیم و تاپیک های درد و دل ، من و دلتنگی و این بغض مدام و حال من بده رو آب و جارو بزنیم
بعد از شنیدن جواب کنکور به اونجا ها پناه ببریم ، باشد که ذره ای از دریای بی کران اندوه ما به لطف و مرحمت بار آفریدگار ، کاسته شود... در پناه حق باشید
دوستان باور کنید اونقدرا هم اهمیت نداره. اینقدر دیدگاهاتون عوض میشه توی دانشگاه که این مسایل خیلی خیلی ساده میشن.
من که نصف عمرم توی دانشگاه و کنکوراش بودم الان اگه بخوام یه صحبت کوتاه در این مورد داشته باشم تمام تمرکزم رو میذارم روی
اینکه
خودتون رو بشناسید.
اصلا قرار نیست شما مسابقه بدید و رتبتون از فلانی بهتر بشه!
قراره کارها و رشته هارو بشناسید که چه رشته ایی انتخاب کنید. یا اینکه حتی به این نتیجه برسید که نباید کنکور بدید!!!
کنکور یه ساله یا دو سال یا سه سال! دانشگاه هم ته تهش 7 ساله ولی شغلتون یه عمر باهاتونه ! و اگه دوسش نداشته باشید توی
دانشگاه هم نمیتونید زندگی کنید.
خواهش میکنم که همینطوری بر اساس حرف بقیه انتخاب نکنید یا هدف برای خودتون نذارید!
با کسایی که توی این کارا هستن مشورت کنید! نه اینکه یه کتاب انتخاب رشته بخونید که نویسنده یه سری حرفای کلیشه ایی زده که فقط صفحات
رو سیاه کنه!
رشته های علوم پزشکی پرپول نیستن!
پرستار و پزشک توی بیمارستان با روپوش سفید الکی قدم نمیزنن!
این حرفارو کلا بزارید کنار و با نگاهی تازه به مسئله نگاه کنید.
الان همین بالا اتریسا خانم گفتن : میدونید قبولیش چقدر سخته؟!
اصلا خوشبختیه شما به این نیست که چیزی رو قبول بشید که بقیه قبول نشن!
الان از همون اموزش پرورش چقدر مگه میشه درامد داشت؟
من دو روز کلا از طرف مراکز بهداشت رفتم توی دبیرستانا و مدرسه ی ابتدایی. برای اموزش مسایل بهداشتی و همچنین مسئله ی دخانیات!
به سومین کلاسم نرسیدم صدام داشت میگرفت!
به هیچ عنوان نمیگم که این شغل بده .میگم که به
درد من نمیخورد!
من توانایی اینو نداشتم که یه مطلب رو روزی 4 بار با صدای بلند برای بچه های شیطون تکرار کنم!
کاملا در فضاش قرار بگیرید.
یا اینکه برای کلاس اموزشای قبل ازدواج رفته بودم دیدم توی اون خیلی قویتر عمل میکنم و دلشو داشتم جلوی افرادی حتی بزرگتر از خودم
از شخصی ترین مباحث صحبت کنم و سرخ نشم!
حتی اگه دو سال وقت بزارید و تحقیق کنید هم عمرتون هدر نرفته!
یه تحقیق خیلی ساده انجام دادم یه بار اونم این بود که یه پرسشنامه دادم به بچه های پزشکی ورودی جدید که ببینم کدوماشون قبل از انتخاب
رشته تحقیق میدانی برای رشتشون انجام دادن! تقریبا
صفر درصد بود!!!!!!
یعنی طرف یه عمر میخواد یه کاری رو انجام بده ولی حاضر نشده یه روز بره بیمارستان یه نگاه بندازه به کار پزشک یا پرستار!
یه بار نصف شب مثلا ساعت 2 توی بخش قدم بزنید.
من عکس زیاد دارم ولی بازم به درد نمیخوره.
تو راهروش قدم بزنید و خودتون رو در قبال مریض ها مسئول بدونید! باد کولر گازی میخوره بهتون و سرماش رو حس میکنید و یه لحظه میلرزید!
شبایی که بیمارای الکلی رو میریزن براتون و باید کور شدن یا فوت شدنشون رو تماشا کنید چون دیگه دیر شده !
ولی هستن بعضیا که از قرار گرفتن توی این محیطای چالش برانگیز لذت هم میبرن!
ببینید
کی هستید؟!
من با سه تا دانشگاه درس خوندن و سالها خوابگاه موندن اونقدر برام مهم بود که حاضرم چند روز اینجا بشینم و بنویسم تا اینکه فقط و فقط یه نفر
راه زندگیش رو گم نکنه.
شاید برای خیلی رشته ها صف کشیده باشن و اون رشته اصلا به کار شما نیاد. اگه به کارتون میاد و قبول نشدید هم فدا سرتون!
من دوستانی دارم که بعد از 30 سالگی وارد دانشگاه شدن ولی چیزی رو نباختن! دوباره تلاش کنید! بازم تلاش کنید بالاخره که موفق میشید!
انشالاه که همتون موفق باشید .