(1399 فروردين 26، 16:58)مهرخدا نوشته است: [ -> ]تصمیم گرفتم خودم از حق خودم دفاع کنم
بعد از گذروندن دوره های دفاع شخصی با استاد زینبی و استاد رامین به این درجه از معنویت رسیدم
دفاع اونم شخصی؟؟؟
توروخدا من و عفو کن من میترسم ازت
میگم دفاع شخصیت در چ زمینه ای هست؟رشته ی خاصی رو کار کردید با استادهای محترم؟
اره یاد گرفتم
چجوری اتیش به پا کنم
کجاها رو بمبارون کنم
کیک منفجره بپزم
نارنجک دستی بسازم
ترور شخصیتی، روحی، روانی،... کنم
و....
بقیه اشو گفتن نگم دچار نگرانی و تشویش اذهان عمومی میشه
دوست داشتین برید کلاساشونو ثبت نام کنید
یه مظلوم میگیرن یه ظالم کش تحویل کانون میدن
(1399 فروردين 26، 17:05)مهرخدا نوشته است: [ -> ]اره یاد گرفتم
چجوری اتیش به پا کنم
کجاها رو بمبارون کنم
کیک منفجره بپزم
نارنجک دستی بسازم
ترور شخصیتی، روحی، روانی،... کنم
و....
بقیه اشو گفتن نگم دچار نگرانی و تشویش اذهان عمومی میشه
دوست داشتین برید کلاساشونو ثبت نام کنید
یه مظلوم میگیرن یه ظالم کش تحویل کانون میدن
عزیز جان
مهری جان
دوست جان
مظلوم
این مشخصاتی ک گفتی ظالم کش نیست هااا،مشخصات ی تروریست هستش
خود داعش هست
صدبار گفتم نرو پروفایل زینبی
برو پروفایل رضوانه
سلام و درود به همه عوامل و گردانندگان کانون
خداقوت
(1399 فروردين 26، 19:59)مهرخدا نوشته است: [ -> ] (1399 فروردين 26، 17:08)atrisa نوشته است: [ -> ]صدبار گفتم نرو پروفایل زینبی :swear1:
برو پروفایل رضوانه :9:
رضوانه بانو مظلومه ازش کمک خواستم نتونست کمکم کنه تازه گفت مدادرنگیامو با ظالم قسمت کنم :Undecided:
زینبی بانو هم دیگه نبینم پشت سرش حرفی بزنیاااااا من دخمل خوبیم منو به سرپرستی گرفتن دخترش شدم :9: :angel:
رضوانه مظلومه؟؟؟ :khansariha (13):
رضوانه پاش بیوفته اینجوری میشه: :gun:
:khansariha (13):
زینبی رو من عمدی پشت سرش حرف زدم ببینم چطور دفاع شخصی میکنی ک دیدم اصلا آموزشت خوب نبوده :D
مشکل از استاد نبوده هااا،شاگردشون ضعیف بوده :65:
پ ن:آقای مهندس خوش اومدین :hi:
بله رضوانه جونم مهربون و مظلومه
اما تو چی؟
موی بلند....
یاد داستان حسنی بخیر
در ضمن من الان حالتو نگرفتم رفتار خانومانه انجام دادم نمیشه در مکان عمومی از دفاع شخصی استفاده کرد، شاهد عینی زیاد میشه
اوخی...
آتریسااااا..... قل کوچولوی من....
بیا پاستیل بخور غصه نخور
من تو رو دوست دارم
(1399 فروردين 26، 20:16)مهرخدا نوشته است: [ -> ]اوخی...
آتریسااااا..... قل کوچولوی من....
بیا پاستیل بخور غصه نخور
من تو رو دوست دارم
اولا:خیلی سیاست داری ،داری تو جمع پاستیل میدی بعد ک تنها شدیم دفاع شخصیت و نشون بدی من و ناکار کنی با فن هایی ک یاد گرفتی
دوما:من از پاستیل و لواشک و ترشک و آلوچه بدم میاد
سوما :میخوای مخم و بزنی کباب بیار ،من عاشق کباب هستم
بناب کبابی + آش دوغ
چارما: آقا خدایی برا من دعوتنامه نمیفرستن ،من قهر میکنم میرم ،کانون بی آتریس میمونه هاااااا
یادتون باشه هاااااا
من برم کی براتون پست های خوشگل خوشگل میذاره؟؟؟؟
کی امیدوار باش دوست من میاره؟؟؟؟
کی درسیجات پست انگیزشی میذاره؟؟؟؟؟
کی لطیفه ی کرونایی میذاره؟؟؟؟
نه کی؟؟؟
چ؟؟؟
چطور؟؟؟؟؟
چیشد؟؟؟؟
باز من و جو گرفت رفتم حاشیه
(1399 فروردين 26، 20:24)پشتکار نوشته است: [ -> ]اینجا چه خبره؟
داریم بحث علمی میکنیم،خوش اومدید ،صفا آوردید
داشتم میگفتم مهری جون مدیر کل قول داده بود امشب پیچاق قیمه بیاره نمیدونم چرا دیر موندند
(1399 فروردين 26، 20:41)پشتکار نوشته است: [ -> ]منم کباب دوس دارم
بحث علمیه یا جنگ و دعوا؟
الله اکبر
جنگ و دعوا چیع؟داره ابراز علاقه میکنه دوست عزیز
رفته کلاس میخواد چیزهایی رو ک یاد گرفته تحویل بده ،من میپرسم اون جواب میده میشه علمی پژوهشی
آره کباب خیلی خوبه فقط سیخی چنده اونم خیلی خوبه
ی سیخ کباب میخوای بخری وقتی میپرسی چند پولش و ک میگه انگاری اون سیخ و فرو میکنه تو قلبت