همه چي ايينجاا خووبسستت..ما بسيار اول سالي نشااط داارريييممم
هفته ديگه معلووم ميشه نيني داداشه يا آبجييي..
نكند اندوهي سر رسد از پس كووه..
فك كنم ديگه كانونيا حسابي درگير زندگي ان..
ولي ايشالله شما هم نشااط داشتهه بااشييددد..
كافيست يكم انرژي بپرراكنييددد..
خيلي داد زدم..فعلا رخصت..
سلام
این اسپم فقط و فقط برای شلوغ تر شدن کانون بازگشت حوصله ی کانونیه مدیر کل
و امید فردا مبارکه . ان شاءالله به سلامتی و دل خوش
امروز یه اتفاقی افتاد و یکی رو دیدم که تا چند ساعتی اینجوری بودم
بعد یکی پشت سرش زنگ زد زرتی زد تو ذوقمون
الان باید برم بیرون به دنبال رفع گرفتاری ها و بازگرداندن دوباره ی این حالت "
" به چرخه ی زندگی
تا حضور بعدی و اسپم بعدی خدا یار و نگهدارتان
سلام
نمیدونم محبتی ک دارم نسبت ب ادمهای ک فقط ی اسم هستن درسته یا نه..اصلا وجود داره یا ساخته و پرداخته ذهنه..
الان حسم شبیه آبجی بزرگه(یا مامان) بود ک اخمالو نشسته بعد دو تا داداش(یا پسر) شیطونش میان جیغ میکشن تا حال و هواش عوض یشه...
حالا شاید از جا بپره.. اما ته دلش کیف میکنه ک هستن..
و
آقا امید ب سلامتی.. ان شاء الله ک سالم باشه و صالح و عاقبت ب خیر..
اسم براش انتخاب کردین؟
و
آقا رامین لحظه هاتون متعادل.. چ اینطوری
و چ اینطوری
.. هر دوش لازمه..
ممنونم..
یاعلی.
سها بانو بازگشت حالت "
" به وجودتان را صمینانه تبریک و شادباش عرض مینماییم
از بیرون رفتن بسی پشیمان شدیم و گفتیم از برای رفع مشکل نفر اول قبل از دیدار حضوری با نفر دوم زنگی زده و جویای شرایط شویم که نفر دوم نیز همچو نفر اول زرتی بکوفتند بر ذوقمان
آخرین شکوفه های امید را باید فردا از دانشکده جویا شوم ؛ به امید آنکه نفر سوم نیز همچو دو رفیق قبلی زرتی نکوبند بر ذوقمان
از دیروز رسما درس و دانشکده شروع شده ؛ رفتم سر درسی که افتاده بودم دیدم به به چقدر چهره ی آشنا
همون کلاس ترم قبل بود با همون بچه ها و با همون استاد
ولی خداییش همه خیلی شرافت مند و با نمره های 8 و 9 و 9.5 افتاده بودن همچو من نزده بودن یه درس سه واحدی رو با نمره ی X منهدم کنن
استاد محترم که از قضا مدیر گروه هم هست ؛ میگفت باید این ترم بالای 14 بشی که نمره ی قبلیت حذف شه و یه نمره ای بیاد رو معدلت ؛ جوابش خنده ای ملیح بود به این معنی که مگه اینکه تو خواب ببینی
ترم تابستون میخواستم درسشو بردارم جای دیگه بهم نداد گفت باید حتما با خودم پاس کنی من تدریس جاهای دیگه رو قبول ندارم ؛ راست میگه خداییش یعنی هیییییششششششششششکی نمیتونه مثل این انقدر بد درس بده
خودمم یکم فکر کردم دیدم اگه من برم جای دیگه درسو پاس کنم اجحاف میشه در حق بقیه ؛ اصلا از فکر پلیدی که اومده بود تو ذهنم از خودم خجالت کشیدم ؛ منصرف شدم به کل
شلوغ شلوغ شلوغ ترر
نقل قول: نمیدونم محبتی ک دارم نسبت ب ادمهای ک فقط ی اسم هستن درسته یا نه..اصلا وجود داره یا ساخته و پرداخته ذهنه..
من خيلي در موردش فكر كرده ام..محبت تا جايي كه محبت باشه تقسيم كردنش اشكالي نداره(بر اساس قوانين قلبي كه ناقض قوانين فيزيك هستن
)
و تو محيط مجازي محبت هيچ وقت تبديل نميشه به عشق
حالا مبداء و منشاء محبت و عشق و اينا ذهن و قلب و هورمون و مغز كدومشه،نظري ندارم
نقل قول: الان حسم شبیه آبجی بزرگه(یا مامان) بود ک اخمالو نشسته بعد دو تا داداش(یا پسر) شیطونش میان جیغ میکشن تا حال و هواش عوض یشه...[img]images/smilies/greenstars.gif[/img][img]images/smilies/confetti.gif[/img]
حس متقابليه
نقل قول: آقا امید ب سلامتی.. ان شاء الله ک سالم باشه و صالح و عاقبت ب خیر..[img]images/smilies/5.gif[/img]
ايشالله و ايشالله مايه ي مووفقيت داداشش
نقل قول: اسم براش انتخاب کردین؟
نه ديگه،منتظريم جنسيت مشخص شه،بعد اساميرو حجوم ببريم(همه جانبه
) نظر هاي هيچ كس غالب نميشه،قرعه كشي ميكنيم
(البته اگر مثل من تو يه موقعيت استراتژيك مثل تولد يا شهادت بدنيا نياد كه همه نقض ميشن)
نقل قول: آخرین شکوفه های امید را باید فردا از دانشکده جویا شوم ؛ به امید آنکه نفر سوم نیز همچو دو رفیق قبلی زرتی نکوبند بر ذوقمان [img]images/smilies/12.gif[/img]
چه شدهه؟؟!:-/
كسي با من كاري داشت؟؟!
مگه من درختم آقاا؟؟!
تا نشاط پراكني بعد..خدا نشاط ده شما..
آخی اقای امید فردا
خوش بحالتون کاش مام یه نی نی تو راه داشتیم اینقد شاد میشدیم
(1393 مهر 6، 21:01)رامین. نوشته است: [ -> ]ترم تابستون میخواستم درسشو بردارم جای دیگه بهم نداد گفت باید حتما با خودم پاس کنی من تدریس جاهای دیگه رو قبول ندارم ؛ راست میگه خداییش یعنی هیییییششششششششششکی نمیتونه مثل این انقدر بد درس بده
یعنی 1 نمره ی اخر ترمو همین امروز از دست دادم
اونم چون جلسه ی اولو نرفتم یونی
با مدیر گروهمون کلاس داریم سنشم بالاست منم خیلی دوسش دارم یعنی وقتی میگفت خب خانم فلان یه نمره کم میکنم از نمره ترمتون من میخندیدم
خب هر چی باشه 3 جلسه غیبت حق دانشجوا !
اما از اونجا که ترم پیشم باهاش درس داشتم کاملا اخلاقشو میدونستم هیچی نگفتم
یه ادم فوق العاده س
تمرینا رو هر جلسه نگاه میکنه
ننوشته باشی میفرستت از کلاس بیرون
خیلی سخت گیره واقعا هم درساش سخته
خلاصه شبی که بچه ها صبح باهاش کلاس دارن همه با تبخال میان دانشگاه
وای ترلان
تسلیت میگم
منم استادام این ترم خیلی خوب و ماهن امیدوارم آخر ترمم همین نظرو داشته باشم
سلام
داشتم فک میکردم چرا این قدر الکی دلم گرفته..
اینو خوندم!!
شخصی خدمت امام صادق(علیه االسلام) رسید و عرض کرد من گاهی اوقات بدون اینکه مشکلی در زندگی داشته باشم محزون میشوم و دلیلش را نمیدانم و گاهی اوقات مسرور میشوم بدون اینکه دلیلی داشته باشم .
حضرت فرمودند : آنزمان که غمگین و محزون میشوی بخاطر نزدیک شدن شیطان بتوست که اثر وضعی نگاه و نفس و کلام او ترامغموم و محزون میسازد و دلیل سرورت ، نزدیک شدن فرشته الهی بتوست .
آقا همچین ضشیطان نزدیکه منه ک فک کنم منو بغل کرده اصلا..
یکی نیست بگه بچه پرو برو دنبال زندگیت من امام دارم.. حواسش بهم هست...
خدا خودش پناه مون بده..
در پناه خدا..
یاعلی.
سلاممممممممممممممم باید پا برهنه بپرم وسط بحثتووووووووووووون
اومدمممممممممم یههههههههه خبر خوب بدممممم میخواممممم به همتون بگمممم که
من امروز 3 ساله شدممممممممم هوووووووووووووووووووراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دعام کنین
اینم جالب بود..
در حدیثی آمده که شخصی گفت بی جهت دلم میگیرد ومحزون میشوم و هر چه فکر میکنم علتی برای آن نمیابم ؟
حضرت در جواب فرمودند : دلهای مومنین بهم دیگر مربوط است و علت حزن وغم تو برای این است که مومنی همتراز ایمانت دریک نقطه از دنیا ، گرفته و ناراحت و محزون است و بدلیل این ارتباط ، تو هم دلت میگیرد و اندوهگین میشوی ...
یاعلی.
منم دلم گرفته
نمیدونم چرا
نکات جالبی گفتی سها جانم
سلام
اووووووه چقدر سکوووت
از دیشب پستی زده نشده!!!
الون جون یکبار دیگه بهت تبـــــــــــــــریک میگم
تو افتخار کانونی
خیلی مراقب خودت باش
سلام
الون خانم تبریک میگم بهتون
واقعا که افتخار کانونید
چرا برا الون خانم جشن نمیگیرین؟؟؟
چرا لاکی بوی پ پشو بسته؟
برا همه بستس یا فقط برا من؟؟