امروز داشتم یه مصاحبه از یه روحانی که شب آخر پیش اعدامی ها میمونه رو میخوندم.اینجاش خیلی جالب بود:
چند بار زندانیان را نجات دادید؟
من کسی را نجات ندادم؛ خودشان هستند که خودشان را نجات میدهند؛ حتی خدا هم آنها را نجات نداده چراکه اگر خودشان تغییر نمیکردند، قطعاً نجات هم برایشان متصور نبود؛ بالطبع وقتی خودشان تغییر میکنند خدا هم دلها را در برابرشان نرم میکند و زمینه نجاتشان فراهم میشود. نمونههای اینچنینی بسیار است.
یه آدم با 15 سال سابقه بودن پیش اعدامی ها داره این رو میگه با دیدین لحظات آخر صدها نفرو بخشیده شدن خیلی ها میگه: حتی خدا هم آنها را نجات نداده چراکه اگر خودشان تغییر نمیکردند، قطعاً نجات هم برایشان متصور نبود؛
منم تا خودم نخوام از این منجلاب شهوت نجات پیدا کنم تا واقعا تلاشی نکنم هیچ اتفاقی نمیفته. مشکل کمک نکردن خدا نیست مشکل نخواستن خودمه
خیلــــــــی ممنونم
یه دختره دوست داشتنیه
و منم خاله ی عزیزشم
برای کاشت هسته ی پرتقال باید هسته ها رو بزارید داخل یه ظرف آب خیس بخوره و مرتب آب ظرفو عوض کنید
بعد از دو هفته هم میتونید بکاریدشون
باید خاکش رو مرطوب نگه دارید
تبریک می گم بهتون خانم کویین.
یه سوالی ذهنم را درگیر کرده
نقل قول: بعضا می بینم دوستانی که چند ماه تونستن پاک بمونند ولی بازم دوباره مرتکب خ.ا می شن ...
از طرفی می دونم با گذشت چند ماه نیاز کاذب به خ.ا در بدن از بین می ره ...
کسانی که این تجربه را داشتن بگن دلیلش چی بوده ؟ چی باعث می شه آدم بعد از چند ماه دوباره خطار کنه ؟!
نقل قول: خودم بعد از اینکه برای دو سال یا بیشتر کاملا ترکش کرده بودم یک ماجرای عشقی برام پیش اومد که باعث شد خط قرمزهایی را بیخیال بشم سمت عکس و فیلم برم و دوباره گرفتارش بشم
سلام
پرتقال های کوئبن رو دبدم.. بادم افتاد ک باید ی اصلاحیه بزنم ب یکی از پست هام..این:
(1394 اسفند 20، 10:38)سها نوشته است: [ -> ]باغ پرتقال من...
اینم پرتقال تکه.. نمیدونم جون بگیره یا نه..
یاعلی.
تصویر اول .. مال حدود یک هفته بعد از موقعیه ک هسته هامو کاشتم.. اما بعد پلاسید و زرد شد و گفتم خب داغون شد..
اما بعد دیدم خاک شکافت (واقعا شکافته شده بود تو عکس دقت کنین.) و چند تایی جوونه زد.. تعجب کردم ک چی شد..
سبزه های اول بذرهایی بوده ک تو خاکی ک از بیرون گرفتم بوده.. خودشون در اومده بودن.. و سبزه های دوم پرتقال بودن!
این باغ واقعی منه...
و
اون ی دونه هم
بزرگ شده...
و
ادامه دارد...
یاعلی.
ادامه پست بالا...
(1395 ارديبهشت 15، 0:17)pirooz95 نوشته است: [ -> ]یه سوالی ذهنم را درگیر کرده
نقل قول: بعضا می بینم دوستانی که چند ماه تونستن پاک بمونند ولی بازم دوباره مرتکب خ.ا می شن ...
از طرفی می دونم با گذشت چند ماه نیاز کاذب به خ.ا در بدن از بین می ره ...
کسانی که این تجربه را داشتن بگن دلیلش چی بوده ؟ چی باعث می شه آدم بعد از چند ماه دوباره خطار کنه ؟!
نقل قول: خودم بعد از اینکه برای دو سال یا بیشتر کاملا ترکش کرده بودم یک ماجرای عشقی برام پیش اومد که باعث شد خط قرمزهایی را بیخیال بشم سمت عکس و فیلم برم و دوباره گرفتارش بشم
ب نظر من ساده اس..
بار ها هم گفتم..
ببینین..(مثال میزنم)
فرض کنین شما بخواین ی بچه ای ک مقطع دبستان هست رو بسنجین..خب طبیعیه ک سوال ها فراتر از این مقطع نخواهد بود..
اما همون بچه اگه دانشجو شد.. دیگه همون سوال ها رو ازش نخواهید پرسید.. قطعا سطحش بالاتر میره..
چون اون بچه دانش و علم جدید کسب کرده وطبق همون باید سنجیده بشه..دیگه بچه چند سال پیش نیست!
حالا تعمیم بدید ب داستان ترک..
روزای اول نوع تلاش ما برای رها شدن ی مدل و سبکه..با ی میزان انگیزه و شوق و هیجان..نتیجه هم خوبه.. چون داریم تلاش میکنیم و همسطح همون تلاش امتحان میشیم.(من ب جای امتحان شدن میگمشیطان وسوسه مون میکنه ..یعنی وسوسه های شیطان با تلاش ما تو ی سطح میشه و ما موفق میشیم.)
و وقتی عدد پاکیمون بالا میره ..خب امتحان متناسب با این عدده! (حمله ی شیطان با میزان پاکی ما ..با میزان دور شدن ما از خودش متناسب میشه..)
اما آیا ما تلاشمونو هم متناسب با عدد پاکیمون زیاد و دقیق و ریز و همه جانبه کردیم؟؟
من میگم نه!!
تو همون تلاش هایی ک برای ده روز و بیست روز داشتیم موندیم..
(چ بسا ک خیلی کمتر از اون حد هم شده باشیم..چون فکر کردیم خب من ک تونستم.. من دیگه تحریک نمیشم.. باا اینا ک چیزی نیست.. حالا این ی بار چیزی نمیشه.. و چ و چ )
نه؟؟
حالا برگردیم ب مثال..
اون بچه ی مقطع ابتدایی .. اگه تو دانشجویی سواد و علم و دانشش رو زیاد نکرده باشه قطعا نمیتونه از پس امتحانی ک متناسب با اون رده تحصیلی هست بر بیاد...
موفق باشین..
یاعلی.
سلااااام
سها جان اون یه دونه چقدر خوشکلهههههههه
راستش تو عکس اولی که گذاشته بودی بذرهایی که رشد کرده بودن اصلا شبیه پرتقال نبودن
پس جریان این بوده
سلام
ماهی قرمز عیدمون تخم گذاشته !
روی تنگ آب پر از تخم شده بود من اول نمیدونستم چیه نصفش رو ریختم دور
اومدم تو گوگل عکسش رو دیدم متوجه شدم که تخم گذاشته
اینجا گفته تا 48 ساعت تخم ها تبدیل به ماهی میشن ولی ماهی ما الان یه هفته ای هست تخم گذاشته
کلا نمیدونم باید چیکار کنم ؛ آب ماهی رو هم دیگه نمیشه عوض کرد
سلام.
آب تنگ رو عوض کنی که چی بشه!.
ولش کن به حال خودش...اونا آبشون لازم نیست تمیز باشه ...اونا هر چی آبشون کثیف تر باشه راخت تر زندگی میکنن....فقط تا جایی که من متوجه شدم توی آب سرد راحت ترن.
...
راستی یادم رفت...ببخشید....به ماهیت از طرف من تبریک بگو!!
مدت هاست که میخوام یه سگ بخرم و یه گربه اما جاشو ندارم...حیف.
مواظب ماهیت باش
نقل قول: بیشتر ماهی ها تخم می گذارند. این تخم ها یا در آب فرو می روند و یا روی آب شناور می مانند. پوسته ی خارجی تخم ماهی از یک لایه ی شفاف پوشیده شده است. در داخل پوسته، خود تخم ماهی قرار گرفته است که از زرده و پروتوپلاسم تشکیل می شود. پروتوپلاسم ماده ی زنده ای است که بعداً به ماهی تبدیل می شود. این زرده (ماننده زرده ی تخم مرغ) مواد غذایی را که برای رشد ماهی لازم است فراهم می سازد.
سلول تخم ماهی به وسیله ی یک اسپرم از ماهی نر بارور می گردد. این اسپرم شناکنان به طرف سلول تخم می آید و از راه پوسته به درون تخم نفوذ می کند. پوسته ی تخم سوراخ کوچکی دارد که درست در بالای سلول واقع شده است. اسپرم هایی که به سوی تخم شنا می کنند، فقط از راه همین سوراخ است که می توانند وارد تخم شوند.
بعد از اینکه اسپرم ها به این ترتیب وارد تخم ماهی شدند، تخم به وسیله ی یکی از اسپرم ها بارور خواهد شد. آنگاه مراحل زندگی در درون تخم آغاز می گردد. سلول ها آن قدر تقسیم می شوند تا بالاخره یک ورقه ی نازک به وجود می آورند و سراسر زرده را می پوشانند. این ورقه به تدریج شکل ماهی آینده را به خودش می گیرد. روی ورقه ی مزبور یک برجستگی به چشم می خورد که بعدها «سر» ماهی خواهد شد.......
منبع http://youc.ir
شاید تخمها بارور نشدن که به ماهی تبدیل بشن
امشب یه حالی دارم عجیب....
دارم این شعرو گوش میکنم....از بس قشنگه چند باری پلی کردم....
سلام من به تو یار قدیمی
منم همون هوادار قدیمی
هنوز همون خراباتی و مستم
ولی بی تو سبوی می شکستم
همه تشنه لبیم ساقی کجایی
گرفتار غمیم ساقی کجایی
اگه سبو شکست عمر تو باقی
که اعتبار می توی تو ساقی
اگه میکده امروز شده خونه تزویر وای شده خونه تزویر
تو محراب دله ما تویی تو مرشد و پیر
همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمریم و میخونیم سر ساقی سلامت
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
توام بدل گرفتی دل مارو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی و قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمونم خسته ام اگه عهدی شکسته ام
اخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمریم و میخونیم سر ساقی سلامت
میگن مستی گناه به انگشت ملامت
باید مست ها رو حد زد به شلاقه ندامت
سبوی ما شکسته در میکده بسته
امیده همه ما به همت تو بسته
به همت تو ساقی
تو که گره گشایی
تو که زات وفایی
همیشه یاری مایی
همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمریم و میخونیم سر ساقی سلامت
آخ...انگشتم نابود شد تا نوشتمش...
...
.....
......
.......
........
الان یکی داره تو تی وی ورزش میکنه
منم گوشی به دست[emoji16]
واقعا این چه زندگی برای خودم درست کردم خودم موندم[emoji17] [emoji85] [emoji15]