سلام
فکر کنم اولین یا دومین پستمه که تو این تاپیک می نویسم
تو نسیم نگفتم اینجا میگم که همه ببینن شااااید کسی چیزی بدونه
من خستم خیلی خسته ...اینارو نمیگم که کسی دلسوزی کنه برام یا... میگم شاید کسی بتونه بهم جوابی بده
کم کم باید مادر شم ولی من هنوز تو این گناه کبیره گیر کردم و روزها و ماه ها و سال هاست که عذاب وجدانش رو با خودم حمل میکنم...
رابطم با همسرم خوبه ولی نمیدونم چرا تا قبل از ارتباط با اون راحتترم اما بعدش یه چیزی میوفته به جونم که تا چند بار این کار رو نکنم اروم نمیشه و بعدش هم که عذاب وجدانو....
شماها اکثرا مجردین و امیدوارین که بعد از ازدواج از شر این فشار لعنتی خلاص میشین ولی چیزی که منو افسرده تر میکنه اینه که من چند ساله ازدواج کردم ولیییی... پس چرا حالو روزم خوب نمیشه؟
پیش دوتا مشاور هم رفتم ولی جواب درستوحسابی نگرفتم...و دیگه هم نای اعتراف به این گناه رو پیش هیچ کس ندارم
سلام
خانم رها واقعا یه علامت سوال بزرگ تو ذهن من همیشه این بوده همه کسایی که تو این چند سال تو کانون دیدم که متاهل شدن یعنی یهو با همین ازدواج همه مشکلشون حل شده؟ یعنی دیگه هیچ مشکلی با شهوت ندارن؟چرا همه یهو میرن پشت سرشونم نگاه نمیکنن؟ چرا هیچکسی نمیاد از تجربیات بعد ازدواجش بگه؟
تنها دلیل اینه که ما تحریک نشیم که نمیان بگن؟ خوب تو گروه پسرونه یا دخترونه مطرح کنند...کاش میشد این تابو بشکنه تو جامعه ما ما خیلی از این حط قرمز ها ضربه خوردیم خیلی از ما ها وقتی اولین بار خودارضایی کردیم اصلا نمیدونستیم نیروی جنسی یعنی چی؟ هیچ آموزشی ندیدیم حتی الان که همه بزرگ شدیم.خیلی از چیزهایی که باید از خانواده یا معلمامون میشنیدیم از ادمهای ناباب و از فیلم های زشت و سایت های زننده یاد گرفتیم.
ازدواج شده مترادف با جدایی از گروه ترک
اصلا شاید بشه یه تاپیک مجزا درست کرد برای متاهلها یا کسایی که شریک جنسی داشتن که رمز دار باشه. آدم سخت میتونه اینجا از چیزی جز خودارضایی حرف بزنه که حتی اونم اغلب به صورت خ.ا مینویسیم!!!
...........................
اما تجربه شخصی خودم میگه که من بیشتر دوستان همدردم که توی کانون نیستن متاهل هستن.اینو گفتم که فکر نکنید شما تنها هستید بلکه خیلیا شبیه شما هستن و اونا هم درد میکشن و اونا هم مثه شما دارن تلاش میکنن که بهبود پیدا کنند.
من فکر میکنم مشکل یه جای دیگه س و اون خره ای که گفتین به جونتون میفته یه دلیل تحریک حسهای طبیعی جنسی نیست:
هنگامی که ما سعی میکنیم از روابط جنسی برای کاهش تنش، تنهایی، عدم امنیت، ترس، فشار، یا پوشاندن هیجانات مان، ایجاد حس زندگی، وسیلهای برای خلاصی از مشکلات، یا ارضای گرسنگی روحیمان، استفاده کنیم، ما یک اشتیاق غیرطبیعی برای استفاده غلط از غرایز طبیعیمان ایجاد میکنیم. در این حال، آنها نه تنها شدیدتر از حالت طبیعی میشوند، بلکه به چیزهای کاملاً متفاوتی تبدیل میگردند. برقراری روابط جنسی، به یک بعد متفاوت وارد میشوند؛ آنها به یک جزء غیرطبیعی فراجسمی تبدیل میگردند.
بشینید و ریشه ها رو در بیارید که چی باعث میشه سمت این کار کشیده بشید. اینکه میگید دقیقا در یه زمانهایی خاص اتفاق میفته احتمالش زیاده که بخاطر شرطی شدن ذهنتون باشه نه اینکه نیاز باعثش بشه.صادقانه ریشه یابی کنید همه چیز رو با عذاب وجدان گرفتن اگه قرار بود ماها بهبود پیدا کنیم تا حالا خوب شده بودیم هممون.
سلام
آقای همساده .. من فرصت اینو داشتم ک اقلا با ده نفر از بچه هایی ک ازدواج کردن و رفتن.. بعد از ازدواجشون صحبت کنم.
چ پسر پ دختر..از اونجایی هم ک روی زیادی دارم باهام راحت حرف زدن..
توی حل شدن مشکل خ.ا با ازدواج قطعیت هست.
اما خب صد در صد رها شدن بستگی داره ب یک سری عوامل..ک جاش نیست بگم..
ب نظرم رها نباید اینجا مطرح میکردید چون بچه هایی اینجا نمیتونن بهت کمک کنن..
همونطور ک آقای همساده گفتن اگر مشکلی هست قطعا ریشه و دلیل داره..
باید با بررسی همه جانبه بکنین و صد در صد هم با همسرتون در موردش حرف بزنین و زیر نظر مشاور باشین..
مطمئنا حل میشه ان شاء الله..
در پناه خدا..
یاعلی.
سلام
آقای راسخ فرمایش شما صحیح..
ما هم راه آرامش فکر و جلوگیری از انحرافش رو عرض میکنیم..
در هر حال..
خدا کمکمون کنه ان شاء الله.
یاعلی.
بچه ها من کاملا نا امید شدم دیگه کاملا شکست رو میپذیرم 1 روزه که ترکم و تا همین الان هم نشکستم ولی واقعا دیگه نمیکشم از دست این افکار بخدا دارم دیوانه میشم.هیچ کمکی هم از خدا نمیاد بشدت عصبانی ام و دچار وسواس شد
(1395 دي 12، 23:20)روزبه نوشته است: [ -> ] (1395 دي 12، 23:10)روزبه نوشته است: [ -> ]توی قسمت های تحتانی مغز اتفاق میوفته.. اسم دقیق اون قسمت الان در خاطرم نیس
cortico–basal ganglia–thalamic loop
سرچ کردم... این بود اسمش
قبول نیس مقالت ناقصی داشت
این چه وضع درس خوندنه
یعنی اگه این وضعیتت باشه چار روز دیگه کیلینیکم رو چطوری بدم دستت اداره کنی
ولی خداییش
این یه قلم بحثی رو که کردی نشنیده بودم
همچین یه قوزولی جالب زد
درسات رو خوب بخون بازم برامون مطلب بیار
این پست رامین کوشش؟
بله شما دیر رسیدین صدا تموم شد
همه خوابن
(1395 دي 13، 18:15)راسخ نوشته است: [ -> ]نقل قول: گفتم که.. به دوتا مشاور گفتم که اتفاقا سررشته ای تو این مسائل داشتن ولی به هیچ نتیجه ای نرسیدم... و از درماندگی به اینجا پناه اوردم
یکی از اون مشاور ها هم گفت اصلااا به همسرت نگو البته خودمم اصلااا نمیتونم بهش بگم
یکی از مهم ترین عاملی که باعث میشه افراد کشیده بشن سمت انحراقات جنسی تنهاییه نه به معنای همسر داشتن یا نداشتن افرادی که رابطه اجتماعی ضعیفی دارن و درون گرا هستن نمی تونن با اراده نیات و خواسته هاشونو بیان و حتی در جهت رسیدن بهش تلاش کنن این افراد سرکوب میشن به نوعی و به سمت انحرافات جنسی و... کشیده میشن
بنظر شما خانه دارباشید تا شاغل، سعی کنید از تنهایی فرار کنید می تونید برید یه کلاس نام نویسی کنید کلاس قران و...
این روزا تنها چیزی کم پیدا میشه همین ارامش... با قران انس بگیرید با دعا و نیایش... سعی کنید کتابهای روان شناسی مطالعه کنید سخنرانی هایی در این مورد گوش بدید در دراز مدت ادم با این کار کم کم خودش به مشکلش پی میبره و می تونه ریشه یابی کنه وقتس مشکل اصلیش و از زبان دیگران بشنوه...
به هر حال حل اینگونه مشکل زمان بره...
برای خودتون بریدین و دوختینا....
البته ممنون که قصدتون کمک کردنه
ولی دقیقا برعکس... من یه فرد برونگرا هستم و خوشحال...و اصلا احساس تنهایی ندارم
سلااااااااااااااام
بچه ها ساعت9 شبکه ی 7 برنامه ی همیشه خونه باحضور دکتر اصغری کارشناس فشای مجازی رو از دست ندینننننننننننننننن
(1395 دي 13، 23:49)smwarrior نوشته است: [ -> ]مگه میشه همیشه شاد موند؟
و هیچ چیز ناراحتمون نکنه؟
سوپرمنم ناراحت میشدا
چرا نمی شه؟
شما تصمیم بگیر شاد و با نشاط باشی.
اونوقت دیدن یه درخت هم شما رو به هیجان می آره.
و احتمالا اون هورمون سروتین ترشح می شه.
ممکنه شما بگید من حتما باید همه چی خوب باشه تا من شاد باشم.
همه چی بر وفق مراد باشه که البته تجربه ثابت کرده معمولا این طوری نیست.
....
تو ناخداگاه من حس خوشایند به خ.ا تبدیل شد به یه حس تنفر
همین هم باعث شد این مدت پاکیموحفظ کنم و می دونم تا زمانی که این حس برقراره دیگه هیچ وقت به انجام این موضوع فکرهم نمی کنم
باید این حس لذته از بین بره
نقل قول: شما تصمیم بگیر شاد و با نشاط باشی.
نقل قول: اونوقت دیدن یه درخت هم شما رو به هیجان می آره.
نمیشه
برای ایجاد هیجان شادی لازمه
شادی هم باباش نمیده تا کار درست حسابی نداشته نباشی و خدمت نرفته باشی