1391 خرداد 5، 20:17
حالا که همه دارن اعتراف می کنن و در ضمن امید خان هم که اعلام امادگی کردن :
خووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو ... وووووب
من دیشب یک حالت دعا کنی عرفانی بهم دست داد واسه هر کی یه دعایی کردم
اما نوبت شما شد ... اومد تو دهنم که به زودی ازدواج کنه و عاشق بشه
با توجه به اینکه نفس من حقه ( هر کی جرات داره انکار کنه )
همین حالا بیاید و اعتراف کنید
زود تند سریع
در ادامه باید بگم
بله واقعا اون کلمه ی علیرضا احتیاج به بررسی داره
و نیاز به تشکیل یه گروه از کاراگاهان مجرب و کشف حقیقت شدیدا احساس می شه
عمو سعید شمام دست به سوتی تون خوبه ها ...
از شنبه ی بعد نوبت شما خوبه ؟
***
دوستان خوبی که تو کمپین ثبت نام کردید
اول اقای پوریا مستقیم از من درخواست کردن که امضا رو بردارم حالا هم به خانوم سها گفتن
من از خانوم سها پرسیدم که اگر واقعا باعث بهبودی و دوباره انرژیک شدنشون نمی شه من حذفش می کنم
ایشونم گفتن مطمئن باش بعد از این همه اصرار اگر وقت داشتن حتما ارسال می ذاشتن
مطمئن باش نمی رسن
من حرف ایشون رو قبول می کنم
و امضام رو غیر فعال می کنم
اما صادقانه می گم که
خیلی زیاد دوست دارم اقای پوریا مثل اون ارسالای قدیمی بیان تو انجمن شبانه روزی
و سوژه شن ( قضیه آستین خیلی خنده دار بود )
نقل قول: میتوانم خانوم آخه سوژه ای گیر نمیاد که اصلا بخوره به من اگه بچه ها یا خودتون پیدا کردین چشم من اولین نفر میام رو یه دونه از این صندلی هایی که عموسعید
خووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو ... وووووب
من دیشب یک حالت دعا کنی عرفانی بهم دست داد واسه هر کی یه دعایی کردم
اما نوبت شما شد ... اومد تو دهنم که به زودی ازدواج کنه و عاشق بشه
با توجه به اینکه نفس من حقه ( هر کی جرات داره انکار کنه )
همین حالا بیاید و اعتراف کنید
زود تند سریع
در ادامه باید بگم
بله واقعا اون کلمه ی علیرضا احتیاج به بررسی داره
و نیاز به تشکیل یه گروه از کاراگاهان مجرب و کشف حقیقت شدیدا احساس می شه
عمو سعید شمام دست به سوتی تون خوبه ها ...
از شنبه ی بعد نوبت شما خوبه ؟
***
دوستان خوبی که تو کمپین ثبت نام کردید
اول اقای پوریا مستقیم از من درخواست کردن که امضا رو بردارم حالا هم به خانوم سها گفتن
من از خانوم سها پرسیدم که اگر واقعا باعث بهبودی و دوباره انرژیک شدنشون نمی شه من حذفش می کنم
ایشونم گفتن مطمئن باش بعد از این همه اصرار اگر وقت داشتن حتما ارسال می ذاشتن
مطمئن باش نمی رسن
من حرف ایشون رو قبول می کنم
و امضام رو غیر فعال می کنم
اما صادقانه می گم که
خیلی زیاد دوست دارم اقای پوریا مثل اون ارسالای قدیمی بیان تو انجمن شبانه روزی
و سوژه شن ( قضیه آستین خیلی خنده دار بود )