(1395 بهمن 24، 0:02)آقای ضربتی نوشته است: [ -> ]سلام کسی خبر داره آزمون tolimo چی.هست ؟
سلام
اطلاعات جزئی ندارم
ولی یه آزمون زبان هست که سازمان سنجش میگیره.
بخشای نوشتاری، گرامر، درک مطلب و شنیداری داره و بسته به جایی که این مدرک رو ازت می خواد یه حد نمره ای باید بیاری.
به نام خدا
«وقتی از قبول واقعیت امروز امتناع میکنیم، ایمان به نیروی برتر خود را انکار میکنیم. این کار، تنها میتواند رنج بیشتری را به همراه داشته باشد.»
پیام بهبودی
برخی روزها صرفاً باب میل ما نیستند. مشکلات ما میتواند به سادگی باز شدن بند کفش یا ایستادن در صف سوپرمارکت باشد. یا شاید اتفاقی جدیتر مانند از دست دادن شغل، خانه یا معشوق را تجربه کنیم. در هر صورت، اغلب به جای اینکه فقط به دردناک بودن این احساسات اذعان کنیم، به دنبال راهی برای رهایی از آنها میگردیم.
هیچ کس به ما قول نمیدهد که با قطع شهوترانی همه چیز به میل ما پیش خواهد رفت. در واقع، میتوانیم مطمئن باشیم که زندگی با قطع شهوت یا عدم آن، ادامه پیدا خواهد کرد. با روزهای خوب و بد، احساسات آرامشبخش و احساسات دردناک روبرو میشویم. اما دیگر مجبور به فرار از هیچ یک از آنها نیستیم.
میتوانیم درد، اندوه، ناراحتی، خشم، افسردگی و احساسات دیگر را تجربه کنیم که زمانی با خودارضایی از آنها دوری کردیم. درمییابیم که میتوانیم در حالی که پاکی خود را حفظ میکنیم، این احساسات را پشت سر بگذاریم. صرفاً به این خاطر که احساسات ناراحت کنندهای داریم، نخواهیم مرد و دنیا نیز به آخر نمیرسد. یاد میگیریم که میتوانیم اتفاقاتی را که هر یک از روزها به همراه میآورد، تحمل کنیم.
رای گیری مسابقه اواتار در مدت محدود
در ضمن این هفته جمعه ساعت 9 در محضر حافظ هستیم
سلام امیرحسین
خوبی عزیزم؟؟؟
منو میشناسی؟
من همونی ام که عمرتو تلف کرد
من همونی ام که باعث شد نتونی سرباز امام زمان باشی
من همونی ام که باعث شد نتونی آبروی رهبر باشی
من همونی ام که باعث شدم نتونی آدم باشی
منم.... خودت!
یکم میریم عقب تر
9 سال پیش
حالت همیشه همینطور بوده!
با دو تا حرفی که بهت زده می شد از داخل متلاشی می شدی
یادته خیلی طول می کشید تا درست بشه
اما بالاخره درست می شد!!!
آره می شد
اما بازم روزی از نو....
اون زمان هنوز پاک بودی
الان 4 ساله نجس شدی!!!!
کسی قبولت نمی کنه
کسی باهات حال نمی کنه
کسی دوستت نداره
من همونی ام که نمیتونم خنده رو از روی لب هام کنار بذارم
من همونی ام که تا یه ذره ناراحتم انقدر از قیافم مشخصه که همه می فهمند!
.
.
.
آره درسته عزیزم
درست فکر می کنی
من یه آدم متزلزل هستم
ثبات روحی و عاطفی ندارم
که چی؟
ولش کن
ارزششو نداره
بی خیال
ناراحتت نمی کنم
خدافظ عزیزم
می بوسمت
به نام خدا
پیام بهبودی
در دوران شهوتران فعال سعی در فرار از عواقب کارهای خود میکردیم و یا از قوانینی که شامل هر شخص دیگری میشود، پیروی نمیکردیم. شاید در ابتدای ترک، از این مسائل مینالیدیم. شاید اخیراً نیز از این مسائل شکوه میکنیم.
بنابراین، بسیاری از ما احساس متفاوت یا منحصر به فردی داریم. به عنوان یک فرد که خودارضایی کرده ایم، تقریباً میتوانیم از هر چیزی برای منزوی کردن خود استفاده کنیم. اما بهانه ای برای از دست دادن فرصت بهبودی وجود ندارد و هیچ چیز نمیتواند ما را برای تلاش برای بهبودی فاقد صلاحیت سازد—نه یک بیماری مهلک، نه فقر، نه شکست عشقی نه هیچ چیز دیگر. هزاران فرد شبیه ما وجود دارند که با وجود سختیهای واقعی خود در زندگی بهبودی پیدا کرده اند. علیرغم—یا شاید در مقابله با—این سختیها، بیداری روحانی آنها از طریق انجام اصول بهبودی رشد کرده است.
وقتی سخن از بهبودی به میان میآید، شرایط و تفاوتهای فردی ما مرتبط محسوب نمیشوند. با صرف نظر کردن از شرایط استثنایی خود و تسلیم شدن به این شیوه ساده زندگی، قطعاً احساس میکنیم که جزیی از چیزی هستیم و این احساس به ما نیرو میدهد تا از گرفتاریها و مشکلات زندگی به راحتی عبور کنیم.
فقط برای امروز: شرایط استثنایی خود را نادیده میگیرم و از اصول بهبودی که در آن با بسیاری از افراد دیگر شریک هستم، استقبال میکنم. سختیها من را از بهبودی جدا نمیکند؛ بلکه مرا به سوی آن جذب میکند.
سلام به همه دوستان
چه خبر ؟ ؟
دوباره بعد از مدت ها آمدم اینجا
سلام به همه ی کانونی ها...
حالم خیلی بهتره الان
دوستتون دارم
پارسال این
عکس رو گذاشتم،
نوشتم: شهر ِ ما، باران کم می بارد.
امسال،
از روز یکشنبه تا الان که جمعه هست،
هوا ابری ه و مدام بارون میاد؛
250 میلی متر باران، بیش از بارش متوسط سالانه
شهر و مردمان زنده شده اند ...
خدایا شکرت
مستر نمیدانم نکنه همشهری مایی و ما بی خبریم
بنده زاده جنوبم فرزند آفتاب و شرجی و دریا
تو شهر ما هم بارون نمیاد نمیاد وقتی هم میاد این شکلی میشه
به نام خدا
چند وقتیه که دارم روی این کار میکنم که در شرایط و موقعیت های مختلف درصدد تحمیل عقاید خودم بر دیگران نباشم هر چند از روی خیرخواهی باشه.تو کانون هم اینجوریه.ایشالا که خدا کمکم کنه بفهمم من یه نفرم واختیار زندگی خودمو دارم و اگه موفق باشم بقیه هم از روش زندگی کردن من بدون اینکه بگم الگوبرداری میکنن نیازی نیست که خودمو بقیه رو اینقدر آزار بدم و به اطرافیانم اینقدر اصرار کنم این درسته اون غلطه هر چند از روی خیرخواهی هم باشه.
کفشی که برای پاهایت مناسب است
شاید پای دیگری را زخم کند،
اشتباه است که عقاید و راه و روش
زندگی خود را برای دیگران
مناسب بدانیم،آنچه در ذهن تو میگذرد
اصل مطلق نیست...
(1395 بهمن 29، 9:47)خاله شادن نوشته است: [ -> ]مستر نمیدانم نکنه همشهری مایی و ما بی خبریم
بنده زاده جنوبم فرزند آفتاب و شرجی و دریا
هاها، جنوبی هستیم، ولی به دریا و شرجی نمی رسیم.
البته برا کار چند ساله، میام و می رم به دریای جنوب.
خاله شادن،
ی بار ی خاطره ی بزرگ نوشته بودید ها،
از اون به بعد، در یاد اید
ولی بارووون اومدهااااا،
از اون ها که تا سال ها در خاطره می مونه.
قبلی ه برا سال 65 بوده،
300 میلی متر در دو شبانه روز و سیل و خرابی.
این بار،
پنج شبانه روز هوا ابری بود و کلی بارون، 350 میلی متر؛
شده بود عین اروپا و مدیترانه
دلم نمی خاست تموم بشه
ولی حیف که باز هم مثل همون سال 65،
جاهایی سیلاب شد و خانه ی کسانی آسیب دید.
موندم تو این فاصله ی 30 ساله، زیر ساخت های شهری هیچ پیشرفتی نکرده بودند!؟
نماینده اومده جلو دوربین و از تشکیل اتاق بحران و .... می گه؛
خنده م گرفته بود،
اون اتاق بحران های پایتخت که ره به جایی نمی برند، برا شما که بماند.
بله اونم چه بارررررررررررروووووووونی
مادرم میگن سال 65 سیل اومده بود تو هم تو همون سیل دنیا اومدی
بابا میگفتن شدت بارون مثه سال 65 هست خیلی شدید بود شکرخدا خسارت جانی نداشت یعنی زیاد نبود چون از قبل هشدار داده بودن ولی پل مل اینا خراب شد دیگه
از دیوار آجری ای ک تو عکس بود متوجه شدم خوده خوده جنوب نیستید ولی همون دور و برشم باشید بوی جنوب میگیرید به خودتون
محبت دارید ما ک زیاد خاطره میگیم اون خاطره هم صبح ی روز بارونی نوشته بودم
چ زود میگذره عمر
مانا باشید برار
سلام
به همگی خوبین ؟
دیگه کانون اون صفای سابق نداره
واقعا ادم نمیدونه چ میدونه
ارسال شده از SM-J500Hs با استفاده از kanoon