با عصبانیت که چیزی حل نمیشه... اول سعی کن آروم باشی..
همینجا هم حلش میکنیم..
(هر چند که من حس میکنم عقبه داره!)
حتما اوضاع بهتر میشد..اون سری هم یادته؟ توی مسنجر بهت گفتم که تو کاری که میدونی درسته انجام بده..
بهت گفتم آدمها برات مهم نباشن!
الانم همینو میگم.. تو راهنماییهات.. سرپرستیهات.. حتی شیطونی هاتو بکن..
اعتدال رو هم رعایت کن.. جوری که وقتی نگاه میکنی خودت راضی باشی.. بقیه اش اصلا مهم نیست!
باشه .. هر کی هم بهت یه چیزی گفت بیا به من بگو.. من میدونم چه طوری برخورد کنم!
تو تذکرای منو دریافت نکردی فکر میکنی من تذکر نمیدم!
و
هر کی هرچی میگه خب داره نظر شخصیشو میگه.. الان حرفه تو دقیقا همونیه که خودت گفتی.. که هیشکی هیچی نباید بگه!
ممکنه یکی بیاد بگه ایول مرجان که به سها گفتی ریا کار! ممکنه یکی هم بیاد بگه نچ نچ .. رکسانا تو نباید تند حرف میزدی!
به هر حال نظر شخصیشه!
اینی که من میگم این نوع حرفا خصوصی باشه..(باز تاکید میکنم که خصوصی دو نفره نه! خصوصی چند نفره که یه سرش من باشم به عنوان مدیر کانون!) به خاطره اینه که این نوع نظر دهی ها که ممکنه تبعات داشته باشه حدااقل بشه!
حالا دیگه باز بگو من چه کنم؟!
امین خان بحث همگروهی بودن نیست الان
اشتباه همه همینجاست
چرا باید دربرابر حرف اشتباه یا قضاوت اشتباه یا تهمت بقیه ساکت بود؟
من صبر کردم
علیرضا خوب میدونه که من خیلی هم صبر کردم
اما امروز واقعا ناعادلانه بود
بعد چند روز که اومدم واقعا استقبال گرمی شد از من!
دست و پامو گم کردم ازین همه محبت دوستان!
و بعدشم سیل پستهای بقیه کاربرا که هی میخوان فقط بحث تموم شه!
و فک میکنن مقصر تمام و کمال منم!
من قبول کردم که ظاهرا سود نبودن من خیلی بیشتره تا بودنم!
جایی که آدم وجودش انقدر بی ارزشه که به این راحتی حرمتش شکسته میشه و بعد هم همه خفت میکنن همون بهتر که دیگه نمونی
و
از امین دلگیری..
مگه دوست نیستین با هم؟!خب مستقیم و دوستانه بهش میگفتی که انتظار نداشتی!
امین هم مثه الان که کشته ما رو(امین خان بهتون برنخوره ها.. میخوام شدت عذرخواهی رو بگم) از بس عذر خواهی کرده حتما توضیح میداد و عذرمیخواست!
خیلی راحت.. نه؟
سها خانوم مدیر بازیاتون گوبای همه چیز هست دیگه لازم نیست کسی از رو پستای من چیزیو بفهمه.چی عقبه داره؟؟؟؟؟؟این که من حرفمو بزنم شما بگی حالم به هم خورد؟؟؟
سها کاری که خیلی خوب ازت برمیاد بعنوان مدیر کانون اینه که ساکت نمونی
سکوت تو یعنی طرفداری
از بقیه هم نخواه که ساکت باشن
بعد این همه اتفاقی که افتاده من یک بار برخورد قاطع ازت ندیدم
اگه واقعا نظرت اینه که کارش اشتباهه بیا بگو
همینجا بگو
من اگه سر این بحثو اینجا باز کردم دلیلش اینه که تاحالا ندیدم کسی با رفتارهای تند و خودخواهانش برخورد کنه
باید یک بار این اتفاق بیفته
تا کی باید همه کاربرایی که میان ازش بترسن و هیج فعالیتی نکنن که مبادا بهشون گیر بده؟
رکسانا جون.. چرا اینقدر به دل گرفتی دختر خوب؟
من الان فهمیدم چته.. دختر خوب خب بگو خورده تو ذوقت! بابا پیش میاد از این موارد..
باور کن داری سخت میگیری..
اوه.. اینقدر برای من پیش اومده که نگو..یه وقتا اصلا حس پست زدنم میپره..به روی خودم نمیارم..
نقل قول: من قبول کردم که ظاهرا سود نبودن من خیلی بیشتره تا بودنم!
جایی که آدم وجودش انقدر بی ارزشه که به این راحتی حرمتش شکسته میشه و بعد هم همه خفت میکنن همون بهتر که دیگه نمونی
من بهت میگم اشتباه حساب کردی و اشتباه قبول کردی!!
کی میگه وجود تو بی ارزشه؟!! اینو دیگه نگو!!!
همه از من میخوان آروم باشم!
همه میخوان دهنمو ببندم!
کسی نمیپرسه آتیش منو کی روشن کرد که انقد تنده ؟؟؟؟؟
ای بابا!!!
یکی به من بگه مرجان داره در مورد چی حرف میزنه!!
من اصلا کی گفتم حالم از حرف شما به هم خورد؟؟!!!
بحث تو ذوق زده شدن نیست
بحث بیاحترامیه
این بحث قبلا هم پیش اومده
منم گفتم هرکسی به خودش ربط داره چی کار میخواد بکنه و کجا بره
این دوستان از روی اون چند دقیقه که من اومدم اینجا از کجا کشف کردن که من همه انرژیمو میزارم اینجا؟
از کجا فهمیدن که من به تازه واردا کمک نمیکنم؟؟
از کجا فهمیدن که من برای رفع تکلیف رفتم تالار مسابقات؟
اصلا من دوست ندارم تو تالارهای مذهبی شرکت کنم!
میخوام بدونم زوریه که من اگه بخوام کانون باشم باید اونجا هم برم؟
(1390 مهر 15، 22:44)gmarjang نوشته است: [ -> ]سها خانوم مدیر بازیاتون گوبای همه چیز هست دیگه لازم نیست کسی از رو پستای من چیزیو بفهمه.چی عقبه داره؟؟؟؟؟؟این که من حرفمو بزنم شما بگی حالم به هم خورد؟؟؟
نه خانم
میدونی چی عقبه داره ؟
این که یه بنده خدایی بیاد این جا رو ببینه ، ببینه که نوشته سایت ترک خ.ا
بعدش وارد این انجمن بشه ببینه به جای اینکه کاربرا در راستای ترک خ.ا تلاش کنن دارن میزنن تو سر و کلّه ی هم
به این فکر نمیکنین که یکی ممکنه همینجوری بیاد و این اتّفاق بیفته براش و بی خیال این جا و ترک بشه ؟
به این فکر میکنین که ممکنه یه روانشناسی این سایت رو ببینه و تصمیم بگیره که عضو شه و به سایت کمک کنه ولی قبلش بیاد این جا رو ببینه و به این نتیجه برسه که این جا اصلا فروم ترک خ.ا نیست ، یه فرومیه مثل فرومای دیگه ؟
به چیزی غیر خالی کردن خشمتون فکر میکنین الآن ؟
رکسانا خانم از پوریا ناراحتی چرا سر ما خالی میکنی ؟اصلا من به درک ، اون کاربری که تازه وارده میاد این جا اون چه گناهی داره ؟
(1390 مهر 15، 21:34)سها نوشته است: [ -> ]
به خدا حالم از همه این حرفا به هم میخوره ...
اتفاقا منم همینطور..
اینجا گفتین سها خانوم . آقا امین دست شما هم درد نکنه ...
رکسانا..
آتیش تو ب چی روشن شد؟؟ با یه نظر شخصی.. اینو خواهش میکنم قبول کن..!!!
و
برخوردهای قاطع منو مگه تو باید ببینی؟؟!!
میتونی از بقیه مدیرا سوال کنی که من چه جوری برخورد میکنم!
وا؟
دیگه همه میدونن که من با برخورد تند مخالفم!
اظهرمن الشمس میخوای؟!
تو مگه دعواهای پوریا رو با من نخونندی؟؟ اینا رو چطوری یادت رفته که حالا میگی من از پوریا حمایت میکنم؟!
چند وقت پیش (من سفر بودم) تو همین انجمن مگه آرمان تذکر نداد؟؟!!
و
مرجان .. من اصلا طرف صحبتهام بعد از اومدن رکسانا شما نیستی ها..!! به هیچ وجه! خب؟
سلام
اگه الان کم پست میزنم به خاطر اینه که سرعت اینترنتم پایین اومده
مرجان خانوم و رکسانا خانوم چرا اینقدر دلخور میشین
توی هر بحثی که رخ میده همه از طرفین بحث میخوان اروم باشن
چون تو عصبانیت نمیشه تصمیم درست گرفت
کی میگه وجود شما برای کانون بی ارزشه؟!!!!!
راستی برای هیچیکی مهم نیست من نامه نوشتم
نقل قول: (1390 مهر 15، 21:34)سها نوشته است: [ -> ]
به خدا حالم از همه این حرفا به هم میخوره ...
اتفاقا منم همینطور..
اینجا گفتین سها خانوم . آقا امین دست شما هم درد نکنه ...
چه بامزه!یکی داره یکی نداره واسه خودش میسازه!
عزیره من منظوره من و امین یه چیز دیگه بود!!چرا به خودت گرفتی شما؟؟!!
یه بار دیگه پست امین رو بخون! در ضمن جمله من فقط این نبود!
ببینم شما که انقد جوش تازه واردا رو میزنی نگران موندنشونم هستی یا نه؟
یا فقط برات مهمه که بیان عضو بشن!
بعد هم به قول شما با این دلیلای مسخره برن رفتن دیگه! مهم نیست که!
فقط بیان جو گل و بلبل اینجا رو ببینن عضو شن!
بعدم تا جایی که تونستن خودشونو نگه دارن و ساکت باشن!
هرجا هم نتونستن راه باز ... جاده دراز!!!!!!
ترک الان یعنی این بنظرت؟
روحیه دادن به بچه ها یعنی این؟
هی یکی یکی بچه ها رو خفه کنین که تازه واردا دلسرد نشن!
بالاخره که یه روزی ازین گردنه عبور میکنن!
اونوقت چی؟
مثل من دیگه!
رفت که رفت! به درک که رفت! خوش اومد!