(1390 اسفند 29، 21:47)homaraha نوشته است: [ -> ]
(1391 فروردين 23، 19:50)Roksana نوشته است: [ -> ]آقا یه سوال !
شما حس کنجکاوی یا همون فوضولیتونو چجوری کنترل میکنید
من کلا آدم فضولی نیستم
یعنی این که کارهایی که بقیه انجام میدن واسم مهم نیست.
(1391 فروردين 23، 20:05)Hadi نوشته است: [ -> ]نه خیرو استعداد ندارن رکسانا خانوم اگه داشتن که سوتی نمی دادن
قیمتم کمه تواب خانوم
خوب گفتم چون ماييد ديگه
هر چه باشه
تخفيف همشهري بودن
تخفيف هم گروهي بودن
و تخفيفات خاص و ...
شده اين ديگه
ولي اگه شما باشيد خوب اين تخفيفا رو نداريد
ميشه ساعتي ده ميليون
اون هم يك تخفيف كوچولو واسه اينكه خوب هم كانوني ايم ديگه و مديريد ديگه خلاصه
بابا اورژانسیم بخدا
آخرین امیدمم برا این که بگه از بین رفت
آخه قضیه به خودمم ربط پیدا میکنه
اه
این شکلکای لعنتی نمیتونن حس درونیمو بیان کنن
دلم میخواد الان یه گلدونو پرت کنم تو دیوار
ركساناااااااااااا
واااااااااااااا
اينقدر نقطه ضعف نشون نده
بابا سركاريه
بابا مردم آزاريه
قول ميدم بهت طرف سركارت گذاشته
قول ميدم اصلا ارزشش رو نداره
بابا اگه دوستت مثل من باش
سركاري اونم چه سركااااااااااااااااااااااااااااااااااري
نقطه ضعف نشون ندي ها
بذار طرف مقابلت از بي توجهي ات دق كنه
واااااااااا
بيا صلوات بفرست
شايد آروم شدي
نمي دونم نمازي چيزي براي رفع فضولي هست يا نه
مي خخواي تو گوشي بزنم بهت حالت جا بياد؟؟
ها ميخواي؟؟
تو گوشي زدنم هم حرف نداره
ميخواي موهاتو بكشم؟
آره؟
اينقده خوب ميكشم
كه همه چيز رو فراموش ميكني
اونقد كه يادت ميره كي هستي
مي خواي؟؟؟
در این که داره اذیت میکنه شکی نیست اما سرکاری نیست مطمئن شدم
یعنی حل میشه تواب؟
اگه آره حاضرم بخدا
خوب الان كجايي؟؟
بيام سريع و السير
ميگم ولي يك رازي هست هااااااااا
باور كنيد
خيلي وقته ميخوام بگم
ولي كلي خويشتن داري كردم ها
اصلا كلا آدم راز نگه داريم
ولي باور كن دارم ميتركم از نگفتنش
واي واي
اگه بدوني
اگه بدوني
اعلام كنم ها
سركاري نيست
آقا منم حساس شدم
به من می گید رکسانا خانوم قضیه چی بوده ؟
بهش بگید باشه بی خیال شدم
دست داشتی خودت بگو
اصلا دیگه نمی خوام بدونم
فقط فهمیدم بی جنبه ای
بعدم هر چی اس داد که حالا بعدا می گم ناراحت نشو
بگید دیگه نمی خوام بدونم
حله
خودش زنگ می زنه تعریف می کنه
آره بابا
ايول مي تونم
آفرين
آره ركسانا همين كار رو بكن
آخرشه