(1395 مهر 23، 22:07)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]دوستان منم یه سوال دارم:
چطور می شه خدا در نظر انسان بزگتر از هر چیزی باشه؟
خب هر عقل سلیمی می گه اگر خدایی باشه بزرگتر از هر چیزیه.
اما در عمل آدم خیلی اذیت می شه.
مثال می زنم.
مثلا شما امتحان سخت داری و باید صبح تا شب درس بخونی.
از سر صبح که بیدار می شی ، وسوسه هم داری برای خ.ا.
می دونی بری سر کتاب ، نفس اذیت می شه و وسوسه شدت می گیره.
و در این حال تنها راه این که خ.ا نکنی اینه که درس نخونی و خودت رو با یه کاری که بهش علاقه داری سرگرم کنی.
یه مثال دیگه.
شما باید شب زود بخوابی تا صبح سر حال بلند شی بری سر امتحان.
از اون طرف وسوسه هم می شی و می دونی اگر در حال وسوسه بری توی رخت خواب افکار بد می آن سراغت و نهایتا مقاومت تو رو می شکنند.
و تنها راه مبارزه با وسوسه اینه که تا رفع کامل وسوسه توی رخت خواب نری و خودت رو سرگرم کنی.
اما فردا امتحان داری.
خب شما باشین چی کار می کنید؟
نه! انصافا این جوری که شما راهنمایی می کنین ، آدم خجالت زده می شه
من که معافم عاشق خان
چون اگر بیل زن بودم باغچه خودمو بیل می زدم
اینم پاسخ دادم برای خالی نبودن عریضه
(1395 مهر 28، 22:12)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ] (1395 مهر 23، 22:07)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]دوستان منم یه سوال دارم:
چطور می شه خدا در نظر انسان بزگتر از هر چیزی باشه؟
خب هر عقل سلیمی می گه اگر خدایی باشه بزرگتر از هر چیزیه.
اما در عمل آدم خیلی اذیت می شه.
مثال می زنم.
مثلا شما امتحان سخت داری و باید صبح تا شب درس بخونی.
از سر صبح که بیدار می شی ، وسوسه هم داری برای خ.ا.
می دونی بری سر کتاب ، نفس اذیت می شه و وسوسه شدت می گیره.
و در این حال تنها راه این که خ.ا نکنی اینه که درس نخونی و خودت رو با یه کاری که بهش علاقه داری سرگرم کنی.
یه مثال دیگه.
شما باید شب زود بخوابی تا صبح سر حال بلند شی بری سر امتحان.
از اون طرف وسوسه هم می شی و می دونی اگر در حال وسوسه بری توی رخت خواب افکار بد می آن سراغت و نهایتا مقاومت تو رو می شکنند.
و تنها راه مبارزه با وسوسه اینه که تا رفع کامل وسوسه توی رخت خواب نری و خودت رو سرگرم کنی.
اما فردا امتحان داری.
خب شما باشین چی کار می کنید؟
نه! انصافا این جوری که شما راهنمایی می کنین ، آدم خجالت زده می شه
سلام دادا
خب راست میگه بنده ی خدا
مثالات عجیبه
فک کنم منظورت سردر گمیه
حالا اگه سوالت از این که خدا بزرگتر از همه چیزه
مدتها قبل یه مطالعاتی داشتم
شاید بتونم دست و پا شکسته کمک کنم
بگم؟
سلام به همگی دلم برای همتون تنگ شده بود .
گرچه که کسی جز.صادقین در کانون دلش برای ما تنگ نمیشه بازم معرفت داداشم صادقین که به یاد ماست .
در دهه اول محرم پیش استاد مهدی توکلی بودم واقعا شخصیت فوق العاده ای بود به جرات میتونم بگم که بالای 1000 نفر هر شب مرد و زن می آمدند پای منبر استاد توکلی .ایشان واقعا زندگی مرا تغییر داد.
همچنین استاد فاطمی نیا که. با یک جمله کوتاه باعث شدند که ما کلا تغییر کنیم و همیشه بالای 50 کیلومتر با ماشین برویم تهران پیش استاد مهدی توکلی .
ایت الله فاطمی نیا فرمودند که همیشه پای منبر های قوی بروید هیچوقت منبر ضعیف یا وسط نروید چون که همیشه ضعیف و وسط می مانید منبر قوی بروید تا قوی بمانید . عمر خود را پای سخنرانی های ضعیف هدر ندهید.
حیف بخاطر ترافیک و سختی مسیری که بود نتوانستیم به جز یک شب پیش استاد فاطمی نیا برویم اما استاد مهدی توکلی هم کمتر از ایت الله فاطمی نیا نبودند. واقعا آقای مهدی توکلی باعث شده که ما به سختی ماشین. جور کنیم تا به هیئت ایشان برویم . و کلی سختی راه داشته باشیم .
براستی چه چیزی درون این افراد هست که ما با دیدن این افراد برای اولین بار در عاشق سخنرانی های این ها شدیم و حتی چندین بار هم گوش میدهیم . و هر بار که گوش میدهیم یک سخنرانی را باز هم درس میگیریم.
(1395 مهر 28، 22:12)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ] (1395 مهر 23، 22:07)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]دوستان منم یه سوال دارم:
چطور می شه خدا در نظر انسان بزگتر از هر چیزی باشه؟
خب هر عقل سلیمی می گه اگر خدایی باشه بزرگتر از هر چیزیه.
اما در عمل آدم خیلی اذیت می شه.
مثال می زنم.
مثلا شما امتحان سخت داری و باید صبح تا شب درس بخونی.
از سر صبح که بیدار می شی ، وسوسه هم داری برای خ.ا.
می دونی بری سر کتاب ، نفس اذیت می شه و وسوسه شدت می گیره.
و در این حال تنها راه این که خ.ا نکنی اینه که درس نخونی و خودت رو با یه کاری که بهش علاقه داری سرگرم کنی.
یه مثال دیگه.
شما باید شب زود بخوابی تا صبح سر حال بلند شی بری سر امتحان.
از اون طرف وسوسه هم می شی و می دونی اگر در حال وسوسه بری توی رخت خواب افکار بد می آن سراغت و نهایتا مقاومت تو رو می شکنند.
و تنها راه مبارزه با وسوسه اینه که تا رفع کامل وسوسه توی رخت خواب نری و خودت رو سرگرم کنی.
اما فردا امتحان داری.
خب شما باشین چی کار می کنید؟
نه! انصافا این جوری که شما راهنمایی می کنین ، آدم خجالت زده می شه
عاشق جان ناراحت نشو چون واقعا نمیدونیم چکار کنیم...
اگه کسی راه خوبی بلد باشه بگه خیلی خوب میشه نه اینکه راه های الکی و خیلی تخیلی بگه و بره!
(1395 مهر 28، 22:12)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ] (1395 مهر 23، 22:07)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]دوستان منم یه سوال دارم:
چطور می شه خدا در نظر انسان بزگتر از هر چیزی باشه؟
خب هر عقل سلیمی می گه اگر خدایی باشه بزرگتر از هر چیزیه.
اما در عمل آدم خیلی اذیت می شه.
مثال می زنم.
مثلا شما امتحان سخت داری و باید صبح تا شب درس بخونی.
از سر صبح که بیدار می شی ، وسوسه هم داری برای خ.ا.
می دونی بری سر کتاب ، نفس اذیت می شه و وسوسه شدت می گیره.
و در این حال تنها راه این که خ.ا نکنی اینه که درس نخونی و خودت رو با یه کاری که بهش علاقه داری سرگرم کنی.
یه مثال دیگه.
شما باید شب زود بخوابی تا صبح سر حال بلند شی بری سر امتحان.
از اون طرف وسوسه هم می شی و می دونی اگر در حال وسوسه بری توی رخت خواب افکار بد می آن سراغت و نهایتا مقاومت تو رو می شکنند.
و تنها راه مبارزه با وسوسه اینه که تا رفع کامل وسوسه توی رخت خواب نری و خودت رو سرگرم کنی.
اما فردا امتحان داری.
خب شما باشین چی کار می کنید؟
نه! انصافا این جوری که شما راهنمایی می کنین ، آدم خجالت زده می شه
وقتی خدا رو بزرگ ببینی تو ذهنت و دلت اون میشه بزرگترین اینم چطوری بدست میاد؟ با تقویت شناخت ..وقتی اطلاعات کسب بکنی شناخت برات ایجاد میشه و شناخت شما رو به باور می رسونه و باور منجر به ایمان میشه
تا وقتی ی چیزی رو باور نکنی اعتقادی قلبی عمیقی رو بهش نخواهی داشت
و اغلب اوقات تک بعدی بهش نگاه می کنی
مثلا
میگی اشکال نداره گناه بکنم خدا ک بخشنده اس خدا ک میگن خیلی مهربونه دوستمون داره میگذره از ما
حالا ی شب ک هزار شب نمیشه
اما اگر شناخت درست باشه بدونیم قهر و غضب و محبت و لطف خدا هر کدوم جایگاه خودشو داره اونوقته ک می رسیم به نگاهی ک توش خوف و رجا هست
خوف از غضب و ناراحتیش و امید به بخشش و لطفش و اینه ک باعث میشه تو اوج فشار برای گناه خودمونو حفظ کنیم ن ک بترسیم از اتشش ن! ک بترسیم از رو برگردوندن ازمون
میگن مهمترین تنبیه خدا برای بنده هاش اینه ک تو قیامت بهشون نگاه نمیکنه و روشو ازشون بر میگردونه یعنی نگاه کریمانه نداره بهشون
و این از هر اتشی برای انسان سوزنده تره
البته من خودم هنوز به این عرفان نرسیدم ک اگه رسیده بودم اینجا نبودم
سلام به همگی
در رابطه با پست های که دوستان در رابطه با خ.ا گذاشتند. همین چند شب پیش استاد مهدی توکلی در این رابطه صحبت کردند .
ایشان فرمودند که عده ای فقط در مسائل جنسی مشکلی دارند ولی عده ای دیگر تا بوی پول حس میکنند وسوسه میشوند .
سعی کنید تا مسئله جنسی بر شما غالب نشود چون آن موقع هست که شاید عاقبت بخیر نشوید .
ایشان تعریف میکردند که یه عالمی مستاجبه دعا بود و هرچه دعا میکرد مستجاب میشد . خلاصه بگم که برم اصل مطلب این بود که روزی زنی زیبا به خدمت این عالم رفت ایشان آن موقع هم لحظات آخر عمر خود بود ولی نتوانست بر نفس خود پیروز شود و با آن زن زیبا رابطه جنسی برقرار کرد . و حتی اعدام هم شد ولی عاقبت بخیر نشد . همین مسئله جنسی باعث میشه که حتی ما هم عاقبت بخیر نشویم . این شیطان پیامبران را هم فریب میداد مگر داستان حضرت یونس نبود و عالمانی بزرگتر را هم فریب داده ما که دیگر چیزی نیستیم نزارید مسئله جنسی بر شما غالب شود .حتی همین شمر که چندین بار با پای پیاده به حج رفت و از یاران حضرت علی بود وسوسه شد . سعی کنید بر نفس خودتان پیروز شوید .
در دربار یزید کنیزی بود زیبا که از جنگ به اسارت گرفته شده بود قیمت آن 100 هزار سکه بود هم بلد بود قرآن بخواند و هم بلد بود ترانه بخواند و برقصد ، یزید این کنیز را به مدینه خدمت امام حسین می فرستد با کلی طلا و پول . این کنیز به خدمت حضرت میرسد و شروع میکند به قرآن خواندن و حضرت میفرمایند که حیف زنی به خوبی و با شخصیتی شما نیست که کارهای زشت انجام دهد . من تو را آزاد میکنم ولی تو باید قل بدهی فرار کنی و اصلاح شوی . خلاصه بگم که این زن انقدر تحت تاثیر امام حسین بود که اشک از چشمانش جاری میشد و بکلی تغییر کرد .
یه سوال دارم اگه شما ها بودید چیکار میکردید ؟
من همونم که عنان از کف بیرون می کنم و با اولین وسوسه به کثیف ترین حال انسانی می افتم
من همونم که مثال قرآنه
کسی که کنترل نداره ....
(1395 مهر 29، 12:48)تـــواب نوشته است: [ -> ]من همونم که عنان از کف بیرون می کنم و با اولین وسوسه به کثیف ترین حال انسانی می افتم
من همونم که مثال قرآنه
کسی که کنترل نداره ....
مشکل ما اینکه الان میریم حموم غسل کنیم بعد دوباره میریم ، خیلی راحت بگم روی تخت شروع به خود ارضایی کردن.
و دوباره عذاب وجدان داریم .
به ندای قلب خودمون گوش بدیم . و از زندگی لذت ببریم .هنوز هم میشود توبه کرد خداوند بخشنده و مهربان است.
این افرادی که عاقبت بخیر شدند مانند ایت الله قاضی و بهجت و آشتیانی .
مگر اینها از این مشکلات نداشتند . پس اونها توانستند ما هم میتوانیم .
برادر ها و خواهرهای من با گفتن این مسائل در اینجا چیزی.حل نمیشود .
مشکل جایی دیگر است .
حدودا یه ساعت دیگه چند تا سخنرانی از ایت الله فاطمی نیا و مهدی توکلی میزارم حتما گوش دهید .
قوی باشید در برابر شیطان
دوستان سلام
روزتون بخیر
سوالی داشتم
به نظرتون فلسفه افرینش موجودات جاندار به غیر از انسان چیست؟
به جز جنبه ی تامین نیاز های انسان چه جنبه های دیگری در افرینششون هست؟
اخر عاقبت این موجودات چیه؟با چه هدفی خدا غریزه تدوام حیات رو در خلقتشون قرار داده؟
بعد از مرگ این موجودات به کلی از صحنه هستی حذف میشوند؟یا به عبارتی افریده شده اند که مدتی در این جهان باشند و بعد به طور کامل از بین بروند؟
ایا این موجودات هم روحی همچو روح انسان در قالب جسمشان دارند؟
اگر روح دارند در اخر روح این موجودات به کجا ختم میشه؟
(1395 مهر 29، 13:40)هادی نوشته است: [ -> ]دوستان سلام
روزتون بخیر
سوالی داشتم
به نظرتون فلسفه افرینش موجودات جاندار به غیر از انسان چیست؟
به جز جنبه ی تامین نیاز های انسان چه جنبه های دیگری در افرینششون هست؟
اخر عاقبت این موجودات چیه؟با چه هدفی خدا غریزه تدوام حیات رو در خلقتشون قرار داده؟
بعد از مرگ این موجودات به کلی از صحنه هستی حذف میشوند؟یا به عبارتی افریده شده اند که مدتی در این جهان باشند و بعد به طور کامل از بین بروند؟
ایا این موجودات هم روحی همچو روح انسان در قالب جسمشان دارند؟
اگر روح دارند در اخر روح این موجودات به کجا ختم میشه؟
سوال خوبی بود قول میدم حتما جوابش بپرسم و بیارم اینجا بنویسم .
البته اگه ببینم استاد این هفته که بعید میدونم .
(1395 مهر 29، 13:56)آقای ضربتی نوشته است: [ -> ]سوال خوبی بود قول میدم حتما جوابش بپرسم و بیارم اینجا بنویسم .
البته اگه ببینم استاد این هفته که بعید میدونم .
ممنون جناب ضربتی عزیز
مشتاقم به جواب
خوشحال میشم بقیه دوستان هم نظرشون رو بگن