چکــــــــــــــــاوک جونم این عکسه چی بیده؟
یه خرده بزرگترش کن!
کمی (نه زیاد هاااااااا
) معلوم نیست چیه؟!؟!!؟
و
می گما منم اوله اولش که این شعرو خوندم نظراتی مشابه آقا امیر حسین به ذهنم اومد
واسه این بود که گفتم میشه عرفانی هم معنی کرد؟!؟؟!
و اینکه
موافق می باشم با ایراداته جناب امیر حسین خان بالا برره
و
آقا پرشان شما هم درست می فرمویید
ولی خب گاهی بعضی تصورات و برداشت ها از یه شعر ممکنه واحد باشه و..........
سسسسسسسسسلام
چکاوک خانوم مبارکه
بلاخره عوض کردید
باران خانوم اگه ببینن یه دوتا جیغ به افتخارتون میکشن آرزو به دل موندن که اواتارتونو عوض کنید
امیر حسن و پرشان افرین بابت تحلیلتون
و همچنین تواب خانون تنها خانوم و هما خانوم
باشه حتمان میخونم
نقل قول:
راستی علیرضا واسه آواتار جدیدم بهم تبریک نمی گی
دجال فراماسون تک چشم:smiley-yell:
خب که چی؟
:smiley-yell: هان؟
اواتار تک چشم میذاری ؟
هه دوتا امیرحسینا میخوان شورش کنن
هما خانوم انگار یه نفره سوار چتر هستش
آرمان هم داره یواشکی انجمنو میخونه به صورت مهمان
بابا بیا تو دم در بده
پای سیستم هستی و نمیای؟:smiley-yell:
علیرضا یه بار دیگه آواتارمو عوض کنی من می دونم و تو:smiley-yell::smiley-yell::smiley-yell:
این عنوان کاربریم رو هم که اول عوض کردی
یهو بیا با یوزرم پست بذار خلاص دیگه
حالا جالبه یاد اولین آواتارم با نام کاربری پرشان دو سال و نیم پیش افتادم می دونین چی بود؟
یه تک چشم
کاملا اتفاقی ها
اصلا اون موقع نمی دونستم تک چشم چه معنایی میده
فکر کنم دجال و شیطان و اینا تو روحم نفوذ کردن خبر ندارم
خیلی خوب عوض کردم آواتارمو
تبریک نمیگی علیرضا؟
سلام
آقا پرشان
من اون عكس پسر تمام رخ رو بيشتر ميپسندم
يك ژست خوبي داره
توش اعتماد به نفس خاصي داره
بابا اين چشما رو بذاريد كنار
چشم فقط يك چشمه اونهم مال ...
بود
فراماسو هم نبود
خودتون جاي خالي رو پر كنيد
راستي
اينجور چيزا رو نذاري كه طرفدارات رو از دست ميدي
رو هادي هم حساب باز نكن
اون رفتنيه
بعد تنها ميشي ها
ای درد توام درمان در بستر ناکامیو ای یاد تو ام مونس در گوشه تنهایی
خدا بگم چیکارت نکنه علیرضا
تواب بابا من این آواتارارو نمیذارم که
دم شما گرم دیگه اینطوری طرفدار بودین آره؟ یه روز نشده...خیلی خوب
کلی wallpaper از این پسره دارم اون موقع صورتشو گذاشتم الان چششو (البته قراره یه مدت بگذره باز برگردم به خود صورتش
)
این علیرضای...:smiley-yell: بحثو کشوند به فراماسون حالا هم داره واسه تشویش اذهان عمومی
پشت سر هم آواتارمو عوض می کنه که ملت فکر کنن من دارم واسه عادی جلوه دادن تک چشم پشت سر هم از این عکسا می ذارم
یه بار دیگه علیرضا آواتارمو عوض کنی و بحث فراماسونی بکشونی وسط دو هفته بنت می کنم تا ببنی ترک کانون چقدر درد داره
راستی هادی جوونه بابا چی چی رفتنیه
پرشان خان از بس این آواتارتو عوض نکردی ، تو ذهنم همین شکلی موندی
من که میدونم انقد زشت نیستی
عوضش کن بابا
هادی خان این مطلب جدیدی که
اینجا گذاشتی عنوانش توصیه هایی برای سادیسمی شدن (ستون آزاد) هست
جدا زشته؟
من تازه دلم می خواست عین این پسره باشم
راستی کدوم رو میگی؟
نخیرم
من به حرف شما اعتماد ندارم امیرحسینا رو هم با هم اشتباه گرفتی ، این پتو رو وردار از رو سرت ببین واقا زشته؟
Absoloutely NOT!
دوره زمونه ای شده ها !
از مردم تعریفم میکنی میزارن به پای ندیدنت
حتما باید رک بگم یه آواتاره زشت تر انتخاب کن که بهت بیاد
خیلی حالم گرفته
کی میدونه برا کنترل افکار چ باید کرد؟
سلام
دوستان سها خانوم سیستمشون(کیبوردشون) مشکل پیدا کرده برای همین نیومدن و به زودی حل میشه و میان
خانوم مسافر کوچولو هم آف گذاشته بودن برام که به شما سلام برسونم و دلشون برای کانون تنگ شده
یعنی دارم درست میبینم؟
دیشب تو انجمن بحثی نشد؟ حرفی کلامی ؟
نقل قول: رو هادي هم حساب باز نكن
اون رفتنيه
بعد تنها ميشي ها
هادی؟
سنی نداری که
چه زود چرا باید ناکام بشی؟
(شام چی میدین؟)
نقل قول: تبریک میگم پرشان بهت
این به یاد حق حانوم کجاست؟ اونم رئیس بود تو گروه
پارازیت و نبر زیر سوال
که چی اگه زیر سوال بردم چیکار میخوای بکنی؟
اصلان همین الان پارازیتو زیر سوال میبرم
؟
پارازیت
نقل قول: خدا بگم چیکارت نکنه علیرضا
تواب بابا من این آواتارارو نمیذارم که
دم شما گرم دیگه اینطوری طرفدار بودین آره؟ یه روز نشده...خیلی خوب
کلی wallpaper از این پسره دارم اون موقع صورتشو گذاشتم الان چششو (البته قراره یه مدت بگذره باز برگردم به خود صورتش)
این علیرضای... بحثو کشوند به فراماسون حالا هم داره واسه تشویش اذهان عمومی پشت سر هم آواتارمو عوض می کنه که ملت فکر کنن من دارم واسه عادی جلوه دادن تک چشم پشت سر هم از این عکسا می ذارم
یه بار دیگه علیرضا آواتارمو عوض کنی و بحث فراماسونی بکشونی وسط دو هفته بنت می کنم تا ببنی ترک کانون چقدر درد داره
راستی هادی جوونه بابا چی چی رفتنیه
اهان داری مثل دیوید ایک میشی
فراماسون
نگفتی درجه هادی چنده؟
خودت چندی؟ هان؟
از سنت خجالت بکش این چه آواتاریه گذاشتی؟
گفتی اگه بحث فراماسونو بکشم وسط بن میکنی منو منم نکشیدم وسط راست چین کردم نوشته هامو
در ضمن فقط آرمان و بالاتر از آرمان (سها خانوم تنها خانوم آقا سلام و باران خانوم) میتونن منو بن کنن
:P
نقل قول: ای درد توام درمان در بستر ناکامیو ای یاد تو ام مونس در گوشه تنهایی
این شعر دیروز بعد از ظهر تو پستت نبودا ظاهران بعدش اضافه کردی نگی نفهمیدم
نقل قول: کی میدونه برا کنترل افکار چ باید کرد؟
خانوم نفیسه خیلی ناراحت شدم اول از همه ناامید و افسرده نشید که ناامیدی از خدا کفره
من چند تا راهنمایی های دوستان با تجربه و موفق رو میذارم براتون
این حرف مهتاب خانومه که جاشون خالیه امیدوارم که موفق شدن باشن و یحتمل عروس
(1390 ارديبهشت 7، 9:51)mahtab_r نوشته است: [ -> ]ایمان داشتن به خودمون و خدامون ...
زمانی بوده که حتی یک روز پاک بودن برای ما سخت بوده ... اما حالا حداقل یک روز می تونیم با ارداه ی خودمون پاک باشیم ...
و این رو مدیون خداییم ، و البته همت و تلاش خودمون ..
پس لازمه که بعد از شکست ، اعتمادمون رو به خدا و خودمون از دست ندیم ، باید یادمون باشه ، بهترین موقعیت ها و بهترین مراتب با سختی و تلاش و حتی شکستهای ممتد به وجود می یان ...
نباید دلسرد بشیم ... و باید برای رسیدن به هدفمون ( پاکی ابدی ) ، تلاش کنیم ...
اینم تجربه آقا مجتبی هستش یار قدیمی و باتجربه و منطقیمون
نقل قول: (1390 ارديبهشت 7، 10:45)مجتبی نوشته است: [ -> ]
خوب توی این تاپیک تجربیات و تخصص من بیشتره تا مدیریت قبل از شکست....ایشالله اونجام حرفه ای میشم...
1) درسته توی این لحظات آتش شهوت خاموش شده ، ولی یه آتش دیگه روشن شده و اون آتش خشم و سرزنش از خودتونه پس:
در این لحظات بلافاصله بعد از شکست ، بشدت از تصمیم گیری و چه کنم چه کنم دست بردارین
چون احتمال 90 درصد تصمیمات بر پایه ی خشم و احساسات اون لحظه ی شماست و باید ها و تصمیمی ها و قول هایی که میدین ممکنه نشدنی ایده آل و خیلی غیر واقعی باشن و این شما رو سمت کمال طلبی و وسواس میکشونه و تکرار این کار ها فوق العاده خطر ناکه
2) بلافاصله غسل کنید
فوق العاده در بهبود روحیه اثر داره ، مخصوصا با آب گرم ،
و مخصوصا وقت خواب ، شما توی خواب سمت خدا بر میگردین ، حالا فرض کنین به حال جنابت و با بدن نجس و ... بخوایین برین توی عالم خواب بالا و برگردین ، اصلن اعمال صالحتون که توی ان روز کردین توی خواب تبدیل به ایمان میشن ،اینطوری کلی عمل و وقتتون رو میسوزونین ،
3) سعی کنین 2 3 ساعتی بخوابین ، اگر هم شب بود سعی کنین از 8 ساعت بیشتر بخوابین ، یا زود تر بخوابین یا دیر تر پاشین چون بدن به خواب زیاد احتیاج داره
4) وقتی از خواب بیدار شدین ، اگر حوصله و انرژی اصلی بدست اومده بود که هیچ بعه کارتون بپردازین
ولی اگه هنوز بعد از خوابم حوصله ندارین ، به فعالیتی که دوست دارین و یا یه کار تفریحی به صور موقت بپردازین ، مثل کانون اومدن ، بیرون رفتن ، کتابی که دوست دارین رو خوندن ،
ولی توی این لحظات دوباره نه به چه کنم چه کنم فکر کنین و نه به این که حالا باید برنامه ام رو انجام بدم و عقب افتاده
این خیلی مهمه ، چون واقعا حوصله و روحیه کار سنگین رو ندارین ، دست بردارین جزء نفرت و کم شدن روحیه و سرزنش چیزی گیرتون نمیاد پس سعی کنین کارهای سنگین یا مثلن درس رو اگر حوثله ندارین توی اون ساعات نخونین
5) به تقویت روحیه و کارهای تفریحی و کتاب های روح بخش بپردازین
6) توی اون لحظات در فرصت های اولی که میرین نماز یا وقت پیدا میکنین با خدا راز و نیاز کنین ، یه تعقیب و دعای حسابی بردارین ، ولی این مناجات و راز و نیاز و حرف دلتون از یه رب تا نیم ساعت بیشتر طول نکشه و بعدش توی نماز بعدی ، توی این لحظات نمی خوایم بیش از حد خودمون رو سرزنش کنیم ، جای سرزنش خودمون رو بدیم مناجات به خدا
و از مناجات های مثبت و دست آویز به فضل و کرمش استفاده کنیم ، نریم مناجات خادفین رو بخونیم
بعضی مناجات ها خوفی هستن که این لحظات مناسب نیستن ولی بعضی عشقی و شوقی و برپایه امید و رجا هستن
این مناجات ها خوبن :
مناجا ت توابین ، مناجات راجین ، راغبین ، محبوین ، مریدین و مفتقرین از خمس و عشر ، خوندنشون فوق العاده عالی و روح بخش هست
7) بعد از 10 12 ساعت یا یکی دو روز تازه فکر کنین به این که چه نکات ضعفی داشتین ، و تصمیمات لازم رو بگیرین ، خیلی منطقی و متناسب با توانایی هاتون
به نظر من عیب خیلی از ماها اینه که شاید تصمیمات گذشته رو ادامه نمیدیم ، ممکنه مداومت توی اون تصمیم قبلی راه حل ترک ما باشه ، نه این که هر وقت شکستیم کل برنامه و شیوه رو عوض کنیم ، مثلن به این نتیجه برسیم فعلن کانون نیایم یا ...
اینم سخن مهتاب خانومه
(1390 ارديبهشت 9، 10:44)mahtab_r نوشته است: [ -> ]با خودمون مهربون باشیم ...
"البته این هم یه جورایی همین حرف آقا مجتباست ... "
به خودمون ناسزا نگیم و حتی در اون شرایط برای خودمون احترام قائل باشیم ....
باز هم مهتاب خانوم
(1390 ارديبهشت 16، 12:04)mahtab_r نوشته است: [ -> ]ریشه یابی :
باید علت رو پیدا کنیم .. کمتر پیش میاد که کسی برای لذتش اینکار رو انجام بده ..
و معمولا کسایی که به قولی معتاد این کار شدن ، دیگه لذت براشون مفهومی نداره ،
مثلا خود من ، بیشتر دلایل شکستم ، عصبانیت و یا بی توجهی به نماز ..
پس باید بفهمیم که چرا شکستیم ... و بعد از ریشه یابی ، در صدد رفع اون مشکل باشیم .
سخن آقا مجتبی گل
نقل قول: این پیام من رو تا آخر عمرتون توی ذهنتون باشه :
که فقط با باور و ایمان ، انگیزه میشه رسید ، و منطق فقط بدرد شکستن باور های غلط و مانع می خوره
بی اراده حتما بی انگیزه است و بی انگیزه هر چقدر تلاش کنه اراده ی چندانی نمیتونه جور کنه
به هرچیزی که خواستین برسین ،
همیشه اول باور های مزاحم و نمی تونم نمی تونم رو با منطق از بین ببرین
فکر های مانع رو از بین ببرین
هر چی فکر مزاحم کم بشه ایمان هم زیاد میشه ، هر جا چه کنم چه کنم باشه ، یعنی اونجا ایمان کمه
شما هرچی باور و ایمانتون به این که موفق میشین ، این که میتونین ، این که شدنیه ، این که میشه ، این که خدا کمک میکنه و این که خدا میخواد بیشتر بشه
اونوقت افکار مزاحم و وسواس ها و "باید " ها و "قانون " ها و "زور " ها کنار میره
حضرت علی : ضاد الفکر بالایمان
پس تا میتونین "باید" های زندگی و "باور" های زندگی رو کم کنین
تا میتونین باور های غلط و مزاحم رو بش******************************ن
و تا میتونین باور های خوب و مثبت برای کاری که میخوایین انجام بدین داشته باشین و روش کار کنین
اونوقت باایمان میشین ، بااراده ها حتما اراده اشون از ایمانشونه . !!
یا علی
واقعان نمیدونم چرا دوستان اینقدر کم لطفی میکنن نسبت به تاپیک مدیریت بعد از شکست
و مطلبی نمیذارن