در ادامه ی نوشته ی خانم جنگجو،
که " از آدم مجرد نپرسید کِی ازدواج می کنه"؛
وقتی دیدید یکی،
ی تار، دو تار، سه تار ... از موهاش سفید شده،
یا از ریش هاش،
نیازی نیست از کشف تون بهش بگید!
اون شخص خودش حتمن قبلِ شما اون سفیدی ها رو دیده،
و دل ش گرفته،
و فراموش کرده ...
پی نوشت نوشته های شقایق بانو و نمیدانم خان
انقدر نگید ای بابا تو ام که کار پیدا نکردی
هر روز صبح که پا می شه و بیرون نمیره به خودش میگه من بیکارم
هر وقت میخواد خرج کنه به خودش میگه صرفه جویی کن
کلا لططفا به هیچ بهانه ای درد مردمو به رخشون نکشید
ممنون از همه که نقاشی کشیدن
ولی سطح انتظارات من خیلی بیشتر از اینا بود
صرفا ایده کافی نیست
ایده ی خوب باید خوب هم پرداخته بشه
منم یه چیزی کشیدم
امروز و فردا آپلود می کنم
آخرشه
کسی دیگه نمیخواد شرکت کنه؟؟؟؟
لینکش تو امضامه
(1396 مرداد 2، 0:41)smwarrior نوشته است: [ -> ]الان ک میبینم اصنم جنگجو نبودما
در اصل اسم کاربریم این بود
Self Made warrioor
اسممو می خوام عوض کنم چی بزارم بنظرتون؟
آقا جدی پرسیدما
از من که،
عوض ش نکنید.
نام کاربری و عکس پروفایل تغییر نکنه بهتره.
این جوری تو ذهن آدم ها می مونه.
________
اینو بعدِ ارسال خانم می توانم اضافه کردم،
"شقایق" هم خوبه
چند سال پیش،
کنار دریاچه ی گــَهَر،
ی گل دیدم شبیه شقایق،
ولی با گلبرگ های نارنجی آرامی.
هنوز که هنوزه، دلم می خاد ی باری دیگه گذرم بیفته اون ورا،
و برم اون گل وحشی رو دوباره ببینم.
عکس ش رو دارم،
اگه روزی دلی بود،
میذارم ببینید.
(1396 مرداد 1، 18:14)همساده نوشته است: [ -> ]سپاس از تجربه خوب داداش هادی
هادی ۴۰۰۰ واژه نبود و ۶۰۰۰ هزار واژه بود معلومه که خیلی توجه کردی و سه چهار دور خونیدش
کلا این انتشارات آکسفورد خوبه فقط صرفا یه پیشنهاد میتونید به صورت رایگان این فایلها رو دانلود کنید از نت اگه قصد مطالعه خودخوان دارید. البته باید پی دی اف خوان باشید من دیگه حالم بد میشه کتاب میگیرم دستم
و اینکه هادی خدا وکیلی حالا که رفتی ولش نکن دیگه این خیلی نکته مهمیه ولش نکن هیچ زمانی دیر نیست برای شروع این کلاس رفتنت رو مقید باش من قول بهت میدم جواب میگیری. تو برنامه منم هست که برم.
قربانت همساده جان
اقا شما به من 4000 گفته بودین یادمه شایدم نه اشتباه میکنم
اینا از پیریه
سخت نگیرین
ولی اقا من از اوناییم که کلا با مطالعه الکترونیکی مشکل دارم
من خیلی حال میکنم از اینکه کتاب دستم باشه گوشه کنارش یه چیزایی بنویسم یه وقتایی که تو عمق کتاب غرق شدم یه نقاشی هایی کنارش بکشم و هم اینکه کتاب که دستت باشه پوزیشن های مختلفی میتونی مطالعه اش کنی ولی pdf رو فقط باید صاف بشینی پشت میز که کلی کسل کنندس (الان از اتاق فرمان میگن که موبایل و تبلت هست که من میگم نهههه اونا که افتضاح تر از pc ان
)
اره داداش من خیلی وقت بود میخواستم یه اقدام اساسی برای این زبان بکنم ولی نمیشد خوشبحال برادر قاصدک که تو اقیانوس زبانه
اما الان با استادم مچ شدم و کلی تخلیه اطلاعاتش میکنم تا بالاخره یه جایی برسم که اخرشم پرواااااااز
شما هم انشاالله یه اقدام اساسی برای اینکار میکنین
ولی یه توصیه برادرانه از هادی
اموزشگاه های بیرون شاید خوب باشن ولی کش میدن یه کتابو 4 ترم میخونن که دیگه شورشو در میارن
ماهم در سنی نیستیم که 4-5 سال همش کلاس بریم
باید یه جایی پیدا کرد یه کاری کرد که مثلا تا خرداد سال بعد کاملا اماده باشی و تافل و ایلتس رو بگیری نه که ترم 2 باشی هنوز
(1396 مرداد 2، 0:28)نمیدانم نوشته است: [ -> ]در ادامه ی نوشته ی خانم جنگجو،
که " از آدم مجرد نپرسید کِی ازدواج می کنه"؛
وقتی دیدید یکی،
ی تار، دو تار، سه تار ... از موهاش سفید شده،
یا از ریش هاش،
نیازی نیست از کشف تون بهش بگید!
اون شخص خودش حتمن قبلِ شما اون سفیدی ها رو دیده،
و دل ش گرفته،
و فراموش کرده ...
سلام بر برادر نمیدانمی
حال و احوال خوبه ؟ از دریا چه خبر؟
حاجی موی سفید نشان از بزرگی و پختگیه اینارو روزگار به هرکسی نمیده
باید قدر این آدما رو دونست اینا مرد روزگارن
منم لابلای موهام سفید و سفید و سفید دارم
ولی دوستشان دارم
اینا هدیه ان...
عین موج در دریای خروشان...
ولی نشان توصیفاتی که در بالا گفتم نیست
نقاشی برادر عاشق هم حاوی نکات خیلی ریزیه ها
اقا دقیق باشین میبینین از ان روزی خبر میده که تابستان تمام شده و هیچ کاری نکرده ایم
وای
ماشاالله پابلو پیکاسو عاشق
سلام آقا هادی
ممنون از احوال پرسی تون.
خوبیم، خدا رو شکر.
دریا هم خوبه، مثل همیشه پیروز و غالب.
در زمینه ی خوندن کتاب کاغذی باهات موافقم
به قول شاعر: موی سپید را فلکم رایگان نداد ..
از انگلیسی گفتی و پرواز و آیلتس-تافل! نکنه قصد سفر کردی؟
منم با هادی موافقم.... موی سفید خوبه
ولی من فک کنم تا موقع سفید شدنش دیگه نشانی از مو تو سَرَم نباشه
//////////
یه کتاب دارم میخونم از شوپنهاور... یه جورایی متفاوته با بقیه آثارش
اینطور ماجرا رو شروع میکنه که سه تا موضوع تو زندگی آدم هست
" آنچه هست" ، " آنچه دارد" و " آنچه می نماید(در واقع اونطوری که دیگران بهش نگاه میکنن)"
و واسه خوشبختی، اولی رو میشه شرط لازم و البته کافی دونست
خیلی زندگی رو بر اساس نظر دیگران نسبت به خودمون پایه نذاریم... آدم اگه از " اون چیزی که هست" راضی باشه، میتونه سعادت مند زندگی کنه
این رو در جواب دوستانی میگم که از شنیدن سوالای شخصی مثه " چرا ازدواج نمیکنی " و " چرا موت سفید شده " و موارد مشابه، معذب میشن
سخت نگیریم
(1396 مرداد 2، 12:17)smwarrior نوشته است: [ -> ]سلااااااام
نقاشیم خوجمله؟؟؟؟
لطفا رای بدین
هنوز شروع نشده ها
دو روز مونده به شروع مسابقه
یکی نیست این بانوی محترم رو به دلیل اختلال در امر مسابقه از ادامه ی مسابقه محروم کنه؟
* طرح ناک اوت کردن حریفان به منظور دستیابی به شارژ 2 تومنی
عهههههه.... خاله شادن رنگی شد
انشالله که به مصلحت کانون و خودشون باشه
تبریک میگم
رامین بیا... بهانه واسه سور و سات جور شد
یه اعترافی بکنم ؟؟؟
خیلی خیلی خیلی خیلی خوشحااااالم که اینجام
انگار جاش خیلی وقت بود که توی لحظاتم خالی بود
و متوجهش نبودم
آقا رامین پس اون مجوز چی شد؟