امشب من کتک نخورم شاتس آوردم
از دیشب مامان بابام و کشتم..
راه میرن..میگم 30 سال یش الان چه خبر بوده ؟؟
الان بابام میگه..خیلی سرد بود اون روز...
بچه ها 30 سال پیش امروز خیلی سرد بودههههههههههههههههههههه
30 ساااااااااااااااااااااااال
من هنوز جووونم
نه بابا سالگرد ازدواج مامان و باباس..دیشب گفتم.
گذاشتمشون سر کار
(1391 دي 16، 23:16)حمید خان نوشته است: [ -> ]سلام دوستان
این پریا خانم تو پروفایلش دلیل غیبتشو چی زده من ک متوجه نشدم
هِی از صبح به خودم میگفتم حالا که حاضر شدی برو این دلیل غیبت رو پاک کن، حوصله م یاری نمیکرد. مرسی که سبب خیر شدین
اینم استعاره(یا کنایه یا مجاز؟#-o)ای بود از این که دارم میرم اهدافم رو محقّق کنم.
آخه قاصدک خودش نماد آرزو و ایناست.
الان کاملاً معلوم شد امتحان ادبیات دارم؟
انشاا.. که شما هم 40 ساله دیگه همین جواب بابای من و به دخترتون بدین
جدی از ته قلبم ارزو میکنم
شب همگی خوووووووووووووووووووووووووووووووش
فردا یه روز عادی ه..که با پاکی تو میشه یه روز استثناییـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
سلام صبح بخیر
اوه اوه اوه اوه ، چه خبر بوده اینجا ، خون و خونریزی
بابا تو پ ع ها رعایت کنید ، رعایت نمیکنید اینجوری میشه دیگه
تازه این که چیزی نبود فقط اخطار بود ، اگر ادامه پیدا کنه به خشم مدیران دچار میشید
پس رعایت کنید
نقل قول: امشب من کتک نخورم شاتس آوردم
از دیشب مامان بابام و کشتم..
راه میرن..میگم 30 سال پیش الان چه خبر بوده ؟؟
جای کادو دادن اذیت میکنید
انشالله که زنده باشن و سایه شون رو سرتون
نقل قول: آنکس که بداند و بداند که بداند - اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند - بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند - لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند و نداند که نداند - درجهل مرکب ابدالدهر بماند
یه سوال :
آنکس که نداند و نداند که نداند و نخواهد که بداند جریانش چیه ؟
(1391 دي 16، 22:07)darling نوشته است: [ -> ]هما جان بستگی به شرایط داره اینکه دلیلت واسه دوری کردن ازش چیه ؟یا طرف چطور آدمیه ؟
ولی درکل میتونی با بی محلی کردن بهش بفهمونی
دلیلم یخورده ...
فهموندم خیلی ضایع!! ولی از رو نمیره خو
باران جان تبریک میگم :22:
sسلام
بدون گوشیم دیوونه می شم!ً!!!!!!!
حاضرم جونم را بدم این محدودیت اینترنت و گوشیم ورداشته شه!!
(الان قاچاقی رمز اینترنت را از خواهر رعوف و مهربان و عزیزتر از جان گرفتم تا تدابیر تعویض رمز اینترنت بی اثر گردد:6
اخه این چه ظلمیه!!!!الان پدر و مادر گرام نقش شمر را بازی می کنند منم مظلوم.....
هی...
بهم چیزی نگقتن ولی با فالگوش ایسادن و ... فهمیدیم ابرویمان رفت....
خدا مگه تو ستارالعیوب نبودی؟؟؟؟؟
سلام
از بانوان کانون عاجزانه درخواست کمک دارم
می شه راهنمایی کنید چ طور می شه دل خواهر ها را ب دست اورد؟!!!
الان ب شدت نیاز دارم دل خواهرم را ب دست بیارم تا در پیدا کردن گوشی دادن رمز اینترنت و ... من را یاری کنه
لطفا بگید چی کار کنم؟!
پلیز
سلام
نیای نت برات بهتر نیس؟
نمی دونم بانو.
شاید.
از نت فقط همین کانون را دارم.
ولی کاش این جور بی ابرو نمی شدم.
حالا گوشیم را چی کار کنم؟؟
آقا اهورا منم 2 سال پیش کنکوری بودم واقعا اگه گوشی و اینترنت در دسترس نباشه بهتره
اونا هم خیر و صلاحتونو میخوان
سلام
با دوستم برنامه ریزی کردم که امروز صبح زود برم کتابخونه و درس بخونم اما قبلش برم خریدای این دوروز رو انجام بدم که با خیال راحت بدرسم
صبخ بیدار شدم برا نماز بعدش دو صفحه که خوندم ی وسوسه گنده اومد که زدیم ترکوندیمش
تا صبحانه بخوریم و کارای خونه رو انجام بدیم شد 10 و 5دقه
به مادر گفتم برای این دوروز چیا میخوای اول گفتن هیچی فقط سیب زمینی گفتم مطئن؟ دو روز میخوام درس بخونما
یهو ی لیست بلند بالا آماده شد
تا حاضر بشم و برم شد 10 و رب
گفتم یک ساعت وقت داری همه این خریدارو بکنی
خریدارو انجام دادم شد یک ساعت و 5 دقه دستا پر کمر در حال شکستن
رسیدم دم در خونه با مجبور شدم با دماغم زنگ بزنم اینم از فایده های داشتن دماغ مردونه
که یهو خبر خوش دادن که دای و خاله دارن میان خونه ما از راه دور
برنامه های ما برا درس خوندن بهم خورده الان
من که از رو نمیرم
باید قبول بشم این درسارو