(1398 آبان 14، 14:50)soshians نوشته است: [ -> ]در مورد تاپیک درد دل به نظرم قانون گذاشتن براش اشتباهه. "درد دل" یعنی درد دل دیگه معنیش معلومه . یه روز ممکنه من حالم خراب باشه و نا امید باشم، بیام تو درد دل بنویسم دیگه به زندگی امیدی ندارم. درد دل واقعیم همینه تو اون موقعیت من حالم بده و نمی تونم به یه اتفاق خوب تو زندگیم فکر کنم. اتفاقا تاپیک درد دل اینجا بهترین جاییه برای اینکه بیایم حرفایی که به هیچ کس نمی تونیم بزنیم و تو دلمون ریختیم رو بگیم.
منم موافقم
اگه هدف جهت دهی باشه تاپیک های دیگه هست
(1398 آبان 14، 12:21)لئا نوشته است: [ -> ] (1398 آبان 14، 7:21).... نوشته است: [ -> ]سلام یکی از چیز هایی که میتونه به شما کمک کنه مدیریت زمانه برای مدیریت زمان اول از همه شما به یک دفترچه یادداشت و یک خود کار نیاز دارید:
1.فعالیت های اون روزتون رو به کار های اصلی فرعی طبقه بندی کنید وهمین طور وققتون رو به نسبت بین این دو طبقه تقسیم کنید
2. کار های هر طبقه رو به ترتیب اولویت شماره گزاری کنید.
و وقتی که به اون طبقه دادید رو بین اون ها تقسیم کنید
3.کار هارو طبق اولویت بندی که انجام دادید انجام بدید
ممکنه ساعت ها کم و زیاد بشه ولی این نا امید تون نکنه طبیعیه
میتونید سخنرانی استاد رائفی پور(چگونه زمان را مدیریت کنیم) روگوش بدید خیلی کمک میکنه دوتا قسمت 3 ساعتیه
ممنون از پاسختون
معمولا یه همچین کاری میکنم ولی مشکل اینه که پایبند نیستم به برنامه ای که ریختم
یا معمولا بخشی از برنامه رو اجرا میکنم بقیه اش میمونه.
یا چند روز پایبند هستم و بعدش ادامه نمیدم
برنامه سفت و سخت هم نمیریزم که اجراش مشکل باشه
مثل بچه های چموش که از درس فرار میکنن
قبلا اصلا اینطوری نبودم تغییرات من فقط در جهت منفی هست
شاید چون خودتون رو مجبور میکنید کاری رو که دوست ندارید انجام بدید. مثلا من خوشم نمیاد کتاب بخونم بعد خودم رو ملزم کنم که روزی 30 دقیقه کتاب بخونم خب ذهنم پس میزنه این جور کارها رو از خیلی پایین مثل 5 دقیقه شروع میکنم و مثلا هفته ای 5دقیقه زیادش میکنم
یا میتونید برای خودتون تنبیه یا تشویق(ترجیحا تشویق) در نظر بگیرید مثلا اگه تا آخر هفته به برنامه پایبند بودم برا خودم یه پفک میخرم
یا اگه پایبند نبودم 5000 تومان(بستگی به وسع خودتون) صدقه میدم
کانون این همه قسمت خوب داره ولی غیر فعاله آدم دلش میسوزه مخصوصا من که تازه اومدم
ما تو خدمت یک مسئول حفاظت داشتیم خیلی ساکت و آرام بود ولی خیلی با هوش بود و حواسش به همه چی بود . آقای گرافا من را یاد اون بنده خدا می اندازه
تاریخ تولد فقط خودم . 2 بهمن
2 بهمن من میام
12 بهمن امام میاد
22 بهمن هم میزنیم باهم میترکونیم همه چیزو
لاکچری تر از من هادیه
تولدش 22 بهمنه
هادی دیگه فیوزش یه سره است منتظر امام نمیمونه ؛ هنوز نیومده یه تنه میزنه به دل طاقوت
اصلا روایت داریم میگن جشن های دهه ی فجر بخاطر تولد هادیه ؛ انقلاب بهانه است
باید ی اعترافی بکنم
یکی از رفیقای قدیمی ک از دوران راهنمایی میشناسم رفت و امد داشتیم با خانواده چن وقت پیشا ی حرفی زد ک تو اموزشی بری بغض میگیرتت اصن جوش اونجوری و دست خودت نیست من گفتم نه اقا منی که هشت نه ساله از راهنمایی تنها زندگی میکنم ک دیگه این برام چیزی نیس هیچز امروز ی ماه جلوتر گفتم برم موهامو کوتاه کنم ببینم چی میشه زیر ماشین که بودم ی لحظه ی حال عجیبی شدم حالم گرفته شد خیلی عجیب بود ک قبل و بعدش مهم نبود برام بعدش با پدرش سوار ماشین که شدیم برسونتمون هنوز نشسته گفت من پارسال بهت گفت با فلانی برو ولی الکی موندی (پدرمم همین جیزی نگفت بود)
جدا از اون چن وقتی بود ب رفیقم میگفتم ک عوض شدی ولی امروز دیگه واقعا خیلی عوض شده بود عوضی شده بود اصن حالم گرفته شد چون رفیق فابم هست و رفیق زیاد ندارمم نمیتونم کنارش بزارم واقعا چجور میشه ک اینجوری میشه بعد من اینارو هعی میبینم ب حال خودم افسوس میخورم ک چند ماه نه بلکه چند سال ازشون عقبمو حتی بخام کاری کنم بهم فشار میاد سریع دوباره دست ب خ.ا میزنم بر میگردم اول
اونقدری که از اینا ناراحت میشم فک نکنم از خ.ا ناراحت بشم
درود
این رسمشه زندگی یا به عبارتی فشار آدمها رو عوض میکنه
من هم همچنین تجربیاتی داشتم. ولی بعد از تجزیه تحلیل و کشمکش زیاد با خودم و برنامه ریزی تصمیم بر این شد که ازشون گذر کنم و به راهی که درش تنهام ( راه زندگیم) ادامه بدم. و برای اهدافم تلاش کنم. وبه معنای واقعی از احد الناسی انتظار نداشته باشم. این طوری زندگی قابل تحمل تره. بهتره بهش عادت کنم چون ما به معنای واقعی در طی طریق زندگی تنهاییم. عکس پروفایلم هم گواهی بر این تصمیم و اون راه. راه زندگیمه
در مورد تاپیک درد و دل با توجه به این که اکثر دوستان موافقش هستن، پس حرفی نیست.
اما باز هم بنده فکر می کنم که بعضی وقت ها این درد و دل ها بیشتر از این که فایده داشته باش، ضرر داره.
مخصوصا توی ترک
اگر یه روزی شما هم به این نتیجه رسیدید اینجا بگید
نقل قول: کانون این همه قسمت خوب داره ولی غیر فعاله آدم دلش میسوزه مخصوصا من که تازه اومدم
آره واقعا.
من که گریه ام می گیره می بینم این رو.
یه مدیری داشتیم به اسم آرمین، اینقدر تذکر داد و ما گوش نکردیم کلا گذاشت رفت (البته بیشتر رفت تا استراحت کنه)
در هر صورت این
پست آرمین رو ببین، چقدر تمیز و قشنگ تاپیک های خوب رو معرفی کرده.
چهل نفر روزانه کانون رو بازدید می کنن.
بعد قرار عاشقی دو نفر فعالن.
مکتبخونه یکی دو نفر
تاپیک ورزش یک نفر
چه کنیم؟؟؟؟؟؟ شما بگو ....
اگه چند نفر فعالیت کنن کم کم بقیه هم جذب میشن
اینایی که شما میگی درسته ولی برا وقتی که تاپیک ها تازه تاسیس باشن این ها فعال بودن و الآن راکد شدن
بعی تاپیک ها هم هستند که عمومین مثل بخش سرگرمی ولی باز غیر فعال اند فکر نکنم کسی باشه که از سرگرمی خوشش نیاد یا مثلا گروه های ترک میتونستند مفید باشن
میدونی من دوست دارم کاری که کانون برا من کرد رو برا همه بکنه شما وقتی میخوای چیزی رو از زندگیت حذف کنی(مثل خ. ا) باید براش جایگزین داشته باشی اینجا این کارو برا من میکنه هروقت گوشی دست میگیرم یه راست میام اینجا خب این تو راهم خیلی به من کمک میکنه حالا شما تصور کن این همه تاپیک که برا انواع سلیقه ها برنامه داره میتونه چند نفرو نجات بده که وقت بیکاریشونو بیان اینجا نه سایت های مزخرف دیگه
(1398 آبان 16، 0:45)AufBau نوشته است: [ -> ]
تاریخ تولد لاچری:
بهرغم هشدارهای قبلی وزارت بهداشت ایران مبنی بر آسیبهای احتمالی زایمان زودرس، رسانهها از شلوغی غیرطبیعی برخی بیمارستانها و زایشگاههای تهران در روز ۹۸/۸/۸ برای زایمان زودهنگامِ خودخواسته با روش سزارین خبر دادند.
یه عده دیوونه هستن به خدا! این چشم و هم چشمی ها داره به کجا میرسونه ما رو واقعا!