سلام به همه همقدم ها و دوستای کانونی گل ...
خدا رو شکر که برگشتم اینجا دوباره یه حس خوبی دارم ...
یه چند وقتی نبودم ... سر خودمو شیره مالیدم
گفتم میرم کربلا دائمی ترک میکنم نشد دیگه برگشتم کانون تا ایشالله برای سفر بعدیم پاک باشم و برم
منم یه استادی دارم انقد گله! انقده مهربونه! اصلا قلبش عین گنجیشک میمونه! انقده به فکر سلامتی دانشجوهاشه!
ترم اولی که یکی از دوستام قبول شده بود از یه دانشگاه شهرستان توی شریف ما هم توی دفتر استاد بودیم.
این استاد با وقار و متین برگشت به اون دانشجوی جوان و جویای نام گفت: شما دانشجوی کجا بودی؟
دانشجوه هم که خیلی احساساتی شده بود و خوشحال بود که اینجا قبول شده گفت: دانشگاه جیرفت. :22:
بعد استاده بهش گفت: عزیز دلم! من میدونم شما آخرش نمره نمیاری اخراج میشی! تو این دانشگاه دوام نمیاری! پس خیلی واسه درس خوندن به خودت فشار نیار واسه سلامتیت خوب نیست. همین الان ترک تحصیل کنی واست بهتره.
حاظرم قسم بخورم که حرفش تا 90% همین بود شاید یکی دو کلمه پس و پیش کرده باشم ولی حرفش همین بود!!!
این دخترا فکر میکنن یه استاد 50 ساله که با دخترا مهربونه با پسرا هم مهربونه
البته بلا نسبت آبجی کیمی و استاد گرامیشون!
________________
البته لازم میدونم که بگم منم از دانشگاه شهرستان قبول شدم فقط یه کوچولو معدلم بهتر از این رفیقمون بود.
بد زمونه ای شده...:-/
منم واقعا اعصابم بهم ریخت
از سادگی دوستتون سواستفاده کردن دیگه
حالا اینکه خوبه من از دیروز حالم خوب نیس!
اگه میخوای بدونی چرا بقیه شو بخون
چن روز پیش تولد دوستم بود
با اینکه تازه این ترم باهاش آشنا شدم ولی واسم خیلی مهمه
خلاصه یکی از بچه های کلاسمون بهش ی کادو میده
از قضا اون روز من یونی نرفتم
ته مشمای کادو ی چن تا دستمال بود ک با کش بسته شده
دوستم برش میداره با دست لمسش کنه ببینه چیه
یدفه میبینه دستش داره خون میاد
بله داخل دستمالا ی نصف تیغ بوده
وقتی بهم گفت تنم لرزید
هرچی خواستم ظاهرسازی کنم نتونستم
خودشم خیلی ترسیده بود
آخه قسمت مشکوک قضیه اینجاست ک اون خانوم هرروز ز میزنه ب دوستم حالشو میپرسه
منم ترسیدم دارلینگ واقعا یه لحظه تنم لرزید
به نظرم دوستت پیش یه مشاور بره نکنه اون خانوم قاتل زنجیره ای چیزی باشه؟
شاید حتی لازم باشه به مسئولین دانشگاه گزارش بدن
اقا ارشام به پیرو پیغمبر استادایی که با دختر ها خیل خیلی خیلی بدن تا حد پدر کشتگی هم هستا
ماشاله نه یکی نه دو تا
خدا رو شکر تا حالا هیچ استادی با من خوب نبوده
:d
عععییی
بابا نگرفتین داستانو
گیر دادین به نمره من
تا حالا دیدین استاد به دانشجوش اس بده نمرشو بگه؟!؟!؟حال کردم با این حرکتش.
اصلا کاش یه قانونی وضع میشد همشون مجبوری نمرمونو بهمون میگفتن تا ما استرس وارد شدن به سایت و دیدن نمره رو تحمل نکنیم
---------------------------------------------------------
داداش مجتبی و امیر حسین....اون بوقه نه....اون یکی بوقه!
داداش آرشام قضیه رو جنایی پلیسی نکن پیلیز...ما هم چند تا استاد داریم دختر میبینن انگار جن دیدن...زیر لب ذکر میگن!
به جاش کیلویی به پسرامون نمره میدن...والا
کجاشو دیدی می تی جون....بقیه نمره هامو هم بگم؟
ما یه مبحث درسی داریم تو درس نظریه زبان ها و ماشین ها
چقدرم درس تپل و قشنگیه
(عشقمه)
اسم این مبحث زبان های مستقل از متنه
حالا ما وارد کانون شدیم
بسم الله الرحمن الرحیم
مستقل از متن بهمن ها
بعد دیدم نه مسابقه بهمن ماه
خدا رو شکر درس خونم نیستم زیاد
بودم چی می شد ؟
نه بابا یه ادمای بد شانسی هستن با این احتمال ناچیز سرایت از راه اب دهان ! دقیقا از همین راه مبتلا شدن
بگو بره ازمایش بده
اما مشاور هم یادت نره
شاید طرف روانی باشه
یه مساله بود می گفت که یه دختره تو مراسم ختم مادرش یه مردی رو می بینه و بهش توجه پیدا می کنه فرداش خواهرشو می کشه ...
بعد می گفتن هر کی انگیزه این خانوم رو تشخیص بده خودش روانیه الان من فقط به احتمال روانی و قاتل بودن اون خانومه فکر کردما
هوای خودتونو داشته باشید
(1392 بهمن 3، 23:14)mar_mar_banoo نوشته است: [ -> ]واقعا چه وحشتناک ، آدم چه چیزایی میشنوه هاا
ولی فکر نکنم به ویروس ایدز آلوده بوده یعنی تا این حد؟!!
نه بااا باااااا نمیشه
فکر نکنم اینقدر حرفه بوده باشه طرف
آخه اصلا ویروس ایدز خارج از بدن مدت زمان زیادی دووم نمیاره که، اون خانوم هم که بلافاصله بعد از گرفتن کادو، بازش نکرده که....
البته آزمایشی که ضرر نداره، چون واقعا قضیه حیاتیه
گفتم ک من اون روز نبودم ولی تا جایی ک متوجه شدم تو همون دانشگاه باز کرده
من شنیدم ویروس ایدز تا 5سال خودشو نشون نمیده درسته؟
آخه از شانس این دوست من هفته ی دیگه مراسم خواستگاریشه
بعد از 2سال...
منم وقتی متوجه شدم بهش گفتم پیگیرش باشه
انقدر ترسیده بود ک مادرش بنده خدا دیشب کارش گریه بوده:-(
حالا قرار شد با آزمایش ازدواجش آزمایش بده
امروزم آب زمزمی ک مامانم از مکه آورده بودو واسش بردم
دیر نشه دارلینگ واسه ازمایش؟