کانون خیلی خسته س ...
جو سنگینی داره . دلگیره . چندتا از دوستام هم نیستن ؛ هرکدوم یه پست ناامید کننده زدن و رفتن
میخوام یه مسابقه بگیرم ... نمیدونم چی! پیشنهادی ندارین ؟ مثلا مثل مسابقه ی ذلت نقاشی بود که تموم شد . یا مسابقه ی بهترین عکاس کانون اینسری میخوام خودتون انتخاب کنین چه مسابقه ای براتون بذارم .
پیشنهاد یه مسابقه ی خوب رو بدین که برگزار کنیم
آشپزی باشه به نظرم خوبها مسابقه نقاشی با painte کامپیوتر
یا با موضوع امید یا ...
خلاصه موضوع داشته باشی نقاشیا
بنظرم مسابقه ماست خوری بذارید. یا پفک خوری. بیزحمت پفکاش جی توز موتوری باشه.
میخام کمتر بیام کانون. زیادی دارم وقتمو توی کانون هدر میدم. ب اندازه نیاز باید بیام ن اینکه بیام الافی.
اومدم کانون چیزای خوب یاد بگیرم ن اینکه وابستگی بهش باعث بشه از کارای دیگه ام بمونم
راستی برای نماز صبحام ک قضا میشن جریمه گذاشتم. باید بعلاوه خوندن قضاش ی نماز ظهر و عصرم قضا بخونم.
استاد رائفی پور میگفت برای گناهاتون جریمه بذارید. جریمه خوب . مثل همینی ک من گذاشتم. اینطوری چون ی کار ثواب دیگه انجام میدید شیطون دیگه از اون راه گولتون نمیزنه چون میدونه ی ثوابی بعدش انجام میدید.
برای شکستاتون از این جریمه ها بذارید تا از بابت خ.ا پشیمون بشه و سمتتون نیاد
پاک باشید
ایام ب کام
مسابقه بهترین عکس بزارید با دوربین های خودمون
اینطوری که هر کی بره عکس بگیره برامون بفرسته
اینجوری بهتر نیست داش رامین؟؟؟
قبول کنید اگر yes واقعا درست و درمون yes بود دیگه no خونده نمی شد
علی الخصوص در این مورد خاص که بد جوری کج و ماوجه !
پنج جمله تاثیرگذار
1- هر چالشی فرصتی برای رشد و پیشرفت است.
2- شما نتیجه افکاری هستید که تا کنون داشته اید.
3- اگر به همان عادت های قدیمی ادامه دهید, زندگی تان بهتر از این نخواهد شد.
4- تا زمانی که دیگران را مسبب ناکامی های خود بدانید, هرگز موفق نخواهید شد.
5- اگر می خواهید بهترین ها را دریافت کنید, باید باور داشته باشید که سزاوار بهترین ها هستید.
سلام
دوستان من اخبار استخدامی که به دستم می رسه اینجا اطلاع می دم
اما بازخوردی ندیدم
لطفا اگر شمام مطلع شدید به بقیه بگید
تا از ازمونها جا نمونن
ثبت نام استخدامی دستگاه های اجرایی فردا هم اخرین مهلتشه
برای اطلاع از شرایطش برید سازمان سنجش
(1394 دي 29، 22:03)می توانم نوشته است: [ -> ]قبول کنید اگر yes واقعا درست و درمون yes بود دیگه no خونده نمی شد
علی الخصوص در این مورد خاص که بد جوری کج و ماوجه !
من فکر می کنم اگر بتونیم با مطالعه یا مراقبه یا جستجو و کشف یا هر وسیله دیگه آگاهی و شناختمون رو نسبت به خودمون و جهان هستی و رابطه ای که ما با جهان هستی داریم، بالاتر ببریم نگاه و دیدگاه ما نسبت به خودمون و جهان اطرافمون و زندگیمون طور دیگه ای خواهد بود، چون نگاه و جهان بینی هر کس در زندگی ، نتیجه تعاریفیه که در ذهن و ناخودآگاه خودش داره.
پس اگه احساس خوبی نسبت به خود و زندگی و جهان اطرافمون نداریم و یک نارضایتی در ما وجود داره، یک راه اینه که جهانبینی خود را نسبت به مسائل عوض کنیم و برای این کار نیازه که آگاهی بالاتری از مسائل و زندگی به دست بیاریم. و سعی کنیم تعریف بهتری را از خود و جهان داشته باشیم.
به نظرم این تصویر می خواد اهمیت نوع نگاه و تفاوت در دیدگاه رو یجورایی نشون بده.
اره جوری که دیگه خون نیومد
بچه هااااااااااااااااا این داستان زیبا رو برای خوندن همگان اینجا میزارمممممممم
این متن واقعا ارزش خوندن داره..
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم
طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم
خواندم سه عمودی
یکی گفت : بلند بگو
گفتم : یک کلمه سه حرفیه
ازهمه چیز برتر است
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
حاجی پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم: حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم: بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
مادر بزرگ گفت:
مادرجان، "عمر" است.
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
ديگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی
حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف
لال بگوید: حرف
ناشنوا بگوید: صدا
نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم
که چرا کسی نگفت:
"* خدا "*
اگر من بودم می گفتم : برق
خیلی مهمه
وقتی نباشه آدم نبودش رو حس می کنه.
محمد جان،
از ما هم سلام.
خبر هم، همان همیشگی: سلامتی
روزهایی که می گذرند ...
خانم Alone but Happy،
دنبال یه معادل فارسی برا اسم تون هستم؛
چی بگیم؟
برای چک آپ بوده باشه ان شاء الله.
سلامتی همراه همیشگی تون باشه
عصری به این فکر می کردم:
چند روز پیشا دولت زشت سعودی،
یک روحانی شیعه ی معترض به حکومت رو اعدام کرد،
او برای همیشه خاموش شد و دیگر کسی حرف های او را نخواهد شنید.
حالا تصور کنید،
دولت عربستان ایشون رو اعدام نمی کرد،
اون رو زندانی می کرد:
توی سلول انفرادی، یا توی بند عمومی و یا اصلن توی
حبس خانگی.
در این حالت هم، کسی حرف های اون رو نمی شنید.
آیا فرقی داره این دو حالت!؟
در هر دو صورت اون شخص کشته شده است؛
چرا که نمی تونه حرف ها و عقایدش رو به گوش کسی برسونه.
واین که چرا اعدام فیزیکی زشتی بسیار زیادتری داره، نمی دونم!؟
هزاران نفر از این دست،
در جای جای این زمین، خاموش نگه داشته شده اند.