سلام
من خودم دانشجو نیستم اما ی دانشجو میشناسم ک اولین امتحانش 16 دی هست..روزانه هم میخونه.
و
حدود س ساعته داره ی آهنگ تو گوشم تکرار میشه..(چون خودم تاییدش نمیکنم نمیذارم اینجا)
ی دوره ای بود روزی 20 بار گوشش میدادم.. باز همون مدلی شدم!!!(چون دقیقا مصداق حالمه..)
خیلی اوضاع بدیه..
راضی نیستم از خودم.. از کارام.. از وضعیتی ک توشم.. هیچی!
نارضایتی ی چیش و بی تعادلی و ناامیدی چیز دیگه اش..
دعا کنین برای من..
یاعلی.
سلام،
هر کی فهمید هدف از این سلام چی هست!؟
سلام
سلامی است چو بوی خوش آشنایی؟
سلامی است نه همچو بوی خوش آشنایی؟
یه ضرب المثل هست که سلام و گرگ و طمع توش داره.
ولی خب اینجا مصداق پیدا نمی کنه.
یه ضرب المثل دیگه هست می گه سلام سلامتی می آره
(1394 آذر 30، 0:50)مهدییار نوشته است: [ -> ]هدف به چشم اومدن امضاته؟
آفرین
البته به چشم اومدن که نه،
فقط نشون دادن.
یه شارژ پنج هزار تومنی بهش جایزه بدید
خب، دوستان هر کی سوال داره نوبت به نوبت بیاد جلو بپرسه.
من یه چیز فهمیدم.
یه حسی کلا تو وجود ما هست ، هی می گه « تو وقت داری ، اووووو کو حالا تا دد لاین
اووووووووو کو حالا تا امتحان ، درسته مثلا فردا روز امتحان ، ولی تا آخر شب وقت داری.
ببین شب تا صب رو می تونی بیدار بمونی ، وقت داری ، تو وقت زیاد داری.»
ببین این یه بار رو بشکن ، اوووو حالا تو 60 سال برای آدم شدن وقت داری برای زندگی.
هر موقع این فکر اومد تو ذهنتوم بهش بگین:
ببین ، اصلا من می خوام همین امروز پروژه رو انجام بدم تا آخر ترم بازی کنم.
ببین اگر دو هفته دیگه تمرین رو باید تحویل بدیم ، من می خوام امروز تحویل بدم دو هفته رو یه کار دیگه کنم.
ببین ، من امروز می خوام پاک باشم ، همین امروز
...........
خودت کشیدی نمی دانم؟
قشنگه ولی تلخه.
عاشق جان، اسم گرگ آورد،
یه چیزی بگم.
این باری سر کار،
با یکی بودیم.
آدم ظریف ی هست،
دو سه برابر ما کار کرده.
می گفت: وقتی یکی باهات حرف می زنه،
این ور اون ور نیگا نکن، مستقیم تو چشاش نگاه کن؛
پلک هم نزن.
پلک زدی، کارت تموم ه.
استناد به این معروف که،
گله های گرگ وقتی تو سرمای زمستون چیزی گیرشون نمیاد برا خوردن،
گرسنه، کنار هم حلقه می زنند،
چشم در چشم، به هم نگاه می کنند؛
اون گرگ ضعیفی که پلک بزنه،
می شه طمعه،
و باقی گرگ ها اون رو می خورند و زنده می مونند.
پس،
از این به بعد دیگه پلک نزنید،
آب دهن که دیگه اگه قورت بدید یعنی خلاص
سلام
به به جمع بچه ها جمع ه.
نمیدانم جان چ امضاء جالبی;-).
میگم مسابقه نقاشی تمام شد؟؟
قضیه گرگ ها جالب بود.
به نظر ایده خوبی می آد.
بازم گرگا عقلشون می رسه همه از گرسنگی تلف نشن ، به جاش فقط اون ضعیفه خورده بشه.
نه بازم فکر می کنم ایده خوبیه.
کسایی که پول ندارن ماشین بخرند ،
ده تایی دور هم جمع شن
پولاشون رو بریزند روی میز ، اونی که از همه پول کمتر ریخته ،
پولش رو تقسیم کنند بین بقیه.
5 تا انسان ماشین سوار بهتر از 10 تا انسان پیاده هست
عاشق،
با خودکار کشیدم ش.
پلک زدی ها،
بیام بخورم ت
حسام،
فکر کنم مهلت ش تا پایان امشب بوده!
دیرتر هم می شه آورد،
ولی موقع تحویل ش یادت باشه پلک نزنی
بگیرید بخوابید،
گفتم نیام کانون آ، لامصب نمیشه ازش خارج شد