کانون

سلام
صبح بخیر
خوبین ؟
کسی ازدواج نکرد اینجا ؟
بعضی وقتا میام کانون 
این چند وقت خیلی تنها شدم دانشگاه هم که تموم شد دلم ب ای رفقای تنگ شده

بسم الله
سلام به همه دوستان خوبم در مسیربهبودی
تا قبل اینکه وارد کانون بشم فکر میکردم خ.ا مشکلی هست که بیشتر گریبانگیر پسرها و دخترهای زیر بیست سال میشه روز اول وقتی چرخی تو کانون زدم دیدم همه بروبچز متولد 72 یا 73 و اینا هستن کلی خجالت کشیدم گفتم بزرگترینشون منم بخاطر همین اسممو گذاشتم خاله 
اوایلش واقعا از بودن اینجا خجالت می کشیدم یادمه نمیدونم چطوری ولی سر از تاپیک تجربیات ازدواج درآوردم هر چی حرف تلنبار شده بود تو دلم اونجا گفتم خیلی سبک شدم وقتی دیدم ی جایی هست ک محوریتش این گناهه و ی عده جمع شدن که با کمک هم از این گناه خلاص بشن و اصولی داره کار میکنه
انجا به من کمک کرد بدونم مشکل ریشه ای من و ب اصطلاح پاشنه اشیل من چیه؟ متوجه شدم از کجا دارم ضربه میخورم ترک گروهی اینجا و اتفاقا تاپیک های متنوعش باعث میشد حس یکنواختی بهم دست نده  و دلم برای بچه ها تنگ بشه و مشتاق این باشم بیرون از این فضا هم باهاشون ارتباط داشته باشم که بتونم وقتایی ک منزوی میشم بخاطر این موضوع یا وقتایی ک احتمال خطر در راه است   با کمک اونا خطر رو رد کنم
بیشترین چیزی ک تو کانون به من کمک کرد جو صمیمانه و تاپیک های متنوعی بود ک تو کانون وجود داشت 
احساس میکنم اینکه ی جایی مفید باشه برامون یا نه برمیگرده به خودمون و احساس نیازمون و هدفی که برای خودمون تعریف کردیم اینطوریه ک میتونیم بهره وری بالایی داشته باشیم 
کانون نیاز به تخصصی شدن داره اما این ماییم ک باید این کار رو انجام بدیم با پیشنهاداتمون و گاهی با مجاهدت هامون تو برعهده گرفتن مسئولیت ها ..هرجا نقصی دیدیم بگیم و ی گوشه کار رو بگیریم و ی یاعلی بگیم اون قسمتو پوشش بدیم.  
ممنون اقای میپ پیشنهاد خوبی دادید.

اول از همه برادر رند که گفتن:

خب اخوی چرا خودتو ناراحت می کنی
لازم نبود هم خودتو ازیت کنی و اینا رو تایپ کنی
یه کلمه بگو اینجا رو جمع کنید تا ما هم جواب بدیم

در جواب : دوست خوبم شما انگار یا متوجه منظور من نشدین یا کامل پست من رو نخوندین
من اصلا نگفتم در کانون رو تخته کنیم بره برعکس دارم میگم این کانون فعلا تو کشور ما تنها جاییه که به بحث مهمی بنام خ ا جوان ها پرداخته و تا اینجاش هم جرات خیلی زیادی نشون داده چون الان متاسفانه همه گوشاشونو گرفتن و میگن نه نیست نگو
اقا کی گفته جوونا درگیر فلان چیزن تا بیای جایی حرفی بزنی که اقا اکثر جوونای کشور الان دارن تیکه و پاره میشن یهو میریزن سرت که کی گفته اکثر جوونا؟ تو خودت مشکل داری شما جهان فلانیا اینطورین و از این حرفا
حتی متاسفانه افراد مذهبی در این مورد دارن جلوگیری میکنن از پرداختن به این بحث بسیار مهم
کسی صداشو در نیاره و روز به روز به بدبختیای جوونا اضافه تر بشه
از این نظر میگم که کانون کار بسیار شجاعانه ای رو انجام داده که اومده جلو و میگه من بهتون کمک میکنم
پس تا اینجای کار من اصلا با اصل کانون مخالف نیستم و حرفم این نیست که کانون رو هم مث خیلی از جاها تعطیل کنیم

اما حرفم اینه این کانونی که اومده جلو چقدر از قبل نیروی متخصص جمع اوری کرده؟
چقدر تحقیق انجام داده؟ چقدر کار کارشناسی و روان شناسی انجام شده؟
خود کانون چقدر با این بیماری اشناست؟ کانون چه روش هایی رو انتخاب کرده؟
حرف کانون چیه که بنظرش میتونه به ما کمک کنه و مارو رهایی بده؟

پاسخ به این سوالات ممکنه الان سخت باشه بعضی دوستان قضیه رو خیلی ساده میگیرند موضوع اصلا ساده نیست
من اصلا قصد ترسوندن خودمونو ندارم بر عکس میدونم این دوستان انقدر شجاع هستن که اینجا هستن برای ترک کردن
اما دوستان من حرفم این نیست که ترک سخته اعتقاد دارم ترک کردن بسیار ساده تر  از اون چیزی هست که فکرشو میکنیم
و همه هم میدونیم چیه فقط یک کلمست اما الان اجازه بدین بهش اشاره ای نکنم

برگردیم به کانون همینجا  هم دوباره بگم که نمیدونین من چقدر به کانون افتخار میکنم که تو این میدون وحشتناک با دلی پاک اومده جلو که کمک کنه

میخوام یه مقایسه کنم بین کاری که ما کردیم و کاری که دشمن کرد:
کاری که ما کردیم این بود که صداشو در نمیاریم رهاکاری ارائه نمیدیم تحقیقی ارائه نمیشه همه تو خفا بهت جواب میدن
جوابشون چیه؟ماست بخور خرما نخور ورزش کن تقوا پیشه کن و .....

دواقع ما خودمو بدجوری زدیم به نفهمی و جواب که نمیدیم هیچ داریم شرو ور هم تحویل جوون هامون میدیم
مثل اینه که ینفر داره میگه من تشنمه بهش میگیم برو ماست بخور داره میگه دارم از تشنگی میمیرم بهش میگی برو بدو تا خسته شب بیای خونه یادت بره (من بهش میگم فاجعه شما هم بگین بهش چی میگین؟)

اما کاری که دشمن کرد: درواقع دشمن از هیچ چیزی دریغ نکرد
دشمن اینترنت زد ما فیلتر کردیم دشمن فیلم ساخت ما توقیف کردیم دشمن ماهواره داد ما ممنوع اعلام کردیم
دشمن جوونارو شناخت ما به جوونا فحش میدادیم دشمن دست گذاشت رو تک تک جوونا ما میگفتیم جوونا کافرن کاری دیگه باهاشون نداریم. دشمن بین ما نرمال سازی کرد و فاتحه پیرو جوونمونو خوند دشمن لههمون کرد ما هنوز بیخیالیم
اصلا کسی اهمیت نمیده! برای کسی مهم نیست انگار حتی افراد مذهبی هم یادشون رفت یا اونایی که دارن داد میزنن بهشون از ناکجا اباد میگن خفه شو
ایا کسی هواستش هست که دیگه راحت ترین چیزی که میشه پیدا کرد چی هست؟ درسته فیلتر شکن به راحتی باور نکردنی بدست میاد.
من بهت میگم چرا اینطوری شد؟ چون برای اون ادم مذهبیه هم متاسفانه نرمال سازی شد
میدونه فکر نکن نمیدونه اونم میدونه که فیلتر شکن دانلود میکنی و میری با همون خ ا میکنی باور کن میدونه
اونم نمیخواد صداشو در بیاره قبول کرده مصاحبه با پدر ها و مادر ها در مورد رابطه و دوستی های دختر و پسر رو تو اپارات ببینین همه قبولش کردن این نوع زندگی رو همه قبول کردن عیبی نداره نمیتونه خودشو مشروع ارضاع کنه میگن عیبی نداره
بخدا شرمندم که این حرفو بزنم ولی مردم راضی شدن که از ناموسشون بهره وری جنسی بشه ولی به سمت مشروع و حلالش نره! چی شد به اینجا رسیدیم چی شد این برامون نرمال شد؟
من فیلمارو یادمه فیلمای قدیم که تو تلوزیون نشون میداد یادمه اون موقع مثلا برای یه دختره خاستگار میومد
برادره خونی بپا میکرد در واقع مردم این قدر غیرت داشتن که بر سر اینکه که اومده خاستگاری خواهرمون اینقدر حساس بودن.
سوالم اینه چی شد که ما رسیدیم به این نقطه پدره مادره برادره خواهره دیگه براشون مهم نیست که ناموسشون چکار میکنه؟
من جوابی جز اینکه دشمن کارشو بسیار عالی انجام داده چیزی به ذهنم نمیرسه

پس میبینین؟ ما نتونستیم یه مسئله ساده رو حل کنیم دشمن فهمید و خیلی خوب روش کار کرد
دشمن یه باگ تو این سیستم پیدا کرد از همون جا نفوذ کرد کسی هم کاریش نداشت
فکر نکنین دشمن همون یه باگ رو حفظ کرد تک به تک در هایی که میخواست رو باز کرد و الان تقریبا اکثر جاهایی که میخواست نفوذ کرد

دشمن خوب کارشو انجام داد و ما فعلا داریم سعی میکینم با روش فاصله اندازی کار همه رو راه بندازیم
متاسفانه این روش نتیجش در بهترین حالت20درصده متاسفانه اکثر دوستانی که اینجا هستن و روز های ترک بالایی دارن هم
دوباره برگشتن به این چرخه خیلیاشون خودمون دیدیم که میان میگن من بازم سریالی شدم بعد از مثلا 3 ماه
این چرخه بزرگتر میشه اما بازم چرخه هست بازم برمیگرده ممکنه بشه 1سال ممکنه بشه 5سال این خوبه ولی وقتی دنبال درمان اصلی دنبال راه مستقیم که برت نگردونه به اون راه نمیگردیم.
چطور شد دشمن تک به تک دکترین هاشو رو ما پیاده کرد و جواد گرفت(باز عده ای رو همینم دادو بیداد میکنن که نه کی گفته دشمن جواب گرفته)
اما ما نمیتونیم خودمونو یه تکونی بدیم و دنبال راه درستی باشیم
تنها راهشم ازدواج هست(من نمیگم خدا تو کتابش میکه).چیز که هم پدر مادر ها و هم جوون ها امروز دارن ازش فرار میکنن
من تو قران چند باری گشتم در این مورد که چی باعث رهایی میشه و جز ازدواج چیزی ندیدم در واقع خود خدا چیزی جز ازدواج رو
برای جلوگیری از خ ا و یا رهایی از خ ا معرفی نکرده چون هیچ روشی جز این جواب نمیده اگه میداد تو همین تاپیکای فاصله اندازی میفتاد میبینیم دیگه متاسفانه بچه ها که روزای ترک زیادی دارن بعد از مدتی دوبره بر میگردن

سلام
اینجا خودت میشی دکتر خودت
خودت بعد یه مدت متوجه میشی ضعفت کجاست
از کجا داری ضربه میخوری
وقتی فهمیدیش و پیداش کردی 
میگردی دنبال یه راه که بتونه تو رو تقویت کنه
مثلا من میفهمم که مشکلم برنامه نداشتن و بیکاریه 
می رم تو تاپیک برنامه ریزی برا خودم برنامه می نویسم و کمک میگیرم و مطالبشومیخونمو کم کم خودمو تقویت میکنم
تا دیگه ازش ضربه نخورم
و مشابه اون 
و چقدر خوبه که در کنارش چیزای دیگه رو هم تقویت کنم
مثل اخلاقم، طرز برخوردم و ...آشپزیم،
که همشونو اینجا دیدم
 تو این مدت فهمیدمشون و
تا الان هم دارم به کارشون میگیرم خدا رو شکر

@خاله شادان

متاسفانه این هم راه درستی نیست درواق شما دارین با وابسته سازی خودتون رو از چاله به چاه میندازین
شما با اینکار درواقع دارین خودتون رو نسبت به مواقع خطر ساز شرطی سازی میکنین
فقط یک لحظه فکر کنین که خدایی نکرده دچار این حالت شدین و شما دسترسی به کانون یا دوستانتون ندارین
اون وقت چی؟ تا وقتی بخوایم صورت مسئله رو شیفت دیلیت کنیم همه روش ها موقتیه
و ما خودمون هم مسئولیم اما شرایط رو کاملا درک میکنم و میدونم اون راه اصلی رهایی نه دست من و نه دست شما و دوستان دیگه هست
البته از حق هم نگذریم ما خودمون سرنوشت کشورمون رو اینجوری کردیم که به این روزا رسیدیم
سربسته بگم الان هم دیگه دم انتخابات هست و شروع وعده های انتخاباتی

@گلبرگ

بله درسته اما همه این کار هایی که شما گفتن رو خودتون برای خودتون انجام میدین
اما سوال اینجاست تو این سیستمی که خودتون ایجاد کردین کانون چه نقشی داره و کانون با چه راهکار هایی تونسته  به شما کمک کنه؟
خودتون شخصا فکر میکنین کانون چیزایی که لازم بود برای ترک به شما اموزش بده رو داد؟
فکر میکنین بتونین از امروز از کانون جدا بشین و وارد زندگی روزانه بشین و با راهکارهایی که کانون به شما داده موفقیت دائمی رو داشته باشین یه حس نیاز به اینجا بودن رو دارین؟

ن دیگه داداش میپ نگرفتی منظور منو
میدونی چی بیشتر از همه زجر اوره برای تک تک ماها؟اینکه نمیتونیم از دردمون تو جامعه حرف بزنیم 
مثلا خوده بنده شما اگر منو تو خیابون ببینید فکر میکنید یک فروند قدیسه هستم 
من ذره ذره داشتم آب می شدم تمام وجودم حس گناه کار و ریاکار بودن فرا گرفته بود (حالا نمیدونم شاید پسرا راحت تر تو جمع هاشون از این مشکل حرف میزنن ولی دخترا رو میدونم بمیرن هم چیزی به دوستاشون نمیگن)
چون نمیتونستم بگم به چی گرفتارم و راه درمانش چیه راه ترکش چیه و کجاست؟
اینجا کمک کرد من حرفمو بزنم و بجای سرزنش شدن و ترس از اتیش جهنم و سیخ داغ   راهکار بهم نشون دادن کسی نیمد بگه اینکارو بکن اونکارو نکن ن! اتفاقا خوبیش همینه ک اینجا هی دنبال دلیل و علتی...کمک و بودن در کنار دوستام خیلی برای من کمک کننده بود یعنی یکی از دلایل این بود ن همش حاجی
من خیلی گشتم تا فهمیدم مشکل من عدم کنترل ذهنمه هر زمان شکست خوردم از این طریق بوده بلاشک الانه دیگه دستم اومده هر وقت ی نمه ذهنم خطا میره میدونم خطر در اره است و افسارشو میکشم 
این برای من ی دنیااااا ارزش داره چون بالاخره فهمیدم دارم از کجا ضربه فنی میشم
ما معصوم نیستیم ک بگیم توبه کردیم دیگه عمرا بریم سمت گناه حالا این گناهه هر چی میتونه باشه دروغ گفتن نماز نخوندن حالا هر چی
مهم اینه ما تلاش کنیم رها بشیم و خدا به همین تلاش های ما چشم امید داره
بنظر من تحلیل اشتباهیه ک بگیم اگر اینجا خوب بود پس بچه هایی ک پاک شدن دیگه نباید دچار این گناه بشن و چون بچه ها میشکنن پس اینجا ناکارامده و تخصصی نیس
داداش اگر بخای به امید مسئولین بشینی بی مایه فطیره و هیچ دردی دوا نخواهد شد خدا از ادما بیشتر از توانشون چیزی نمیخاد حالا یه بنده خوب خدا بنام منهدم اومد در حد بضاعتش اینجا رو راه انداخت تا کمک کنه به جوونای مثه من و شما
ناقص هست ولی در نوع خودش بنظر من بهترینه
اگرکسی توانایی تخصصی داره اگر کسی میتونه کاری بکنه ک این وب سایت تحت حمایت سازمان ملی جوانان قرار بگیره اگر کسی میتونه ی روانشناس خوب ی روانپزشک خوب بیاره ک پایه کمک کردن به امثال ماها باشه و حاضر باشه اینجا وقت بذاره و کمک کارشناسی بکنه
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــســـــــــــــــــــــــــــــــــــم الـــــــــــــــــــــــــلــــــــــــــــــــــــه
بخدا عاقبت بخیر میشه جان خودم

@خاله شادان

بله با شما در مواردی موافقم

اما درمورد معصوم نبودن یچیزی باید بگم درسته ما معصوم نیستیم اما این دلیلی برای شکست دوباره اون هم بعد از مدت زیاد نیست! چرا شکست میخوریم چون دلیلش کاملا واضحه طرف داره برای هیچی مبارزه میکنه یک ان بیخیال همه چی میشه و دوباره بعد چند ماه یا چند سال برمیگرده سمت خ ا ما هدف درستی نداریم هدف همونی هست که خدا در قران گفته و ما پشت گوش میندازیم و باز هم داریم تلاش میکنیم برای ترک برای هیچ دلیلی و قطعا دوباره میفتیم تو همون چرخه که بلاخره دوباره تکرار میشه

قسمت اخر پست شما رو خوندم الان من خودم فهمیدم که امام زمان ما تو کشوری که ادعای زمینه سازی ظهورشو داره چقدر غریبه ما روحانی نداریم که لله بیاد این مشکلات رو حل کنه کارشناس نداریم بیاد بدون هزینه و دریافت پول برای امام زمانش و خداش بیاد کار کنه و مشکل حل کنه روان شناس نداریم که بیاد کمک کنه
با توجه به اینکه خدا اینقدر وعده بهشون داده که بیاین برای من فلان کارو بکنین فلان اجر رو بهتون میدم
من تعجب میکنم دشمنان چی از شیطان میگیرن که لله میاد فیلتر شکن مفتی با ای پی 100تا کشور مفت مفت به من میده؟
من نمیدونم چرا کمپانی های فیلم سازی مفت مفت فیلماشونو لله دارن اپ میکنن تو نت
حرف من الان با حضرات مذهبی هست که در گوششونو گرفتن یا هزارتا دردسر باید بکشی تا ازش یه سوال بپرسی بعد جواب ماست بخور بهت میده هست:
دوست عزیز من ممکنه حتی 1هزارم درصد از کسی که منو به این راه کشوند یا بهم فیلم داد یا اونی که فیلتر شکن داد دستم اونم مفت بگذرم و حلالش کنم اما به امام زمان دارم قسم میخورم که امکان نداره از شما بگذرم

@[b]Rise

[/b]تا حدودی درسته داداش اما نمیتونیم بگیم فلان تاپیک کاملا مشکل داره یا نباید باشه
من اشاره ام به تاپیک های بازی گونه بود که اونهایی که در فروم ها فعالیت دارن میدونن کدوم هارو میگم
تاپیک هایی مثل نظرت درمورد اواتار قبلیت یا یه جمله برای نفر بعدیت یه شکلک برای نفر فلانی و امثال این ها منظورم بود
این تاپیک ها واقعا هیچ کمکی نمیکنن به کانون که بدتر بحث کانون رو حتی منحرف میکنن
تجربه عینی دارم از انجمن هایی با موضوع یک کتاب که الان تبدیل شده به نظرت درمورد نفر قبلی و بعدی
تاپیک اشپزی از نظر شما ممکنه کار امد نباشه اما از این رو هم به قضیه نگاه کن که ممکنه خانم هایی که اینجا هستن
با کارشناسی که بین خودشون هست فهمیدن که فلان دوستی که تازه به جمعشون وارد شده و دچار خ ا هست ممکنه از نظر
بی کاری زیاد باشه این کارش و درواقع علایق شناسی میکنن و یک جایگزین براش معذفی میکنن و اونجا فعالیت میکنن
درواقعا بنظر من کارشون از جهاد کمتر نیست چون یک کارشناس و یک روان پزشک باید اینجا حضور میداشت و رفتار های بچه هارو زیر نظر میگرفت و بهشون کمک میکرد و بهترین مسیر رو برای رهایی بهشون نشون میداد که نیست و بچه ها با دانش خودشون دارن این کارو میکنن که از این نظر واقعا دمشون گرم
الان یچیزی یادم افتاد یادمه چند سال پیش یه خبر اومد که فیسبوک بصورت غیر قانونی و بدون اجازه تو فلان مدت داشته همه کاربرانشو انالیز میکرده و اونهارو کارشناسی و روانشناسی میکرد
شاید باورتون نشه اما با همین روانشناسی ها خیلی از کاربرانشون رو خیلی ساده کنترول کردن و بهشون سبک زندگی دادن
یکیش کشیدن جوون های ایرانی به مسائل جنسی بود اونم مفت مفت در عجبم کار شناسا و روانشناسای فیسبوک للوسیفر و للشیطان بدون وعده اجر دارن کار میکنن اونم با جدیت تمام ولی اینجا طرف ازت پول میخواد تا به الله برسوندت

یجیز دیگه داداش واقعا منم با این حرفت کاملا موافقم که تاپیک تغذیه لازمه اما دانشش رو من لا اقل ندارم
متاسفانه تو اینترنت هم چیزی دست گیر ادم نمیشه و همه سایت ها یکی 2 مطلب رو همش از هم اسکی رفتن
خارجی ها هم به تغذیه برای کاهش غریزه جنسی هم اعتقادی ندارن پس مطلبی هم برای ترجمه پیدا نمیشه
این وسط کار دوستان عزیز پزشک و پژوهشگر ماست که اونا هم انگار براشون مهم نیست و کلا به چاپ مقاله به زبان فارسی و در سایت های ایرانی و فارسی اعتقادی نشون نمیدن

والا عرضم به خدمتتون که
من زیاد اهل بحث کردن نیستم
و راستش دوتا پست دوستان رو بیشتر نخوندم
فقط جواب داداش میپ رو میدم و مرخص میشم
خب
اول که داداش شما هم منظور منو متوجه نشدی منظورم از اینکه اینجا رو ببندیم تاپیک شبانه روزی بود
نمیدونم چرا وقتی دوستان اینجا شوخی میکنن و یا بحثی برای فان هست شما جبهه میگیرین و میگین ما برای این اینجا نیستیم
( در اینجا عرض کنم منظور من شخص شما نیستی کلا دارم می گم)
و حقیقتا بحث فان رو من از ابزار حرکت می دونم
نکته ی بعدی اینه که
این دشمن فرضی که شما همش ازش دم میزنی والا ما ندیدیم
خواهشا تئوری توطئه رو وارد نکنین
اگه شما فیلم و فیلتر شکن دیدی زمان ما تلفن ثابت هم به زور بود
هر چند کار راحتیه که بیایم بگیم من نبودم دستم بود ...
بگذریم.....
خلاصه می خوام بگم که شیوه ی زندگی ما ایراد داره و الا خانه ای که با اولین باد خراب بشه رو باید آتیش زد

و در آخر گفتی ازدواج
شما تو کتابها دنبال جوابی من جامعه رو نگاه می کنم و می گم این جامعه به هیچ وجه برای من یکی شرایط ازدواج نداره .
ای کاش منم مثل شما میتونستم ایده آل نگاه به مطالب کنم
خب ببخشید میدونم هر کدوم از مطالبی که گفتم سر آغاز یه کتابیه برا خودش و ما هزار هزار کتاب رو اینجا زیر و رو کنیم آب از آب تکون نمی خوره و هنوز شرایط همونه پس من شخصا می گم بحث نمی کنم همون فان خودمو میچسبم
روزگار خوش

دوستان این جا همه چیز برای ترک خ.ا هست.
چون این جا اسمش کانون ترکِ .
پس اگر شوخی هم بشه برای همینه دیگه.
و این بدیهیه که شوخی کردن و خندیدن برای مقابله با وسوسه خیلی توصیه می شه.
چرا؟ چون:

۱- مهم ترین دلیلی که آدم ها به خاطر اون خ.ا می کنند ، لذت آنی اون هست.
۲- اعتیاد به خ.ا هم ناشی از همون اتفاق آنی هست. مثل اعتیاد به تخمه خوردن. (البته می تونه ناشی از عادت هم باشه)
۳- اگر تخصصیش رو بخواین دلیلش ترشح هورمون شادی در مغزه و کاهش هورمون های استرس و ... هست.
۴- که این هورمون ها حس اعتماد به نفس ، شادی و کاهش استرس رو در انسان بوجود می آورند.
۵- حالا اگر توی کانون جک بخونی و بخندی   ، اگر مسابقه بدی و کلی حال کنی   خود به خود اون هورمون ها تشرح می شند.
۶- در نتیجه شما کارت برای مقابله با وسوسه خیلی راحت تر می شه.

البته این کافی نیست واقعا. نمی شه که آدم کل زندگیش رو به فان بگذرونه و این شاد بودن واقعا یه ابزار ساده است.
مثال می زنم : شما تشنه ات هست. یه لیوان آب سالم هست (شادی کردن) یه لیوان آب آلوده (خ.ا)
خوب واضحه که وقتی تشنه شدی باید اون لیوان سالم رو بنوشی. اما وقتی تشنه نیستی چی؟ بازم واضحه که وقتی تشنه نیستی باید بری دنبال آب ، به جای این که آب بنوشی. زیاد هم که آب بخوری اب لیمو می شی.
به خاطر همین کانون تاپیک های دیگه ای هم داره. که همش هم کم و بیش جریان داره.

پ ن : منم موافقم که کانون خیلی می تونه از این بهتر باشه.
ولی شما این رو هم در نظر بگیرید که تیم مدیریت هم انسان هایی مثل شما هستند. اون هم نه انسان هایی عادی ، بلکه اون ها هم مبتلا هستند و البته دارند تمام تلاششون رو می کنند.

به نام خدا
راستش من همزمان با کانون تو گروههای مجازی دیگه هم عضو بودم و هستم  برای ترک خودارضایی...
بارها هم اینجا و هم جاهای دیگه انتقاد میکردم راجع به موضوعات مختلف که فلان چیز نباید اینجوری باشه و بهمان چیز باید اونجوری باشه
جز در یک مورد که هنوز هم رو حرفم موندم و اونم اینه که نباید گروه ترک افرادی رو بخاطر عصبانیت، پرخاشگری حتی توهینهاشون پس  بزنه و ارتباطشون رو قطع کنه.
تقریبا از تمام انتقاداتم راجع به شیوه اداره و مدیریت کانون و گروههای دیگه عقب نشینی کردم و برگردم  به اون روزها هرگز انجامشون نمیدم.
اما چرا؟
یه جا عضو شدم که گروه حضوری هم بود بعد از یه سری کارها و شیوه مدیریت من بدم اومد شروع کردم به انتقادکه این باید اینجوری باشه و اون نباید اونجوری باشه...
یه فرد با تجربه بهم گفت این تصمیمات تو قسمت مدیریت گرفته شده و شما اگه پیشنهادی داری از یه راههای که مشخص کردن بهشون نظرتو برسون.این همه کاریه که باید تو انجام بدی اینجوری وظیفه تو درقبال گروه انجام دادی حالا نتیجه هر چی بشه اون در اختیار نیروی برتره.
بعد بهم گفت اونایی که مدیر شدن و قانون گذار یه عضو عادی بودن یه روزی بعد با قبول مسئولیتهای کوچیک و استمرار در کارشون تونستن به اونجایی که الان هستن برسن
دیگه چیزی نگفت ولی خب واضح بود منظورش: گر تو بهتر میزنی بستان بزن
نشستم با خودم صادقانه حرف زدم دیدم بیشتر انتقاداتم از روی خودمحوری هستش. همساده تو چکار کردی برای بهتر شدن گروه؟ حتی یه مسئولیتی یه گوشه ای از کار رو برداشتی یا نه؟ کارت نشده کنترل بقیه که اونا چکار میکنن یا نمیکنن؟ شده خودت یه قسمتی رو بچرخونی فقط بخاطر کمک به دوستان همدردت بدون چشم داشت؟ اگه مسئولیتی بپذیری انتظار قدرشناسی از گروه داری یا هدفت بالاتره؟
بعد که بیشتر فکر کردم به نتایج جالبی هم رسیدم: چرا من همیشه دوست داشتم و دارم تو کانون یه گروههای دیگه کمک مالی کنم مثلا پشتیبان بشم؟
فهمیدم فقط بخاطر اینکه سر خودم کلاه بزارم که من دارم کار مهمی انجام میدم و این ندای درونی که بهم میگه وقتشه تو هم یه کاری کنی رو سرکوب کنم. کمک مالی واسه یکی مثه من یعنی فرار از مسئولیت
بعدش که بیشتر تر فکر کردم دیدم خیلی از صدقه ها و انفاق هامم اینجوریه من یکی رو میبینم که مشکل داره بعد دست میکنم تو جیبم پول میدم که وجدانم رو راضی کنم و پیش خودمم فکر میکنم دمم گرمه.
راستش دیگه بیشتر از این فکر نکردم

به این بحث خاتمه بدیم بهتره!

من این بحث رو شروع کردم
و خودم هم خواستم که به این بحث خاتمه بدم
دلیلش هم ضعف من در بیان درست مطالب بود
که دوستان جوری برداشت کردند که من منظورم به مدیریت این سایت و یا انتقاد از بودن همچین سایتی بود
اما جواب سوال اخرتون اولا من نگفتم که ازدواج راه از بین بردن خ ا و پیشگیری از خ ا هست
این حرف رو خدات زده برو از خودش بپرس چرا دیفالتمونو این قرار دادی و راهش و این؟
ازش بپرس چرا هرچی تقوا پیشه میکنیم هیچی نمیشه؟!
(دلیل هیچی نشدنش کاملا برای من واضحه)
ثانیا اونایی که بعد از ازدواج هنوز هم به خ ا مشغولا اول در درجه اول این دوستان کم کاری های خودشونو گردن خدا نندازن این کم کاری ها عبارت اند از انتخاب نادرست مشاوره نگرفتن و خود شناسی نکردن خود داری نکردن خود خواه بودن
طرف حاظر نیست از اینا دل بکنه بعد انتظار داری از خ ا دست بکشه؟

شاید به خاطر اینه که عادت کردن به این کار و باعث شدن که فک کنن فقط از این راه می تونن لذت ببرن
و اینکه دونفر تا بیان به هم عادت کنن و با سیستم هم آشنا بشن طول میکشه
بعضیا حاضر نیستن این سختی رو به خودشون بدن و راحت ترین راه رو برای رفع نیازهاشون انتخاب میکنن

وگرنه اگه فقط فشار نیاز ج باشه که باید با ازدواج رفع بشه
من فک میکنم اعتیاد به خ.ا با ازدواج ترک نمیشه