اینم عکس ماهی های زیبا برای اینکه دلتون حال بیا
اگه پرايد دار شدن تنبيه به حساب مياد يكي بياد منم تنبيه كنه!
بسم الله الرحمن الرحیم
منم حس میکنم خیلی پر رو شدم
لطفا تنبیه
والله
اقا تنبیهش این باشه تشویقش چیه؟
شاسی بلند و اینا؟
شاید مثلا بی ام وی
خدا می دونه
خب چرا می زنید ، سوء تفاهم شده.
من باید شفاف سازی کنم.
مسئله اینه که الان حرفش هست که پدرم می خواد برام ماشین بگیره ، پراید . یعنی خود به خود اگر خدا بخواد من سه چهار ماه دیگه ماشین دار
می شم.
حالا من واسه خودم یه تنبیه می ذارم ، این که اگر مستقیم تا 70 روزگی نرم ، قید پراید رو می زنم. این می شه تنبیه.
حالا یه پراید این حرفا رو نداره که
اومده بودم کلی از بدبختی که امروز کشیده بودم شکایت کنم ، کلا یادم رفت. :smiley-yell:
آقا من امروز دو تا امتحان داشتم ، دیشب فکر کنم کلا سه ساعت خوابیدم . الانم له لهم ، به قول دریفت جان چکمه شدیم رفت.
فقط یه سوالی برام ایجاد شد.
وقتی می شه یه روزه درس رو خوند و درس رو پاس کرد ، چرا یه ترم ملت رو الاف می کنن؟
...
.........................
(برای شکارچی های سوتی املایی: الاف درسته یا علاف؟ سوتی نگیرینا
)
چون خودت اعتراف كردي كه بلد نيستي چطوري مينويسنش، ما ايراد نميگيريم ولي ميتوني بياي درستش رو تو سوتي هاي املايي ببيني
ای ول خیلی باحال بود
کلی خندیدم
و جالب بود خیلی
عاشق جان شما دوباره يه سر به سوتي ها بزن
با این که خنده دار بود
ولی نکات زیبایی داشت
خیلی جالب بود، بچه این سنی چه اراده ای از خودش نشون داد، ولی...
(1393 دي 27، 20:53)حبيب نوشته است: [ -> ]عاشق جان شما دوباره يه سر به سوتي ها بزن
آقا شما کلا با محتوی کاری نداریا؟
من می گم چکمه شدم ، چشام آلبالو گیلاس می چینه.
(1393 دي 27، 21:08)sword.u.a.c نوشته است: [ -> ]با این که خنده دار بود
ولی نکات زیبایی داشت
خیلی جالب بود، بچه این سنی چه اراده ای از خودش نشون داد، ولی...
اتفاقا واسه همین گذاشتم توی کانون .
وقتی این فیلم و تلاش بچه ها برای نخوردن شیرینی رو دیدم ، یاد تلاش های بچه های این جا افتادم.
چطور الان اگه ما جای اون بچه ها باشیم ، به راحتی می تونیم شیرینی رو نخوریم (اصلا به طرف می گیم گیر آوردی ما رو شیرینی مال خودت
)
اگر ما بزرگ شیم و لذت خوردن شیرینی یا لذت های دیگر برامون کوچک بشن ، به راحتی می تونیم بخ وسوسه ها غلبه کنیم.
............................................
غلبه درست بود دیگه حبیب جان؟
از این به بعد میام کانون باید به لغت نامه دهخدا بذارم کنار دستم.
سلام
مفتخرم که به اطلاع برسونم شیرمرد کانون برگشته...
و اون کسی نیست جز داداش رامین...
بهم گفت امتحانا رو ترکونده... اگه خدا بخواد امسال معدلش دو رقمیه...
بهم گفت خیلی دلش براتون تنگ شده... شب و روز نداشته بنده خدا...
بهم گفت دیگه تنهامون نمیذاره...
راست و دروغش با خودش...
من مسئولیتی متقبل نمیشم...