(1399 آبان 30، 22:17)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام
خب من هم covid19 تشخیص داده شدم.
هفته پیش اول از همه داداشم ضعف بدنی پیدا کرد و دلدرد داشت.
دو روز بعدش مادرم این طور شد. اما بدتر. بردیمشون بیمارستان سرم زدن.
از چهارشنبه هم من و اون یکی داداشم باز دلدرد و تب و ضعف بدنی.
امروز رفتیم آزمایش خون دادیم دکتر گفت همهتون کرونا گرفتید.
CRP من ۱۳ بود. داداشم ۴۰. باید بین ۰ تا ۶ باشه.
گفتم خانم دکتر هر کس CRP بالا باشه، یعنی کرونا داره؟
گفت CRP + علائم.
گفت علاوه بر اینها که گفتی، بدندرد هم داری؟
گفتم بدندرد همیشه دارم. تغییر خاصی تو دردها احساس نکردم.
برخلاف ۹۰ درصد پزشکهای دیگه باحوصله بود.
گفتم حالا قطعی من کرونا دارم؟
گفت آره.
برام دو هفته استعلاجی نوشت.
پ.ن: اینها رو گفتم که یه دو هفته نزدیک من نشید. واگیرداره. کاری داشتید نامه بنویسید.
پ.ن 2: قرص ناپروکسن کمیاب شده.
آرمین عزیز، ایشالا که خدا به شما و خانواده ی گرامی سلامتی بده، هر چه سریع تر..
اصلا هم نگران نباش،
ایشالا 2 3 روزه علائمش کمتر میشه، 7 8 روز بعدشم دیگه ناقل نیستی .
گرمی جان و ویتامین دی خیلی توصیه شده ..
مواظبت کن ،
ما دعاگوتیم
اوا خدا مرگم بده.
آرمین خیلی مراقب باش داداش.
به خودت حسابی برس.
دعا می کنم این ویروسه بره به سردردت حمله کنه، هم سردردت خوب شه، هم کرونات
خب این دو هفته باید توی کانون قرنطینه ات کنیم.
یه اتاق با تهویه رو اون گوشه برات در نظر گرفتم.
بالاخره شرایط برای کودتا داره کم کم فراهم میشه.
داشتم به تاریخ عضویتم در این انجمن نگاه میکردم واقعا 10 سال گذشت و من همچنان یک قدم به اون هدفم نرسیدم 10 سال پیش ک اومدم اینجا به امید یه
پایان خوش اومدم امروز ناکار امدی خودم رو جلو چشمام میبینم اراده ای که نداشتم شایدم اراده شو داشتم انگیزه شو نداشتم هزاران بار تلاش تهش به جایی نمیرسد
نقل قول: داشتم به تاریخ عضویتم در این انجمن نگاه میکردم واقعا 10 سال گذشت و من همچنان یک قدم به اون هدفم نرسیدم 10 سال پیش ک اومدم اینجا به امید یه
پایان خوش اومدم امروز ناکار امدی خودم رو جلو چشمام میبینم اراده ای که نداشتم شایدم اراده شو داشتم انگیزه شو نداشتم هزاران بار تلاش تهش به جایی نمیرسد
بازگشت یکی دیگه از قدیمیای کانون رو تبریک میگم
امیدوارم باز تو کانون بمونین
من برم خبرشو بزنم
(1399 آذر 1، 12:14)mehdi0 نوشته است: [ -> ]قربونت عزیزم من هر چند ماه یه سر میزنم کمرم درد میکنه نمیتونم پشت pc بشینم میگم این انجام اعلام روز های خوب کجا هست قبلیا رو ک جمع کردن
سلام عزیز
خیلی خوش اومدید
اینجا میتونید توی یکی از گروه های ترک ثبتنام کنید و عضو یکی از گروه ها بشید
منتظر حضور سبزتون در گروه طوفان هستیم
(1399 آذر 1، 0:45)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]اوا خدا مرگم بده.
آرمین خیلی مراقب باش داداش.
به خودت حسابی برس.
دعا می کنم این ویروسه بره به سردردت حمله کنه، هم سردردت خوب شه، هم کرونات
خب این دو هفته باید توی کانون قرنطینه ات کنیم.
یه اتاق با تهویه رو اون گوشه برات در نظر گرفتم.
بالاخره شرایط برای کودتا داره کم کم فراهم میشه.
گروه ما مجهزه؛ نیازی به استفاده از امکانات گروه های معاند نیست
ما تو یه اتاق ایزوله با تهویه توپ، وسایل شخصیشو چیدیم فقط کافیه اونجا بره ساکن شه
دیوار شیشه ای هم براش زدیم قشنگ ويو داره در حد پانوراما
ما هم از پشت همون دیوار باهاش گپ میزنیم و گردهمایی میذاریم و از اون بالا بالاها بقیه گروه ها رو نظاره میکنیم
تازه غذایی که بهشون داده میشه اول توسط طباخ باشد تست بشه که خدایی نکرده سوء قصدی در کار نباشه
خلاصه اگه خواستید غذا بیارید مشکلی نیست به شرط اینکه جلو خودمون از اون غذا میل بفرمایید
ما هر گونه تمرد و شورشی رو در نطفه خفه میکنیم
باشد که مورد عنایت ما قرار بگیرید
سلام
یک دنیا ممنونم از همگی که به فکر من و خانواده بودید.
خطر از ما رفع شده خدا رو شکر. جدی نیست. من خودم فقط یه کوچولو تب دارم. داداش کوچیکترم هنوز دلدرد داره و اینها که اونم حتما چند روز بگذره خوب میشه.
ما از اونها نبودیم که ریه رو درگیر کنه خدا رو شکر.
قوت قلب بزرگیه داشتن شما.
(1399 آذر 1، 11:30)mehdi0 نوشته است: [ -> ]داشتم به تاریخ عضویتم در این انجمن نگاه میکردم واقعا 10 سال گذشت و من همچنان یک قدم به اون هدفم نرسیدم 10 سال پیش ک اومدم اینجا به امید یه
پایان خوش اومدم امروز ناکار امدی خودم رو جلو چشمام میبینم اراده ای که نداشتم شایدم اراده شو داشتم انگیزه شو نداشتم هزاران بار تلاش تهش به جایی نمیرسد
سلام مهدی جان
خوشحالم که دوباره میبینمت.
قبلا کلی قدم برداشته بودی و یادمونه چطور پیش میرفتی.
انشالله این سری قدمهای برداشتهشده رو کامل میکنی.
به امید روزهای خوب در کنار همدیگه.
(1399 آذر 1، 21:05)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام
یک دنیا ممنونم از همگی که به فکر من و خانواده بودید.
خطر از ما رفع شده خدا رو شکر. جدی نیست. من خودم فقط یه کوچولو تب دارم. داداش کوچیکترم هنوز دلدرد داره و اینها که اونم حتما چند روز بگذره خوب میشه.
ما از اونها نبودیم که ریه رو درگیر کنه خدا رو شکر.
قوت قلب بزرگیه داشتن شما.
سلام، خداروشکر به ریه اتون نزده، هم شما و هم خانواده.
وحشتناکه به ریه بزنه. منکه خیلی کم درگیر شد ریه ام هنوز به نوعی دررگیرشم کماکان.
امیدوارم واکسنش زودتر پخش شه و این همه داغ عزیزانمون رو نبینیم
بازم میگم خداروصد هزار مرتبه شکر که خفیف گرفتین.
(1399 آذر 1، 21:50)مهرخدا نوشته است: [ -> ]سلام، خداروشکر به ریه اتون نزده، هم شما و هم خانواده.
وحشتناکه به ریه بزنه. منکه خیلی کم درگیر شد ریه ام هنوز به نوعی دررگیرشم کماکان.
امیدوارم واکسنش زودتر پخش شه و این همه داغ عزیزانمون رو نبینیم
بازم میگم خداروصد هزار مرتبه شکر که خفیف گرفتین.
سلام خانم مهر خدا
بله واقعا خدا رو شکر.
امیدوارم شما هم به بهبودی کامل برسید هر چه سریعتر.
معلوم نیست بالاخره چهموقع و چطور میشه جلوی این بیماری رو گرفت.