سلام
ظهر بخیر
احساس میکنم ساعت گویا شدم میام شبانه روزی صبح بخیر، ظهر بخیر ، شب بخیر میگم میرم
نقل قول: به نظر من شما مقداری اضطراب پنهان دارید البته حدس میزنم دقیق ترش را باید فرد متخصص تایید کنه ولی اگه اطلاعات بیشتری میخواید پیشنهاد میکنم کتاب پیوند دوباره با جوهره خویشتن را بخونید انتشارات بینش نو نوشته کریستین نایب
دقیقا
قبلا با اطلاعات ناچیز خودم حدودی متوجه اینی که شما گفتین شده بودم ولی راهحلی نیافتم
خیلی ممنونم بابت کتاب
انشاءالله اگه نسخه چاپیش رو پیدا کنم میخونم
خاطره خیلی خوبی از کتاب الکترونیک خوندن ندارم کلا حتی اگه مجبور باشم نصف شهرو دنبالش بگردم احتمالا ارزشش رو داشته باشه
نقل قول: یه سوال دیگه هم داشتم البته اگه دوست داشتید میتونید جواب ندید اشکال نداره شما دیدگاه صفر یا صد دارید ؟
راستش دقیقا متوجه صورت سوال نشدم
میشه بیشتر توضیح بدین
نقل قول: دقیقا
قبلا با اطلاعات ناچیز خودم حدودی متوجه اینی که شما گفتین شده بودم ولی راهحلی نیافتم
خیلی ممنونم بابت کتاب
انشاءالله اگه نسخه چاپیش رو پیدا کنم میخونم
خاطره خیلی خوبی از کتاب الکترونیک خوندن ندارم کلا حتی اگه مجبور باشم نصف شهرو دنبالش بگردم احتمالا ارزشش رو داشته باشه
منم همچین مشکلی داشتم خیلی وقت پیش یه قسمت از کتابی که گفتم را خوندم یه کارایی کردم بهتر شدم
ولی یادم نیست چیکار کردم
به نظرم کتابا بخونید نکات خوبی دستگیرتون میشه
فکر نکنم اصلا نسخه الکترونیکش باشه
:
نقل قول: راستش دقیقا متوجه صورت سوال نشدم
میشه بیشتر توضیح بدین
مثلا خیلی وسواس داشته باشید توی انجام کارها اگه خواستید کاری را انجام بدید یا باید بهترین نحو انجامش بدید یا کلا بیخیالش میشد
امروز بالاخره شروع کردم کتاب خوندنو یه اسپند دود کنید چشم نخورم
خودمم باورم نمیشه ولی ۶۰صفحه خوندم
داستانش را دوست داشتم انگار یکی نشسته بود داشت برام از زندگیش میگفت بعضی جاهاش منو به فکر فرو میبرد بعضی جاهاش انگار خودم بودم
خلاصه اولین باره که انقدر از گوشی دور بودم
نقل قول: خب راستش بله
یه وقتایی حتی به کار خیلی راحت هم برای اینکه در ایدهآل ترین حالت ممکن انجام بشه انقدر به تاخیر ميندازم که دیگه برای انجامش دیر میشه
بهترین حالت، بهترین شرایط با بهترین بازده
فکر کنم یه قسمت دیگه از اون مشکلی که گفتید که مربوط به پای بند بودن به عهد هست مربوط بشه به همین
حدس میزنم که شما تا تموم شرایط محیا نشه به عهدتون پایبند نشید و خب این آسیب زننده هست شایدم هم عقیده داشته باشید تا شرایط کاملا محیا نشه و کل پازل چیده نشه نمی تونید بگید به عهدتون پایبند بودید شاید هم اهدافی برای عهدتون تعیین می کنید که خیلی دست نیافتنی باشن
چقدر شاید شد
نقل قول: و واقعا انقدر این چرخه شکستن عهد تکرار شده و انقدر اعتمادم نسبت به وفای به عهد خودم کمرنگ شده که واقعا ترجیح میدم سراغ عهد بستن نرم تا اینکه عهد ببندم و بازم شرمنده بشم
دعای ۳۱ صحیفه سجادیه؛ در همین مورده.. اطمینان به عهدشکنی خودمون..
حتما بهش سر بزن
سلام
گفتم ما ک رشتمون انسانی و ادبیات مون تخصصی
بزارید به علاقمندان ادبیات فارسی راهنمایی کنم چی بخونین
از رو درسنامه کتاب فنون مون دارم می نویسم اینارو
اگر ب اشعار شاد و واقع گرا و تقریبا ساده و روان و حماسی علاقه دارید باید شعر های سبک خراسانی رو بخونین
شعرایی مانند ناصر خسرو _انوری_سنایی_خاقانی_نظامی _عبدالرزاق اصفهانی _رودکی
اگه به شعرای غمگین و تصوف و عرفان و برتری عشق نسبت ب عقل و... و ی طورایی آرامش بخش علاقه دارید
باید اشعار این شعرا رو بخونین: مولانا_ سعدی_ حافظ _نجم الدین رازی _ خواجوی کرمانی _ابن یمین_ عبید زاکانی و جامی
جالبه بدونید دلیل غم انگیز بودن شعر هاشون بخاطر حمله مغول و فضای حاکم بر ایران اون زمان بوده
و اقای خواجوی کرمانی غزل هاشون روی حافظ تاثیر گذار بوده
بچه ها اینجا کسی تعبیر خواب بلده
چند وقتیه خوابای بدی میبینم میترسم نشونه باشه چیزهایی که میبینم آخرش کار دستم بده
(1401 مهر 12، 6:24)New fighter نوشته است: [ -> ]بچه ها اینجا کسی تعبیر خواب بلده چند وقتیه خوابای بدی میبینم میترسم نشونه باشه چیزهایی که میبینم آخرش کار دستم بده
داداش شاید این خواب ها بخاطر وضعیت آشفته ذهنت هست که به شکل رویا شما میبینی...
قبل خواب سه بار سوره توحید بخون...
در پناه حق
یا علی مدد
سلام، بچه ها امروز اولین تجربه تدریس به دخترا رو داشتم تو کلاس زبان... چند ماه هست تیچر هستم اما برا پسرا ، امروز تو تایم دخترونه یکی از معلم های خانم از اونجا که مشکلی براش پیش اومده بود من رفتم کلاساش چون نمیشد کلاسا لغو بشن، سه تا کلاس بود نزدیک 5 ساعت، از دختر 7 ساله تا 17 ساله، خیلییی دخترای کوچیک بامزه بودن و تدریس به اون کوچولو ها واقعا شیرین بود، تو بین این دخترا خواهرم هم بود و دانش آموزم بود، سه تا کلاس بود هر کدوم 13، 14 تا دختر بودن نزدیک 40 تا ولی اون کوچولو ها خیلی بامزه بودن با این ک یکیشون خیلی خجالتی بود اما تجربه جالب و زیبایی بود برام، یه کلاس دخترای کوچیک بودن از 7 ساله تا 13،12 ساله بعدیش بزرگتر بودن از 10 تا 14 اینا بودن بعد از اون آخریه که سطحشون بالاتر بود از 13،14 تا 17 سال بودن، ولی آخرش یکم خسته شدم انرژیه زیادی باید گذاشت
(1401 مهر 14، 21:06)KingAmir نوشته است: [ -> ]سلام، بچه ها امروز اولین تجربه تدریس به دخترا رو داشتم تو کلاس زبان... چند ماه هست تیچر هستم اما برا پسرا ، امروز تو تایم دخترونه یکی از معلم های خانم از اونجا که مشکلی براش پیش اومده بود من رفتم کلاساش چون نمیشد کلاسا لغو بشن، سه تا کلاس بود نزدیک 5 ساعت، از دختر 7 ساله تا 17 ساله، خیلییی دخترای کوچیک بامزه بودن و تدریس به اون کوچولو ها واقعا شیرین بود، تو بین این دخترا خواهرم هم بود و دانش آموزم بود، سه تا کلاس بود هر کدوم 13، 14 تا دختر بودن نزدیک 40 تا ولی اون کوچولو ها خیلی بامزه بودن با این ک یکیشون خیلی خجالتی بود اما تجربه جالب و زیبایی بود برام، یه کلاس دخترای کوچیک بودن از 7 ساله تا 13،12 ساله بعدیش بزرگتر بودن از 10 تا 14 اینا بودن بعد از اون آخریه که سطحشون بالاتر بود از 13،14 تا 17 سال بودن، ولی آخرش یکم خسته شدم انرژیه زیادی باید گذاشت
دمت گرم یعنی به همسن خودت تدریس دادی؟؟؟
(1401 مهر 14، 23:33)مرد مقاومت نوشته است: [ -> ] (1401 مهر 14، 21:06)KingAmir نوشته است: [ -> ]سلام، بچه ها امروز اولین تجربه تدریس به دخترا رو داشتم تو کلاس زبان... چند ماه هست تیچر هستم اما برا پسرا ، امروز تو تایم دخترونه یکی از معلم های خانم از اونجا که مشکلی براش پیش اومده بود من رفتم کلاساش چون نمیشد کلاسا لغو بشن، سه تا کلاس بود نزدیک 5 ساعت، از دختر 7 ساله تا 17 ساله، خیلییی دخترای کوچیک بامزه بودن و تدریس به اون کوچولو ها واقعا شیرین بود، تو بین این دخترا خواهرم هم بود و دانش آموزم بود، سه تا کلاس بود هر کدوم 13، 14 تا دختر بودن نزدیک 40 تا ولی اون کوچولو ها خیلی بامزه بودن با این ک یکیشون خیلی خجالتی بود اما تجربه جالب و زیبایی بود برام، یه کلاس دخترای کوچیک بودن از 7 ساله تا 13،12 ساله بعدیش بزرگتر بودن از 10 تا 14 اینا بودن بعد از اون آخریه که سطحشون بالاتر بود از 13،14 تا 17 سال بودن، ولی آخرش یکم خسته شدم انرژیه زیادی باید گذاشت
دمت گرم یعنی به همسن خودت تدریس دادی؟؟؟
یکی دو سال ازم کوچیک تر بودن، من خودم 18 هستم، تو کلاسای خودم دارم بچه ها هستن دو سه سال ازم کوچیکترین، یه کلاس بود یکی از دانش آموزا یه سال ازم کوچیکتر بود ، سختیای خودشو داره، دخترونه که فقط یدونه امروز فقط یبار رفتم اونم چون مدیر اونجا اعتماد داشت ، بهم کلاسا رو داد، وگرنه دخترونه پسرونه جداست، تو کلاسای خودم ک فقط پسرا هستن باید باهاشون رفیق شد و در عین حال بهشون زیادی هم رو ندی یه حد وسطی رعایت کنی اینطوری خیلی لذت بخش تر هم میشه هم تدریسه به جا، هم شوخی و خنده به جا، حسه خوب که ایجاد کنی نسبت به خودت و درس، بچها هم دل میدن به درس و جو خوبی ایجاد میشه
من بچه بودم کلاس زبان میرفتم.
معلممون یه بار بدجوری مسخرم کرد
خانم زیبایی بود. و منو به خاطر ظاهرم شوخی شوخی جلو همه بدجوری مسخره کرد
بدجوری خورد تو ذوقم. گمونم آخرین کلاس زبانی بود که رفتم.
کلا از کلاس زبان متنفر شدم
از زبان هم متنفر شدم
کاش پرروتر بودم اون موقع
آقای امیر شاه از کلاس زبان گفتن یاد این خاطره تلخ افتادم
هنوز قیافه خانم را یادمه
یه رفتار چقدر مسیر آدم را عوض میکنه
(1401 مهر 12، 6:24)New fighter نوشته است: [ -> ]بچه ها اینجا کسی تعبیر خواب بلده چند وقتیه خوابای بدی میبینم میترسم نشونه باشه چیزهایی که میبینم آخرش کار دستم بده
سلام خدمت دوستان
من با شخصه خیلی به فال تعبیر خواب اینا علاقه دارم
چند سال پیش یع کتاب خریدم تحت عنوان تعبیر خواب
فهرست داره
مثلا خواب موش :
خواب مردن و ...
بعد وقتی میری مثلا تو صفحه ی موش چندتا تیتر داره
مردن موش
کشتن موش و ...
تو اینترنت هم اگه همینجوری سرچ کنید میاره
ولی کابوس کلا خیلی معنا نداره
برمیگرده به حالت روحی آدم ...
مثلا من که فوبیای حیوانات دارم هروقت آشبته میشم خواب میبینم گربه داره بهم حمله میکنه ...
ولی تعبیر حمله گربه دربارم صدق نمیکنه
(1401 مهر 14، 21:06)KingAmir نوشته است: [ -> ]سلام، بچه ها امروز اولین تجربه تدریس به دخترا رو داشتم تو کلاس زبان... چند ماه هست تیچر هستم اما برا پسرا ، امروز تو تایم دخترونه یکی از معلم های خانم از اونجا که مشکلی براش پیش اومده بود من رفتم کلاساش چون نمیشد کلاسا لغو بشن، سه تا کلاس بود نزدیک 5 ساعت، از دختر 7 ساله تا 17 ساله، خیلییی دخترای کوچیک بامزه بودن و تدریس به اون کوچولو ها واقعا شیرین بود، تو بین این دخترا خواهرم هم بود و دانش آموزم بود، سه تا کلاس بود هر کدوم 13، 14 تا دختر بودن نزدیک 40 تا ولی اون کوچولو ها خیلی بامزه بودن با این ک یکیشون خیلی خجالتی بود اما تجربه جالب و زیبایی بود برام، یه کلاس دخترای کوچیک بودن از 7 ساله تا 13،12 ساله بعدیش بزرگتر بودن از 10 تا 14 اینا بودن بعد از اون آخریه که سطحشون بالاتر بود از 13،14 تا 17 سال بودن، ولی آخرش یکم خسته شدم انرژیه زیادی باید گذاشت
چقدر خوش به حالتون که اینقدر زبان بلدید
(1401 مهر 15، 13:18)*بنده پاک* نوشته است: [ -> ] من بچه بودم کلاس زبان میرفتم.
معلممون یه بار بدجوری مسخرم کرد
خانم زیبایی بود. و منو به خاطر ظاهرم شوخی شوخی جلو همه بدجوری مسخره کرد
بدجوری خورد تو ذوقم. گمونم آخرین کلاس زبانی بود که رفتم.
کلا از کلاس زبان متنفر شدم
از زبان هم متنفر شدم
کاش پرروتر بودم اون موقع
آقای امیر شاه از کلاس زبان گفتن یاد این خاطره تلخ افتادم
هنوز قیافه خانم را یادمه
یه رفتار چقدر مسیر آدم را عوض میکنه
وای ساناز جان یادش بخیر ۱۵ _ ۱۶ ساله که بودم میرفتم کانون زبان یه آقایی تدریس میکردن که بسی سخت گیر بودن
از شانسم میوفتم با ایشون البته که استاد خوبی بودن ولی سرکلاسشون خیلی استرس میکشیدم
یه خاطره ی با مزه هم ازشون دارم که تو پست بعدی تعریف میکنم
یادش بخیر زمانی که کانون زبان میرفتم یه ترم با یه استادی افتادم که کودک و نوجوان درس میدادن بسیار خوش برخود و مهربون و نمره بده بودن
اتفاقی یه ترم اومده بودن بزرگسال که من با ایشون کلاس داشتم
منم اجتماعی و سرو زبون دار بودم
هی داوطلب میشدم استاد هم از این روحیه ی من خیای خوشش اومده بود و کلا هم هی به من میگفت با استعداد و اینا ..
منم دستم اومد که به احتمال زیاد قراره نمره ی مستمر بهم خوب بده دیگه واسه ترم هیچی نخوندم
چشمتون روز بد نبینه افتادم
اونم با چه شرایطی استاد بهم ۹۵ داد
من فاینال زیر ۶۰ شدم
( اونموقع قانون بود کسی که فاینال زیر ۶۰ بشه با کلاسی جمع نمیشه )
خلاصه روز اول کلاس ها شد دنبالم کلاسم میگشتم یهو با یه استاد حیلی سختگیر که ترم های قبل باهاشون داشتم چشم تو چشم شدم ولی سلام علیک نکردم
رفتم پرسیدم کلاسم کجاست
از قضا افتادم تو کلاس همین استاد
با بسی خجالت وارد کلاس شدم
استاد هم نه گذاشت نه برداشت گفت تو باید یه ترم بالاتر باشی
افتادی ؟
منم خیلی خجالت کشبدم هیچی نگفتم خیلی بد شد
هیچی دیگه استاد شروع کرد به تخریب بنده
تا آخر ترم هم هی بهم یادآوری میکرد که افتادم
هر جمله ای که درس میداد از من میپرسید الان بهتر یاد میگرم یا ترم پیش ؟