(1392 آبان 26، 16:42)Mojтaba ρiloт نوشته است: [ -> ]شنیدی میگن .. دها ... هرچی زدیم پرید ..
الان وصف حال ماست ...
یه روز دیگه ام پاک شد ..از خاطره کانون
واااييى نه..خدا نكنه:-s
امتحان شيمي داريم اعاده حيثيتيه..
خدا كنه اين بار ديگه نپره هرچى امشب ميخوونيم..
و من الله توفيق ..
پ.ن : فهميدم كه پست شما كنايه و مجاز داشتا..پست من از معنى نزديك جمله اول استفاده كرد..
داداش مهدى بحران هويتي گرفتى؟؟!
هرروز ميپرسى هويتتو ازمون..
سربازى ميخواى بريا..طورى نيس..
عه نه الون خانوم ؛ بايد ميگفتين شايعه پراكن اعظم
------
داداش پشتكار من رو مكعب مستطيله كار ميكنما..
..طرحمو به صورت نقاشى ارائه خواهم كرد
نه من منظورم اين بود كه يك نقطه به اندازه ى نقطه ديگه تو تاريكى و روشنايى نيست(با توجه به اين كه همين حالت زمين هم اين طور نيست) (حالا منظور نقاط در راستاى يك مدار هست..)
من هم تو اين زمينه دقت كرده بودم..خيلى جالبه..
الم نجعل الارض مهادا .
ميتونه منظور از مهاد، گهواره باشه
يعنى به جايي كه بوده برميگرده..من يه جا خوندم نوشتن نميشه گهواره در نظر بگيريم
ولى اين كه بعد از يك سال دقيقا به همون جا بر ميگرده فكر كنم وجه شباهتش باشه
هو الذى جعل لكم الارض ذلولا فامشوا فى مناكبها
اوست آنكه زمين را براى شما رام ساخت پس به نواحى آن روان شويد
ذلول به شتر راهوار تعبير ميشه..يعنى زمين همچون شترى رام هست و حركت ميكنه در حالى كه شما در آسايشيد..
حركت انتقالى
سلام،
اميد ديشب خواب ديدم امتحان شيميتو خراب كردي
،
آره اوون امتحان قبلیه بوود دییگهه..
نتیجشو همین امروز داد آخه..
2تا امتحان پشت هم شیمی داغون شدم..
:P
(فکر کردی الان میگم به روح اعتقاد داری؟،چاخان؟! کوور خووندیی
)
من منظورم امتحان فردات بود
سلام
امید جان
در حرکت شب و روز ،مکعب مستطیل نمیشه که مساوی بمونن.
فقط کروی میشه.
اما گهواره.
اگه به گهواره دقت کرده باشی حرکت در دو جهت داره .
یکی به راست یکی به چپ.
زمین همین طور که دور خورشید می چرخه،از به یه سمت دیگه دور خودش می چرخه.و در هر دو حرکت به جای خودش برمی گرده.هم انتقالی و هم وضعی.می تونی این هم باشه.شاید.
واختلاف الیل و نهار.
اختلاف شب و روز.
دو نفر که اختلاف دارن،یعنی تفاهم ندارن.
دو نفر که اختلاف دارن،از هم رو برمیگردونن.پشت به هم می کنن.هیچکدوم از موضع خودش کوتاه نمیاد.
نه اون برای صلح سمت اون می ره ،نه اون یکی سمت دیگری.
حالا این رو برای شب و روز در نظر بگیر.
شب و روز پشت به هم دارن.نه اون میره سمت دیگری و نه دیگری سمت اون.هیچ کدوم هم از موضعشون کوتاه نمیان.
داره می گه خورشید نیست که داره دور زمین می چرخه.زمینه که داره دور خودش می چرخه.
چون اگه خورشید دور زمین می گشت،روز می رفت سمت شب و شب هم میرفت سمت روز.در حالی که دو چیر وقتی اختلاف دارن،سمت هم نمی رن.
به شب و روز نگاه کن،زمین در برابر خورشید،همواره شب پشتشه و روز جلوش.هیچکدوم از جاشون جابجا نمیشن که یکی بره پشت و دیگری بره جلو.
انگار با هم قهرن.نیاز دارن به شورای حل اختلاف!
(1392 آبان 26، 19:08)mahdi نوشته است: [ -> ]سلام،
خوبينننننننننن؟
كسي اينجا منو ميشناسه؟
خجالت بکش دیگه
چند بار این سوالو میپرسی!
اصن حالا که اینطور شد آره میشناسم
بابابزرگی دیگه
سلاااااااااااااااااااااااااااااام
من اومدم، همین الان رسیدیم خونه...
وای که چقد دلم براتون تنگ شده
حوصله خوندن همه پستارو ندارم
یکی خلاصه برام بگه چه خبر؟ همتون خوبین ایشالا ؟
می توانم خانوم معلومه کنکور بر تمامی جنبه های زندگیتون تاثیر گذاشته
ظاهرا آواتارتون نیز به شدت تحت تاثیر قرار گرفته
آره خیلی بهتون میاد
میخواید بگید درس نمیخونید؟!!!! اصن از تعداد غلطای املایی تون میشه حدس زد روزی چند ساعت میخونید
...برید از خدا بترسید
هی... بعد عمری اومدیم اینجا...
"شبانه روزی"
هی روزگار...
ولی حسین جان درست میفرمایند! آبجی میتوانم من که اصلا آدم درس خونی نیستم ولی وقتی آواتار شما رو میبینم یاد "تز" عقب افتادم میوفتم...
یادم میاد همه ی دخترای هم دورهای ما دفاع کردن و الان دارن "اپلای" میکنن من هنوز اندر خم یک کوچه ام... :گریه
البته پسرهای هم دوره ی ما هم همه دفاع کردن اما اون آواتار شما تاثیری توی یادآوری این موضوع برای من نداره... :خیلی گریه
هی روزگار...
تازه آواتار آبجی باران که نمی دونم موضوع بحث بوده تا الان یا نه اما برای من یادآور استادم خانم دکتر ... است!
داره اینطوری میگه: ای بچهی بازیگوش! برو بنشین تزت را بنویس! برو دفاع کن! برو ژورنال بنویس!
بعد این انگشت اشارهش به حالت اخطار و هشدار و اینها هی تکون میخوره به چپ و راست
و هی سرش رو تکون میده به یک وضعی که نشان دهندهی تاسف و رقت قلبه!
هی روزگار...
هان؟ هم سن؟
نه آبجی حکما اشتباه میفرمایید!
فکر نمی کنم شما در حدود سنی بنده باشید! من از بابابزرگ یه چند صده بزرگترم...
و آدم باید دلش جوون باشه... که دل صاب مردهی ما سرویسه! سرویس!
اهم.
آقا یکی بیاد این حالت من من رو عوض کنه!
من شونصد مرتبه اینو عوض کردم باز همین حالت من بی تربیت میاد که زبونش بیرونه.
عجب سلیقه ای داره آبجی سها...
فکر کنم در راستای القای ندامت در درس نخونهای کانون (یعنی بنده و خودم) انتخاب آواتار کردن.
آره دیگه اون سنی که نوشته سن اسمی بنده است ولی سن "دلی" بنده بیشتر از این حرفاست.
آره خودمونیما این بابا بزرگ خیلی بچهس.
مرسی ممنون، قابل شما رو نداره. (حالت من رو میگم)
خفنی از لپ تاپ تونه آبجی.
این محبت و رعفت قلب بابابزرگ دل و رودهی من رو سرویس کرده به خدا! من مینویسم خیلی بچهس میاد تشکر میزنه!
منو یاد حضرت عیسی(ع) میندازه. که یه سیلی بهش میزدن اون طرف صورتش رو میآورد جلو.