نه خانوم من بعد یه عمر اسپم زنی تو تشخیص اسپم اشتباه نمی کنم
توهین و تمسخر اقوام شوهری
، تمسخر جاری
، بدگویی از عمّه ی بنده
، جلف و بی ریخت شمردن لباس جدید شهین خانوم اینا
، و در بهترین شرایط صحبت راجع به لباس جدید مامان و کفش خاله و روسری مادربزرگ و آرایشگاه سر کوچه و تعریف از لاغری دخترخاله و مشورت راجع به دختر جیغ جیغوش
حس میکنم حرفاشون نصف به نصف باید حذف و ویرایش میشدن
گاهی حس میکنم این وسط دلم میخواد 2 هفته مامانمو بن کنم
حس فضولیمو تحریک میکنین وسوسه میشم واقعا برم نسیم حیاتو ببینم
(1391 ارديبهشت 30، 1:03)iramin نوشته است: [ -> ]امیر حسین خان منم موافقم؛به نظرم همین الان که همه خوابن چندتا جاسون بفرستیم اونوری ببینیم چه نقشه ای دارن میکشن
اونا نقشه نمیکشن که اونا فقط ناز همو میکشن :HA:
آقا من یه نظر به تاپیک گروهشون انداختم اصل خنده بود
از هر 2 تا پست 3 تاش قربون صدقه بود
سلام
قابل توجه بعضی آقایون با عرض احترام به بقیه آقایون توی تاپیک خنده نوشته بود میزان صمیمیت بین آقایون با درجه زشتی حرف بدهاشون سنجیده میشه
هرچه حرفها بدتر ،دوستیها صمیمی تر!
این حرفها رو با افتخار میزنید نه؟
منم از افراط در قربون صدقه خوشم نمیاد
اماااااااا
از حرف بدکه بهتره.
نقل قول: http://www.mediafire.com/?7atifmaz15y4tlt
کسی گوش داد اصلا
کسی اصلا می خونه ی پست های منو
سلام
اعتراف میکنم ک...
دیدم اسم خواننده و اسم آهنگ رو .. نگرفتمش..
و
مگه میشه نخوند پستهای شما رو!؟؟
(کلا اعصاب ندارین!!)
و
آقا اسپم چرا میزنین!؟؟
پست روآوردم تو انجمن زدم ک خدا هم ازمون راضی باشه! ( والا..
)
در پناه خدا..
یاعلی.
سلام
ببخشیذ وسط بحثتون
این آهنگ آقا هادی لینکش بره ما کار نموکونه
مگه فوووربیتن
بعدشم که آقا داشتم میومدم خونه یه آقا پسری رو دیدم
نمیدونم چرا عجیب فک میکردم امیرحسین18 ست
خیلی شبیههههه بودااااا
یعنی حس میکردم احتمالا این شکلیه امیر
چه شکلی بودم رکسانا خانم ؟
---------------------------------------------------------------------------------------------
آقا من امروز داشتم از یه جایی میومدم
یهو یه پژو 405کنارم وایستاد و آدرس پرسید
طرف زن و بچّش تو ماشین بودن ، مسافر امام رضا بود
اینطوری که میگفت دار و ندارشو ازش زده بودن تو راه
آدم موجّهی بودا ! از تیپ و قیافه و ماشینش معلوم بود ، خوانوادشم تو ماشین بودن شک نداشتم راست میگه
خواستم دعوتش کنم خونمون ، امّا بدجور ترسیدم بیارمشون خونه بعد مادرم بگه چرا ورداشتی یه ماشین مهمون آوردی
بالاخره یه دعوت خشک و خالی کردم ، امّا طرف قبول نکرد ! منم نمیتونستم اصرار کنم
اگه از خودم خونه داشتم به جوونمردی علی اقلّا شام نگهشون میداشتم ! برا ادامه ی سفر هم کمکشون میکردم ! چرا انقدر استقلال رو هم ندارم؟
این وابستگی بدجور عذابم میده
چرا مجبورم هرکاری که پدر مادرم میخوان انجام بدم ؟
چرا نمیتونم یه بنده خدایی که تو راه مونده رو یه شب مهمونش کنم ؟
این دنیای سگی چند روزه مگه ؟
چزا انقدر استقلال رو ندارم
وابستگی عذابم میده ! عذااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااب
از امام رضا شرمنده ام
نتونستم کمکی رو که باید به زائرش بکنم
به مادرم همین الآن گفتم اگه یه بنده خدای مسافر تو راه مونده ای باشه بیارمش خونه اشکال داره ؟ گفت آره خیلیم اشکال داره !!!
به بنده ی خدا کمک نمیکنیم و انتظار کمک از خدا داریم ؟!؟!
کی میشه مستقل بشم !!!
داداش امبرحسین
آخه جامعمون بد شده داداش
واسه همین نمیشه اعتماد کرد
فکر درستا شما میکنی
اما از بس اتفاقات ناجور میفته همه بدبین میشن
بعله چقدر خوبه مستقل شدن..........
این پست امیر حسین منو یاده یه چیزی انداخت..........
دوستان نمیدونم میدونید یا نه بنده در
ساری ساکنم..........
یه روز یه همچین اتفاقی برای منم افتاد منتها طرف از تو ماشین اونم از دور داد زد
ساری کدوم وره؟؟؟؟؟؟
بنده هم تو فاز بودم گفتم:مستقیم دست چپ.....
امیرحسین جان داداش من
دیگه دوره زمونه مسافرت با حخر و الاغ که نیست!! همه ی ادما یه چیزی دارن به اسم عابر بانک که تو جیبشونه. بعدشم یه چیز دیگه مثه موبایل. من اگه همه دار و ندارم رو بزنم اولین کاری که می کنم زنگک می زنم به یکی که برام پول بفرست.
یه کم صفحه ی حوادث رو بحون. بد نیست. متسافانه جامعه ی ایران خیلی بد شده. من شخصا هیچ وقت نااشنایی رو وارد خونم نمی کنم. شاید از دیدگاه جالب نباشه ولی زمونه بد شده.
-----
و سها خانوم
اسپم نبود که. به مهران گفتم که این اهنگ رو گوش کن. بعدشم ادامش نوشتم براش
-----
و رکسانا خانوم
چرا باز نشه؟!
میشه
دوباره هم امتحان کردم موردی نداره لینکش.
حالا خیلی چیز خاصی هم نیست ها. با حال و هوای صبح من هماهنگ بود