(1393 مهر 19، 1:27)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]من می خوام یک سال دیگه ازدواج کنم. وقتی که کارشناسیم تموم بشه.
فقط تنها مشکلم اینه که آدمش رو ندارم.
خداییش تا دلت بخواد مورد مناسب هست . اینهمه دختر تو فامیل و همسایه ؛ حداقل یکیشون که به دلت میشینه دیگه
این یدونه دخترو روی حداقل گفتما !!! جلوی دخترا زشته عدد واقعی رو بخوام بگم
امروز رفته بودم جایی دختری بود از همون حداقل یدونه دخترایی که بالا بهش اشاره کردم
تقریبا 21 - 22 ساله ؛ قبلا هم دیده بودمشا ولی امروز یه دفعه چیزی به ذهنم رسید که جزء همون حداقل ها شد
دستش رو نگاه کردم دیدم حلقه نداره
دوستم خونه و ماشین داره خدمت هم رفته الان دو ساله بهش گیر میدم ازوداج کن میگه دختری که میخوامو پیدا نکردم ؛ از وقتی یادمه بهم میگفت دختر خوب اگه سراغ داری بهم معرفی کن . بعد دو سال امروز قصد دارم این دختره رو بهش معرفی کنم
یه آپشن هایی انتظار داشت که واقعا من خودم فکر نمیکردم دختر اونجوری پیدا شه ؛ بعد دو سال جستجو اینو پیدا کردم b-(
(1393 مهر 19، 1:27)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]چه دل خوشی دارم من. کو کار؟ کو خونه؟ کو ماشین؟ کو پول؟ ازدواج کنم باید دو نفری تو جوب بخوابیم ، پوست موز بخوریم. اما در هر صورت
(1393 مهر 19، 1:27)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1393 مهر 17، 23:11)ata نوشته است: [ -> ]سلام
ممنون داداش بخاطر راهنماییهاتون
حالا میشه بگین این مهریه معقول یعنی دقیقا چند سکه؟
شما تا چند سکه رو معقول میدونید
دوستان دیگه هم اگه میشه جواب بدن
14 تا خوبه دیگه برکتم داره
مهریه باید جوری باشه که پشتوانه ی زن باشه که مرد نتونه هر وقت خواست بگه این مهریه ت ؛ زرتی خونه بابات
از طرفی هم نباید انقدر زیاد باشه که زن هر وقت خواست بگه مهریه رو نداری بدی ؛ زرتی آب خنک
14 تا مهریه شاید تو نظر کم باشه ؛ ولی خب همین 14 تا میشه 14 میلیون . برای خیلی از اقشار مناسبه
یا خیلی میخوایین محکم ترش کنین مثل این مهریه جدیدا دوسال آخر تولد رو بدین ؛ مثلا 71 ؛ 72 ؛ 73 عددایی رو مثال میزنم که به خودم بخوره
هر چی دختر سن بالاتر ؛ مهریه ش کمتر
ولی جدی اگه خواستین یکم دیگه هم محکم تر شه نهایت نهایتش دیگه 114 تا سکه از این بیشتر دیگه رسما خودکشی محسوب میشه
خاتمه ی مجلس با این شعر بسیار زیبا از یکی از شاعرای داغ دیده ی کشورمون :
(1393 مهر 19، 17:04)حبيب نوشته است: [ -> ]عروسیا ساده بود و بی ریا
مهریه ها یک سفر کربلا
از اون زمون که سادگی تموم شد
خوشی به زندگی ما حروم شد
دخترای پر از فیس و افاده
دختر از دماغ فیل افتاده
اسم شناسنامش اگه زلیخاست
با صد کرشمه می گه اسمم آیداست
ترشیده و رو دست مادر هنوز
میگه شوهر میخوام مثله "تام کروز"
باید هزار تا سکه مهرم کنه
تا روی دخترخالمو کم کنه
عروسیمون بالای برج میلاد
گذشته هاشو برده انگار از یاد
پشت قبالم یه موبایل و ماشین
یه خونه تهران ،یه خونه تو برلین