1400 تير 25، 11:42
سلام :
امیدوارم جمعه ی خوب و خوش و عالی ای رو داشته باشین
-----------------
بالاخره جمعه شد
دهات ما همه رفتن سبلان
---------------
منظورم این بود ک فرصت فرار میدم
وگرنه منکه از خدامه باشید
------------
من فکر میکردم فقط فارسیم تموم میشه و در رساندن منظورم مشکل دارم تازگی ها پی بردم کلا من مشکل دارم و ترکیم هم تموم میشه
دیشب حرف میزدم ۵کلمه فارسی بود ۶تا ترکی خودمون ۵ تا دیگه استانبول و ی چندا هم باکو اون وسط ها ی دونه هم کلمه کره ای یاد گرفتم استفاده میکردم ، آخرشم هیچکس نفهمید چ گفتم
----------------
اینم عالی بود ، باید بررسی بشه
ولی من از هر طرف نگاه میکنم نمیتونم قبول کنم اقای صادقین حتی د قدیم الایام کل کل مکتب و شوخی کنند
---------
اقای صادقین منفی میدن ؟؟؟
اقای مهدوی هم ک فقط ب من منفی میدن
-------------
روز جمعه ای نشستم دارم برنامه اطلاعات عمومی نگاه میکنم در مورد برج پیزا گفت ک کجه و چی ب چیه ، در مورد سازه های عجیب دنیا حرف زد ، در مورد مثلث برمودا و بعددددددد فرهنگ صبحانه حرف زد و من فهمیدم مکزیکی ها برا صبحانه ناهار میخورن چینی ها هم همینطور . مکزیک غذای تند میخورن ، چینی ها برنج ، ژاپنی ها ماهی میخورن ی چیزی هم فهمیدم ، سوپ لاکپشت تا حالا ندیده بودم شام امشب کانون سوپ لاک پشته
و ختم برنامه با عقرب ها بود
عقرب ها بینایی خوبی ندارن و بیشتر از ظریق بویایی عمل میکنند ، عقرب ها از آتیش میترسن و اگر آتیش باشه خودشون و با نیش خودشون میکشن ، ب روشنایی حساس هستن و بیشتر تو شب دیده میشن و غیره .....
بیاین تو چنتا جمله خلاصش کردم
---------------
لئا جان ب کانون سرزده ، خدا رو ضکر حالش خوبه عروسیشون نزدیکه یعنی زیادم نزدیک نیست ولی خب زیادم دور نیست
-------------
ورژن بعدی؟
شما آروم و بی سر و صدایین؟؟؟؟؟
دیروز شما نبودین تو مسابقه بهترین آواتار بقیه رو زمین میکوبیدین؟؟؟؟
-----------------
حوض فیروزه ای رو خوب اومدین
امیدوارم جمعه ی خوب و خوش و عالی ای رو داشته باشین
نقل قول: نه من چیزی نمیدونم
فک کنم باید از آقا صادقین بپرسم
-----------------
نقل قول: من هنوز توی روز چهارشنبه دارم زندگی میکنم
البته امروز یه سه ساعتی خوابم برد و بعد دوباره جغد استایل تا الآن
بالاخره جمعه شد
دهات ما همه رفتن سبلان
---------------
نقل قول: حالا چرا در نبود من؟
که مثلاً وقتی برگشتم سورپرایز شم؟
نمیگید ممکنه وقتی اومدم و سورپرایز شدم، ممکنه بعدش وقتی به قسمت اعتباراتتون رفتید شما هم سورپرایز شید؟
به هر حال من از بچگی یاد گرفتم وقتی کسی ظرف غذایی، پاکتی چیزی فرستاد، اون ظرف و پاکت و... رو خالی پس ندم که حداقل رد جَمیل کرده باشم
منظورم این بود ک فرصت فرار میدم
وگرنه منکه از خدامه باشید
------------
من فکر میکردم فقط فارسیم تموم میشه و در رساندن منظورم مشکل دارم تازگی ها پی بردم کلا من مشکل دارم و ترکیم هم تموم میشه
دیشب حرف میزدم ۵کلمه فارسی بود ۶تا ترکی خودمون ۵ تا دیگه استانبول و ی چندا هم باکو اون وسط ها ی دونه هم کلمه کره ای یاد گرفتم استفاده میکردم ، آخرشم هیچکس نفهمید چ گفتم
----------------
نقل قول: شاید سنا جان ورژن قدیمی آقای صادقین را میگن سال ها پیش آقای صادقین ....
وگرنه ورژن حال حاضر آقای صادقین بسی متفاوت از آقای مهدوی است
اینم عالی بود ، باید بررسی بشه
ولی من از هر طرف نگاه میکنم نمیتونم قبول کنم اقای صادقین حتی د قدیم الایام کل کل مکتب و شوخی کنند
---------
نقل قول: ولی به نظرم پستاشون هم شبیه همه
هر دو هم اهل شوخی و کل کل هستن
اعتبار منفی هم که میدن
اقای صادقین منفی میدن ؟؟؟
اقای مهدوی هم ک فقط ب من منفی میدن
-------------
روز جمعه ای نشستم دارم برنامه اطلاعات عمومی نگاه میکنم در مورد برج پیزا گفت ک کجه و چی ب چیه ، در مورد سازه های عجیب دنیا حرف زد ، در مورد مثلث برمودا و بعددددددد فرهنگ صبحانه حرف زد و من فهمیدم مکزیکی ها برا صبحانه ناهار میخورن چینی ها هم همینطور . مکزیک غذای تند میخورن ، چینی ها برنج ، ژاپنی ها ماهی میخورن ی چیزی هم فهمیدم ، سوپ لاکپشت تا حالا ندیده بودم شام امشب کانون سوپ لاک پشته
و ختم برنامه با عقرب ها بود
عقرب ها بینایی خوبی ندارن و بیشتر از ظریق بویایی عمل میکنند ، عقرب ها از آتیش میترسن و اگر آتیش باشه خودشون و با نیش خودشون میکشن ، ب روشنایی حساس هستن و بیشتر تو شب دیده میشن و غیره .....
بیاین تو چنتا جمله خلاصش کردم
---------------
لئا جان ب کانون سرزده ، خدا رو ضکر حالش خوبه عروسیشون نزدیکه یعنی زیادم نزدیک نیست ولی خب زیادم دور نیست
-------------
نقل قول: ولی جداً این بحث ورژن قدیمی و جدید و جالب بود
مثلاً ورژن بعدی من یه آدم آروم و بی سر و صدا باشه
البته الآن هم کم و بیش اینجوریم دیگه
ورژن بعدی؟
شما آروم و بی سر و صدایین؟؟؟؟؟
دیروز شما نبودین تو مسابقه بهترین آواتار بقیه رو زمین میکوبیدین؟؟؟؟
-----------------
نقل قول: البته منم اهل کل کل نیستم ولی چون بقیه اذیت میکنن و حقمونو میخورن مجبوریم یه کم حرف بزنیم
البته که با این کار خیلی بهمون فشار میاد؛ چون اینجور کارا با روحیاتم تناسب نداره
من باید یه جای آروم بشینم و موسیقی سنتی گوش بدم و شعر بخونم و بعدش پنجره اورسی رو باز کنم و حیاط پر از گل و گیاه و حوض فیروزه ای رو تماشا کنم
حوض فیروزه ای رو خوب اومدین