کانون

(1392 بهمن 18، 21:34)امیرحسین خان نوشته است: [ -> ]سلام
دلم خیلی گرفته

سلام
خوب منم همینطور

خب...چرا؟

خودت را دست کم نگیر :

خودت را دست کم نگیر ، خدا تو را برای مقامات بلندی خواسته است ، بهترین ها را برایت خواسته است ، به کم قانع نباش . دلسرد و نومید نشو این اطمینان را در خود ایجاد کن که گذشتن ها و صبوری ها و ایثار ها و خویشتن داری های تو هرگز ضایع نمی شود . هر چه مقصدت متعال تر باشد ، باید بیشتر زحمت بکشی و بیشتر صبر کنی . این کار غلطی است که خودت را با دیگران به غلط مقایسه کنی . شاید دیگران دارند با یکدیگر در هنجار شکنی مسابقه می گذارند ، شاید آنها تو را مسخره میکنند ، به جرم اینکه بی خیال همه چیز نشده ای ، شاید تو را بی عرضه تلقی کنند ، تو استوار باش و نشکن ، تو می مانی .

به گذشته برگرد و تورقی کن . چه افتخاری برای نامردان هست ؟ چه ارزشی برای قاتلان فضلیت هست ؟ تو در این محور بین بینهایت مثبت و بی نهایت منفی ، راضی نشو که حتی یک درجه سقوط کنی و راضی نشو که حتی یک درجه تعالی را از دست بدهی ، تو میتوانی .

همتی کن که اگر برخیزی ، مقصد بس نزدیک است و راه بس آسان و دشواری هایش بس شیرین . دام ها و دانه ها برای مرغ های خانگی اند ، برای تو حلاوتی ندارند ای شاهین بلند پرواز سدره نشین !

تو یوسفی ، کلاه سرت نرود ! به ثمن بخس نفروشندت ! آزاده باش ! حرّ باش ! بند بگسل ! زنجیرپاره کن ! تو می توانی ! برخیز که یاری هاست ! پیش آی که خبر هاست ! سورها و سرور هاست ! تو بزرگی ، بزرگتر از آنکه با امیال و آرزو ها تحقیر و خوار شوی ، هر لذتی هر قدر هم شیرین باشد ، ارزش آن را ندارد که تو را کوچک کند .


نصایح مشفقانه طبیب را به جان بشنو ! اگر تو را ترغیب کرد ، حرکت کن و اگر تو را هشدار داد بازایست ! در شنیدن ها سربلندی هست . کودکان بازیگوشی که از چوب تعلیم گریختند به کجا رسیدند ؟ بالاترین فخر هم نشینی با معلم الهی است ، بالاترین عزّت ، همراهی با رفیق الهی است . از آن غافل مشو ! پیوسته خویش را غربال کن ! نکند ماهها و سالها گذر کند و تو را گذری بر طبیبی نیفتاده باشد ! خودت را از یاد نبری ! گوهرت را بدست نا اهلان ندهی ! در روزگاری که همه مسابقه پیمانشکنی می دهند ، تو وفا دار باش ! آنگاه که همه خیانت در امانت را زرنگی بر می شمرند ، تو امانت دار باش !

نترس ! اگر تنهایی نترس ! اگر اطرافت را بی ادبان و هنجارشکنان گرفته اند ، خوفی از آنان به دل راه مده ! محکم و استوار بایست ! بخواه ! بخواه که در قلّه ارزش ها  بایستی ! اگر بخواهی می توانی !
 یوسف من ! با برادرانت به بازی مرو ! به چاهت می افکنند ! تو مخاطب وحیی . تو دردانه خلقتی . تو عزیز و عزیز کرده ای .

این را بدان که هر صبح که بیرون می شوی نگاهی نگران توست ! نگاه همان که تو را به دو دست خود سرشت . آنگاه را از یاد نبر  که او  تو را   از یاد نبرده است   و نخواهد برد ... .


از سید علیرضا موسوی از کتاب "با یار آشنا از دیار آشنا "  (من  دیدمشون از اساتید عرفان عملی  و از اولیای الهین و تهران زندگی میکنن  )

سلام

بعضی حرف ها و بعضی کار ها فقط قابل بخشش هستند نه فراموش شدن !!
بعضی حرف ها و بعضی کارهاو هم حجیم و هم سنگین فضای دل رو میگیرند!
بعضی حرف ها و بعضی کارها عجیب نچسبند!
بعضی حرف ها و بعضی کارها .....

وه!

در پناه خدا..
یاعلی.

حسادت آدما رو به چی حرفایی میندازه..
فقط هم بخاطر اینکه تکیه گاه ندارم
الان 1 سالو نیمه ک دیگه حتی خ.ا هم نکردم چ بره گناه دیگه ای..................
بعد اومدن علنا بهم گفتن فاحشه
شرمنده ک دارم رگ مینویسم
فقط اینجارو دارم
همه فهمیدن ک من هیچ تکیه گاهی ندارم بخاطر همین دارن سواستفاده میکنن
تو زندگیم هیچی کم ندارم
جز آرامش و شادی
و این دلیل حسادته دیگرانه
پارسالا همین موقع ها بود ک دختر عمم اومد خونمون
مشخصات منو داد و گفت دختره رو از سر محل تا ته محل میشناسنش
با همه بچه محلا رفته فشم و عکسم انداخته
عکسشم پخش شده دست منم رسیده ولی من نمیخوام آبروشو ببرم
پدرم اون لحظه هیچ کاری جز احترام گذاشتن نکرد
وقتی ازش پرسیدم چرا چیزی نگفتی؟؟گفت اون ک منظورش تو نبودی
همون دخترو بعد از چن روز با ی پسر دیدم
واسه عیددیدنی ک اومدن خونمون
بهم گفت خوش گذشت؟؟؟؟؟
دست پیشو گرفت
چن ماه بعد یعنی امسال رفتیم خونه اون یکی عمم واسه عید غدیر
دخترعمم گفت دخترای دانشگاه آزاد هیچکدوم سالم نیستن
پدرم هیچی اون موقع نگفت
جالب اینجاست وقتی اومدیم خونه
کلی باهام دعوا کرد ک چرا جوابشو دادی؟؟میخوای خواهر برادریمونو از هم بپاشی
بازم هیچی نگفتم
تا پریشب........
پسرخالمو و عموم اینا خونمون بودن
موقع  خواب بود ک زن عموم گفت تو برو تو اتاق با پسرخالت بخواب و ..................
قسمت نقطه چین هم هزار تا چرتو پرت گفت!
همیشه جواب آدما رو با با ادبی دادم
ولی همیشه در مقابل بی ادبی کم میارم
اون شب بخاطر اینکه پسرخالمو بقیه متوجه نشن چیزی نگفتم ولی وقتی رفتن به پدرم گفتم
بازم کلی دعوام کرد ک بدرک بزار بگن تو ک اینطوری نیستی
تو میخوای خواهر برادریمونو بپاشی :13:
دیشب انقد گریه کردم ک نفسم بالا نمیومد
حالم بد شد
دیشب قسم خوردم ک خودمو میکشم ولی..............
خسته شدم
مطمئنا چن وقت دیگه هم میان میگن ما میدونیم این با کسی رابطه داره
بچه ها خواهش میکنم کمکم کنید
تا حالا انقد خورد نشده بودم
تا حالا انقد احساس بی کسی نکرده بودم
همش ی چشم خون و یکی اشک

سلام دارلینگ خانم


کاملا درک میکنم که چقدر سخته . . . 
واسه خود من هم پیش اومده، البته فقط یه مورد ، و خانوادم هم تا حد زیادی پشتم بودن . اما همون شدت و بزرگیش اینقدر زیاد بود که . . . 


می دونم الان هر چی بگم نمیتونه مرهمی باشه روی زخم دلتون
اما من همیشه اینطوری به خودم میگم... مگه ما چقدر عمر میکنم؟ نهایتش 100 ساله ، بذار آدمای اطرافمون 100 ساااااال بشینن و پشت سرمون حرف بزنن، اون حرفا چیزی از ما کم نمیکنه، اون خدایی که بالا سرمونه می دونه ما کی هستیم و چیکار کردیم. این 100 سال هم بالاخره تموم میشه، اون موقع اونا هستن که باید جوابگو باشن در برابر خدا .
خیلی سخته خیلییی، مخصوصا وقتی که کسی رو نداشته باشی که پشتت باشه و ازت دفاع کنه . فقط بسپار به خدا .  خدا تو دل های شکسته س، و مطمئن باش که عادل ترینه و هیچ وقت از دل شکسته ی بنده ی مومنش نمیگذره

دارلینگ خانم نمیدونم الان چی باید بگم که باعث آرامشتون بشه
فقط کاش آدما می فهمیدن که تهمت زدن به زن و مرد مسلمان جزء گناهای کبیرست کاش میفهمیند آبرو و احساس مردم بازیچه ی دست اونا نیست. فقط نمی دونم چرا باید احترام این افراد و حفظ کنیم .می خواستم بگم محکم و قاطع جوابشونو بدین و بیشتر از بهشون اجازه ی بی احترامی ندین ولی نمی دونم کار درستیه یا نه با توجه به اینکه برای پدرتون ارتباط با خواهرشون مهمه.
مر مر بانو درست میگن بسپرینش به خدا با اینکه میدونم بی تفاوت بودن نسبت به این موضوع خیلی سخته ولی سعی کنین خودتون زیاد به خاطرش عذاب ندین.اون افراد فقط دارن به گناه خودشون اضافه میکنن.
از خدا میخوام دل شکستتونو آروم کنه و یاد خودش بشه مرهم زخم قلبتون. اون کسایی هم که دلتونو شکستن دیر یا زود خدا جواب کارشون رو بهشون نشون میده.

چه فامیلای وحشتناکی  

دارلینگ  به نظر من  ارتباط با فامیلم تا یه حد خاصی  لازمه 

اگر که ضررش بیشتر از نفعش باشه  حتی این ارتباط غلطم هست  .... 

البته این نظر منه

من اگه بودم  ارتباطمو با این آدما قطع میکردم  حتی اگه شده عمه یا خاله که خیلی نزدیکن 

تا جایی که خودشون بیان جلوی همه عذر خواهی کنن ... 


بعدم به این فکر کن که تهمت و غیبت پشت سرت  کفاره گناهات حساب میشه 

اگه آروم باشی و دلتو بسپری به خدا  برنده ای  

سلام
من به نظرم خوب باید با پدرتون خیلی ملایم صحبت کنید و یه جورایی قانعشون کنید  
اگه هم نشدن خوب شما خودتون شخصا رفت و امدتون رو کم کنید با فامیلای پدرتون. وقتی میرین اونجا مثلا بهانه بیارین که درس دارین نمی تونید برین 
صبر کنید و تحمل تا حدی. خدا خودش جوابشون رو می ده ان شالله.
اگرچه من شخصا تقریبا هیچ توهینی رو بی پاسخ نمی ذارم و تحمل هم خدی داره به نظرم کاملا! ولی خوب بستگی به شرایط خانوادتون داره  غم و غصه ی دیگران رو هم نخورید 

سلام
هر وقت دیگران به من تهمت میزنند یا تعریف هایی میکنند که شایسته اون نیستم به این حدیث فکر میکنم
امام موسی کاظم
اى هشام! اگر در دست تو گردو باشد و مردم گويند كه در دستت مرواريد است، تو را سودى ندهد در حالى كه می ‏دانى آن، گردو است و چون در دستت مرواريدى باشد و مردم گويند آن، گردو است تو را زيانى نرساند و حال آن كه می ‏دانى آن، مرواريد است.
حالا که شما گوهر و مروارید پاکی رو دارین و خودتون وخدا از این پاکی آگاه از سخن حسودان تنگ نظر ناراحت نشید

سلام دارلینگ خانم
خب اگر پدرتون قانع نمیشه، با مادرتون صحبت کنید. مخصوصاً مادرا رابطه شون با عمه و زن عمو بده (همون دعوای بین جاری ها و عروس و خواهر شوهره).
با پدرتون هم خیلی منطقی صحبت کنید. حتی اگر پدرتون چیزی بگه، رابطه خواهر و برادری از هم نمی پاشه. فوقش یکی دو ماه با هم قهر می کنند.

سلام به همگی
آبجی دارلینگ چیزی که رواج داره تو این دوره و زمونه حرف درآوردن پشت سر این و اونه ...
درک میکنم واقعا یه همچین حرفایی سخته برا آدم تهمت به این و اون اونم تو این موارد جرم خیلی بزرگیه
یادتون باشه شما پاک پاکین  ارزشتون خیلی زیاده 
ان شاالله همه چی درست میشه

چقدر سخته که دوست داشته باشی درد دل کنی ولی بلد نباشی...
ای کاش میتونستم درد دل کنم...
ای کاش بلد بودم اون چیزی رو که تو دِلمه... در قالب جمله و کلمه در بیارم...

ولی حیف که بلد نیستم...
به خاطر اینکه همیشه از  این() استفاده میکنم....خوشحال به نظر میرسم...

نمیدونم... شاید همین واسم کافی باشه

سلام
دارلینگ خانوم
سکوت نکنین
سکوت شما جنایت در حق خودتونه.باعث بی پروا شدن دیگران میشه.
ناراحت می شن؟قهر می کنن؟دعوا میشه؟جنگ می شه؟
به درک
نمی خوام فاز منفی بدم و نمی گم با شدت عمل
ولی حق گرفتنی ست نه دادنی
در آخر روزی مجبور میشین حقتون رو بگیرین .
و از سکوت کردن پشیمان

اندازه یه دنیااااااااااااااااااااااااااااا بغض توی گلوم جمع شده 
دور بودنم ازینجا فقط حالمو بدتر کرد و جای خالی رو توی دلم عمیق تر و بزرگتر
از زندگی خیلی دووووورم 
و خیلی خسته 
مرزهام رو گم کردم 
ارزشهام رو گم کردم 
خرد شدم
باید از نو شروع کنم 
از نو بسازم 
از نو بجنگم
دعام کنید