18 سالمه...
احساس مي كنم از بقيه پايين ترم...نمي دونم چرا؟
دوست دارم خودم باشم..همش نگران ايندمم...دوست دارم مثله قبلانا باشم...چطوري بگم.
يه حسي بود كه داشتم...ارامش داشتم...همه رو دوست داشتم...باحال بودم.
الان شدم يه جوون افسرده كه حوصله هيچيو ندارم.
اينم بگم از موقعي كه ماهواره اون كانالو ديدم هيچوقت نشد كه 1 هفته بيش تر خودارضايي نكنم.شايد واسه همين خودارضاييه...
همه تو زندگيشون اشتباه مي كنن...ولي من مشكلم اينه كه توقع خيلي زيادي دارم از خودم.
مثلا...من عاشق Tupac هستم...وقتي فهميدم اولين البومشو توي 20 سالگي داد...دلشوره گرفتم.
نمي دونم...كلا از مردم ديگه بدم مياد .بدبين شدم...
من مي دونم نبايد خودمو با بقيه مقايسه كنم...شما هم اينو بهم صدبار گفتين...ولي هر كار مي كنم دوباره يه اين فكر مي كنم كه من فقط مي خورمو مي خوابمو درس مي خونم.
هيچي مثله اون حس چند سال پيش نميشه...همين 1 سال و نيم پيش بود با بهترين دوستم هر روز مي رفتم بيرون.حال مي كرديم...ولي كم كم عوض شدم.دوست دارم از لاك خودم بيام بيرون.ديگه بسه...
من فقط مي خوام اون حسو داشته باشم...چطوري بگم...
خيلي شاد بودم...به همه چيز حس خوبي داشتم...
مي دونم همه مشكلاته خودشونو دارن...اخه من بهترين دانش اموز كلاس بودم...حالا شدم بدترين.
همه معلما حداقل يك بار منو نصيحت كردن.چقدر حال ميداد ...
اشكم ميگيره.همين تابستون پيارسال هر روز مي رفتيم بيرون...
خيلي دوست دارم اون حس دوباره بياد...
كاش ميفهميدين...
من ديوونه نيستم :smiley-yell:
وقتم داره تلف ميشه...اگه ببينم يكي همسن خودم يه جيزي داره كه من ندارم ...مثله قيافه خوب...دوست دختر يا ...
افسوس مي خورم...كاش ميشد...فقط يك روزو مثله روزاي قبليم سپري كنم...اون موقع كه شاد بودم.
اون موقع كه ...
سواستفاده نكنين...