1391 خرداد 18، 5:02
نقل قول: روزی که اومدم کانون،تو فکر ترک بودم.....ولی شاید مصمم نبودم.امروز فهمیدم که تو همه ی این مدت،هیچ وقت تصمیم م اینقدر محکم نبوده که منو تو این راه به جلو ببره....
کانون،بیشتر از این که برای من جایی باشه برای کمک به ترک،تبدیل شد به چیز دیگه ای.عامل ش خودم بودم.....زندگی واقعی م رو با زندگی مجازی کانونی م یکی گرفتم.....
شاید به تعداد انگشتان دست باشن،افرادی که اندازه ی من اتفاق براشون افتاده تو کانون....
کانون جای خوبیه،خیلی خوب.....اون اوایل که عضو شده بودم به این جا میگفتم،قطعه ای از بهشت......و واقعا هم هست.اما گاهی بهشتی برای همه،ممکنه مثال نقض هم داشته باشه....
حالا من شدم مثال نقض این مساله....
تو کانون با خیلی ها آشنا شدم و دوستی م به دنیای واقعی کشیده شد.و درس های زیادی گرفتم از این دوستی ها.
این دوستی ها و رابطه ها رو دوست دارم،اما بهتر بود بعضی هاشون اتفاق نمی افتاد....
کانون رو دوست دارم،خیلی خیلی خیلی زیاد.......اما این بار هم بر خلاف میل م باید از این دوست داشتن م بگذرم.
خواهر ها و برادر های خوبم،دوستتون دارم؛از صمیم قلب م. و براتون بهترین ها رو در دنیا و آخرت آرزو می کنم.
موفق باشید و پاک
در پناه حضرت حق
پ.ن:اگر باران عزیز این پست رو خوند،امیدوارم من رو ببخشه که کار رو نیمه رها کردم.حلال م کن باران جان....
مریم خانوم سری قبلی که خداحافظی کردید
چقدر تاثیر داشت و بهتون کمک کرد؟ چقدر تونستید تحمل کنید این نبودن رو؟
میدونم درک میکنم مسایلی رو که پیش اومد براتون و رنجش ها
اما باید یاد بگیریم از گذشته بیرون بیایم تا هم حالمون خراب نشه هم آینده مون تحت تاثیرش قرار نگیره گذشته رو هم ی گوشه ذهنمون برای عبرت بذاریم باشه
خیر شما مثال نقض نیستید سخت نگیرید میشه کنار اومد با این مسائل و از خیر و یا شرش گذشت
شما از خود گذشتگی زیادی نشون دادید توی این مدت یکم هم الان خرجش کنید و از خومد گذشتگی کنید
مطمئن باشید با رفتن مشکلی حل نمیشه با فرار چیزی عوض نمیشه
صورت مسئله رو پاک نکنید سعی کنید حلش کنید به خدا توکل کنید به معصومین توسل کنید و از دوستان کمک بگیرید
دوستان خوبی دورو برتون هستن
من امیدوارم که نظرتون عوض بشه اگه حرف ما براتون ارزش داره و خوندید لطفان تجدید نظر کنید
یا علی